OTHERS_CITABLE اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس بر سلامت عمومی بیماران قلبی زمینه و هدف : استرس یکی از عوامل خطر بیماری‌های قلبی است و همچنین باعث کاهش سلامت عمومی در بیماران قلبی می‌شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس بر سلامت عمومی بیماران قلبی بود. مواد و روش‌ها: تعداد 26 بیمار قلبی به شیوه نمونه‌گیری در دسترس از واحد بازتوانی مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان انتخاب شده، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و شاهد (13 نفر) قرار گرفتند. مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی 8 جلسه هفتگی بر گروه آزمایش انجام شد. پرسش‌نامه 12 سؤالی سلامت عمومی (GHQ-12) در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون توسط اعضای دو گروه تکمیل شد. یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره پس‌آزمون سلامت عمومی گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد کاهش معنی‌داری داشته است (05/0 > P). نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس می‌تواند به عنوان یک روش مداخله‌ای مفید، برای بیماران قلبی به کار رود. واژه‌های کلیدی: بیماری‌های قلبی، استرس، مدیریت استرس، شناختی- رفتاری، سلامت عمومی. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-234-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Effectiveness of cognitive-behavioral stress management interventions on general health among patients with heart disease Aim and Background: Stress is one of the risk factors for heart diseases. It also reduces general health in patients with heart diseases. The aim of this research was to evaluate the effectiveness of cognitive-behavioral stress management interventions on general health among patients with heart diseases. Methods and Materials: A total number of 26 patients with heart diseases were selected by convenience sampling method from the rehabilitation unit of Cardiovascular Research Center (Isfahan, Iran). The subjects were randomly assigned into two groups of experimental (n = 13) and control (n = 13). The experimental group received 8 weekly sessions of cognitive-behavioral stress management intervention. The General Health Questionnaire (GHQ-12) was completed in the pretest and posttest phases by the patients of the two groups. Data was analyzed by SPSS 16 using analysis of covariance (ANCOVA). Findings: The results of ANCOVA showed that mean general health scores of posttest significantly decreased in the experimental group compared to the control group (P < 0.05). Conclusions: The results of this study showed that cognitive-behavioral stress management interventions can be used as a useful interventional method for patients with heart diseases. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-234-en.pdf 2012-02-15 0 0 Heart diseases Stress Stress management Cognitive behavioral intervention General health. ;amp nbsp شیدا جبل عاملی 1 پزشک، مرکز تحقیقات بازتوانی قلب و عروق، پژوهشکده قلب و عروق اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR حسین حیدری 2 پزشک، مرکز تحقیقات بازتوانی قلب و عروق، پژوهشکده قلب و عروق اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR سمانه مصطفوی 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی مقایسه رضایت زناشویی در بین بیماران عروق کرونر و افراد سالم زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رضایت زناشویی در بیماران مبتلا به اختلال عروق کرونر و مقایسه با افراد سالم انجام گرفت. مواد و روش‌ها: روش پژوهش حاضر از نوع مورد- شاهدی است. 50 نفر مبتلا به بیماری اختلال عروق کرونر از بیمارستان شهید مطهری فولاد شهر و 50 فرد سالم از شهر فولادشهر که از نظر متغیرهای تأهل، جنس با گروه بیمار یکسان شده بودند، به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌های پژوهش از طریق آزمون رضایت زناشویی (IMS) satisfaction Index of marital جمع‌آوری شدند و با استفاده از روش‌های آمار توصیفی و تحلیل واریانس با نرم‌افزار 16 SPSS مورد تجزیه و تحلیل گرفتند. یافته‌ها: نتایج تحلیل واریانس با کنترل سن و تحصیلات نشان داد که میان نمرات رضایت زناشویی بیماران عروق کرونر و افراد گروه سالم تفاوت معنی‌داری وجود دارد (87/0 = E، 31/2 = F، 05/0 > P). نتیجه‌گیری: رضایت زناشویی بیماران مبتلا به اختلال عروق کرونر پایین‌تر از افراد گروه سالم بوده است. واژه‌های کلیدی: رضایت زناشویی، بیماران قلبی، بیماری عروق کرونر، اختلالات روان‌شناختی، افسردگی. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-233-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Marital satisfaction among coronary artery disease and normal subjects Aim and Background: This research aimed to compare marital satisfaction between patients with coronary disease and the general population. Methods and Materials: This case-control study included 50 patients with coronary disease from Motahari Hospital (Fuladshahr, Iran) and 50 healthy persons from Fuladshahr (Iran). The two groups were matched regarding marital status and gender. Convenience sampling was used to select subjects. Data was collected by the index of marital satisfaction (IMS). SPSS16 was used for data analysis. Findings: Statistical analyses showed marital satisfaction rates to be lower than the normal population among coronary artery disease patients (P < 0.01). Conclusions: Based on our results, marital satisfaction should be considered as an important issue in cardiac patients. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-233-en.pdf 2012-02-15 0 0 Marital satisfaction;amp sbquo Cardiac Patients ;amp sbquo Psychological disorders Depression. ;amp nbsp زهرا پاداش 1 استادیار، گروه روان‌شناسی، دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، اصفهان ایران. AUTHOR زهرا ایزدیخواه 2 دانشیار، گروه مشاوره، دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR محمدرضا عابدی 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مروری بر جنبه‌های سایکوسوماتیک اکنه ولگاریس (جوش‌های غرور جوانی) آکنه (جوش) به عنوان یک بیماری تأثیرگذار در ظاهر فرد می‌تواند باعث اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات روان‌شناختی در بیمار شود و این مشکلات می‌توانند مانند یک بیماری جدی جسمانی کیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهند. مشکلات و عوارض روحی ایجاد شده توسط آکنه لازم است به شدت در فرایند درمان مورد توجه قرار گیرد، در غیر این صورت یک درمان پوستی صرف ممکن است به نتایج درمان مطلوب نرسد. عوارض روان‌شناختی آکنه همیشه ارتباطی با شدت آن ندارد و حتی یک آکنه خفیف در فردی که به ظاهر خود حساس است، می‌تواند باعث اضطراب یا افسردگی شدید شود. از این رو پیشنهاد می‌شود که بیمارانی که مبتلا به آکنه هستند و در عین حال از علایم اضطراب و افسردگی و یا احساس بد شکلی شکایت دارند، به طور همزمان توسط متخصص پوست، روان‌پزشک و روان‌شناس یا روان‌پرستار به صورت یک همکاری بین رشته‌ای درمان شوند. واژه‌های کلیدی: آکنه ولگاریس، بیماری‌های روان‌تنی، مقاله مروری. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-232-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Acne vulgarisa:a review of the psychodermatologic aspects Acne vulgaris as a disfiguring disease which can induce either anxiety, depression and other psychological problems in specially young adults. These problems just like any other serious physical disease can disturb the quality of life of the affected patients. In the treatment approach to the acne, enough attention should be payed to the psychological aspects of the disease. Without pointing out to this view the treatment failure and non compliance rate will be so common. There is not any exact relationship between acne severity and psychological side effects. Even mild acne can induce a major depressive situation or sever anxiety in patients with hypersensitivity to their general appearance &nbsp;&nbsp;. The following review is focused on the psychosomatic aspects of the Acne as one of the most common psychodermatologic problems Key Words: Acne vulgaris, psychosomatic medicine, review. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-232-en.pdf 2012-02-15 0 0 ندا ادیبی 1 دانشجوی پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد، اصفهان، ایران. AUTHOR علی طغیانی 2 AUTHOR
OTHERS_CITABLE فیبرومیالژی : تظاهرات بالینی و درمان‌های غیر دارویی بیماری فیبرومیالژی بیماری شایعی در جامعه بوده است، که کاهش درد و تجویز داروها به عنوان درمان اصلی، در بیشتر موارد ‌می‌باشد. با توجه به همراهی زیاد این بیماری با اختلالات خلقی و روان‌تنی، درمان‌های چند جانبه شامل درمان‌های غیر دارویی می‌تواند در کنترل بهتر درد و بهبود کیفیت زندگی این بیماران مؤثر باشد. واژه‌های کلیدی: فیبرومیالژی، تظاهرات بالینی، درمان، غیر دارویی. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-231-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Fibromyalgia: clinical features and nonpharmacological treatment Fibromyalgia syndrome is a common disease in population, and alleviation of pain and prescription of medication is the main treatment option in most of cases. As fibromyalgia commonly associate with mood and psychosomatic disorders, multidisciplinary approaches to treatment including nonpharmacologic therapy, could be results in better control of pain and improve quality of life of these patients. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-231-en.pdf 2012-02-15 0 0 Fibromyalgia Clinical features Treatment Nonpharmacologic. ;amp nbsp پیمان متقی 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE اختلال پرخوری: یک مقاله مروری اختلالات خوردن یکی از اختلالات شایع روانی/ روان‌تنی شمار می‌روند که باعث ایجاد مشکلات فراوان در سلامت جسمی و عملکرد روانی و کیفیت زندگی می‌شوند. با وجود این که اختلال پرخوری شایع‌ترین اختلال خوردن به شمار می‌رود، همچنان مورد بررسی زیادی قرار نگرفته است. در مقاله حاضر پس از مروری بر تعریف، طبقه‌بندی، اپیدمیولوژی و پاتوفیزیولوژی انواع اختلالات خوردن، به بررسی بیشتر اختلال پرخوری خواهیم پرداخت. واژه‌های کلیدی: اختلالات خوردن، پرخوری، اختلال پرخوری. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-230-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Binge eating disorder: A review Eating disorders are common psychological/psychosomatic disorders that cause disturbance in physical and mental health and quality of life. Binge eating disorder, in spite of being the most prevalent eating disorder, has not been largely investigated. In this article, we discuss the definition, classification, epidemiology, and physiopathology of different eating disorders, and then we focus on binge eating disorder. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-230-en.pdf 2012-02-15 0 0 Eating disorders Binge eating Binge eating disorder. سمانه خان پور اردستانی 1 دانشجوی پزشکی، کمیته پژوهش های دانشجویان دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران AUTHOR شیرین صادق پور 2 دانشجوی پزشکی، کمیته پژوهش های دانشجویان دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران AUTHOR آذین آذربایجانی 3 پزشک عمومی، پژوهشگر، مرکز تحقیقات جامع نگر عملکرد گوارش، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران AUTHOR عمار حسن زاده کشتلی 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تاریخچه، الگوهای ارایه خدمات در پزشکی روان‌تنی و مروری اجمالی بر وضعیت کنونی این رشته در ایران و آلمان این مقاله ابتدا به مروری بر تاریخچه پزشکی روان‌تنی و روان‌پزشکی رابط- مشاور در جهان و ایران می‌پردازد و سپس الگوهای مختلف ارایه خدمات پزشکی روان‌تنی و روان‌پزشکی رابط- مشاور به صورت کوتاه ارایه می‌کند. همچنین پس از نگاهی اجمالی به وضعیت کنونی این رشته در دنیا به شرح مفصل‌تری پیرامون خاستگاه، شکل‌گیری و وضعیت کنونی پزشکی روان‌تنی در کشور آلمان به عنوان یکی از کشورهای اروپایی فعال در این حوزه ارایه می‌دهد. کشور آلمان با ارایه مدلی دوگانه و متفاوت در این زمینه با بسیاری از کشورهای جهان متفاوت است. واژه‌های کلیدی: آلمان، ایران، پزشکی روان‌تنی، روان‌پزشکی رابط-مشاور. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-229-fa.pdf 2012-02-15 0 0 History and models of psychosomatic medicine and a brief review of Its current status in Iran and Germany This review tried to describe the historical development of consultation-liaison (CL) psychiatry and psychosomatic medicine in the world and Iran. It also aimed to present a classification of different models of patient care and service delivery in CL psychiatry. It finally provided some explanation about the status of psychosomatic medicine and CL psychiatry in Germany as a different model in comparison with other parts of the world. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-229-en.pdf 2012-02-15 0 0 Consultation-liaison psychiatry Germany Iran Psychosomatic medicine. غلامحسین احمدزاده 1 روان‌پزشک، مرکز تحقیقات اختلالات روان تنی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR آزاده ملکیان 2 دانشیار، گروه روان پزشکی، مرکز تحقیقات ختلالات روان تنی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران AUTHOR حمید افشار 3 دانشیار، گروه روان پزشکی، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران AUTHOR محسن معروفی 4 استادیار، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران. AUTHOR محمد اربابی 5 دانشیار، گروه روان‌پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران. AUTHOR علی اکبر نجاتی صفا 6 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مشارکت بین حرفه ای: راهکاری موثر در ارائه خدمات سلامت روان زمینه و هدف : پاسخ مناسب و جامع به مشکلات و نیازهای خدمات سلامت روان مستلزم به کارگیری رویکردهای مشارکتی است. از این رو هدف از این مطالعه مروری، معرفی مشارکت بین حرفه‌ای به عنوان یکی از راه‌کارهای مفید ارایه خدمات در عرصه سلامت روان است. مواد و روش‌ها: اطلاعات این مطالعه مروری از طریق جستجوی منابع الکترونیکی شامل موتور جستجوگر گوگل و بانک‌های اطلاعاتی و نیز جستجوی دستی از طریق منابع کتابخانه‌ای به دست آمده است. یافته‌ها: با وجود دشواری و پیچیدگی مفهوم‌پردازی مشارکت بین حرفه‌ای، مطالعات مختلف مزایای متعددی را برای استفاده از رویکردهای چند رشته‌ای و بین حرفه‌ای ذکر کرده‌اند که بخشی از آن مربوط به بهره‌مندی مددجویان از خدمات سلامت روان مناسب‌تر و بخشی دیگر مربوط به ارتقای رضایت‌مندی و تسهیل ارایه خدمات توسط کارکنان حرفه‌ای است. نتیجه‌گیری: با توجه به اهمیت مشارکت بین حرفه‌ای در خدمات سلامت روان، ضروری است که فراگیران علوم سلامتی و کارکنان حرفه‌ای نظام سلامت در این زمینه آمادگی‌های لازم را کسب نمایند. واژه‌های کلیدی: مشارکت بین حرفه‌ای، خدمات سلامت روان، مددجو، نظام سلامت. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-228-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Interprofessional collaboration: an appropriate strategy to mental health services Aim and Background: Appropriate and comprehensive response to problems and needs of mental health services requires to employ participatory approaches. Therefore, this literature review study aimed to assess interprofessional collaboration as one of the beneficial methods of delivering mental health services. Methods and Materials: In this review study, data was collected by searching electronic resources including Google search engine and scientific databases as well as searching printed library resources. Findings: The results showed that various studies have depicted many benefits for the complex concept of interprofessional collaboration. The beneficial effects of the approach were found to be related to receiving more sophisticated services by the clients and also to improved health professionals&#039; satisfaction and facilitated services. Conclusions: considering the importance of interprofessional collaboration in mental health services, it is necessary for health sciences students and health professionals to get ready to employ the approach. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-228-en.pdf 2012-02-15 0 0 Interprofessional collaboration Mental health services Client Health system. علیرضا ایرج پور 1 استادیار، مرکز تحقیقات مراقبت‌های پرستاری و مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR موسی علوی 2 دانشیار، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، گروه روان‌پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR حمید افشار 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE کاربرد تصویربرداری عملکردی مغز به روش تشدید مغناطیسی در اختلالات عملکردی دستگاه گوارش زمینه وهدف: از سالیان دور ارتباط بین وضعیت روانشناختی و علایم گوارشی یا بروز بیماری های عملکردی روده&nbsp; Functional Gastrointestinal Disorder (FGID) مشخص بوده است. بر این اساس محققین همواره در جستجوی سازوکارهای مغزی به وجود آورنده این ارتباط بوده اند اما این مهم تنها در همین اواخر با کاربردی شدن فنونی همچون تصویربرداری های عملکردی مغز امکان پذیر گردیده است. مواد و روش ها: در این مقاله مروری غیرسیستماتیک منابع به برخی از یافته های تصویربرداری عملکردی به روش تشدید مغناطیسی functional Magnetic Resonance Imaging (fMRI) در تحریک احشایی افراد سالم و بیماران دچاراختلالات عملکردی دستگاه گوارش پرداخته شده است. یافته ها: یافته های حاصل از تصویربرداری عملکردی سیستم عصبی به روش fMRI دراختلالات عملکردی دستگاه گوارش نشان دهنده دخالت نواحی خاص مغز از جمله اینسولا، کورتکس سینگولای قدامی و خلفی، آمیگدال، بخش قدامی-جانبی کورتکس پره فرونتال، تالاموس و مخچه می باشد. نتیجه گیری: فعالیت یا مهار قسمت های مختلف مغز می تواند منجربه تعدیل یا تشدید آثار استرس بر بروز شکایات در سندروم روده تحریک پذیر، تفاوت در درک کیفیت درد،&nbsp; ایجاد ثبات احشایی homeostasis و پاسخدهی متفاوت مغزبین مردان و زنان به دنبال تحریک احشایی گردد.&nbsp; واژه های کلیدی: بیماری های عملکردی روده، تصویربرداری عملکردی به روش تشدید مغناطیسی، مغز http://rbs.mui.ac.ir/article-1-227-fa.pdf 2012-02-15 0 0 functional Magnetic Resonance Imaging in Functional Gastrointestinal Disorders Aim and Background: It has since long been known that there is strong relation between&nbsp; &nbsp;psychological status and Functional Gastrointestinal Disorders (FGID). However, until recently, the nature of this putative relationship was unclear due to a lack of non-invasive methods to investigate the neurobiological mechanisms underlying this relationship.&nbsp; Functional brain imaging has provided a method for in vivo study of brain-gut interactions. Method and Material: In this article, a review of brain imaging evidence on gastrointestinal sensation by functional Magnetic Resonance Imaging fMRI has been given. Findings: fMRI studies pointed to altered function in insular cortex, anterior and posterior cingulated cortex, amygdala, ventromedial cortex of prefrontal lobe, cerebellum, and thalamus. Conclusion: Activation or inhibition of specific brain regions may affect modulation of stress- gut interactions, perception of severity of visceral pain, induce homeostasis, and different pain perception between females and males. Key Words: Functional Gastrointestinal Disorders, functional Magnetic Resonance Imaging, Brain. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-227-en.pdf 2012-02-15 0 0 مجید برکتین 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE پزشکان و مشکلی به نام «جسمی سازی» بخش قابل توجهی از مراجعین به مراکز بهداشتی درمانی را افرادی تشکیل می دهند که از مشکلات روانی اجتماعی رنج می برند. بسیاری از این افراد از طرح مشکل خود به صورت واضح و بی پرده با پزشکان اکراه دارند و معمولاً این مشکلات را در قالب علائم و شکایات جسمی غیراختصاصی مطرح می کنند که بالطبع در ارزیابی های کلنیکی و پاراکلنیکی هیچگونه یافته ای دال بر وجود یک بیماری طبی یافت نمی شود. از این پدیده در طب به عنوان جسمی سازی نام برده می شود. چرخه معیوبی که در اثر مراجعات مکرر این بیماران رخ می دهد هزینه های هنگفتی را بر سیستم های درمانی تحمیل می کند و تأثیرات نامطلوب فراوانی را چه برای بیمار و چه کادر درمانی بدنبال خواهد داشت. &nbsp; کلید واژه: جسمی سازی، شکایات جسمی بدون علت طبی مشخص، اختلالات سوماتوفرم (شبه جسمی) http://rbs.mui.ac.ir/article-1-226-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Physicians and a common problem named &quot;somatization&quot; A significant proportion of the patients referred to health services are people who have some psychosocial problems. Many of these patients can not explain their problem obviously and prefer to express them as nonspecific somatic and bodily symptoms; although there are no definite clinical and laboratory findings about any specific medical disease. This phenomenon named &quot;somatization&quot;. Recurrent visits of these cases in outpatient clinics or hospitals and the vicious cycle of unnecessary investigations that reinforce &quot;sick role&quot; and somatic complaints, cause many problems for the patients, as well as the physicians and health services.&nbsp; http://rbs.mui.ac.ir/article-1-226-en.pdf 2012-02-15 0 0 somatization medically unexplained symptoms somatoform disorders. غلامحسین احمدزاده 1 روان پزشک، مرکز تحقیقات اختلالات روان تنی(سایکوسوماتیک)، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان،ایران. AUTHOR آزاده ملکیان 2 دانشیار گروه روان پزشکی، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ، اصفهان، ایران. AUTHOR محسن معروفی 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی تأثیر رفلکسولوژی پا بر میزان اضطراب بیماران قبل از عمل جراحی پیوند عروق کرونر در بیمارستان شهید چمران اصفهان زمینه و هدف : عمل پیوند عروق کرونر رایج‌ترین شیوه جراحی برای بیماران مبتلا به بیماری‌های عروق کرونر به شمار می‌آید. بسیاری از مطالعات نشان می‌دهند که عمل جراحی به‌ عنوان یک بحران جدی برای بیمار محسوب می‌شود که منجر به استرس و اضطراب فراوانی می‌شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر رفلکسولوژی پا بر میزان اضطراب بیماران قبل از عمل جراحی پیوند عروق کرونر در بیمارستان شهید چمران اصفهان انجام شده است. مواد و روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی است. 50 بیمار داوطلب عمل جراحی پیوند عروق کرونر به روش آسان انتخاب و سپس با استفاده از لیست اعداد تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. جهت جمع‌آوری اطلاعات از پرسش‌نامه Spielbeger استفاده شد. سپس برای هر بیمار در گروه مداخله به مدت 30 دقیقه رفلکسولوژی پا انجام شد و بیماران در گروه شاهد فقط مراقبت‌های معمول را دریافت کردند. میزان اضطراب بیماران در دو گروه مداخله و شاهد قبل و بعد از رفلکسولوژی و مراقبت‌های معمول بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم‌افزار SPSS استفاده شد. یافته‌ها: میزان اضطراب بیماران در گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد، به طور قابل توجهی کاهش یافته بود (001/0 > P)، اما در گروه شاهد از نظر آماری تفاوت معنی‌داری دیده نشد. نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان داد که می‌توان از رفلکسولوژی پا به عنوان یک مداخله پرستاری ایمن، مؤثر، قابل کاربرد و مقرون به صرفه در کاهش اضطراب بیماران در مراکز مراقبت‌های بهداشتی و بیمارستان‌ها استفاده نمود. واژه‌های کلیدی: رفلکسولوژی پا، اضطراب، عمل جراحی پیوند عروق کرونر. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-225-fa.pdf 2012-02-15 0 0 The effects of reflexology on anxiety levels before coronary artery bypass graft surgery Aim and Background: Coronary artery bypass graft (CABG) surgery is the most common surgical procedure for patients suffering from coronary artery diseases. Many studies demonstrated CABG as a serious crisis for patients resulting in excessive stress and anxiety. This study was performed to assess the effects of reflexology on anxiety levels among CABG surgery candidates in Shahid Chamran Hospital, Isfahan, Iran. Methods and Materials: This clinical trial included 50 CABG candidates who were selected by simple random sampling. Patients were divided into the intervention and control groups based on the random numbers list. Reflexology was conducted for all patients in the intervention group for 30 minutes. Patients in the control group received usual interventions. Patients&#039; anxiety was measured pre- and post-reflexology and usual interventions. Descriptive and inferential statistics methods were applied in SPSS to analyze the data. Findings: Patients&#039; anxiety significantly decreased in the intervention group in comparison with the control group (P < 0.001). However, no significant changes were observed in the control group. Conclusions: The findings of the study showed reflexology to be a safe, effective, and cheap nursing intervention in reducing patients&#039; anxiety before CABG surgery. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-225-en.pdf 2012-02-15 0 0 Reflexology Anxiety Coronary artery bypass graft surgery. لیلا السادات کهنگی 1 کارشناس ارشد پرستاری ، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران AUTHOR مهین معینی 2 کارشناس ارشد، گروه پرستاری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، اصفهان، ایران. AUTHOR منیره باباشاهی 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE آیا سطح استرس با اختلال چربی‌های خون ارتباطی دارد؟ برنامه قلب سالم اصفهان زمینه و هدف : افزایش چربی‌های خون از جمله عوامل خطرزای قابل تغییر در بیماری‌های قلبی عروقی می‌باشد که به نوبه خود تحت تأثیر نوع تغذیه، وزن، فعالیت فیزیکی، مصرف داروها و ژنتیک قرار دارد. همچنین بر اساس مدارک موجود، حالات روان‌شناختی فرد نیز می‌تواند بر سطح چربی‌های خون اثر گذارد. با توجه به شیوع بالای اختلالات چربی در مناطق مرکزی ایران، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط اختلال انواع چربی‌های خون با سطح استرس افراد ساکن در مناطق شهری و روستایی انجام شد. مواد و روش‌ها: داده‌های این مطالعه بر گرفته از نتایج ارزشیابی نهایی برنامه قلب سالم اصفهان در سال 1387 بود. نمونه‌گیری به صورت خوشه‌ای چند مرحله‌ای و تصادفی شده و حجم نمونه شامل 9752 نفر از جمعیت شهرستان‌های اصفهان، اراک و نجف‌آباد بود. اطلاعات مربوط به سن، جنس، مشخصات جمعیت‌شناختی جمع‌آوری شد. نمونه خون افراد جهت بررسی چربی‌های خون گرفته شد. همچنین، سطح استرس افراد به وسیله پرسش‌نامه GHQ12 مورد پرسش‌گری قرار گرفت. آزمون‌های مورد استفاده لوجستیک رگرسیون و 2 &chi; بود. یافته‌ها: خطر نسبی سطح استرس بالا در افراد دارای کلسترول توتال بالا، LDL-C بالا و HDL-C پایین در مقایسه با افراد نرمال به ترتیب (27/1، 08/1) 11/1، (24/1، 04/1) 13/1، (28/1، 08/1) 12/1 برابر است. نتیجه‌گیری: با توجه به وجود ارتباط اختلالات چربی و سطح استرس، توجه ویژه به مسایل روان‌شناختی و محیطی در درمان اختلالات چربی خون می‌تواند کمک کننده باشد. واژه‌های کلیدی: اختلال چربی خون، استرس، برنامه قلب سالم اصفهان. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-224-fa.pdf 2012-02-15 0 0 The relation between stress levels and lipid profile disorders: Isfahan Healthy Heart Program Aim and Background: Previous studies suggest that mental stress may influence serum lipid levels. This study was conducted on adult population living in rural and urban areas in central Iran to assess the correlation between stress levels and lipid profile disorders. Methods and Materials: Data was extracted from final evaluation of Isfahan Healthy Heart Program (IHHP) in 2008. Multistage cluster random sampling was used. The study population consisted of 9752 adults aged &ge; 19 years living in 3 cities of Isfahan, Arak and Najaf Abad. Demographic data, age, and sex were recorded. Blood samples were taken to determine lipid levels including total cholesterol (TC), low-density lipoprotein cholesterol (LDL-C), high-density lipoprotein cholesterol (HDL-C) and triglyceride. Stress levels were assessed using the General Health Questionnaire (GHQ). Logistic regression analysis and chi-square test were used for statistical analyses. Findings: After adjustment for age and sex, the odds ratios of high stress in individuals with high levels of TC and LDL-C and low levels of HDL-C were respectively 1.11 (1.08, 1.27), 1.13 (1.04, 1.24), and 1.12 (1.08, 1.28) compared to normal individuals. Conclusions: According to the relationship between lipid profile disorders and stress levels, special attention needs to be paid to psychological and environmental issues to treat lipid profile disorders. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-224-en.pdf 2012-02-15 0 0 Lipid profile disorder Stress level Isfahan Healthy Heart Program (IHHP). معصومه صادقی 1 استادیار، مرکز تحقیقات سایکوسوماتیک، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR حمید رضا روح افزا 2 کارشناس پژوهشی، مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR صفورا یزدخواستی 3 کارشناس پژوهشی، مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR اعظم خانی 4 استاد، مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR نضال صراف زادگان 5 AUTHOR
OTHERS_CITABLE آلکسی تایمیا و اختلالات روان‌تنی (گوارشی) زمینه و هدف : هدف از این مطالعه بررسی مقایسه آلکسی تایمیا، شدت علایم گوارشی و متغیرهای جمعیت‌شناختی در بیماران روان‌تنی گوارشی و افراد سالم بود. مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع علی مقایسه‌ای است. در این پژوهش 129 بیمار مبتلا به اختلال عملکردی گوارشی (Functional gastrointestinal disorders) مراجعه کننده به درمانگاه روان‌تنی گوارش و 108 نفر گروه همتا شده سالم شرکت کردند که با استفاده از پرسش‌نامه آلکسی تایمیای تورنتو و مقیاس شدت علایم گوارشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری داده‌های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری، ضریب همبستگی و Z Fisher صورت گرفت. یافته‌ها: از نظر میزان آلکسی تایمیا و شدت علایم گوارشی بین بیماران روان‌تنی گوارشی و افراد سالم تفاوت معنی‌داری وجود داشت. همچنین، در بیماران روان‌تنی گوارشی نمره کل آلکسی تایمیا و ابعاد دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساساتِ آن با میزان تحصیلات رابطه معنی‌داری داشت، اما این رابطه در مقایسه با گروه سالم معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از این مطالعه نشان داد که بیماران روان‌تنی گوارشی نسبت به افراد عادی، میزان آلکسی تایمیای بالاتر و علایم جسمی شدیدتری دارند و هر چه میزان تحصیلات افراد بالاتر باشد، ریسک الکسی تایمیک بودن آن‌ها کمتر می‌شود، زیرا احتمال می‌رود که بهتر بتوانند هیجانات خود را شناسایی و بیان کنند. واژه‌های کلیدی: آلکسی تایمیا، اختلالات روان‌تنی گوارشی، متغیرهای دموگرافیک. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-223-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Alexithymia and functional gastrointestinal disorders Aim and Background: The purpose of this study was to compare patients with functional gastrointestinal disorders (FGID) and normal persons in terms of alexithymia, severity of gastrointestinal symptoms, and demographic variables. Methods and Materials: This causal-comparative research included 129 FGID patients who were referred to a psychosomatic disorders clinic in Isfahan, Iran. A matched group of 108 healthy individuals (without digestive diagnoses) was also considered as the control group. Toronto alexithymia scale (TAS-20) and gastrointestinal symptoms rating scale (GSRS) were used to evaluate the participants. Data was analyzed using multivariate analysis of variance, correlation coefficient and Fisher&#039;s Z test. Findings: There was a significant difference between patients with FGIDs and healthy controls in terms of number of alexithymia symptoms and severity of gastrointestinal symptoms. The results also indicated a relationship between education level and alexithymia as well as its dimensions (difficulty identifying feelings and difficulty describing feelings) in both groups. However, no significant differences were found between the two groups in this regard. Conclusions: The findings of this study indicated that patients with FGIDs had higher scores of alexithymia and more severe somatic symptoms compared to the healthy control group. Furthermore, higher education levels were associated with lower risks of alexithymia. Such a finding might have been due to the higher ability of more educated patients in describing and identifying emotions. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-223-en.pdf 2012-02-15 0 0 Alexithymia Functional gastrointestinal disorders Demographic variables. مینا مظاهری 1 دانشیار، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، گروه روان‌پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR حمید افشار 2 کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات اختلالات روان‌تنی (سایکوسوماتیک)، گروه روان‌شناسی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR نرگس محمدی 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مقایسه تکانشگری و خرده مقیاس‌های آن در بیماران مبتلا به اختلالات خوردن، وسواس و گروه بهنجار زمینه و هدف: اختلالات خوردن و اختلال وسواس فکری – عملی همایندی بالایی با یکدیگر دارند. تکانشگری یک ویژگی مشترک بین این دو اختلال است. هدف این مطالعه مقایسه تکانشگری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی و اختلالات خوردن و افراد بهنجار است. مواد و روش ­ها: این مطالعه بر روی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و اختلالات خوردن که در     سال­های 1390-1389 در کلینیک بزرگمهر شهر تبریز تحت درمان قرار گرفتند، و با روش نمونه­گیری در دسترس انجام شده است. گروه بهنجار با گروه­های بالینی همتا شدند. برای جمع­آوری اطلاعات از آزمون تکانشگری Barratt استفاده شد. یافته­ها: جهت تحلیل داده­ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان می­دهند که گروه­های بالینی در مقایسه با گروه­ بهنجار تکانشگری بیشتری نشان می­دهند، اما هیچ تفاوت معنی­داری بین گروه­های بالینی وجود ندارد. با توجه به زیرمقیاس­ها، نتایج نشان می­دهد که در تکانشگری توجهی و تکانشگری بی­برنامگی تفاوت معنی­داری بین بیماران مبتلا به وسواس و اختلالات خوردن با گروه بهنجار وجود دارد، اما هیچ تفاوت معنی­داری بین گروه­های بالینی دیده نمی­شود. در تکانشگری حرکتی هیچ تفاوت معنی­داری بین سه گروه دیده نمی­شود. نتیجه­ گیری: میزان بالای تکانشگری و مؤلفه­های آن بین بیماران قابل توجه است و می­تواند توجیه­کننده مشکلات این بیماران در بازداری رفتاری و به تأخیر انداختن نیازها باشد. واژه­ های کلیدی: وسواس فکری – عملی، اختلالات خوردن، تکانشگری. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-222-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Comparison of impulsivity and its components between eating disorders, obsessive-compulsive disorder and normal group Purpose and Background: Eating disorders and obsessive-compulsive disorder co-occur on many occasions. Impulsivity is one of the prevalent features between the mentioned disorders. The purpose of this study is to compare the feature of impulsivity and its components in eating disorders, obsessive-compulsive disorder and the normal individuals. Methods and Materials: This study carried on patients suffering from eating disorders and obsessive compulsive disorder receiving treatment at Bozorgmehr clinic in Tabriz in 1389-1390, using a convenience sampling. A normal group matched with patients’ groups and Barratt impulsiveness scale was used to collect data. Findings: Data was analyzed using Multivariate Analysis of Variance (MANOVA). The results show that the clinical groups have the higher rates of impulsivity compared to the normal group  but there are no meaningful differences between the clinical groups. Regarding the components, the study shows that the attention impulsivity and non-planning impulsivity have significant differences between eating disorders and obsessive compulsive disorder with normal group, but there are no differences between two clinical groups. Regarding motor impulsiveness, there are no differences between the groups. Conclusions: high impulsivity and its components were noticed among the patients and this may justify the patients’ problems of behavioral inhibition and delay needs. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-222-en.pdf 2012-02-15 0 0   Eating disorders Obsessive-compulsive disorder Impulsivity. منصور بیرامی 1 دانشیار،گروه روانشناسی،دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تبرز،تبریز،ایران AUTHOR عباس بخشی پور رودسری 2 دانشیار،گروه روانپزشکی،دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز،تبریز، ایران AUTHOR علی فخاری 3 کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی،دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی،دانشگاه تبریز،تبریز، ایران AUTHOR زهرا خاکپور 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی ارتباط مصرف سیگار بر اساس سطح استرس برنامه قلب سالم اصفهان زمینه و هدف : افراد در طول زندگی با وقایع استرس‌زای متعددی روبه‌رو می‌شوند که می‌تواند تأثیرات منفی اساسی بر روی سلامت روان فرد داشته باشد و بسیاری از افراد از سیگار به عنوان وسیله‌ای جهت مقابله با استرس استفاده می‌کنند. با توجه به شیوع به نسبت بالای مصرف سیگار در مناطق مرکزی ایران، مطالعه حاضر با هدف مقایسه سطح استرس در افراد سیگاری، غیر سیگاری و افرادی که سیگار را ترک کرده‌اند، انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه به عنوان بخشی از برنامه قلب سالم اصفهان، بر روی 9752 نفر از جمعیت شهرستان‌های اصفهان، اراک و نجف‌آباد در سال 1387 انجام شده است. نمونه‌گیری به صورت خوشه‌ای چند مرحله‌ای و تصادفی شده انجام شده است. اطلاعات مربوط به سن، جنس، مشخصات جمعیت شناختی، وضعیت مصرف سیگار جمع‌آوری شد. همچنین، سطح استرس بر اساس پرسش‌نامه GHQ12 مورد پرسش‌گری قرار گرفت. آزمون‌های مورد استفاده لوجستیک رگرسیون و 2 &chi; بود. یافته‌ها: در مطالعه حاضر ، 30 درصد از افراد غیر سیگاری، 1/32 درصد از کسانی که سیگار را ترک کرده بودند و 9/36 درصد از افراد سیگاری GHQ 4 و بالاتر داشتند (010/0 = P). در آنالیز رگرسیون، مدل نهایی که اثر سن، جنس و عوامل اقتصای اجتماعی شامل، محل سکونت، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات همسان‌سازی شد، شانس نسبی استرس در افراد سیگاری و کسانی که سیگار را ترک کرده بودند، در مقایسه با افراد غیر سیگاری به طور معنی‌داری بالاتر بود (به ترتیب 66/1 = OR و 12/1 = OR). نتیجه‌گیری: از آن جایی که در این مطالعه مسایل و مشکلات روان‌شناختی و استرس‌ها ارتباط معنی‌داری با سیگار کشیدن افراد داشته است، مناسب به نظر می‌رسد که مداخلاتی جهت روش‌های صحیح مقابله با استرس در راستای کاهش شیوع افراد سیگاری در جامعه ارایه شود. واژه‌های کلیدی: سیگار، استرس، جامعه‌نگر، برنامه قلب سالم اصفهان. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-221-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Relation of smoking status and stress level: Isfahan Healthy Heart Program Aim and Background: Individuals are faced with numerous stressful life events which can negatively influence their mental health. Many individuals use smoking as a means of confronting stress. Given the relatively high prevalence of smoking in central Iran, the present study was conducted to compare stress levels in smokers, non-smokers, and those who had quit smoking. Methods and Materials: This study was conducted as part of Isfahan Healthy Heart Program on 9752 individuals in the cities of Isfahan, Arak, and Najaf Abad in 2008. Sampling was performed using multistage cluster randomization method. Data on age, sex, demographic characteristics, and smoking status was collected through interviews. Stress level was detected by General Health Questionnaire (GHQ). Logistic regression analysis and chi-square test were used for data analysis. Findings: In the present study, 30% of non-smokers, 32.1% ex-smokers, and 36.9% of smokers scored 4 and higher (P = 0.01) in the GHQ. In regression analysis, the final model which was controlled for age, sex, socioeconomic status (including place of residence, marital status, and education) showed that the odds ratio of stress in smokers and ex-smokers was significantly higher than non-smokers (OR = 1.66 and OR = 1.12, respectively). Conclusions: Conducted studies revealed mental problems and stresses to be significantly related with smoking. Therefore, interventions are required to reduce the prevalence of smoking in the community through interventions which provide correct methods of coping with stress. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-221-en.pdf 2012-02-15 0 0 Cigarette Stress Community-based program. ;amp nbsp حمیدرضا روح افزا 1 دانشیار، مرکز تحقیقات بازتوانی قلب، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR معصومه صادقی 2 کارشناس پژوهشی، مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR صفورا یزدخواستی 3 کارشناس پژوهشی، مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR اعظم خانی 4 استاد، مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR نضال صرا ف زادگان 5 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی مقایسه‌ای میزان افسردگی در افراد مبتلا و غیر مبتلا به فشار خون بالا زمینه و هدف : افزایش فشار خون یکی از مهم‌ترین مسایل سلامت همگانی در جهان امروز است که از جمله مهم‌ترین عوامل خطرساز بیماری‌های قلبی- عروقی محسوب شده است. افسردگی بیماری شایع عصر کنونی است که اغلب به عنوان یک اختلال همبودی در بیماران مبتلا به بیماری‌های جسمی مزمن تجربه می‌شود و در بسیاری از موارد ناشناخته باقی می‌ماند. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه‌ای میزان افسردگی در مبتلایان به فشار خون در مقایسه با گروه سالم انجام شده است. مواد و روش‌ها: در یک مطالعه Case-control 143 نفر بیمار مبتلا به فشار خون بالا به صورت تصادفی در دسترس بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده، با 143 فرد غیر مبتلا به فشار خون از بستگان درجه اول آنان، از لحاظ علایم افسردگی با یکدیگر مقایسه شدند. داده‌های پژوهش از طریق یک پرسش‌نامه جمعیت‌ شناختی و مقیاس افسردگی بک جمع‌آوری شد. اطلاعات با استفاده از روش‌های آماری توصیفی و استنباطی و با کمک SPSS نسخه 16 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: 4/59 درصد بیماران مبتلا به فشار خون بالا و 5/33 درصد افراد غیر مبتلا دچار درجاتی از افسردگی خفیف تا شدید بودند. یافته‌های تحلیل 2 &chi; تفاوت معنی‌دار بین دو گروه را نشان داد (001/0 > P). نتایج آزمون Mann-Whitney نشان داد تفاوت معنی‌داری بین دو گروه در توزیع فراوانی شدت افسردگی در سه سطح خفیف، متوسط و شدید وجود دارد (001/0 > P). در بین مبتلایان به فشار خون مدت زمان بیماری و شدت افسردگی رابطه معنی‌دار مستقیم داشتند (001/0 > P). نتیجه‌گیری: علایم افسردگی در بیماران مبتلا به فشار خون بیشتر از جمعیت غیر مبتلا است و با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می‌رسد غربال‌گری افسردگی و مشاوره روان‌پزشکی در مبتلایان به فشار خون بایستی به طور جدی‌تری مورد توجه واقع شود. واژه‌های کلیدی: فشار خون بالا، افسردگی. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-220-fa.pdf 2012-02-15 0 0 A comparative study on magnitude of depression in patients with hypertension and non-hypertensive controls. Aim and Backgruond: Blood Pressure &nbsp;, one of the most important public health problem in the world is the main risk factors for heart disease .Depression is the common comorbod psychiatric disorder among patient with medicin&nbsp; conditions .This aim was to &nbsp;&nbsp;&nbsp;compared &nbsp;&nbsp;depression between &nbsp;&nbsp;patients with hypertension and &nbsp;normal&nbsp; people . Methods and Materials: In the case-control ,143 consecative&nbsp; patients with hypertension were&nbsp; selected regarding&nbsp; inclusing&nbsp; and exclusing&nbsp; criteria and they were&nbsp; matched with&nbsp; a normal group&nbsp; selected&nbsp; from &nbsp;their family .Data was collected demographic questionnaire and Beck Depression Scale&nbsp; and&nbsp; then&nbsp; data&nbsp; was analyised &nbsp;by Mann-Whitney test and chi-Square. &nbsp; Results: 4/59% of patients had hypertension and 5/33% non-suffering people were suffering from mild to severe degrees of depression. Findings chi-Square &nbsp;analysis was significant difference &nbsp;&nbsp;P<0/001) between the two groups indicated. Mann-Whitney test showed significant differences in frequency of depression at three levels: mild, moderate and severe there. P<0/001) &nbsp;. Between disease duration and severity of hypertension in patients with depression had a direct significant relationship (p <0/001). &nbsp; Conclusion: Depressive symptoms in patients with higher blood pressure of population is suffering. And the results seem to psychiatric counseling for depression screening in patients with hypertension should be considered more seriously. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-220-en.pdf 2012-02-15 0 0 High blood pressure Depression. غلامرضا خیر آبادی 1 دانشیار، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، گروه روان‌پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR رضا باقریان سرارودی 2 کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، گروه روان‌شناسی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR نسرین مسائلی 3 پزشک عمومی، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR ریحانه زناری 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن و حساسیت بین فردی در دانش‌آموزان دختر زمینه و هدف : اختلال بدشکلی بدن با اشتغال ذهنی به وجود نقص جسمانی در بدن مشخص می‌شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن و حساسیت بین فردی در دانش‌آموزان دختر بود. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر کارآزمایی بالینی است، به روش تصادفی چند مرحله‌ای دانش‌آموز دختر، که به دو مقیاس اصلاح شده وسواسی جبریYale - Brown برای اختلال بدشکلی بدن و خرده مقیاس حساسیت بین فردی فهرست نشانه مرضی پاسخ دادند و از میان 75 نفری که در هر دو مقیاس نمره بالایی گرفتند، 30 نفر به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. سپس گروه درمانی شناختی&shy;رفتاری به روش Greenberg بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: بین نمرات بدشکلی بدن و حساسیت بین فردی دو گروه آزمایش و شاهد تفاوت معنی‌داری وجود داشت. نتیجه‌گیری: گروه درمانی شناختی- رفتاری، در کاهش اختلال بدشکلی بدن و حساسیت بین فردی دانش‌آموزان دختر مؤثر است. واژه‌های کلیدی: گروه درمانی شناختی- رفتاری، اختلال بدشکلی بدن، حساسیت بین فردی، دانش‌آموزان دختر دبیرستانی. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-219-fa.pdf 2012-02-15 0 0 The effectiveness of group cognitive- behavior therapy on reducing body dysmorphic disorder and Inter Personal Sensitivity among high school girls in Ahvazcity Background and Aim: The aim of this research was study the effectiveness of&nbsp; group cognitive- behavior therapy on reducing&nbsp; body dysmorphic disorder and inter personal sensitivity among high school girls in Ahvaz city. Methods: The first sample included 800 students who were selected with&nbsp; multi&shy; stage random sampleing and completed Y-BOCS-BDD and Inter Personal Sensitivity&nbsp; Subscale Of&nbsp; SCL-90, who that gained high score in Y-BOCS-BDD are selected and under diagnostic interview and&nbsp; 30 subjects who diagnosed body dysmorphic disorder, assigned to two experimental and control group randomly (15 subject in each group).experimental group treated in 12 sessions(60 minutes) of&nbsp; group cognitive- behavioral therapy. In the end gained post&shy;test from both of group. Results: The rare of body dysmorphic disorder&nbsp; decreased (p<0/01) in experimental group in compare with pre-post test and control group. Also, inter personal sensitivity the of experimental group significantly decreased in compare with pre- post and control group. Conclusion: Finding showed that group cognitive- behavior therapy had important role in reducing body dysmorphic disorder and inter personal sensitivity http://rbs.mui.ac.ir/article-1-219-en.pdf 2012-02-15 0 0 body dysmorphic disorder inter personalsensitivity group cognitive- behavioral therapy یداله زرگر 1 کارشناس ارشد، گروه روان‌شناسی بالینی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران. AUTHOR سحر صیاد 2 استادیار، گروه روان‌شناسی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران. AUTHOR سودابه بساک نژاد 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی ارتباط خود- تعالی با سلامت جسمی درک شده بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس (ام اس) شرکت کننده در گروه همتایان زمینه و هدف : بر اساس تئوری خودتعالی مداخلاتی که سبب ارتقای خود- تعالی می‌شود، ارتقای وضعیت سلامت را به دنبال دارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط خود- تعالی با سلامت جسمی درک شده مبتلایان به ام اس شرکت کننده در گروه همتایان بود. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون است که ارتباط خود- تعالی را با سلامت جسمی در 33 بیمار مبتلا به ام اس در سه گروه حمایتی همتا (10 نفر گروه مردان، 11 نفر گروه زنان و 12 نفر گروه مختلط زن و مرد) را می‌سنجد. جلسات گروه‌ها به مدت 8 جلسه به صورت هفتگی 2 ساعت برگزار شد. ابزارهای پژوهش شامل بخش سلامت جسمی &quot;سیاهه کیفیت زندگی در بیماری ام اس&quot; و &quot;خود- تعالی&quot; بود. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های Wilcoxon، Kruskal&ndash;Wallis، Mann-Whitney U و ضریب همبستگی Pearson، Spearman استفاده شد. یافته‌ها: مقایسه میانگین نمرات خود- تعالی (پیش‌آزمون (2/8) 57/44، پس‌آزمون (2/6) 21/53) و وضعیت سلامت جسمی (پیش‌آزمون (3/33) 84/151، پس‌آزمون (5/37) 58/171) اختلاف معنی‌داری را به لحاظ آماری قبل و بعد از تشکیل گروه همتایان داشت (خود- تعالی 001/0 = P، سلامت جسمی 009/0 = P). ارتباط معنی‌دار و مستقیمی بین ارتقای خود- تعالی با وضعیت سلامت جسمی وجود داشت (01/0 = P). نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج پژوهش، می‌توان با ارتقای خود- تعالی در مبتلایان به ام اس، وضعیت سلامت جسمی آن‌ها را نیز ارتقاء دهیم، که در نهایت ارتقای کیفیت زندگی بیماران را به دنبال دارد. واژه‌های کلیدی: مولتیپل اسکلروزیس، گروه همتایان، سلامت جسمی، خود- تعالی. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-218-fa.pdf 2012-02-15 0 0 The relationship between self-transcendence and perceived physical health in patients with multiple sclerosis (MS) attending peer support groups Aim and Background: According to the self-transcendence model, interventions to promote the level of self-transcendence can in turn improve physical health status. Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between self-transcendence and perceived physical health in patients with multiple sclerosis (MS) attending peer support groups. Methods and Materials: This quasi-experimental study used pretest and posttest to investigate the relationship between self-transcendence and perceived physical health in 33 patients with confirmed MS. Patients participated in three peer support groups (10 males in the male group, 11 females in female group and 12 males and females in the mixed group). Participants were required to attend 8 weekly sessions comprising 2 hours each. Data was collected by the Self-Transcendence Scale (STS) and physical health section of the Multiple Sclerosis Quality of Life Inventory (MSQLI). Wilcoxon, Kruskal-Wallis and Mann-Whitney U tests and Spearman and Pearson coefficients were used for data analysis. Findings: Comparing mean scores of self-transcendence (pretest: 44.57 (8.2); posttest: 53.21 (6.2); P = 0.001) and physical health status (pretest: 151.84 (33.3); posttest 171.58 (37.5); P = 0.009) showed significant differences after attending peer support groups. There was a positive relationship between self-transcendence and physical health status (P = 0.01). Conclusions: The&nbsp;results showed that promoting self-transcendence would lead to enhanced physical health status and the quality of life in general. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-218-en.pdf 2012-02-15 0 0 Multiple sclerosis Peer groups Physical health status Self-transcendence. ;amp nbsp مریم جدید میلانی 1 دانشیار، گروه پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران. AUTHOR طاهره اشک تراب 2 استادیار، گروه پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران. AUTHOR ژیلا عابد سعیدی 3 دانشیار، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران. AUTHOR حمید علوی مجد 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مقایسه اضطراب- افسردگی، سیستم‌های مغزی- رفتاری (BIS-BAS)، سبک‌های مقابله‌ای و خشم و خصومت در افراد مبتلا به بیماری آسم و افراد غیر مبتلا زمینه و هدف : بیماری آسم، بیماری مزمنی است که به شدت زندگی افراد مبتلا را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب- افسردگی، سیستم‌های مغزی- رفتاری (BIS-BAS)، سبک‌های مقابله‌ای و خشم و خصومت در افراد مبتلا به بیماری آسم و افراد غیر مبتلا بود. مواد و روش‌ها: 50 زن مبتلا به بیماری آسم که به درمانگاه تخصصی شهید مطهری شیراز مراجعه کرده بودند و 50 زن غیر مبتلا با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و پرسش‌نامه‌های‌ معیار بیمارستانی اضطراب/ افسردگی، مقیاس سیستم‌های بازداری/ فعال‌سازی رفتاری Carver و White، سبک‌های مقابله‌ای Lazarus و Folkman، و خشم چندبعدی Siegel را تکمیل کردند. دامنه سنی همه شرکت کنندگان از 16 تا 27 سال بود. تحلیل داده‌ها به کمک نرم‌افزارهای SPSS نسخه 16 و LISREL نسخه 54/8 و به روش آزمون تحلیل واریانس چند راهه (MANOVA) و تحلیل مسیر (Path analysis) انجام شد. یافته‌ها: دو گروه در اضطراب- افسردگی، سیستم بازداری رفتاری/ سیستم فعال‌سازی رفتاری و مؤلفه‌های BAS (پاسخ به سائق، جستجوی شادی و تفریح، پاسخ به پاداش)، سبک‌های مقابله‌ای، خشم‌انگیختگی، موقعیت خشم‌انگیز، نگرش خصمانه و خشم درونی، تفاوت معنی‌داری دارند (05/0 < P). نتیجه‌گیری: بیماران مبتلا به آسم اضطراب در مقایسه با افراد غیر مبتلا، افسردگی، فعالیت BIS بیشتر و فعالیت BAS کمتری را نشان می‌دهند. همچنین افراد مبتلا به بیماری آسم نسبت به افراد غیر مبتلا، از سبک مقابله‌ای هیجان‌مدار بیشتر استفاده می‌کنند و خشم انگیختگی، موقعیت‌های خشم‌انگیز، نگرش خصمانه و خشم درونی بیشتری را تجربه می‌کنند. همچنین به وسیله تحلیل مسیر، بررسی دقیق روابط میان متغیرها نشان داد که سبک مقابله‌ای در رگه‌های شخصیتی و نشانگان بالینی افراد مبتلا به آسم نقش واسطه‌ای دارد. واژه‌های کلیدی: آسم، اضطراب، افسردگی، سیستم‌های مغزی- رفتاری، سبک‌های مقابله‌ای، خشم و خصومت، اختلالات سایکوسوماتیک. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-217-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Comparison of anxiety, depression, brain behavioral systems (BIS-BAS), coping styles, anger and hostility in people with and without asthma Aim and Background: Asthma is a chronic illness that can severely affect people&#039;s lives. The aim of this study was to compare anxiety, depression, brain Behavioural systems (BIS-BAS), coping styles, anger and hostility among people with and without asthma. Methods and Materials: Fifty women with asthma attending Shahid Motahhari specialized clinic in Shiraz and 50 normal women were selected using purposive sampling method and were asked to fill these questionnaires: Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS), behavioural inhibition/activation system (Carver and White), coping styles (Lazarus and Folkman), and the Multidimensional Anger Inventory (Siegel). All participants ranged in age from 16 to 27 years. Data analysis was done by SPSS 11.5 and LISREL 8.54 using Multi-way analysis of variance test (MANOVA), and path analysis. Findings: Data analysis showed that the two groups had significant differences in anxiety- depression, behavioural inhibition / activation system and BAS subscales (response to drives, fun seeking, reward responsiveness), coping style, anger-arousal, range of anger-eliciting situations, hostile outlook and anger-in (all P<0.05). Conclusions: The results of this study showed that in comparison with normal people without asthma, people with asthma show more anxiety, depression, BIS activity and less BAS activity. Also People with asthma use more emotion oriented coping styles and experience more anger-arousal, anger, range of anger-eliciting situations, hostile outlook and anger-in. Also by path analysis, carefull examination of the relationships between variables showed that coping style has a mediational role in personality traits and clinical symptoms in patients with asthma. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-217-en.pdf 2012-02-15 0 0 Asthma Anxiety Depression Brain behavioral systems Coping styles Anger and hostility Psychosomatic disorders. ابراهیم اکبری 1 دانشیار، گروه روان‌شناسی، دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. AUTHOR عباس بخشی پور رودسری 2 کارشناس ارشد، گروه روان‌شناسی بالینی، دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. AUTHOR زینب عظیمی 3 کارشناس ارشد، گروه روان‌شناسی بالینی، دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. AUTHOR صمد فهیمی 4 کارشناس ارشد، گروه روان‌شناسی عمومی، عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت‌اله آملی، آمل، ایران. AUTHOR عبد الله قاسم پور 5 کارشناس ارشد، گروه روان‌شناسی بالینی، دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. AUTHOR احمد امیری پیچاکلایی 6 AUTHOR
OTHERS_CITABLE عوامل شناختی و هیجانی مؤثر بر کمردرد مزمن زنان: تبیین نقش باورهای ترس- اجتناب، فاجعه آفرینی درد و اضطراب زمینه و هدف : درد یک تجربه ادراکی پیچیده و با دخالت ساز و کارهای روان‌شناختی است که باعث اختلال در عملکرد فرد می‌شود. هدف اصلی این پژوهش تحلیل رابطه بین عوامل شناختی و هیجانی با درد مزمن زنان مبتلا به کمردرد شهر اصفهان بود. مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع مقطعی بوده، جامعه آماری آن کلیه زنان مبتلا به کمردرد مزمن که در تابستان 1390 به کلینیک‌های خصوصی، بیمارستان‌ها و مطب‌های خصوصی شهر اصفهان مراجعه کردند، را شامل می‌شد. تعداد 50 نفر از زنان مبتلا به کمردرد مزمن به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی، پرسش‌نامه غربالگری چند بعدی درد، مقیاس باورهای اجتناب- ترس، مقیاس فاجعه آفرینی درد و مقیاس بالینی (بیمارستانی) اضطراب بود. داده‌های حاصل از پرسش‌نامه‌های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی Pearson، رگرسیون Stepwise و Hierarchical مورد تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: بین درد با باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی درد و اضطراب رابطه مثبت وجود داشت و نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی 6/45 درصد از واریانس درد را تبیین می‌کنند. همچنین نتایج رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مؤید نقش تعدیلی شغل در رابطه بین اضطراب با درد بود. نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که بر حسب باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی می‌توان درد مزمن زنان مبتلا به کمردرد را پیش‌بینی نمود و با توجه به نقش تعدیل‌کنندگی شغل در رابطه بین کمردرد با اضطراب، می‌توان با کاهش فشارهای شغلی، اضطراب و در نتیجه درد را کاهش داد. واژه‌های کلیدی: باورهای ترس- اجتناب، فاجعه آفرینی درد، اضطراب، کمردرد مزمن. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-216-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Cognitive and emotional factors effective on chronic low back pain in women: Explanation the role of fear-avoidance believes, pain catastrophizing and anxiety Aim and Background: Pain is a complex experience involving psychological factors which results in functional disorder. This study aimed to analyze the correlation between cognitive and emotional factors with chronic low back pain among women in Isfahan, Iran. Methods and Materials: In this cross-sectional research, the target population included all women with chronic low back pain that referred to clinics and hospitals of Isfahan during summer 2011. A total number of 50 women with chronic low back pain were selected by simple random sampling. Instruments used in this research included a demographic questionnaire, the multidimensional pain inventory, the fear-avoidance beliefs inventory, the pain catastrophizing scale, and the hospital anxiety scale. The obtained data was analyzed by stepwise and hierarchical regression analysis and Pearson&#039;s correlation coefficient. Findings: Pain was positively related with fear-avoidance beliefs, catastrophizing, and anxiety. The results of stepwise regression showed that fear-avoidance beliefs and catastrophizing explained 45.6% of the variance of the pain. In addition, moderated hierarchical regression analysis revealed that job had a moderating effect on the relationship between anxiety and pain. Conclusions: Chronic low back pain can be predicted by fear-avoidance beliefs and catastrophizing. Moreover, decreasing professional stress would reduce the overall anxiety and thus low back pain among women. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-216-en.pdf 2012-02-15 0 0 Fear-avoidance beliefs Pain catastrophizing Anxiety Chronic low back pain. ایلناز سجادیان 1 استاد، گروه روان‌شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR حمید طاهر نشاط دوست 2 استاد، گروه روان‌شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR حسین مولوی 3 دانشیار، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، گروه روان‌شناسی بالینی و سلامت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. AUTHOR رضا باقریان سرارودی 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE ایندکس مجله برای دانلود ایندکس این شماره از مجله کلیک نمایید. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-215-fa.pdf 2012-02-15 0 0 Journal Index Cleck to Download this Issue of Journal. http://rbs.mui.ac.ir/article-1-215-en.pdf 2012-02-15 0 0 Journal Index 1 AUTHOR