۱- کارشناس ارشد حقوق خصوصی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
۲- دانشجوی دکتری حقوق خصوصی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
۳- دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق اقتصادی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
۴- مربی، مدیریت آموزش عالی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
چکیده: (۲۳۵۴ مشاهده)
چکیده زمینه و هدف: نظریه‏ی تعارض یکی از پرکاربردترین دیدگاه‏ها در حوزه‏ی اختلافات زناشویی است که به نحو گسترده‏ای برای بررسی روش‏های کنار آمدن افراد با تعارض‏های موجود در روابط، مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از مطالعه‏ی حاضر بررسی تفاوت زنان متقاضی طلاق و زنان عادی در تاکتیک‏های حل تعارض بوده است. مواد و روش‏ها: در یک مطالعه پس‏رویدادی 60 نفر از زنانی که طی شش ماهه نخست سال 1391 به دادگاه خانواده شماره 2 (ونک) مراجعه کرده بودند، با روش نمونه‏گیری در دسترس انتخاب شدند و با 60 نفر از زنان عادی مورد مقایسه قرار گرفتند. پرسشنامه اطلاعات جمعیت‏شناختی و مقیاس تاکتیک‏های حل تعارض برای جمع‏آوری داده‏ها مورد استفاده قرار گرفت. برای مقایسه تفاوت‏های دو گروه از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته‏ها: نتایج نشان داد که تفاوت دو گروه متقاضی طلاق و گروه عادی در تاکتیک‏های حل تعارض بهجز در زیرمقیاس حمله جسمانی از فرم پرخاشگر و قربانی به لحاظ آماری معنیدار است بدین گونه که گروه متقاضی طلاق در زیرمقیاس حمله جسمانی از فرم پرخاشگر و زیرمقیاس خشونت روانی از هر دو فرم پرخاشگر و قربانی نمرات بالاتری بهدست آوردند. در مقیاس مذاکره (فرم پرخاشگر و قربانی) گروه عادی نمرات بالاتری بهدست آوردند. نتیجه‏گیری: بر اساس یافته‏های مطالعه حاضر زوجین موفق از تاکتیک‏های مسالمت‏آمیز در حل تعارضات خویش استفاده می‏کنند، در حالی که زوجین ناموفق با اتخاذ تاکتیک‏های خشن و خشونت روانشناختی و جسمانی سعی در فرونشانی تعارضات پیشآمده دارند. یافته‏های مطالعه حاضر اهمیت تاکتیک‏های حل تعارض در حوزه تعارضات زناشویی برجسته ساخته و توجه متخصصین و سیاست‏گزاران را به ابداع رویکردهای مداخلاتی برای بهبود این توانایی در جلوگیری از طلاق جلب می‏کنند. واژه‏های کلیدی: تاکتیک‏های حل تعارض، طلاق، دادگاه خانواده
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1398/11/19 | انتشار: 1393/1/26