۱۵ نتیجه برای سالمند
افسانه سرتیپ زاده، مهناز علی اکبری، سیده راضیه طبائیان،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر، منابع استرسزا و محیطهای نامساعد، رو به افزایش است. از سوی دیگر، جمعیت سالمندان در جهان رو به افزایش میباشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی تأثیر معنویت درمانی بر تابآوری سالمندان مقیم خانه سالمندان بود. مواد و روشها: این مطالعه نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری را در این پژوهش کلیه سالمندان مقیم خانه سالمندان صادقیه اصفهان تشکیل داد. از بین سالمندانی که در مقیاس تابآوری نمره زیر ۵۰ کسب نمودند، ۲۰ نفر به صورت تصادفی در دو گروه ۱۰ نفری آزمایشی و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایشی، مداخله مبتنی بر رویکرد معنویت درمانی را طی ۸ جلسه که توسط محقق ارایه گردید، دریافت نمودند. سپس، پرسشنامه تابآوری (Connor-Davidson، که در ایران ضریب Cronbach’s alpha آن ۸۷/۰ و پایایی به روش بازآزمایی ۷۳/۰ به دست آمده است)، در مراحل پسآزمون و پیگیری توسط نمونه مورد پژوهش، تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS و به روش تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر انجام شد. یافتهها : معنویت درمانی به شیوه گروهی باعث اختلاف بارز در میانگین نمرات گروه آزمایش در مراحل پسآزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیشآزمون گردید. در مراحل پسآزمون و پیگیری، به صورت معنیداری در افزایش تابآوری سالمندان مؤثر بوده است (۰۰۱/۰ < P). نتیجهگیری: معنویت درمانی روش مناسبی جهت افزایش تابآوری در سالمندان میباشد. آنان با شرکت در جلسات گروهی معنویت درمانی و تبادل افکار و عقاید، این توانایی و آگاهی را کسب میکنند که زندگی همواره دارای معنی است و میتوان در هر پیشامدی معنی و هدفی یافت. با توجه به تناسب معنویت درمانی با بافت فرهنگی و مذهبی ایران، پیشنهاد میگردد که در گروههای سنی دیگر و همچنین، مقایسه آن با روشهای معنی درمانی و شناخت درمانی جهت افزایش تابآوری مورد بررسی قرار گیرد.
یوسف دهقانی، ویکتوریا عمرانی فرد، محمد بابامیری،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبت از بیماران مبتلا به دمانس، از جمله آسیبپذیرترین و چالش برانگیزترین نوع مراقبت به شمار میرود و منجر به افزایش فشار مراقبتی و کاهش کیفیت زندگی در مراقبان میگردد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر فشار مراقبتی و کیفیت زندگی مراقبان خانگی سالمندان مبتلا به دمانس انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی همراه با پیشآزمون، پسآزمون و گروه شاهد بود. نمونههای مورد مطالعه به روش نمونهگیری در دسترس و از بین مراقبان خانگی انتخاب شدند که از میان آنها، ۳۰ نفر به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و شاهد قرار گرفتند. ابزارهای اندازهگیری، پرسشنامه فشار مراقبتی (Caregiver Burden Inventory یا CBI) و مقیاس کیفیت زندگی مراقبان (Caregivers&#۰۳۹; quality of life) بود که توسط شرکت کنندگان در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل گردید. گروه آزمایش طی ۷ جلسه هفتگی ۶۰ دقیقهای، تحت آموزش مهارتهای ارتباطی قرار گرفتند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: آموزش مهارتهای ارتباطی باعث بهبود کیفیت زندگی و فشار مراقبتی گروه آزمایش در مرحله پسآزمون و پیگیری شد. نتیجهگیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در فشار مراقبتی و کیفیت زندگی مراقبان خانگی سالمندان مبتلا به دمانس و ارایه افقهای جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد و میتوان از آن به عنوان یک روش مداخلهای مؤثر بهره گرفت.
عفت جانیزاده، رخساره بادامی، علیرضا ترکان،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در دوران سالمندی محسوب میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر یک دوره تمرینات یوگا و مصرف اسطوخودوس بر میزان افسردگی زنان سالمند بود. مواد و روشها: این تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه شاهد بود. شرکت کنندگان را ۴۰ زن سالمند ۶۰ تا ۷۰ ساله تشکیل دادند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و با آرایش تصادفی در چهار گروه «شاهد، تمرین یوگا، ترکیبی تمرین یوگا همراه با مصرف اسطوخودوس در ماه اول تمرین و ترکیبی تمرین یوگا همراه با مصرف اسطوخودوس در ماه دوم تمرین» قرار گرفتند. هر سه گروه تجربی دو ماه به تمرینات یوگا پرداختند. تفاوت گروههای تجربی در استنشاق رایحه اسطوخودوس بود. دادهها با استفاده از پرسشنامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) جمعآوری گردید. یافتهها: کاهش افسردگی در گروههای ترکیبی بیشتر از تمرین یوگا به تنهایی بود، اما بین دو گروه ترکیبی تفاوت معنیداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر، برای کاهش میزان افسردگی، انجام فعالیت بدنی و مصرف اسطوخودوس پیشنهاد میگردد.
آدیس کراسکیان موجمباری، فریده حقی عسگرآبادی، فرهاد جمهری،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : هدف از انجام مطالعه توسعهای حاضر، بررسی اعتبار و روایی (Validity) پرسشنامه ادراک پیری (Aging Perception Questionnaire یا APQ) در سالمندان شهر تهران بود. مواد و روشها: برای برآورد شاخصهای روانسنجی پرسشنامه، ۵۰۲ نفر (۳۷۳ آزمودنی با طیف سنی ۸۰-۶۰ سال و ۱۲۹ آزمودنی با طیف سنی ۵۹-۵۰ سال) که ۴/۴۹ درصد آنان را مردان و ۶/۵۰ درصد را زنان تشکیل میدادند، به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. سپس پرسشنامه چند بعدی APQ که شامل دو بخش میباشد، برای آنها اجرا شد. بخش نخست پرسشنامه، دیدگاه نسبت به بالا رفتن سن (پیری) و بخش دوم تجربیات مربوط به تغییرات سلامتی را مورد سنجش قرار داد. یافتهها: همسانی درونی (Internal consistency) پرسشنامه APQ برای بخش نخست مشتمل بر ۳۲ ماده، ۸۲/۰ و برای بخش دوم متشکل از ۱۷ ماده دو بخشی، ۸۸/۰ به دست آمد. این ضریب برای مؤلفههای پرسشنامه بین ۶۳/۰ تا ۸۱/۰ برآورد شد. ضریب پایایی (Stability) آزمون از طریق بازآزمایی (Test-retest) در فاصله زمانی دو ماه برای دو بخش پرسشنامه و تمام مؤلفهها، معنیدار بود (۰۱/۰ > P). برای بررسی روایی سازه (Construct validity)، از روش تحلیل مؤلفههای اصلی استفاده گردید. میزان کفایت نمونهبرداری در دو بخش به ترتیب ۸۷۱/۰ و ۷۲۸/۰ و معنیدار بودن آزمون کرویت Bartlett نیز نشانگر شرایط مطلوب برای انجام تحلیل عاملی بود. بخش نخست پرسشنامه APQ از هفت عامل اشباع شد که در مجموع ۲۴/۵۰ درصد از واریانس کل را تبیین کرد. بخش دوم در ساختار تک عاملی، برای بررسی تجربیات مربوط به تغییرات سلامتی دارای روایی بود که در این شرایط حدود ۳۶/۲۱ درصد از واریانس کل را تبیین نمود. وجود همبستگی معنیدار بین نمره مؤلفههای پرسشنامه APQ و نمره مقیاسهای پرسشنامه کیفیت زندگی (۰۱/۰ > P)، بیان کننده روایی ملاکی (Criterion-referenced validity) پرسشنامه بود. نتیجهگیری: پرسشنامه APQ اعتبار و روایی مناسبی را برای سنجش ادراک پیری سالمندان ایرانی داشت.
مینا پورفرخ، رضا کرمینیا، حسن احدی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) گروهی بر کاهش اختلال سازگاری در سالمندان انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع کاربردی و نیمه آزمایشی و جامعه آماری آن شامل سالمندانی بود که برای درمان یا ارتقای سطح روانشناختی خود به مراکز توانبخشی روزانه سالمندان و کانون جهاندیدگان تهران مراجعه کرده بودند. نمونهها به صورت در دسترس و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابتدا پرسشنامه رویدادهای مهم زندگی (Chief Life Events Inventory یا CIEI) و سپس پرسشنامه استاندارد معاینه مختصر وضعیت شناختی (Mini Mental Status Examination یا MMSE) به همراه مصاحبه بالینی اجرا گردید. در مرحله بعد، با اجرای پرسشنامه سازگاری Bell (Bell Adjustment Inventory یا BAI)، افراد مبتلا به اختلال سازگاری بر اساس Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-۵ th Edition (DSM-۵) انتخاب شدند. از بین افراد مبتلا به اختلال سازگاری، ۳۰ نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه ۱۵ نفره شامل گروه آزمایش (اجرای مداخله CBT) و شاهد (در لیست انتظار) قرار گرفتند. سپس پسآزمون و پیگیری یک ماهه بر روی هر دو گروه اجرا گردید. یافتهها: بر اساس یافتههای آزمونهای تعقیبی Tukey و تحلیل وارایانس، تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات پسآزمون و پیگیری گروه آزمایش در کاهش اختلال سازگاری کل در سالمندان وجود داشت (۰۰۱/۰ = P). نتیجهگیری: مداخله CBT بر اختلال سازگاری سالمندان مؤثر میباشد.
مرتضی طاهری، خدیجه ایراندوست، علی همتی عفیف، مینا رضایی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرینات مداخلهای ادراکی- حرکتی بر شناسایی حرکت و هماهنگی حرکتی زنان سالمند بود. مواد و روشها: در این تحقیق نیمه آزمایشی، ۱۹ زن سالمند به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (۱۰ نفر) و شاهد (۹ نفر) قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمونهای هماهنگی دو دست و شناسایی حرکت در سیستم نرمافزار Vienna جمعآوری شد. مداخله تمرینی در گروه تجربی، استفاده از تمرینات ادراکی- حرکتی بود که با استفاده از بسته یونیورسال Vienna به مدت ۸ هفته به شکل کوششهای تعقیب بینایی به عنوان شاخصی از ادراک دیداری- حرکتی و پروتکل تمرینی شناسایی حرکت انجام گرفت. گروههای تجربی به مدت ۸ هفته و هر هفته ۳ جلسه تمرینات مذکور را به مدت ۳۰ دقیقه اجرا نمودند. از آزمونهای ادراکی- حرکتی تشخیصی و هماهنگی دو دستی در مراحل پیشآزمون و پسآزمون استفاده گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل کواریانس و Paired t در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: میانگین سنی شرکتکنندگان، ۲/۴ ± ۳/۵۸ سال بود. بر اساس یافتهها، هر دو عامل زمان شناسایی حرکت و هماهنگی دو دستی بهبود معنیداری را در گروه تجربی نشان داد (۰۰۱/۰ = P)؛ در حالی که گروه شاهد تغییر معنیداری را در مرحله پسآزمون تجربه نکرد. نتیجهگیری: تمرینات مداخلهای ادراکی- حرکتی میتواند زمینه بهبود ویژگیهای ادراکی- حرکتی همچون شناسایی حرکت و هماهنگی حرکتی را مهیا نماید.
امیر دانا، رقیه پوزش جدیدی، زینالعابدین فلاح،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی بر تواناییهای شناختی و فراشناختی مردان سالمند غیر فعال انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و همراه با گروه شاهد بود که در آن ۴۰ داوطلب مرد غیر فعال با سن بالاتر از ۶۰ سال، به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. به منظور ارزیابی تواناییهای شناختی و فراشناختی به ترتیب از مقیاس معاینه مختصر وضعیت شناختی و پرسشنامه فراشناخت-۳۰ استفاده گردید. پروتکل آزمایشی شامل انجام فعالیتهای هوازی به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه ۶۰ دقیقه با شدت ۵۰ تا ۷۰ درصد حداکثر ضربان قلب بود. دادههای به دست آمده از سنجشهای پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از تحلیل کواریانس در سطح اطمینان ۹۵ درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: تفاوت معنیداری بین گروههای تجربی و شاهد در پسآزمون از نظر حافظه، تصمیمگیری، شناخت اجتماعی، باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترلپذیری افکار و خطرات، نیاز به کنترل افکار و سطح کلی تواناییهای فراشناختی وجود نداشت (۰۵۰/۰ < P)، اما اختلاف معنیداری بین دو گروه از نظر کنترل مهاری و توجه انتخابی، برنامهریزی، توجه پایدار، انعطافپذیری شناختی، سطح کلی تواناییهای شناختی، عدم اطمینان شناختی و خودآگاهی شناختی مشاهده شد (۰۵۰/۰ > P). نتیجهگیری: مداخلات تمرینی هوازی به مدت هشت هفته میتواند جهت بهبود سطوح کنترل مهاری و توجه انتخابی، برنامهریزی، توجه پایدار، انعطافپذیری شناختی، سطح کلی تواناییهای شناختی، عدم اطمینان شناختی و خودآگاهی شناختی مردان سالمند مؤثر باشد.
خالد خیاط، بیوک تاجری، سارا پاشنگ، سعید ملیحی الذاکرینی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : جمعیت رو به رشد سالمندان و مسایل و نیازهای خاص آنان، انجام بررسیهای بیشتر را ضروری میسازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رضایت از زندگی در ارتباط بین عوامل شخصیت و اضطراب مرگ در سالمندان انجام گرفت. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری تحقیق را همه سالمندان (افراد بالای ۶۰ سال) ساکن شهرستانهای استان آذربایجان غربی تشکیل داد که از میان آنان، ۲۳۴ نفر(۱۵۰ مرد و ۸۴ زن) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس اضطراب مرگ Templer (Templer Death Anxiety Scale یا TDAS)، مقیاس رضایت از زندگی (Satisfaction with Life Scale یا SWLS) و مقیاس پنج عاملی NEO (NEO Five-Factor Inventory یا NEO-FFI) جمعآوری گردید. در نهایت، دادهها در نرمافزارهای SPSS و SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: ارتباط منفی و مستقیمی بین هر یک از متغیرهای توافق و رضایت از زندگی با اضطراب مرگ مشاهده شد. هر یک از متغیرهای روانرنجورخویی و باوجدان بودن نیز با اضطراب مرگ رابطه مستقیم و مثبتی داشت. بر اساس یافتهها، روانرنجورخویی، برونگرایی، انعطافپذیری و توافق، به صورت غیر مستقیم و با واسطه رضایت از زندگی، با اضطراب مرگ رابطه معنیداری را نشان داد. نتیجهگیری: رضایت از زندگی در ارتباط با هر یک از عوامل روانرنجورخویی، برونگرایی، انعطافپذیری و توافق با اضطراب مرگ در سالمندان نقش میانجیگری ایفا میکند. بنابراین، افزایش رضایت از زندگی با کاهش اضطراب مرگ در سالمندان همراه است. همچنین، نتایج به دست آمده تأییدی بر مفروضههای نظریه Erikson مبنی بر رابطه رضایت از زندگی و پذیرش واقعیت مرگ در سالمندی میباشد.
مهناز علی اکبری دهکردی، زهره عزیزی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش هورمونهای جنسی در مردان با مشکلات جسمانی و روانشناختی مختلفی ازجمله افسردگی، کاهش فعالیت جسمانی، اختلال در حافظه و کارکردهای اجرایی همراه است. هدف مطالعه حاضر مقایسه سلامت روان (Mental health) مردان مبتلا به آندروپوز (Andropause) و مردان مسن بهنجار بهمنظور شناسایی ابعاد روانشناختی آندروپوز بود. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسهای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان مرد گروه سنی ۶۵-۴۵ سال دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران بود. از میان جامعه مورد بررسی ۱۵۰ نفر بهصورت در دسترس بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پس از پر کردن پرسشنامه کمبود آندروژن در مردان مسن (Androgen Deficiency of Aging Men questionnaire یا ADAM) و سلامت عمومی (General Health Questionnaire یا GHQ) به دو گروه تشخیص بالینی آندروپوز و عادی تقسیم شدند. یافتهها: بهمنظور تشخیص بیوشیمیایی آندروپوز افراد دارای نشانگان کمبود آندروژن به آزمایشگاه مراجعه کردند و پسازآن سلامت روان بین سه گروه از مردان عادی، مردان دارای تشخیص بالینی و آزمایشگاهی آندروپوز مقایسه گردید. هر سه گروه در ابعاد علائم جسمانی، کارکرد اجتماعی، اضطراب و افسردگی با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند. افراد دارای تشخیص آزمایشگاهی آندروپوز مشکلات بیشتری در ابعاد افسردگی و اضطراب گزارش کردند. نتیجهگیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر افرادی دارای تشخیص آزمایشگاهی آندروپوز مشکلات شدیدتری در زمینه افسردگی و اضطراب داشتند. نتایج پژوهش حاضر نشاندهنده ضرورت استفاده از برنامههای درمانی در خصوص افسردگی و اضطراب این گروه از افراد در کنار درمانهای هورمونی و سایر درمانهای پزشکی دیگر است.
افسانه سرتیپ زاده، محسن گلپرور، اصغر آقایی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: تعداد و تنوع استرسهایی که افراد در دوران سالمندی با آن روبرو میشوند، توجه به مقوله سلامت روان و بهخصوص سرمایه عاطفی را در دوره سالمندی به یک ضرورت تبدیل کرده است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان وجودگرایی معنویت محور و معنویت درمانی اسلامی بر سرمایه عاطفی در زنان سالمند انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با پیگیری دوماهه بود. نمونه پژوهش شامل ۳۶ نفر از زنان سالمند تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت شهر اصفهان بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه ۱۲ نفر) گمارده شدند. گروههای آزمایش تحت درمان وجودگرایی معنویت محور و معنویت درمانی اسلامی قرار گرفتند. از پرسشنامه سرمایه عاطفی بهعنوان ابزار پژوهش استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۲۴ و آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان وجودگرایی معنویت محور و معنویت درمانی اسلامی بر افزایش سرمایه عاطفی تأثیر معنادار داشته است.
نتیجهگیری: درمان وجودگرایی معنویت محور دو روش درمانی مناسب جهت افزایش سرمایه عاطفی زنان سالمند هستند. آنها با شرکت در جلسات گروهی این دو درمان این آگاهی را کسب میکنند که میتوان در هر پیشامدی معنی و هدفی یافت.
لیدا غوره دان، صدیقه حسین پوردلاور، وحید تادیبی، ناصر بهپور،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان دادهاند که تمرینات ورزشی بر برحی از شاخص های قلب اثرگذارند؛ بنابراین، هدف از این تحقیق بررسی اثر ۱۲ هفته تمرین مقاومتی بر شاخصهای عملکردی قلب زنان سالمند بود.
مواد و روشها: روش تحقیق نیمه تجربی و طرح تحقیق بهصورت پیشآزمون پسآزمون، پیگیری با گروه تجربی و کنترل میباشد. جامعه آماری تحقیق را سالمندان مرکز بهزیستی شهر کرمانشاه تشکیل دادند. روش نمونهگیری بهصورت هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج از بین زنان سالمند ۶۰ تا ۶۵ سال بود که ۲۷ نفر بهصورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. تمرینات با شدت ۴۰% یک تکرار بیشینه آغاز و در سه نوبت (ست) با ۱۰ تا ۱۲ تکرار و استراحت ۲ دقیقهای بین هر مرحله و ۳ دقیقه بین هر ایستگاه انجام شد. پس از ۴ هفته اول شدت تمرینات به ۶۰% یک تکرار بیشینه و از هفته هشتم به ۷۰% یک تکرار بیشینه رسید و تا پایان هفته دوازدهم حفظ شد. از دستگاه اکوکاردیوگرافی برای اندازهگیری متغیرهای عملکردی قلب (حجم پایان سیستولی، حجم ضربهای، کسر تزریقی) آزمودنیها استفاده شد. جهت تعیین اثربخشی تمرین از آزمون اندازهگیری مکرر و جهت تفاوت بین گروهها از آزمون بونفرنی در سطح ۰۵/۰>p استفاده شد. کلیه محاسبات با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ انجام شد.
یافتهها: میانگین نمرات متغیرهای عملکردی بین پیشآزمون و پسآزمون بعد از ۱۲ هفته در گروه تجربی افزایش معناداری داشت (۰۵/۰≥p). نمرات متغیرهای عملکردی بین پیشآزمون و پیگیری بعد از ۴ ماه (۲ ماه تمرین و ۲ ماه عدم تمرین) در گروه تجربی افزایش معناداری داشت (۰۵/۰≥p). همچنین نمرات متغیرهای عملکردی بین پسآزمون و پیگیری بعد از ۲ ماه (عدم تمرین) در گروه تجربی کاهش معناداری داشت (۰۵/۰≥p). میانگین نمرات متغیرهای عملکردی بین پیشآزمون و پسآزمون بعد از ۱۲ هفته (۰۵/۰≤p)، بین پیشآزمون و پیگیری بعد از ۴ ماه (۰۵/۰≤p)، بین پسآزمون و پیگیری بعد از ۲ ماه (۰۵/۰≤p) در گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که ۱۲ هفته تمرین مقاومتی بر شاخصهای عملکردی قلب زنان سالمند تأثیر معنیداری دارد.
علی آجدانی، حسن عبدی، حکیمه آقائی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: سالمندی با تغییراتی در حوزههای جسمانی، حرکتی و کارکردهای ذهنی همراه است و میتواند بر شیوههای زندگی افراد اثرگذار باشد؛ بنابراین هدف از این پژوهش اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس و تعادل در مردان سالمند میباشد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون است. جامعه آماری شامل مردان سالمند ۶۰ تا ۷۰ سال میباشند که به مراکز توانبخشی و روانشناسی شهر شاهرود در سال ۱۳۹۹ مراجعه نمودند. روش نمونهگیری بهصورت هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج پژوهش، تعداد ۲۴ نفر واجد شرایط بهطور هدفمند شناسایی شده بهصورت تصادفی به ۲ گروه ۱۲ نفری گمارده شدند. درنهایت و بر اساس معیارهای ورود و خروج پژوهش تعداد آزمودنیها به ۲۱ نفر شامل گروه درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی ۱۱ نفر و گروه کنترل ۱۰ نفر تقلیل یافت. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تعادل برگ (BBS) و استرس ادراک شده کـوهـن و همکاران (۱۹۸۳) بود. در این پژوهش از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۲۵ نیز برای تجزیهوتحلیل دادهها و همچنین روش تحلیل کوواریانس یکراهه استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر تعادل و استرس در مردان سالمند اثر معنیداری وجود داشت (۰۰۱/۰≥p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که مداخله شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر متغیرهای پژوهش اثرگذارند، با ابن وجود جهت بالا بردن اعتبار بیرونی پژوهش پیشنهاد میگردد که پژوهشهای بیشتری صورت گیرد.
نرگس معتمدی، عطاءالله اسکندری،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به روند افزایشی سالمندی در ایران و اهمیت کیفیت زندگی در دوران سالمندی، هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط ارضاء نیازهای اساسی روانشناختی با کیفیت زندگی در سالمندان شهر اصفهان میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه یک مطالعه مقطعی است که بر روی ۲۱۴ سالمند در سال ۱۳۹۹ انجام شده است. در این مطالعه دادهها بر اساس پرسشنامه ارضاء نیازهای اساسی روانشناختی (دسی و رایان ۲۰۰۰) که شامل سه بعد نیاز به شایستگی، نیاز به خودمختاری و نیاز به ارتباط میباشد بررسی گردید. همچنین کیفیت زندگی توسط پرسشنامهی کیفیت زندگی SF۱۲ در دو بعد جسمی و روانی موردبررسی ﻗﺮار گرفت. اطلاعات پس از جمعآوری در SPSS-۲۴ وارد و با آزمونهای تی مستقل و آنوا و رگرسیون خطی آنالیز شد.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد، از بین ابعاد نیازهای اساسی روانشناختی، نیاز به شایستگی میتواند تغییرات مربوط به کیفیت زندگی در بعد جسمی (۰۲/۰=p)، در بعد روانی (۰۰۱/۰=p) و تغییرات مربوط به کل کیفیت زندگی (۰۰۱/۰=p) را پیشبینی نماید. درحالیکه ارضاء نیازهای ارتباط و خودمختاری بهطور مستقل نقش پیشبینی کنندهای در تغییرات مربوط به کیفیت زندگی نداشتند.
نتیجهگیری: ارضاء نیاز اساسی روانشناختی در بعد شایستگی پیشبینی کننده کیفیت زندگی بهتر در هر دو بعد جسمی و روانی سالمندان میباشد. ازاینرو میتوان با دادن مسئولیت و تعریف نقشهای مؤثر برای سالمندان در راستای برآورده شدن نیاز به شایستگی، گامهایی برای افزایش کیفیت زندگی آنان برداشت.
سیاوش خداپرست، حسن عبدی، وحید بخشعلی پور، محمد بابایی بیغم لاهیجی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: خواب یکی از عناصر مهم در چرخه های شبانه روزی است که با بازسازی قوای جسمانی و روانی همراه می باشد و تاثیر فراوانی بر کیفیت زندگی دارد. فعالیت های ورزشی از جمله عوامل مداخله گر در بهبود کیفیت خواب و کیفیت زندگی است؛ از این رو، این مطالعه با هدف تاثیر تمرینات هوازی بر بهبود کیفیت ذهنی خواب و کیفیت زندگی سالمندان انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه از نوع نیمه تجربی میباشد و آزمودنی های این مطالعه را ۴۰ سالمند در سال ۱۳۹۹ تشکیل دادند. برای احصا اطلاعات از پرسشنامه دموگرافیک محقق ساخته و پرسشنامه های استاندارد سنجش کیفیت خواب پیترزبورگ (PSQI) و کیفیت زندگی ((SF-۳۶ استفاده شد. از یک پروتکل تمرینی مناسب جهت مداخله مورد نظر به کار گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای شاپیرو-ویلک، پارامتریک تی وابسته و ناپارامتریک ویلکاکسون و برای محاسبه های آماری از نرم افزار spss استفاده شده است.
یافتهها: پس از انجام تمرین هوازی میانگین نمره کیفیت خواب از ۱/۸ به ۶ کاهش یافته یعنی ۲۶ درصد بهبود در کیفیت خواب و میانگین نمره کیفیت زندگی از ۶۳/۷۸ به ۷۳/۸۱ افزایش یافته یعنی۴ درصد پیشرفت در کیفیت زندگی مشاهده شد (۰۵/۰P<).
نتیجهگیری: به نظر میرسد مداخله مورد نظر تاثیر معنی داری بر متغیرهای مورد مطالعه دارد و فعالیت های ورزشی باعث بهبود سطح کیفیت خواب و کیفیت زندگی سالمندان می شود.
سید مهدی رضوی دهکردی، سعید کشاورز، جمشید بنایی بروجنی، الهام افتخاری،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: باتوجه به عوارض ناشی از اضافه بر سیستم قلبیعروقی و افزایش این مشکلات دردوران سالمندی، امروزه از تمرینات ترکیبی درجهت کاهش این عوارض استفاده میشود. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی بر بیان ژنهای HIF۱،VEGF، UCP۱ و ترکیب بدن مردان سالمند دارای اضافه وزن بود.
مواد و روشها: در این پژوهش؛ ۲۰ مرد سالمند که به صورت تصادفی به گروه تمرین ترکیبی (۱۰نفر) و کنترل (۱۰ نفر) با دامنه سنی ۷۸/۳ ± ۷۰/۶۰ (سال)، وزن ۶۶/۲ ± ۳۵/۹۱ (کیلوگرم)، قد(متر) ۳۳۷/۰ ± ۷۴/۱، شاخص توده بدن (کیلوگرم/متر۲) ۶۷/۱ ± ۶۸/۲۹ ، توده چربی (درصد) ۲۲/۱ ± ۶۱/۲۷، توده عضلانی (کیلوگرم) ۳۴/۱ ± ۰۳/۳۰ و حداکثر اکسیژن مصرفی (میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) ۲۵/۲ ± ۹۴/۳۱ تقسیم شدند، حضور داشتند. گروه ترکیبی؛ تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته و ۳ جلسه در هفته انجام دادند. به منظور اندازهگیری بیان ژن HIF۱ و VEGF گلبولهای سفید خون و سطوح پلاسمایی PGC۱a ، نمونه گیری خونی ۴۸ ساعت قبل از شروع اولین جلسه تمرینی و همچنین ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، در حالی که همه آزمودنیها ناشتا بودند به عمل آمد. برای اندازهگیری بیان ژن HIF۱،VEGF و UCP۱ از روش PCR Real-time- استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از آزمون تیمستقل و وابسته در سطح معنی داری ۰۵/۰ ، با نرم افزار SPSS ورژن ۲۲ استفاده شد.
یافتهها: نتایچ پژوهش حاضر نشان داد هشت هفته تمرینات ترکیبی سبب افزایش معنیداری در بیان ژنهای HIF۱، VEGF، UCP۱، کاهش معنیدار توده چربی و شاخص توده بدن شد (۰۰۱/۰=P).
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که از تمرینات ترکیبی با مدل بیان شده در این پژوهش، در جهت بهبود وضعیت فیزیولوژیکی و بهبود ترکیب بدن افراد سالمند استفاده شود