۹ نتیجه برای کارکردهای اجرایی
سکینه سلطانی کوهبنانی، حمید علیزاده، ژانت هاشمی، غلامرضا صرامی، ساجده سلطانی کوهبنانی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: کارکردهای اجرایی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر، ابتلا به اختلال ریاضی دانش آموزان است. پیشرفت فن آوری در حوزه آموزش این امکان را فراهم می کند که بتوان این اختلال را با استفاده از برنامه های آموزشی رایانه ای مورد ارزیابی و درمان قرار داد. مواد و روش ها: در تحقیق نیمه آزمایشی حاضر، ۱۰ دانش آموز دختر ابتدایی به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران و یک گروه ۱۰ نفری از دانش آموزان عادی نیز به عنوان گروه شاهد به صورت همتاسازی (هوش و سن) انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها با استفاده از آزمون ریاضی Key math و آزمون های کارکرد اجرایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایشی در معرض آموزش رایانه یارحافظه کاری، به مدت ۲۰ جلسه در ۷ هفته قرار گرفت. پس از این مرحله تمامی آزمودنی ها دوباره از نظر کارکردهای اجرایی مورد سنجش قرار گرفتند. با فاصله یک ماه، آزمون پیگیری نیز انجام گرفت. برای مقایسه کارکردهای اجرایی دو گروه (با اختلال ریاضی و عادی) از آزمون t مستقل و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از t همبسته (اندازه تفاوت) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی و عادی وجود داشت. همچنین آموزش رایانه یارحافظه کاری تأثیر معنی داری بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی داشته است. نتیجه گیری: کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی در اثر آموزش حافظه کاری ارتقا می یابد.
مهناز اخوان تفتی، مائده آذری خیابانی، زهرا هاشمی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از پایهایترین ویژگیهای کودکان مبتلا به اختلالهای یادگیری، اختلال در کارکردهای شناختی است. پژوهش حاضر، به بررسی اثربخشی برنامه توانافزای شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی (حافظه کاری، توجه و درک مطلب) دانشآموزان با نارساییهای یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی پرداخت. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه شاهد بود. جامعه پژوهشی در بردارنده تمامی دانشآموزان پسر پایههای سوم تا پنجم ناتوان یادگیری در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ در مدارس عادی دولتی شهر تهران بود. ۲۰ تن از دانشآموزان (از هر مدرسه ۱۰ نفر) به صورت هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه شاهد و آزمایش جایگزین شدند. برای دانشآموزان گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه برنامه تقویت شناختی اجرا شد و گروه شاهد به برنامههای معمول خود ادامه داد. برای سنجش عملکرد حافظه کاری گروه نمونه از آزمون N-Back و سنجش توجه از آزمون عملکرد پیوسته CPT (Continuous performance test) و سنجش درک مطلب از مقیاس هوش Wechsler کودکان (WCIS یا Wechsler comprehension subscale) استفاده شد. دادههای حاصل از این آزمونها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استباطی، تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: تأثیر برنامه توانافزای شناختی در بهبود حافظه کاری و درک مطلب (۰۵/۰ > P) و در افزایش توجه دانشآموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری (۰۱/۰ > P) معنیدار بود. همچنین، این برنامه بر توجه بیش از سایر کارکردها مؤثر بود. نتیجهگیری: برنامه توانافزای شناختی موجب تغییر در کارکردهای شناختی آموزندگان شد و این خود میتواند زمینههای بهبود در شرایط یادگیری و آموزش آموزندگان را نیز به دنبال داشته باشد.
مرضیه عزیزیان، حسن اسدزاده، حمید علیزاده، فریبرز درتاج، اسماعیل سعدیپور،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری در دانشآموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی انجام شد. مواد و روشها: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری همراه با گروه شاهد بود. برای آموزش کارکردهای اجرایی، از بسته آموزشی کارکردهای اجرایی که شامل ۱۰ بازی آموزشی نرمافزاری و ۱۰ بازی آموزشی مداد- کاغذی برای کارکردهای اجرایی بود، استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر این بسته آموزشی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری، ۳۴ دانشآموز با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی به روش نمونهگیری ترکیبی از مدارس ابتدایی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۸ نفر) و شاهد (۱۶ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت بیست جلسه ۷۰ دقیقهای تحت آموزش قرار گرفت. دادههای به دست آمده از آزمونهای هوشی Raven، ۲d، Stroop، حافظه ارقام در Wechsler و آزمون Cornoldy با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر (درون، بین آزمودنی) مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: آموزش کارکردهای اجرایی در بهبود توجه و حافظه کاری دانشآموزان با هوش مرزی به طور معنیداری مؤثر واقع شد. این آموزش بیشترین تأثیر را در بهبود حافظه کاری دیداری و شنیداری، کاهش خطا و افزایش کارایی تمرکز در آزمون ۲d داشت و در آزمون Stroop بر خلاف بهبودی در کارکردها، فقط قادر بود تا در زمان واکنش تأثیر معنیداری داشته باشد و تأثیر معنیداری در کاهش خطا و افزایش پاسخ نداشت. همچنین، در افزایش کارایی کل در آزمون ۲d که نشان دهنده سرعت آزمودنی بود، نیز مؤثر واقع نشد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش در مجموع اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر توجه، بازداری و حافظه کاری دانشآموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی را تأیید کرد.
فاطمه ترکی زاده، امان الله سلطانی، مهشید تجربه کار، علیرضا منظری توکلی، مهشید زارع زاده،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال نقص توجه/بیش فعالی تخریب قابلملاحظهای در کنشهای اجتماعی، آموزشی، شغلی و تواناییهای حرکتی ایجاد میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تواناییهای حرکتی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایهی ششم ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ بودند؛ و نمونه پژوهش شامل ۳۰ نفر بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایشی (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. آزمودنیها در دو مرحلهی پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامههای اختلال کمبود توجه سوانسون و نولان و پلهام، فرم والدین (۱۹۸۰)، خرده آزمونهای حافظه عددی و تشابهات از مقیاس هوشی وکسلر (۲۰۰۲) و آزمون تصاویر پیچیده آندرهری (۱۹۴۲) پاسخ دادند. گروه آزمایش طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقهای جلسات آموزش تواناییهای حرکتی را بهصورت گروهی دریافت کردند، درحالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخهی ۲۵ تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه کنترل نشان داد که کارکردهای اجرایی حافظهی فعال و برنامهریزی-سازماندهی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری افزایش یافت؛ و اثربخشی آموزش تواناییهای حرکتی بر کارکردهای اجرایی در مرحلهی پسآزمون تأیید گردید (۰۱/۰ >p). میزان این تأثیر در کارکرد اجرایی حافظهی فعال ۶۴/۰ و برنامهریزی- سازماندهی ۶۹/۰ بود (۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: بهطورکلی نتایج حاکی از تأثیر آموزش تواناییهای حرکتی بر کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود؛ و میتوان از این روش برای درمان این کودکان استفاده کرد.
محمد ترکمان، کیوان کاکابرایی، سعیده السادات حسینی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: تابحال رویکردهای درمانی متعددی اعم از دارویی و غیردارویی برای مبتلایان اختلال نقص توجه-بیش فعالی به کار گرفته شده است و محققان درصدد تعیین اثرگذاری بیشتر هرکدام از این رویکردها هستند. بنابراین هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی دارودرمانی، پسخوراند عصبی و مداخلات روانشناختی تلفیقی (آموزش والدین، بازی درمانی و آموزش شناختی) بر مشکلات رفتاری اختلال ADHD داشت.
مواد و روشها: روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کودکان ۹ تا ۱۲ سال شهر همدان در سال ۹۹-۱۳۹۸ بودند. شیوه نمونهگیری هدفمند بود. گروه درمانهای دارویی تحت نظر روانپزشک به مدت ۱۲ هفته روزانه دارو دریافت کردند. گروه پسخوراند عصبی ۲۴ جلسه ۴۵ دقیقهای بصورت ۲ بار در هفته مداخله دریافت کرد. گروه مداخلات روانشناختی تلفیقی بمدت ۲۴ جلسه در (۸ جلسه آموزش والدین هفتگانه، ۸ جلسه بازی درمانی هر هفته دو جلسه، ۸ جلسه آموزش شناختی هر هفته دو جلسه) آموزش دریافت کردند. شرکت کنندگان با مقیاس سوانسون، نولان و پلهام ویرایش چهارم برای سنجش نشانههای بالینی ADHD، آزمون عصب روانشناختی کولیج جهت سنجش کارکردهای اجرایی و مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری راتر فرم والدین مورد سنجش قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که مداخلات روانشناختی تلفیقی در مقایسه با درمان دارویی و پسخوراند عصبی در متغیر مشکلات رفتاری و تمامی مولفه های آن اثربخشی بیشتری داشت که این اثربخشی در پیگیری سه ماهه نیز معنی دار بود (۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: به نظر می رسد که مداخلات روانشناختی تلفیقی میتواند درمان موثر و ماندگاری در مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به ADHD باشد و می تواند جایگزین رویکردهای درمانی دیگر مانند دارودرمانی و پسخوراند عصبی باشد.
زلیخا صالحی، عذرا غفاری، توکل موسی زاده،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، پرخاشگری کودکان یکی از شایعترین و یکی از دلایل مهم ارجاع آنها به رواندرمانگران است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی قصه درمانی و موسیقیدرمانی بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان دختر پرخاشگر بود.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه آزمایشی، ۴۵ دانشآموز پرخاشگر از بین دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای پرخاشگری کودکان دبستانی، آزمون ویسکانسین، آزمون عملکرد مداوم و آزمون استروپ بود. گروههای آزمایش تحت درمان قصه درمانی در ۱۱ جلسه و موسیقیدرمانی در ۸ جلسه قرار گرفتند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافتهها: بین اثربخشی قصه درمانی و موسیقیدرمانی بر کارکردهای اجرایی (۰۰۱/۰p<) دانشآموزان دختر پرخاشگر، تفاوت معنیداری مشاهده شد. میانگین نمرات کارکردهای اجرایی در پسآزمون موسیقیدرمانی، بهطور معنیداری بیشتر از میانگین نمرات گروه قصه درمانی و گروه کنترل بود (۰۰۱/۰p<).
نتیجهگیری: قصه درمانی و موسیقیدرمانی بر بهبود کارکردهای اجرایی دانشآموزان دختر پرخاشگر نقش مؤثری دارد. همچنین موسیقیدرمانی نسبت به قصه درمانی بر افزایش شاخصهای کارکردهای اجرایی (انعطافپذیری شناختی، توجه پایدار و بازداری) دانشآموزان دختر پرخاشگر، تأثیر بیشتری دارد؛ بنابراین پیشنهاد میشود این درمانها برای کمک به دانشآموزان پرخاشگر در محیطهای آموزشی و درمانی توسط متخصصان این حوزهها اجرا گردد. نتایج این پژوهش میتواند تلویحات آموزشی زیادی داشته باشد.
مظاهر بداقی، ذبیح پیرانی، داود تقوایی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که تخلیه انرژی کودکان مبتلابه بیش فعالی و نقص توجه تحت عنوان بازی میتواند نتایج خوبی بر عملکردهای روزانه داشته باشد. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر اثربخشی بازیدرمانی فلورتایم بر مدیریت هیجان، خودکنترلی و کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلابه بیش فعالی و نقص توجه میباشد.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع طرحهای پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری چند گروهی با گروه کنترل میباشد، از بین جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی مبتلابه اختلال نقص توجه و بیش فعالی در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اراک، ۲۴ آزمودنی به روش نمونهگیری هدفمند و لحاظ کردن ملاکهای ورود و خروج به پژوهش انتخاب و با شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، هر دو گروه پژوهش در آغاز مداخله (بازیدرمانی فلورتایم)، اتمام مداخله و دو ماه پس از خاتمه درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه مهارت مدیریت هیجان کودک زیمن و همکاران (۲۰۰۱)، پرسشنامه خودکنترلی ادراکشده کودکان هامفری (۲۰۰۰) و مقیاس کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (۲۰۱۲) بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بازیدرمانی فلورتایم بر مدیریت هیجان، کنترل رفتار و کارکردهای اجرایی اثر معنیداری داشت (۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که بازیدرمانی فلورتایم میتواند بهعنوان یک مداخلهی اثربخش جهت بهبود کارکردهای اجرایی، کنترل رفتار و مدیریت هیجان کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه و بیش فعالی محسوب شود.
مجتبی پهلوساری، ذبیح پیرانی، داود تقوایی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: بررسیهای انجامگرفته نشان داده است که اضطراب تحصیلی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب تحصیلی با کارکردهای اجرایی و درگیری تحصیلی میباشد.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر از توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش حاضر دانشآموزان مقطع دبیرستان شهر همدان میباشد که با استفاده از روش خوشهای چندمرحلهای و استفاده از جدول کوکران ۴۰۰ نفر از آنها انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه مقیاس اضطراب اهواز، پرسشنامه مقیاس درگیری تحصیلی پینتروچ و پرسشنامه کارکردهای اجرایی کولیچ بود.
یافتهها: نتایج بهدستآمده نشان داد که بین اضطراب تحصیلی با نقص در کارکردهای اجرایی رابطه مثبت و معنیدار و بین اضطراب تحصیلی با درگیری تحصیلی رابطه منفی معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که کارکردهای اجرایی و درگیری تحصیلی میتواند در جهت پیشبینی اضطراب تحصیلی مفید باشد. در این راستا جهت بالا بردن اعتبار بیرونی تحقیق پیشنهاد میگردد تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
امیر نجار، علیرضا پیرخائفی، داود معنوی پور، وحید نجاتی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثربخشی توانبخشی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانشآموزان انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش به شیوه نیمهآزمایشی با استفاده از آزمون هوش حافظه کاری وکسلر نوع رایانهای تهیه و تدوین از خرده مقیاس فراخنای ارقام مقیاس هوش وکسلر است که برای اندازهگیری حافظه کاری از آن استفاده شد. نمونه آماری شامل ۲۰ دانشآموز مقطع متوسطه بود که بهصورت تصادفی از دانشآموزان پسر پایۀ متوسطه شهرستان ورامین در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ در دبیرستانهای دولتی دورۀ متوسطه در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی انتخاب گردیدند. زمودنیها در دو گروه کنترل (۱۰ نفر) و آزمایش (۱۰ نفر) بهصورت تصادفی جایگزین شدند.
یافتهها: توانبخشی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقای حافظه شنیداری/تکرار روبهجلو، حافظه شنیداری/ تکرار معکوس، حافظه دیداری/ تکرار روبهجلو، حافظه دیداری / تکرار معکوس، حافظه شنیداری، حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری دانشآموزان مؤثر است؛ اما بر ارتقای فراخنای حافظه دیداری دانشآموزان مؤثر نیست. همچنین افزایش آماری معنیداری در افزایش آماری معنیداری در میانگین نمره همه ابعاد حافظه کاری از زمان قبل از مداخله تا دوره پیگیری وجود داشت (۰۰۱/۰≥p) و تنها در بعد دیداری / تکرار معکوس میانگین قبل از مداخله معنیداری بین دو میانگین وجود نداشت (۰۰۱/۰≤p).
نتیجهگیری: بهطورکلی نتایج نشان از اثربخشی توانبخشی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانشآموزان دارد