۳۰ نتیجه برای نوجوان
ایلناز سجادیان، محمدعلی نادی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
زمینه و هدف : در هزارهی سوم، اینترنت نقش مهم و روزافزونی در زندگی نوجوانان و جوانان ایفا میکند. جاذبه اینترنت باعث شده تا بسیاری از جوانان و نوجوانان به جای تعامل با همسالان و والدین، کامپیوتر را برگزینند. این همنشینی با کامپیوتر به مرور زمان تجربه شیرین در جمع بودن را از فرد میگیرد و میتواند منجر به انزوا و افسردگی شود. مطالعه حاضر به منظور تعیین ارتباط احتمالی میان افسردگی و انزوای اجتماعی کاربران اینترنت با میزان ساعات کار آنها طراحی شده است. مواد و روشها : مطالعه، از نوع توصیفی- همبستگی است که در آن ۱۱۸ نفر از مشتریان معمول کافینتهای مجاز شهر اصفهان در سال ۱۳۸۴ شرکت داشتهاند. تست افسردگی بک و تست محقق ساخته انزوای اجتماعی برای ارزیابی افسردگی و انزوای اجتماعی استفاده شد. اطلاعات دموگرافیک نیز جمعآوری شد. دادهها به کمک بسته نرمافزار SPSS و با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و t گروههای مستقل تحلیل گردید. یافتهها : یافتههای مطالعه، حاکی از وجود رابطه مثبت بین افسردگی و انزوای اجتماعی با مدت زمان معمول استفاده از اینترنت در کاربران نوجوان و جوان است(۰۱/۰ نتیجهگیری : استفاده بیش از حد از اینترنت میتواند برای سلامت، رشد روانی و رشد اجتماعی نوجوان و جوانان خطرآفرین باشد. ضروری است که مطالعات دقیقتری در این رابطه طراحی شود و نتایج این مطالعات به آگاهی خانوادهها رسانده شود. کلید واژهها : اینترنت، کاربران نوجوان و جوان، افسردگی، انزوای اجتماعی.
بدرالدین نجمی، حسن احدی، علی دلاور، مهین هاشمیپور،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۶ )
چکیده
Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} مقدمه: دیابت شیرین، منجر به تغییراتی در سبک زندگی فرد می شود که مستلزم انطباق مؤثر با رویداد است. شروع بیماری مزمن در هر دوره ای از زندگی، از جمله نوجوانی تنیدگی زا است. آمیزش مشکلات مرتبط با بیماری با ویژگیهای روان شناختی نوجوان واکنش های او به بیماری را ، از جمله پای بندی به دستورالعملهای پزشکی، تحت تأثیر قرار می دهد. به هر حال، توسعه مطالعات مداخله ای با تمرکز بر نوجوانان دیابتیک پرخطر با مشکلات شدید پای بندی و یا کنترل متابولیک ضعیف لازم است. روش ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی کنترل شده طراحی شد. آزمودنیها شامل ۶۰ نفر دختر و پسر نوجوان دیابتیک ۱۲ تا ۱۸ سال ساکن شهر اصفهان بودند، که بطور تصادفی انتخاب و به گروه های مورد مطالعه (۱۵ نفر در هر گروه) تخصیص داده شدند. آزمودنیها با دو ابزار: مقیاس خودکارآمدی در کنترل دیابت و طرح ارزیابی خانواده FAD مورد ارزیابی قرار گرفتند و برای اندازه گیری سطح پای بندی فرد از شاخص HbA۱c استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و تحت نرم افزار SPSS مورد آزمون قرار گرفت یافته ها: تفاوت معنی دار بین گروه ها در متغیر خودکارآمدی (۷۲۵/۳= F و ۰۱۷/= P )، کارکرد خانواده (۱۵۱/۴= F و ۰۱/= P )، ارتباط (۳۰۲/۸= F و ۰۰۰/= P ) و HbA۱c (۰۸۸/۳= F و ۰۳۵/= P ). انجام آزمون تعقیبی دانکن بر نتایج تحلیل واریانس حاکی از تفاوت معنی دار گروه های اول و سوم در متغیر خودکارآمدی و HbA۱c نسبت به گروه های سوم و چهارم، و تفاوت معنی دار گروه دوم در متغیر کارکرد خانواده ( FAD ) و ارتباط، نسبت به گروه های دیگر بود. نتیجه گیری: می توان با تأکید گفت، به منظور پیشگیری از عوارض کوتاه مدت و بلندمدت در بیماران مبتلا به دیابت، طراحی روش های مداخله ای چون اصلاح و بهبود احساس خودکارآمدی شخصی و آموزش مهارتهای ارتباطی، منجر به ارتقای حس توانایی بیمار به مهار بیماری و پذیرش مسؤولیت می شود.
