nabizadeh asl D, ahi Q, Shahabizadeh F, Mansouri4 A. The Mediating Role of Cognitive Emotion Regulation, Cognitive Biases, and Negative Schemas in the Relationship between Traumatic Childhood Experiences and Psychotic-Like Experiences. RBS 2020; 18 (3) :320-335
URL:
http://rbs.mui.ac.ir/article-1-836-fa.html
نبی زاده اصل دورنا، آهی قاسم، شهابی زاده فاطمه، منصوری احمد. نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان، سوگیریهای شناختی و طرحوارههای منفی در رابطه بین تجارب آسیبزای کودکی و تجارب شبه سایکوتیک. تحقیقات علوم رفتاری. 1399; 18 (3) :320-335
URL: http://rbs.mui.ac.ir/article-1-836-fa.html
1- دانشجوی دکتری، گروه روانشناسی، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران.
2- استادیار گروه روانشناسی، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران. ، ahigh1356@yahoo.com
3- دانشیار گروه روانشناسی، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران.
4- استادیار گروه روانشناسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران.
چکیده: (2841 مشاهده)
زمینه و هدف: تجارب شبه سایکوتیک شکلهای غیر بالینی و خفیف اختلالهای روانپریشی در نظر گرفته میشوند و با پیامدهای منفی نظیر درماندگی، اختلالهای روانی و نارساییهای عملکردی همراهاند. همچنین میتوانند منجر به بروز روانپریشی بالینی گردند. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان، سوگیریهای شناختی و طرحوارههای منفی در رابطه بین تجارب آسیبزای دوره کودکی و تجارب شبه سایکوتیک انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ (۵۷۰۰= N) تشکیل داد. حجم نمونه ۴۰۰ نفر بود که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه آسیب دوران کودکی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس ارزیابی سوگیریهای شناختی داووس، مقیاس کوتاه طرحوارههای اصلی و نسخه ۱۶ مادهای پرسشنامه پیش مرضی استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS و LISREL و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد تجارب آسیبزای دوره کودکی بر تنظیم شناختی هیجان، سوگیریهای شناختی و طرحوارههای منفی اثر دارد (۰۵/۰> p). تنظیم شناختی هیجان، سوگیریهای شناختی و طرحوارههای منفی بر تجارب شبه سایکوتیک اثر دارند (۰۵/۰> p). بهعلاوه تنظیم شناختی هیجان، سوگیریهای شناختی و طرحوارههای منفی میانجی رابطه بین تجارب آسیبزای دوران کودکی و تجارب شبه سایکوتیک هستند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت میکند که تنظیم شناختی هیجان، سوگیریهای شناختی و طرحوارههای منفی میانجی رابطه بین تجارب آسیبزای دوران کودکی و تجارب شبه سایکوتیک هستند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1399/7/7 | پذیرش: 1399/8/4 | انتشار: 1399/9/8