زمینه و هدف: غفلت هیجانی با مشکلات سلامت روانی مانند اختلال افسردگی، اقدام به خودکشی، مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر جنسی مرتبط است. از سوی دیگر تجارب اولیه آسیبزا بر توانمندی شناختی و هیجانی تأثیر میگذارند. بنابراین بررسی رفتارهای پرخطر در زندانیان با توجه به تجربه رویدادهای ناخوشایند اولیه و رابطه آن با نظم جویی هیجانی یک ضرورت پژوهشی است. این مطالعه با هدف بررسی رایطه بین تواناییهای شناختی و غفلت هیجانی با رفتارهای پرخطر زندانیان با توجه به نقش میانجی راهبردهای نظمجویی هیجان انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زندانیان شهر شیراز تشکیل در سال 1403 تشکیل میدهند. نمونه پژوهش 409 نفر از زندانیان شهر شیراز بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه آسیب دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003)، تواناییهای شناختی (نجاتی، 1392)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، مقیاس رفتارهای پرخطر جوانان (اسنو و همکاران، 2019) استفاده شد. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از AMOS.24 و SPSS.27 استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین غفلت هیجانی و راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان با رفتارهای مخاطرهآمیز رابطه منفی وجود دارد (05/0≥P). بین تواناییهای شناختی و راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجانی با رفتارهای مخاطرهآمیز رابطه منفی وجود دارد (05/0≥P). همچنین بین راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجانی با رفتارهای پر خطر رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (05/0≥P). یافتهها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی از جمله شاخصهای 91/0=CFI، 91/0=IFI، 90/0=NFI و 06/0=RMSEA با دادههاست. نتایج حاصل از الگوی ساختاری نشان داد که 29 درصد از واریانس راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجانی و 31 درصد از واریانس راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجانی توسط تواناییهای شناختی و غفلت هیجانی و 60 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر توسط تواناییهای شناختی، غفلت هیجانی و راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجانی تبیین میشود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش مداخله زودهنگام و اقدامات پیشگیرانه در کاهش رفتارهای پرخطر به عنوان بعد قابل مشاهده رفتار و بهطور خاص با تمرکز بر روی مداخلات مبتنی بر بازسازی شناختی و نظم جویی هیجانی میتوان بخش مهمی از مشکلات هیجانی، شناختی و ارتباطی ناشی از تجربیات نامطلوب اولیه زندگی را بهبود ببخشد.
| بازنشر اطلاعات | |
|
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |