logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲ نتیجه برای پرخاشگری

مژگان کاراحمدی، نیره اسماعیلی دهقی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۸۶ )
چکیده

Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} مقدمه: با توجه به نقش مهم پرستاران در درمان، و حساس و پر استرس بودن این شغل که آنها را در معرض بروز رفتارهای پرخاشگرانه قرار می دهد. این مطالعه با هدف بررسی میزان پرخاشگری در این گروه شغلی طراحی گردید. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی مقطعی در بهار ۱۳۸۵ بر روی ۱۰۰ نفر از پرسنل پرستاری بخش های اطفال بیمارستانهای شهر اصفهان که به روش سرشماری انتخاب شدند، انجام گرفت. ابزار سنجش پرسشنامه خصوصیات جمعیت شناختی و پرسشنامه پرخاشگری بود. اطلاعات جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS و با آزمون فیشر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بیست و سه درصد افراد در پرسشنامه بخش پرخاشگری نمره بالای ۴۵ دریافت کردند. با توجه به جنس ۱۰ درصد مردان و ۱۲/۲۴ درصد زنان نمره بالای ۴۵ دریافت کردند. تفاوت میان زنان و مردان از نظر نمره پرخاشگری معنی دار نبود. با توجه به سن، ۸/۳۴ درصد در گروه سنی ۲۲ تا ۲۹، ۶/۱۶ درصد در گروه سنی ۳۰ تا ۳۹ سال و ۷ درصد در گروه سنی بالاتر از ۴۰ سال نمره بالای ۴۵ دریافت کردند. رابطه سن و پرخاشگری معنی دار بود. چهارده و نه دهم درصد افراد مجرد و ۶/۳۵ درصد افراد متأهل نمره بالای ۴۵ دریافت کردند که تفاوت بین افراد متأهل و مجرد از نظر میزان پرخاشگری معنی دار بود. بین سنوات کاری و میزان پرخاشگری نیز رابطه معنی داری وجود داشت. بین میزان تحصیلات، شیفت کاری، بخش محل کار، بیمارستان و درآمد ماهیانه با میزان پرخاشگری رابطه معنی دار مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق میزان پرخاشگری در گروه های سنی پایین تر با سنوات کاری کمتر و تجربه بیشتر می باشد همچنین پرخاشگری در متأهلین بالاتر است که توجه به این نکات می تواند در برنامه ریزیهای بهداشت روان این گروه مؤثر باشد.
حسین کارشکی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: طراحی مقیاسی برای سنجش سبک تنظیم هیجانی و نیز بررسی پیامدها و عوامل مؤثر بر آن، موضوعی ارزشمند و قابل توجه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی و پایایی مقیاس سبک های عاطفی و بررسی رابطه مؤلفه های آن با تمایلات پرخاشگرانه است. مواد و روش ها: روش پژوهش، از نوع اعتباریابی و همبستگی است. بدین منظور نمونه ای به حجم ۳۵۰ دانشجوی دوره کارشناسی دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد انتخاب شدند. روش انتخاب نمونه، سهمیه ای بود. پرسش نامه سبک های عاطفی Hofman و Kashdan و پرسش نامه خودسنجی پرخاشگری Izenk- Wilson توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه Hofman و Kashdan از روش Cronbach&#۰۳۹;s alpha و برای تعیین روایی آن از روایی محتوایی، تحلیل مؤلفه های اصلی و روایی سازه تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک عاطفی هیجانی غالب در دانشجویان، سازگاری است و بیشتر افراد از این سبک برای کنترل هیجانات استفاده می کنند. همچنین نتایج نشان داد که بین پنهان کاری با پرخاشگری (۰۵/۰ > P، ۱۱/۰- = r)، و نیز سازگاری هیجانات با پرخاشگری رابطه منفی و معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد (۰۵/۰ > P، ۲۷/۰- = r)، اما بین تحمل هیجانات با پرخاشگری رابطه معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه بیانگر این است که مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی می توانند پرخاشگری را پیش بینی کنند (۰۱/۰ > P). نتیجه گیری: مقیاس خودتنظیمی هیجانی در دانشجویان ایرانی از روایی و پایایی کافی برخوردار است و می توان گفت که یکی از عوامل مرتبط با پرخاشگری، سبک عاطفی افراد است.
افضل اکبری بلوطبنگان، فاطمه رحمانی، سحر عشق آبادی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: پرخاشگری از جمله مواردی است که امروزه در میان نوجوانان در سراسر جهان شایع است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی روایی و اعتبار مقیاس پرخاشگری بود. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات روان‌سنجی بود. از کلیه دانش‌آموزان ۱۰ تا ۱۳ ساله شهر سمنان، تعداد ۶۰۷ نفر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. همه آن‌ها پرسش‌نامه پرخاشگری و انگیزش تحصیلی Harter (جهت روایی همزمان) را تکمیل کردند. تحلیل عاملی اکتشافی، همبستگی سؤال- نمره کل و تحلیل اعتبار برای بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی مقیاس پرخاشگری اجرا شد. همچنین، از مدل پاسخ مدرج SamiJima برای برازندگی داده‌ها و تحلیل استفاده شد. نتایج: نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس پرخاشگری از یک عامل اشباع شده و دارای شاخص‌های برازش مناسبی است. پرخاشگری با انگیزش تحصیلی (۱۷/۰-)، پیشرفت تحصیلی (۴۱/۰-)، غیبت از مدرسه (۴۱/۰) و انضباط (۳۵/۰-) رابطه معنی‌داری داشت (۰۱/۰ P <). ضریب Cronbach&rsquo;s alpha برای کل مقیاس ۸۲/۰ به دست آمد. داده‌های پاسخ سؤال‌ها با مدل SamiJima برازندگی مناسبی داشت و تابع آگاهی آزمون در دامنه ۸/۰+ تا ۳+ پیوستار ویژگی بود. تحلیل‌های آماری با نرم‌افزارهای SPSS، EQS و Multilog اجرا شد. نتیجه ‌ گیری: نسخه فارسی پرسش‌نامه پرخاشگری در جامعه نوجوانان، از خصوصیات روان‌سنجی قابل قبولی برخوردار بود و می‌توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش‌های روان‌شناختی استفاده کرد. پیشیگری از پرخاشگری و کاهش آن، آگاهی خانواده‌ها، مدیران، معاونان و معلمان از علایم این مشکل، علل ایجاد آن و راه‌های برخورد با این مسأله ضروری است.
سیده زهره حسینی کتکی، محمود نجفی، محمد علی محمدی‌فر،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه ناگویی خلقی، سرشت و منش و پرخاشگری در معتادان و افراد عادی بود. مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت علی- مقایسه‌ای انجام شد. ۸۰ فرد معتاد و ۸۰ فرد عادی به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و همتاسازی شدند. ابزار پژوهش، پرسش‌نامه ناگویی خلقی Toronto (Toronto Alexithymia Scale یا TAS)، پرسش‌نامه سرشتی منشی Cloninger (Temperament and Character Inventory یا TCI) و پرسش‌نامه پرخاشگری Buss و Perry بود. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که بین مؤلفه‌های ناگویی خلقی (دشواری تشخیص احساس‌ها، دشواری توصیف احساس‌ها و تفکر برون‌مدار) و پرخاشگری (پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) میان معتادان و افراد عادی تفاوت معنی‌داری وجود داشت؛ بدین صورت که نمرات مؤلفه‌های ناگویی خلقی و پرخاشگری در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی بود. همچنین، نمرات مؤلفه‌های آسیب و نوجویی در متغیر سرشت و منش در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی گزارش گردید و نمرات مؤلفه‌های خودرهبری، مشارکت و پشتکار در افراد معتاد کمتر از افراد عادی به دست آمد. تفاوت معنی‌داری بین دو گروه در مؤلفه‌های پاداش- وابستگی و خودتعالی مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر در راستای پژوهش‌های معطوف به بررسی ابعاد شخصیتی زیربنایی دخیل در اعتیاد، می‌تواند در جهت شناخت دقیق‌تر عوامل دخیل در این پدیده و ارایه راهکارهای مناسب جهت پیشگیری و درمان کمک کننده باشد.
فهیمه نامدارپور، مصطفی بلقان آبادی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: الگوهای ارتباطی زوجین به معنای پویایی‌های رابطه زوجین است. این الگوها مشخص می‌کنند که زوجین چطور با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و در بستر رابطه‌ی زناشویی آن‌ها چه می‌گذرد. الگوهای مخرب به نظر می‌رسد اثر مخربی نیز بر رابطه زناشویی داشته باشد. ازاین‌رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پرخاشگری، الگوهای ارتباطی و رضایت جنسی در پیش‌بینی سازگاری زوجی بود. مواد و روش­‌ها: برای دستیابی به این هدف نمونه‌ای با حجم ۳۰۰ نفر از کارمندان ادارات دولتی اصفهان به شیوه در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جمع‌آوری داده‌ها به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه‌های الگوهای ارتباطی (Communication Patterns Questionnaire یا CPQ)، پرخاشگری باس و پری (Buss and Perry’s Aggression Questionnaire یا AQ)، رضایت جنسی (Sexual Satisfaction Questionnaire یا SSQ) و سازگاری زوجی (Revised Dyadic Adjustment Scale یا RDAS) انجام شد. تجزیه‌وتحلیل داده­‌ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه به انجام رسید. یافته­‌ها: نتایج نشان داد که پرخاشگری، الگوهای ارتباطی و رضایت جنسی سازگاری زوجی را پیش‌بینی می­‌کند. نتیجه­‌گیری: با توجه به یافته­‌های به‌دست‌آمده، می‌توان گفت که رضایت جنسی محصول روابط حسنه بین زوجین است و این روابط حسنه از طریق رضایت در رابطه جنسی می‌تواند سازگاری زوجی را به همراه داشته باشد.
فاطمه سادات طباطبایی نژاد، محسن گل پرور، اصغر آقایی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: پرخاشگری (Aggression) و حالات خلقی (Mood states) سطح پایین از زمره مشکلاتی است که دختران دانش­‌آموز افسرده از آن رنج می­‌برند. ازاین‌رو، پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر درمان ذهن آگاهی مثبت محور (Positive Mindfulness Therapy یا PMT)، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness Based Cognitive Therapy یا MBCT) و درمان شناختی-رفتاری (Cognitive Behavioral Therapy یا CBT) بر پرخاشگری و حالات خلقی دانش­‌آموزان دختر افسرده اجرا شد. مواد و روش­‌ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش­‌آزمون-پس‌آزمون و گروه کنترل بود. از ۳۰۰ دانش­‌آموز دختر مقطع متوسطه اول شهر نائین در سال ۱۳۹۶، ۶۰ نفر به‌صورت هدفمند مبتنی بر ملاک­‌های ورود و خروج انتخاب و به­‌طور تصادفی در چهار گروه (شاهد، PMT، MBCT و CBT) گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (Aggression Questionnaire یا AQ) و مقیاس حالات خلقی (Brunel Mood Scale یا BRUMS) استفاده شد. گروه­‌های PMT، MBCT و CBT هر یک به مدت ۱۲ جلسه، تحت درمان قرارگرفته و گروه شاهد هیچ‌گونه درمانی دریافت ننمود. داده­‌ها از طریق تحلیل کوواریانس (ANCOVA) تحلیل شد. یافته­‌ها: بر اساس نتایج ANCOVA هر سه نوع درمان نسبت به گروه شاهد تأثیر معناداری بر کاهش پرخاشگری و افزایش حالات خلقی نشان دادند (۰۱/۰>p). همچنین اثر PMT در مقایسه با MBCT و CBT بر کاهش پرخاشگری بیشتر بود (۰۱/۰>p)، ولی تأثیر سه نوع درمان بر حالات خلقی یکسان بود (۰۵/۰
زلیخا صالحی، عذرا غفاری، توکل موسی زاده،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه، پرخاشگری کودکان یکی از شایع­ترین و یکی از دلایل مهم ارجاع آن‌ها به روان‌درمانگران است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی قصه درمانی و موسیقی‌درمانی بر کارکردهای اجرایی دانش‌آموزان دختر پرخاشگر بود.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه نیمه آزمایشی، ۴۵ دانش‌آموز پرخاشگر از بین دانش‌آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ به‌صورت تصادفی خوشه‌ای انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه­های پرخاشگری کودکان دبستانی، آزمون ویسکانسین، آزمون عملکرد مداوم و آزمون استروپ بود. گروه‌های آزمایش تحت درمان قصه درمانی در ۱۱ جلسه و موسیقی‌درمانی در ۸ جلسه قرار گرفتند. داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافته‌ها: بین اثربخشی قصه درمانی و موسیقی‌درمانی بر کارکردهای اجرایی (۰۰۱/۰p<) دانش‌آموزان دختر پرخاشگر، تفاوت معنی‌داری مشاهده شد. میانگین نمرات کارکردهای اجرایی در پس‌آزمون موسیقی‌درمانی، به‌طور معنی‌داری بیشتر از میانگین نمرات گروه قصه درمانی و گروه کنترل بود (۰۰۱/۰p<).
نتیجه‌گیری: قصه درمانی و موسیقی‌درمانی بر بهبود کارکردهای اجرایی دانش‌آموزان دختر پرخاشگر نقش مؤثری دارد. همچنین موسیقی‌درمانی نسبت به قصه درمانی بر افزایش شاخص‌های کارکردهای اجرایی (انعطاف‌پذیری شناختی، توجه پایدار و بازداری) دانش‌آموزان دختر پرخاشگر، تأثیر بیشتری دارد؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود این درمان‌ها برای کمک به دانش‌آموزان پرخاشگر در محیط‌های آموزشی و درمانی توسط متخصصان این حوزه‌ها اجرا گردد. نتایج این پژوهش می‌تواند تلویحات آموزشی زیادی داشته باشد.
زهرا بهاری، کیانوش زهراکار، ذبیح پیرانی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش به زوجین برای حل تعارضات ایجادشده در رابطه زناشویی اهمیت زیادی دارد و درمانگران با ارائه­ آموزش­های مختلف سعی بر این داشته و دارند تا به شیوه­ای عمل نمایند که زوجین به روش بهتری با هم ارتباط برقرار کنند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش برنامه غنی ­سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش راهبردهای حفظ رابطه می‌باشد.
مواد و روش‌ها: روش تحقیق نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری ۴۵ روزه است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره پیش از طلاق معاونت پیشگیری دادگستری واقع در شهر کرج در سال ۹۸-۹۹ بودند. تعداد ۲۱ زوج که توانستند با استفاده از روش نمونه­ گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (هر گروه ۷ زوج) و یک گروه کنترل (۷ زوج) قرار گرفتند. گروه­ های آزمایش تحت آموزش غنی­ سازی ارتباط (۷ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای) قرار گرفتند. از پرسشنامه ­های پرخاشگری ارتباطی پنهان و راهبردهای حفظ رابطه (RMSM) به‌منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. از تحلیل کوواریانس چندمتغیری، آزمون تعقیبی توکی و شفه و اندازه­گیری مکرر چندمتغیری (تحلیل پروفایل) جهت تحلیل داده‌ها استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده ­ها از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر غنی سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی در مراحل پس‌آزمون و پیگیری مؤثر بود (۰۰۱/۰>p). همچنین آموزش مبتنی بر غنی­سازی ارتباط در افزایش راهبردهای حفظ رابطه در مراحل پس‌آزمون و پیگیری مؤثر بود (۰۰۱/۰>p).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته ­های تحقیق می­ توان بیان کرد که بررسی اثربخشی آموزش برنامه غنی ­سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش راهبردهای حفظ رابطه مؤثر است.
آقای محمدرضا حسن زاده، دکتر احمد منصوری،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال پرخوری یکی از شایع‌ترین اختلال‌های خوردن است. عوامل متعددی ازجمله پرخاشگری، نشخوار فکری، خشم و نشخوار خشم با اختلال پرخوری مرتبط هستند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی طرح‌واره درمانی بر نشخوار خشم و پرخاشگری مردان مبتلا به اختلال پرخوری بود.
مواد و روش‌ها: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را کلیه مردان مبتلا به اختلال پرخوری عضو انجمن پرخوران گمنام شهر مشهد در سال ۹۹- ۱۳۹۸ تشکیل داد. بیست‌وچهار نفر از مردان مبتلا به اختلال پرخوری به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان به‌تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای هر دو گروه پیش‌آزمون با استفاده از مقیاس نشخوار خشم و پرسشنامه پرخاشگری اجرا شد. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه به‌صورت هفته‌ای ۱ جلسه ۱۲۰ دقیقه‌ای تحت طرح‌واره درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ‌گونه مداخله‌ای را دریافت نکردند. برای هر دو گروه مجدداً پس‌آزمون انجام و نتایج از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج بیانگر این بود که طرح‌واره درمانی باعث کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری در افراد مبتلا به اختلال پرخوری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می‌شود (۰۱/۰>p).
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می‌کند که درمانگران می‌توانند از این روش درمانی برای کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری افراد مبتلا به اختلال پرخوری استفاده کنند.
سحر قاسمی، سجاد اسماعیلی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: دوره نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است که نوجوانان در آن تغییرات زیادی را تجربه می‌کنند و واکنش آنها نسبت به این تغییرات متفاوت است یکی از رفتارهای ناسازگارانه در این خصوص پرخاشگری است که از دیرباز توجه مداخلات زیادی را به خود جلب کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر روان‌درمانی حمایتی بر کاهش پرخاشگری بدنی نوجوانان پسر می‌باشد.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان پسر ۱۲- ۱۸ سال می باشدکه در طول ۶ ماه آغازین سال ۹۹ با علائم پرخاشگری مزمن به مرکز اورژانس اجتماعی مراجعه کرده بودند که از میان آن‌ها سه نوجوان با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از سه جلسه خط پایه، جلسات مداخله آغاز و به مدت ۸ جلسه ۴۵ دقیقه‌ای هر هفته یک جلسه بسته درمانی روان‌درمانی حمایتی اجرا شد. دو جلسه پیگیری بافاصله دو هفته و یک ماه از اجرای اقدامات درمانی نیز برگزار و نتیجه ارزیابی شد. جهت جمع‌آوری‌ داده‌ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، زیر مقیاس پرخاشگری بدنی استفاده شد (۱).
یافته‌ها: برای بررسی فرضیه پژوهش از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی استفاده شد که بر اساس درصد بهبودی کلی سه نمونه پس از درمان (۷۷/۴۲) و پیگیری (۰۲/۴۸) می‌توان گفت روان‌درمانی حمایتی بر کاهش پرخاشگری بدنی نوجوانان مؤثر می‌باشد.
نتیجه‌گیری: روان‌درمانی حمایتی بر کاهش پرخاشگری نوجوانان پسر مؤثر می‌باشد. این درمان با افزایش اعتمادبه‌نفس و آگاهی نسبت به نقاط قوت و ضعف در کنترل رفتارهای پرخاشگرانه مؤثر می‌باشد.
فرزانه علیزاده، احمد منصوری،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: همه‌گیری بیماری کرونا به‌عنوان یک عامل تهدید جهانی، استرس، اضطراب و پریشانی بالایی برای کارکنان مراقبت‌های بهداشتی ایجاد کرده است. اگرچه رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان‌شناختی تائید شده است، اما توجه اندکی به عواملی میانجی این رابطه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان‌شناختی کارکنان مراقبت‌های بهداشتی انجام شد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مراقبت‌های بهداشتی شهر مشهد بود. در این مطالعه مقطعی ۳۶۶ نفر در سال ۱۴۰۰ شرکت کردند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه مقابله معنوی، مقیاس اضطراب بیماری کرونا و مقیاس پریشانی روان‌شناختی استفاده شد. داده‌های پژوهش به کمک شاخص‌های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که سطح پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا در کارکنان مراقبت‌های بهداشتی ۵۲/۱۰±۰۱/۱۷ و ۹۱/۸±۲۶/۱۳ بود. بین‌ راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار، مقابله معنوی مثبت و منفی و اضطراب کرونا با پریشانی روان‌شناختی رابطه معنادار وجود داشت (۰۱/۰ >P). مدل مربوط به نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار و مقابله معنوی منفی با پریشانی روان‌شناختی کارکنان مراقبت‌های بهداشتی برازش خوبی داشت (۹۹/۰ =CFI، ۹۹/۰ =NFI، ۹۹/۰ =IFI، ۱ =GFI، ۰۷۸/۰ =RMSEA).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که تنظیم هیجان، مقابله معنوی و اضطراب کرونا نقش مهمی در پریشانی روان‌شناختی کارکنان مراقبت‌های بهداشتی دارند. یافته‌های این پژوهش می‌تواند به تدوین مداخله‌های هیجان محور و معنویت‌گرا برای کاهش اضطراب کرونا و پریشانی روان‌شناختی ناشی از آن در کارکنان مراقبت‌های بهداشتی کمک کند.

تازه‌های تحقیق
احمد منصوری:
Google Scholar, Pubmed
سارا کلانتری، نازنین عابد،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: پرخاشگری جنسی و تجاوز جنسی یکی از مفاهیم پر چالش در عصر کنونی است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی مقیاس پذیرش پنداره‌های مدرن پرخاشگری جنسی (AMMSA) در جمعیت ایرانی بود. برای این منظور ساختار عاملی، اعتبار و روایی این مقیاس مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش‌ها: برای بررسی هدف پژوهش گروه نمونه‌ به حجم ۹۳۷ نفر از افراد ایرانی که بین ۲۰ تا ۵۰ سال داشتند و با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده بودند، مقیاس پذیرش پنداره‌های مدرن پرخاشگری جنسی را تکمیل کردند. جهت بررسی ساختار عاملی مقیاس از تحلیل عاملی تأییدی، برای بررسی روایی از ضریب همبستگی پیرسون و برای تعیین همسانی درونی مؤلفه‌های این مقیاس، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین برای بررسی پایایی بازآزمایی، ضریب همبستگی درون رده‌ای مورد استفاده قرار گرفت.
یافته‌ها: تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس (AMMSA) از ساختار عاملی قابل قبولی برخوردار است. ضرایب آلفای کرونباخ به دست آمده از همه مؤلفه‌ها (بالای ۹/۰) نیز نشان داد این مقیاس از همسانی درونی مناسبی دارد و همچنین ضرایب همبستگی مقیاس واکنش‌پذیری بین فردی و مقیاس جنسیت گرایی دوسوگرا ، به ترتیب روایی واگرا و همگرای مقیاس را تائید کردند.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که مقیاس پذیرش پنداره‌های مدرن پرخاشگری جنسی (AMMSA) در جامعه ایرانی از روایی و اعتبار خوبی برخوردار است.

صفحه ۱ از ۱