مرجان پشت مشهدی، زهره احمد آبادی، لیلی پناغی، علی زاده محمدی، حسن رفیعی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴ زمینه و هدف : مدرسه به عنوان محلی است که نوجوانان مدت زیادی از روز خود را در آن میگذرانند. در صورت شناخت ابعاد تأثیرگذار آن بر دانشآموزان میتوان از مدرسه برای برنامهریزی در زمینه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی استفاده کرد. بر این اساس این مطالعه عوامل مرتبط با مدرسه را که در گرایش به سیگار، الکل و مواد نقش دارد، مورد بررسی قرار داده است. مواد و روشها: در یک مطالعه مقطعی (توصیفیـ تحلیلی)، ۳۵۳۰ نفر دانشآموز دختر و پسر از تمام رشتهها و پایههای تحصیلی در ۱۶۸ دبیرستان با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامه ارتباط با مدرسه ( SCQ یا School Connection Questionnaire ) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی ( IARS یا Iranian Adolescents Risktaking Survey ) را تکمیل کردند. ارتباط گرایش به سیگار، الکل و مواد با ۴ بعد ارتباط با مدرسه شامل تعلق، تعهد، التزام به مدرسه و ارتباط با همسالان با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: التزام و تعهد به قوانین مدرسه سهم بیشتری از تعلق و ارتباط با همسالان داشت. جنس، درآمد خانواده، زنده بودن پدر، ازدواج مجدد والدین و زندگی با هر دو والد در کنار داشتن واحد افتاده در ترم قبل، از دیگر متغیرهای پیشبین گرایش به سوء مصرف بود. نتیجهگیری: مدرسه و جنبههای مختلف آن، تأثیر یکسانی بر گرایشهای خطرپذیری دانشآموزان نداشت. ارتباط با همسالان در مدرسه بر خلاف دو بعد دیگر التزام و تعهد، تأثیری مثبت بر گرایش به سوء مصرف داشت.
فریبا یزدخواستی، احمد یارمحمدیان،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴ زمینه و هدف : هدف از این پژوهش، مقایسه رابطه نمرات افسردگی مادران و هوش هیجانی دختران نوجوان شنوا و ناشنوای شهر اصفهان بود. مواد و روشها: این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی انجام شد. ۳۰ دانشآموز دختر و مادرانشان از مدرسه شنوایان و ۳۰ دانشآموز دختر و مادرانشان از مدرسه ناشنوایان به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای از مقطع سوم راهنمایی ناحیه ۳ آموزش و پرورش با رعایت سطح تحصیلات دیپلم و وضعیت اقتصادی در حد متوسط برای والدین انتخاب شدند. اطلاعات به کمک پرسشنامه افسردگی Beck برای مادران و پرسشنامه هوش هیجانی برای دانشآموزان جمعآوری گردید و آنگاه دادهها با آزمونهای t و ضریب همبستگی Pearson مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: آزمون میانگین دو گروه مستقل نشان داد که جز عامل خوشبینی، بین بقیه عوامل هوش هیجانی در دو گروه تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین بین میانگین نمرات افسردگی مادران تفاوت معنیداری وجود دارد. در آخر نیز نتایج همبستگی Pearson نشان داد که میانگین نمرات افسردگی مادران دو گروه با میانگین نمرات هوش هیجانی فرزندانشان رابطه معکوس دارد. نتیجهگیری: نتایج میتواند حاکی از آن باشد که ناشنوایی فرزند با میانگین نمرات افسردگی مادر مرتبط بوده، از طرف دیگر میانگین نمرات افسردگی مادر با هوش هیجانی فرزند رابطه دارد. میانگین نمرات افسردگی بیشتر مادر به دلیل برقراری رابطه عاطفی منفی با هوش هیجانی پایین و میانگین نمرات افسردگی پایین به دلیل برقراری رابطه عاطفی مناسب با هوش هیجانی بالای نوجوان شنوا رابطه دارد.
ملیحه سرابندی، مصطفی بلقانآبادی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش گروهی روانشناسی مثبتنگر بر رضایت از تصویر تن (Body image) دانشآموزان نوجوان دختر شهرستان کوهدشت بود. مواد و روشها: این تحقیق به روش نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون- پسآزمون و همراه با گروه شاهد انجام شد. از میان دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهرستان کوهدشت که رضایت پایینی را از تصویر تن خود گزارش نمودند، ۳۲ نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند (در هر گروه ۱۶ نفر). ابزار پژوهش، پرسشنامه رضایت از تصویر تن (Satisfaction with Body Image Scale یا SWBIS) بود. ابتدا از دو گروه پیشآزمون گرفته شد. آموزش مثبتنگری در ۱۴ جلسه یک ساعته و به صورت دو بار در هفته برای گروه آزمایش به اجرا درآمد و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. در پایان، از دو گروه پسآزمون به عمل آمد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: رضایت از تصویر تن دانشآموزانی که مداخله آموزش گروهی روانشناسی مثبتنگر را دریافت کرده بودند، در مرحله پسآزمون بهبود یافت (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: از نتایج به دست آمده چنین میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش روانشناسی مثبتنگر با تکیه بر فضایل و تواناییهای فرد، میتواند نگرش وی را نسبت به خود و تصویر تن خود تغییر دهد. از اینرو، آموزش روانشناسی مثبتنگر به دختران نوجوان، بر بهبود تصویر تن آنها اثربخش بوده است.
امیر حمزه خراسانی، ماریا ای. آگیلار وفایی، وحید نجاتی، حمید رضا حسنآبادی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : با توجه به نقش محوری حافظه کاری در شناخت عمومی، برنامههای تقویت ظرفیت حافظه کاری در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را در حوزههای مختلف روانشناسی به خود جلب کرده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر تقویت ظرفیت حافظه کاری با استفاده از تکالیف فراخنای ساده بر انتقال نزدیک و دور در نوجوانان پسر با ظرفیت حافظه کاری پایین بود. مواد و روشها: ۳۰ نفر از نوجوانان پسر مقطع متوسطه دورههای اول و دوم مدارس شهرستان دامغان که ظرفیت حافظه کاری پایینی داشتند، به طور داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برنامه تقویت حافظه کاری سینا به عنوان برنامه مداخله به کار گرفته شد. گروه آزمایش، برنامه تقویت ظرفیت حافظه کاری سینا را با استفاده از تکالیف فراخنای ساده، طی ۲۰ جلسه دریافت نمودند. ظرفیت حافظه کاری شنیداری و دیداری با استفاده از تکالیف فراخنای عددی شنیداری و دیداری خرده آزمونهای Wechsler و حافظه کاری بروزرسانی از طریق آزمون N-back در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سنجیده شد. یافتهها: تقویت ظرفیت حافظه کاری با استفاده از تکالیف فراخنای ساده، تنها منجر به بهبود ظرفیت حافظه کاری شنیداری گردید (۰۰۱/۰ > P)، اما بهبود معنیداری در ظرفیت حافظه کاری دیداری (۰۸۵/۰ = P) و بروزرسانی حافظه کاری (۱۲۸/۰ = P) مشاهده نشد. نتیجهگیری: برنامه تقویت ظرفیت حافظه کاری با تکالیف فراخنای ساده، تنها منجر به انتقال نزدیک در برخی تکالیف میشود، اما در انتقال دور هیچ نتیجه معنیداری به دست نیامد.
حمید باباخانیپور، علیرضا مهدویان، فرشاد بهاری،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد خانوادگی و رضایت والدین نوجوانان اقدامکننده به خودکشی با غیر اقدامکنندگان در زندگی مشترک صورت گرفت. مواد و روشها: نمونههای مطالعه شامل ۱۰۰ نفر نوجوان (۵۰ نوجوان اقدامکننده به خودکشی و ۵۰ نفر غیر اقدامکننده) بود که به ترتیب به روش نمونهگیری در دسترس و خوشهای تصادفی انتخاب شدند. گروه غیر اقدامکننده از نظر ویژگیهای جمعیتشناختی با گروه اقدامکننده همگنسازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل نسخه ایرانی مقیاس عملکرد خانواده McMaster (Family assessment device یا FAD) و پرسشنامه رضایت زناشویی ENRICH بود که پایایی آنها به ترتیب ۹۳/۰ و ۹۲/۰ محاسبه گردید. مقیاس FAD را نوجوانان و پرسشنامه ENRICH را مادران آنها تکمیل کردند. دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، آزمونهای Independent t، ضریب همبستگی Pearson و Logistic regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: تفاوت معنیداری بین عملکرد خانوادگی و رضایت زناشویی والدین و ابعاد آن در دو گروه وجود داشت (۰۵/۰ > P). همچنین، بین این متغیرها همبستگی مثبت و معنیداری مشاهده شد. عملکرد خانوادگی و رضایت زناشویی میتواند پیشبینیکننده رفتار خودکشی در نوجوانان باشد. در این میان، بعد نقشها در عملکرد خانواده و حیطه مسایل شخصی، مدیریت مالی و ازدواج و فرزندان (فرزندپروری)، متغیرهای پیشبین بهتری برای اقدام به خودکشی در نوجوانان بود. نتیجهگیری: رضایت زناشویی والدین و عملکرد خانواده در رفتار خودکشی نوجوانان تأثیر دارد و این مهم بیانگر اهمیت درمانهای سیستمی و ارایه خانواده درمانی و زوج درمانی در طرحهای درمانی نوجوانان اقدامکننده به خودکشی میباشد.
علی بیگی، محمود نجفی، محمدعلی محمدیفر، عباس عبداللهی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : درمان شناختی- رفتاری مثبتنگر، رویکرد نوظهوری به درمان میباشد که درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-behavioral therapy یا CBT) را با روانشناسی مثبتنگر و درمان راهحل محور به بهترین وجه تلفیق کرده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مثبتنگر بر تابآوری و عزت نفس نوجوانان دارای علایم افسردگی بود. مواد و روشها: این مطالعه به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و همراه با گروه شاهد انجام شد. بدین منظور، پرسشنامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) در پنج مدرسه متوسطه اول پسرانه اجرا گردید. از بین دانشآموزانی که نمره افسردگی بالاتر از نمره برش کسب کردند و ملاکهای ورود و خروج را داشتند، ۳۴ نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و ۱۷ نفر به گروه آزمایش و ۱۷ نفر به گروه شاهد (بدون مداخله) اختصاص یافت. مقیاس تابآوری Connor و Davidson (Connor-Davidson Resilience Scale یا CD-RISC) و مقیاس عزت نفس Rosenberg (Rosenberg Self-Esteem Scale یا RSES ) به عنوان پیشآزمون اجرا و سپس مداخله درمان شناختی- رفتاری مثبتنگر در گروه آزمایش انجام شد. در پایان، مقیاسهای فوق به عنوان پسآزمون اجرا گردید. یافتهها: نمرات تابآوری دانشآموزان گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد به طور معنیداری بیشتر بود. همچنین، درمان شناختی- رفتاری مثبتنگر منجر به افزایش معنیدار نمرات عزت نفس دانشآموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد شد. نتیجهگیری: به نظر میرسد که درمان شناختی- رفتاری مثبتنگر میتواند به عنوان رویکرد مؤثری جهت تقویت مؤلفههای عملکرد مثبت در نوجوانان دارای علایم افسردگی کاربرد داشته باشد و انجام پژوهشهای بیشتر در آینده این موضوع را مشخص میکند.
مولود موجودی، زهرا یوسفی، هاجر ترکان،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : امروزه نوجوانان تک فرزند بخشی از جامعه را تشکیل میدهند و این سؤال در ذهن ایجاد میشود که آیا پیشبینی افسردگی در دو گروه تک فرزند و چند فرزند بر اساس متغیرهای پیشبین استرس، تابآوری، سبکهای دلبستگی و روابط خانوادگی، با هم تفاوت دارد؟ مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان تک فرزند و چند فرزند دبیرستانی بود. نمونه آماری مطالعه را ۱۵۰ دانشآموز دختر و پسر شهر اصفهان از هر دو گروه تشکیل داد. دادهها به وسیله مقیاس افسردگی نوجوانی Kutcher (Kutcher Adolescent Depression Scale یا KADS)، پرسشﻧامه استرس نوجوانی (Adolescent Stress Questionnaire یا ASQ)، مقیاس تابآوری Connor-Davidson (Connor-Davidson Resilience Scale یا CD-RISC)، پرسشﻧامه سبک دلبستگی Collins و Read و پرسشﻧامه روابط خانوادگی Olson و Barons جمعآوری گردید و سپس با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: در هر دو گروه، سبک دلبستگی اجتنابی، اضطرابی و استرس رابطه مثبت و معنیداری را با افسردگی نشان داد (۰۵۰/۰ > P). ارتباط منفی و معنیداری بین تابآوری و افسردگی در گروه تک فرزند وجود داشت (۰۵۰/۰ > P)، اما این رابطه در گروه چند فرزند معنیدار نبود. در هیچ کدام از گروهها رابطه معنیداری بین سبک دلبستگی ایمن و افسردگی مشاهده نگردید و در نهایت، پیشبینی افسردگی بر اساس متغیرهای پیشبین در گروه چند فرزند و تک فرزند با هم متفاوت بود؛ به طوری که تابآوری و ارتباطات خانوادگی در بین تک فرزندان، عدم ابتلا به افسردگی را پیشبینی کرد؛ در حالی که در گروه چند فرزند، سبک دلبستگی اجتنابی ابتلا به افسردگی را پیشبینی نمود. نتیجهگیری: با توجه به متغیرهای پیشبین پژوهش حاضر، تک ﻓرزندی و چند فرزندی در پیشبینی افسردگی تفاوت ایجاد میکند.
آیت اله فتحی، حسین رستمی، صمد پیشرو، رقیه کیانی، شهناز یعقوبی زاده،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به عواقب خطرناکی که اعتیاد به اینترنت برای افراد بخصوص نوجوانان دارد پرداختن به مسئله اعتیاد به اینترنت و پیامدهای آن بر زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی نوجوان حائز اهمیت است. ازاینرو، هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش اعتیاد به اینترنت (Internet addiction) در سلامت اجتماعی (Social health) نوجوانان بود. مواد و روشها: این مطالعه توصیفی و از نوع پیمایشی است. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اهر که به تعداد ۳۷۶۷ نفر بود، بر اساس جدول مورگان نمونهای به تعداد ۳۴۸ دانشآموز در دوطبقه پسر (۱۷۷) نفر و دختر (۱۷۱) نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقه نسبتی انتخاب شد. شرکتکنندگان پرسشنامه اعتیاد به اینترنت Internet Addiction Test) یا IAT) و سلامت اجتماعی (Social Health Questionnaire یا SHQ) را تکمیل کردند. دادههای بهدستآمده با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: میانگین (انحراف معیار) سن شرکتکنندگان در مطالعه (۴۷/۰)۳/۱۶ سال بوده و میزان استفاده از شبکههای اجتماعی در بین شرکتکنندگان با میانگین (انحراف معیار) (۷۶/۰)۳۸/۳ است. میانگین (انحراف معیار) شکوفایی اجتماعی (۰۳/۱)۷۴/۱۸ (۵۴۵/۰- =r)، همبستگی اجتماعی (۷۸/۰)۷۴/۱۳ (۱۲۹/۰- =r)، انسجام اجتماعی (۵۲/۱)۳۰/۱۳ (۴۱۷/۰- =r)، پذیرش اجتماعی (۹۵/۱)۴۷/۲۲ (۳۷۸/۰-= r) و مشارکت اجتماعی (۷۶/۱)۴۱/۲۲ (۳۹۶/۰- =r) با اعتیاد به اینترنت (۹۲/۷)۱۶/۴۱ همبستگی منفی و معنادار داشت (۰۵/۰>p) و مؤلفههای سلامت اجتماعی میتوانند اعتیاد به اینترنت را بهطور معناداری پیشبینی کنند. نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که میزان بالاتر اعتیاد به اینترنت میتواند در کاهش سلامت اجتماعی افراد مؤثر باشد. بنابراین، برای کاهش مشکلات و پیشگیری از بروز مشکلات آسیبهای نوپدیدی مانند اعتیاد اینترنتی، باید برنامههای ارتقای سلامت و سایر راههای پیشگیری را در اولویت قرارداد.
علی طالعی، معصومه اسمعیلی، محمدرضا فلسفی نژاد، سمیه کاظمیان، احمد برجعلی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: گسترده شدن اینترنت و ایجاد شبکههای اجتماعی در بستر آن منجر به شکلگیری گروههای مختلف مجازی شده است. ارتباط با جنس متفاوت (Relationship with different sex) یکی از پدیدههایی است که از طریق فضای مجازی بسیار رایج شده بهگونهای که به دوران نوجوانی نیز تسری یافته است. هدف پژوهش حاضر آسیبشناسی ارتباط نوجوانان با جنس متفاوت در شبکههای اجتماعی مجازی (Virtual social networks) بود تا درک عمیقتری از آن حاصل شود. مواد و روشها: روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. جمعآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به روش کولایزی (Colaizzi's method) صورت گرفت. نمونه پژوهش شامل ۱۱ دانشآموز پسر ۱۴ تا ۱۶ ساله یکی از مدارس متوسطه منطقه ۱۸ تهران بود که به روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس ملاکهای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. یافتهها: تحلیل مصاحبهها منجر به شناسایی سه مفهوم اصلی تجربه ارتباط با جنس متفاوت، فساد جنسی، پیامدهای آسیبزا و ۱۱ مقوله انگیزه ارتباط، الگوگیری ارتباط با جنس متفاوت، تنوع روابط، رقابت برای تصاحب کردن، تقویت رابطه، ارتباط جنسی، ترویج فساد جنسی، آسیبهای جنسی، اجتماعی، فردی و ۷۳ خرده مقوله شد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد شبکههای اجتماعی مجازی سبب تسهیل هر چه بیشتر ارتباط نوجوانان با جنس متفاوت و تقویت این روابط شده و زمینه را برای ارتباط آنها در دنیای واقعی و پیامدهای آسیبزای آن فراهم میکند.
سرور آرمان، محمدرضا محمدی، سید سلمان علوی، علی خالقی، مهناز قانعیان، سارا عطایی مقصود بیگی، مینا ادیبان زاده، آیدا توکل فر، شکوفه علیدادی شمسآبادی، سعید کرباسی عامل، محمد عسگری، الناز فرزام فر، مهرداد هوازاده،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالهای روانپزشکی (Psychiatric disorders) در حال کسب رتبههای برتر در ایجاد بار ناشی از بیماریها هستند. بدون شک آگاهی از شیوع آنها در بین کودکان و نوجوانان میتواند به پیشگیری و کنترل این مشکلات و صرفهجویی در هزینهها کمک نماید. ازاینرو، هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع اختلالهای روانپزشکی در کودکان و نوجوانان استان اصفهان بود. مواد و روشها: بر اساس ماهیت پژوهش روش تحقیق از نوع بنیادی است. نمونه پژوهش شامل ۱۰۱۰ نفر از کودکان و نوجوانان استان اصفهان در سال ۱۳۹۶ بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی انتخاب شدند. برای اجرای پژوهش روان شناسان بالینی آموزشدیده به خانههای کودکان و نوجوانان انتخابشده مراجعه و با استفاده از نسخه فارسی مصاحبه تشخیصی نیمه ساختاریافته اختلالهای خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان، تشخیص فعلی و طول عمر (Kiddie Schedule for Affective Disorders and Schizophrenia, Present and Lifetime version یا K-SADS-PL) نمودند. علاوه بر این، دادههای جمعیت شناختی (جنسیت، سن، تحصیلات، تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی) نیز جمعآوری گردید. پس از جمعآوری اطلاعات، دادهها از طریق نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ و با استفاده از شاخصهای فراوانی و درصد فراوانی تحلیل شد. یافتهها: بر اساس یافتههای این پژوهش میزان شیوع اختلالهای روانپزشکی در کودکان و نوجوانان استان اصفهان ۸/۱۴ درصد بود. میزان شیوع این اختلالها در پسران بیشتر از دختران بود. همچنین در طیف سنی ۱۴-۱۰ سال بیش از سایر سنین بوده است. اختلالهای روانپزشکی در کودکان و نوجوانان ساکن در شهر نیز بیش از کودکان و نوجوانان ساکن در روستا بود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت شیوع اختلالهای روانپزشکی در استان اصفهان در مقایسه با سایر پژوهشهای انجامگرفته در داخل و خارج از کشور در دامنه متوسط قرار دارد. باوجوداین لزوم سیاستگذاریهای سلامت روان در دوران کودکی و نوجوانی برای کاهش بار آسیب در آینده و ارائه راهکارهای برونرفت از این مسئله پیشنهاد میگردد.
سید محمدعلی میری، غلامعلی افروز، باقر غباری بناب، مجید قدمی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: بروز رفتارهای جنسی توسط نوجوانان کمتوان هوشی میتواند مشکلات عدیدهای را برای خانواده و معلمان ایجاد کند. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی رفتارهای جنسی نوجوانان کمتوان هوشی از دید والدین و معلمان بود.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع شیوه علی مقایسهای بود و جامعه موردمطالعه تمام معلمان و والدین دانش آموزان نوجوان کمتوان هوشی شهر تهران بود، تعداد ۵۰ نفر از والدین و تعداد ۵۰ نفر معلمان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهوسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون t مستقل در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: تفاوت معناداری بین گزارشهای والدین و معلمان وجود داشت (۰۰۱/۰ >P). والدین گزارش کردهاند که ۳۰ درصد فرزندشان اندام شخصیاش را در مکان عمومی لمس میکند. و ۳۲ درصد این رفتار به سمت شخص دیگری بوده. معلمان نیز گزارش کردهاند که دانش آموزان اندام شخصی خود را در مکان عمومی ۳۸ درصد زیاد لمس میکند و ۴۴ درصد زیاد اندام دیگران را لمس میکند.
نتیجهگیری: وقوع رفتارهای جنسی در نوجوانان کمتوان هوشی، با توجه به کمبود منابع اطلاعاتی، محدودیتهای شناختی و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی خانواده تنوع زیادی داشت و از دیدگاه والدین و معلمان رفتارهای نامناسب را نشان میدهند. همچنین انکار والدین در گزارش این رفتارها دیده شد.
اکرم مظلومی، حسین داودی، حسن حیدری، محمد عسگری،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال مصرف مواد مشکل رفتاری پیچیده ای است که می تواند ناشی از عوامل متعددی از جمله عوامل اجتماعی، فرهنگی، محیطی، روانشناختی و زیستی باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس دارایی های تحولی نوجوانان انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. بدین منظور از بین دانش آموزان دختر و پسر پایههای تحصیلی دهم و یازدهم شهرستان اراک، نمونهای به حجم ۵۰۰ نفر (۲۵۰ دختر، ۲۵۰ پسر)، به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب گردید. برای جمع آوری دادهها از مقیاسهای ایرانی آمادگی به اعتیاد (Iranian Addiction Preparedness Scale یا IAPS) و نیمرخ داراییهای تحولی (Developmental Assets Profile یا DAP) استفاده شد. دادهها در سطح توصیفی با استفاده از آمارههای میانگین، انحراف معیار و فراوانی مورد تحلیل قرار گرفتند و در سطح استنباطی با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین دارایی های تحولی و مولفه های آن با آمادگی به اعتیاد و ابعاد آن در نوجوانان رابطه معنادار وجود دارد (۰۵/۰>p). همچنین نتایج نشان داد که دارایی های تحولی و مولفه های آن پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد و ابعاد آن هستند (۰۵/۰>p).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دارایی های تحولی پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد نوجوانان هستند؛ بنابراین توجه به این متغیرهای پیشبین توسط پژوهشگران، متخصصان، درمانگران و برنامه ریزان برای پیشگیری از اختلال مصرف مواد یا اعتیاد ضروری به نظر میرسد
شیوا احمدی، مصطفی بلقان آبادی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: ناتوانی در پردازش شناختی، اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجانها، ناگویی هیجانی نامیده میشود. ناگویی هیجانی یکی از مشکلات رایج در افراد است. پژوهش حاضر بهمنظور اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر ناگویی هیجانی دانشآموزان دختر مقطع دوم متوسطه نظری در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ انجام گردید.
مواد و روشها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع دوم متوسطه دبیرستانهای نظری شهر نیشابور در سال تحصیلی ۹۵-۹۶ بودند. به منظور انجام این پژوهش ۳۰ دانشآموز دختر دبیرستانی به صورت نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در ۲ گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند (هر گروه ۱۵ نفر). به منظور بررسی سطح ناگویی هیجانی از پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (Toronto Alexithymia Scale-۲۰) استفاده شد. برنامه آموزشی طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای، هفتهای یک بار برای گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. در پایان جلسات هر دو گروه مجدد مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد بین افراد شرکتکننده در گروه آزمایش و گروه کنترل در میزان ناگویی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰p<). با در نظر گرفتن اندازه اثر می توان گفت ۵/۷۳ درصد تغییرات ناگویی هیجانی ناشی از مداخله آموزش تنظیم هیجان است.
نتیجه گیری: با آموزش تنظیم هیجان در مدارس میتوان باعث کاهش ناگویی هیجانی و ارتقا سطح سلامت روان دانشآموزان شد.
علیرضا جمشیدی، مسعود اسدی، سهیلا اسدیان،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف مواد مخدر یک مشکل بسیار جدی برای سلامت عمومی به حساب میآید. در زمینهی مصرف مواد، عوامل مختلف خانوادگی، اجتماعی، روانشناختی و زیستشناختی درگیر هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عوامل خطر ساز و محافظت کننده خانوادگی با مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان انجام اجرا شد.
مواد و روشها: روش پژوهش همبستگی بود. جامعهی آماری این پژوهش همهی دانش آموزان استان بوشهر در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ بودند که از میان آنها ۱۰۰۶ دانشآموز (۴۱۴ دختر و ۵۹۲ پسر) به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند و به وسیلهی پرسشنامهی عوامل خطرساز و حفاظت کننده مصرف مواد محمدخانی مورد آزمون قرار گرفتند. دادهها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل نشان داد که بین عوامل خانوادگی (تعارضات خانوادگی، عدم نظارت بر رفتار فرزندان و نگرش مثبت والدین به مصرف مواد) و مصرف مواد رابطه مثبت ومعنادار وجود دارد (۰۵/۰>p). نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که تعارضات خانوادگی نمیتواند در مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان را پیش بینی نماید (۰۵/۰<p). عدم نظارت والدین بر نوجوانان به همراه نگرش والدین توانست مصرف مواد مخدر توانست مصرف کدئین را پیش بینی نماید (۰۰۱/۰>p) و نگرش مثبت والدین به مصرف مواد مخدر توانست مصرف حشیش، گراس، کراک، شیشه، قرص اکس، ریتالین، ترامادول و مواد نیروزا را تبیین کنند.
نتیجهگیری: از نتایج پژوهش حاضر میتوان در مداخلات خانواده محور مربوط به پیشگیری و درمان مصرف مواد مخدر نوجوانان با تأکید بر نظارت والدین و نگرش والدین بر مصرف مواد مخدر استفاده کرد.
سیفاله آقاجانی، معصومه قریب بلوک، حمیدرضا صمدی فرد،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال بدریختانگاری بدن یک بیماری غیرفعال است که شیوع بالایی در سراسر جهان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی با اختلال بدریختانگاری بدن در بین نوجوانان دختر صورت پذیرفت.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه کلیه نوجوانان دختر متوسطه شهرستان دامغان در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای ۳۱۰ نفر از آنان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. سپس با روش نمونهگیری هدفمند ۱۱۰ نفر بهعنوان نمونه نهایی برگزیده شدند. برای جمعآوری دادهها از ابزارهای خودپنداره (Self-Concept Scale)، همجوشی شناختی (Cognitive Fusion Scale)، بهزیستی اجتماعی (Social Well-Being Scale) و مقیاس اختلال بدریختانگاری بدن (Body Dysmorphic Disorder Scale) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. دادهها در نرمافزار آماری SPSS وارد شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین خودپنداره (۵۵/۰-r=)، همجوشی شناختی (۵۹/۰r=) و بهزیستی اجتماعی (۶۲/۰-r=) با اختلال بدریختانگاری بدن در نوجوانان دختر رابطه معناداری وجود داشت (۰۵/۰p<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که خودپنداره (۲۸/۰-=B)، همجوشی شناختی (۳۲/۰=B) و بهزیستی اجتماعی (۳۹/۰-=B) اختلال بدریختانگاری بدن نوجوانان را پیشبینی میکنند (۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: اختلال بدریختانگاری بدن نوجوانان دختر توسط متغیرهای خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی قابل پیشبینی است، بنابراین پیشنهاد میشود که روانشناسان و مشاوران جهت کاهش اختلال بدریختانگاری بدن نوجوانان، نقش خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی را موردتوجه قرار دهند. همچنین پژوهشگران، انجام پژوهشهای بیشتر در زمینه اختلال بدریختانگاری بدن در نوجوانان را توصیه میکنند.
میترا تعویقی، جواد خلعتبری، شهره قربان شیرودی، محمدعلی رحمانی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: سرگردانی ذهن و انحراف از توجه روی کار در زمان حال در بین نوجوانان شایع است و دارای عواقب منفی میباشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه درمان فراشناخت و تکنیکهای آن (آموزش توجه، تمرکز مجدد توجه بر موقعیت) و درمان پذیرش و تعهد بر سرگردانی ذهن نوجوانان انجام گرفت.
مواد و روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری و جامعه آماری ۲۰۸۳۷ نوجوان دختر در مدارس متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای ۷۵ نفر که بر اساس ابزار اندازهگیری سرگردانی ذهنی دارای کمترین نمره در سرگردانی ذهن بودند، انتخابشده و بر اساس ملاکهای پژوهش، بهطور تصادفی در پنج گروه قرار گرفتند. درمانهای فراشناخت، تکنیک آموزش توجه، تمرکز مجدد توجه بر موقعیت و پذیرش و تعهد، طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای، هفتهای یکبار در مورد گروههای آزمایش اجرا شد. دادهها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته یا مختلط توسط نرمافزار آماری SPSS-۲۳ بررسی شد.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که هر چهار درمان بر کاهش میزان سرگردانی ذهن نوجوان مؤثر است و اثربخشی درمان فراشناخت بیشتر از درمانهای دیگر بود (۰۱/۰>p). این اثربخشی در مرحله پیگیری ۳ ماهه نیز پایدار بود.
نتیجهگیری: درمان فراشناختی، نوجوان را قادرمی سازد که با سرگردانی ذهن خود به شیوهای متفاوت ارتباط برقرار کند بهطوریکه توانایی جدا کردن خود از سرگردانی ذهن را داشته باشد.
فاطمه زارع، فهیمه نامدارپور،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: نوجوانی دوره مهمی از تحول است که افراد میتوانند مهارتها، نگرشها و تواناییهایی را کسب کنند که در بزرگسالی بدان نیازمندند. به نظر میرسد یکی از عواملی که بتواند در روبرویی با مسائل نوجوانان مؤثر باشد هوش هیجانی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر هوش هیجانی دختران نوجوان بود.
مواد و روشها: تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دختران نوجوان ۱۳-۱۸ ساله شهر اصفهان بودند. نمونه شامل ۳۲ دختر نوجوان بود که به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و بهطور تصادفی و مساوی در دو گروه کنترل و آزمایش به شیوه تصادفی ساده جایگزین شدند. گروه آزمایش، آموزش تئوری انتخاب را به مدت ۸ جلسهی ۹۰ دقیقهای بهصورت هفتگی دریافت کردند. گروه کنترل نیز در فهرست انتظار قرار گرفتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد آموزش تئوری انتخاب بر هوش هیجانی و مؤلفههای آن (سازگاری، بین فردی، درون فردی و خلق) تأثیر معناداری داشت (۰۵/۰p<)؛ اما در مؤلفه کنترل استرس بهطور معناداری مؤثر نبوده است (۰۵/۰<p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای بهدستآمده از این مطالعه به نظر میرسد میتوان از آموزش تئوری انتخاب برای افزایش هوش هیجانی دختران نوجوان در مدارس استفاده کرد. ملاحظات نظری و عملی در این تحقیق موردبحث قرار خواهند گرفت.
سعید صالح، عبدالرضا ادهمی، شهلا کاظمی پور،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که بررسی رفتارهای اجتماعی خشونت، دستیابی به پیامدهای آن را ممکن میسازد؛ بنابراین هدف از این تحقیق بررسی نقش رفتارهای اجتماعی و پیامدهای خشونت با رویکرد گراند تئوری میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش با روششناسی کیفی و به شیوهی نظریه زمینهای در سال ۱۳۹۸ در شهر مشهد انجام شده است. مشارکتکنندگان این پژوهش ۱۷ نفر دانشآموز پسر که در آنها رفتارهای خشونتآمیز دیده شده است بودند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها بهوسیله مصاحبه عمیق جمعآوری و با استفاده از مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: پس از تحلیل و کدگذاری دادهها بر اساس رویکرد گراندد تئوری استراوس و کوربین ۲۰ مقوله استخراج گردید که در سه بعد علی، زمینهای و مداخلهگر و همچنین پیامد دستهبندی شدند و از ترکیب سه بعد علی، زمینهای و مداخلهگر فرایند ایجاد و بازتولید خشونت تبیین گردید.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که مقولهبندیها و ابعاد موردنظر در این تحقیق موجب تبیین فرایندهای بازتولید خشونت میگردد و میتوان در این ارتباط از آن برای زمینههای تحقیقات مرتبط از آن استفاده کرد.