زمینه و هدف: نارساخوانی رایجترین نوع ناتوانی یادگیری است که به تأخیر و نارسایی در توانایی خواندن مربوط و با نارسایی زیاد در پیدایش مهارتهای شناخت واژگان و فهم مطالب خواندهشده مشخص میشود. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخلات عصب روانشناختی (Neuropsychological intervention) و روش دیویس (Davis method) بر مهارتهای زبانی (واجشناسی، معنیشناسی، نحو) دانش آموزان نارساخوان (Dyslexic students) بود.
مواد و روشها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر نارسا خوان پایه اول و دوم ابتدایی (سن 7 تا 9 سال) شهر اصفهان بود، که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش نیز شامل 45 دانشآموز نارساخوان (15 نفر در هر یک از گروههای عصب روانشناختی، دیویس و کنترل) بود که به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون تشخیص اختلال خواندن بر اساس پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، آزمون عملکرد خواندن محقق ساخته، آزمون هوش Raven کودکان و آزمون رشد زبان (Test Of Language Development یا TOLD) بود. دادهها با نرمافزار آماری SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) تحلیل شدند.
یافتهها: تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین نمرات پسآزمون خواندن گروههای آزمایشی و کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0≥p). نتایج مقایسههای زوجی نیز نشان داد که نمرات پسآزمون گروه عصب روانشناختی بهطور معناداری نسبت به روش دیویس کارآمدتر بود (001/0 ≥p).
نتیجهگیری: زبان نقش مهمی در درک و بیان افراد ایفا میکند زیرا زبان دارای پایههای عصب روانشناختی متعددی است. برخی از مهارتهای عصب روانشناختی شامل توجه، حافظه و کارکردهای اجرایی پیشدرآمد زبان دریافتی هستند؛ بنابراین یکی از گامهای اساسی برای اکتساب زبان، مهارتهای عصب روانشناختی است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |