logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۲۵ نتیجه برای ذهن آگاهی

سمانه محمدپور، فاطمه احمدی سبزواری، هدایت نظری،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی دارو درمانی با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfullness-based cognitive therapy یا MBCT) در کاهش شدت علایم اختلال افسردگی اساسی بود. مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش‌آزمون- پس‌آزمون و دوره پیگیری (یک ماهه) بود که در سال ۱۳۹۳ انجام شد. ۴۰ نفر از بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی [بر اساس نظر روان‌پزشک و مطابق ملاک‌های تشخیصی (Diagnostic and Statistical Manual-۴ th Edition-Text Revision یا DSM-IV-TR)] مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب و روان صدیق شهرستان خرم‌آباد که دارای پرونده بودند، به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه دارو درمانی (۲۰ نفر) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (۲۰ نفر) قرار گرفتند. سپس با استفاده از مقیاس افسردگی Hamilton (Hamilton Rating Scale for Depression یا HRSD) بررسی شدند. گروه MBCT به مدت ۸ جلسه تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت و گروه دارو درمانی هر روز ۱ کپسول فلوکستین ۲۰ میلی‌گرم به مدت ۲ ماه دریافت نمود. در پایان هر دو گروه مورد پس‌آزمون قرار گرفتند و داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها: بین دو گروه دارو درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تفاوت معنی‌داری وجود داشت (۰۰۱/۰ > P)؛ به طوری که میانگین نمرات گروه دارو درمانی کاهش بیشتری را نشان داد، اما در دوره پیگیری اثرات گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی پایدارتر بود. نتیجه‌گیری: هر دو درمان در بهبود افسردگی بیماران مؤثر می‌باشد. با این وجود، درمان دارویی در کاهش علایم افسردگی اثرات بیشتری دارد، اما روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی دارای اثرات درمانی پایدارتری است. بنابراین، بر اساس نتایج چنین پژوهش‌هایی، می‌توان پیشنهاد نمود که پژوهشگران در مطالعات آینده به طراحی کارآزمایی‌های بالینی با ترکیب روش‌های درمانی تجربی بپردازند.
محمد نریمانی، سمیه تکلوی، عباس ابوالقاسمی، نیلوفر میکائیلی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش تن‌آرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد سرشت و منش زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (Generalized anxiety disorder یا GAD) انجام شد. مواد و روش‌ها: روش این پژوهش به صورت آزمایشی از نوع طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه شاهد بود. نمونه‌های پژوهش را ۴۰ زن مبتلا به GAD تشکیل دادند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. آزمودنی‌های دو گروه به پرسش‌نامه‌های ۷-GAD و GAD-IV و پرسش‌نامه سرشت و منش (Temperament and Character Inventory یا TCI) پاسخ دادند. افراد گروه آزمایش به مدت ۱۶ جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. در پایان آموزش و سه ماه بعد، آزمودنی‌های دو گروه دوباره پرسش‌نامه‌های مذکور را تکمیل نمودند. داده‌های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: بر اساس یافته‌ها، بین نمرات مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری ابعاد اجتناب از آسیب (۱۴/۷ = F، ۰۵۰/۰ > P) و خودراهبری (۹۲/۲۶ = F، ۰۰۱/۰ > P) در گروه آموزش تن‌آرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه شاهد تفاوت معنی‌داری مشاهده شد؛ در حالی که تفاوت معنی‌داری در ابعاد نوجویی، وابستگی به پاداش، پشتکار، همکاری و خودفراروی بین نمرات پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری دو گروه وجود نداشت. نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان می‌دهد که آموزش تن‌آرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی، منجر به افزایش خودراهبری می‌شود؛ در حالی که بعد از روان درمانی در مرحله پس‌آزمون و پیگیری، کاهش در اجتناب از آسیب مشاهده گردید. بنابراین، آموزش تن‌آرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علایم GAD و تغییر در ابعاد سرشت و منش مؤثر می‌باشد.
منصوره نیکوگفتار، رضا قاسمی جوبنه،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : خودمراقبتی یکی از عوامل مهم در بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به دیابت است. مداخلات مبتنی بر ذهن‌آگاهی می‌تواند نقش مهمی در افزایش خودمراقبتی افراد مبتلا به دیابت داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش ذهن‌آگاهی در افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. مواد و روش‌ها: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از زنان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به انجمن دیابت شهر تهران در سال ۱۳۹۳ بود. افراد نمونه در مرحله نخست بر اساس نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسش‌نامه خود‌مراقبتی SDSCA (Summary of Diabetes Self Care Activities)، با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایشی و شاهد (۱۲ نفر برای هر گروه) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه در معرض آموزش ذهن‌آگاهی قرار گرفت، اما گروه شاهد مداخله‌ای دریافت نکرد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: بین میانگین نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون گروه آزمایش تفاوت معنی‌داری وجود داشت. این تفاوت در سطح ۰۱/۰ > P معنی‌دار بود. از این‌رو، می‌توان گفت که آموزش ذهن‌آگاهی موجب افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت گردید. نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش دلالت بر تأثیر آموزش ذهن‌آگاهی بر افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت دارد. بر این اساس، می‌توان در مراکز و کلینیک‌های دیابت، علاوه بر درمان‌های دارویی رایج، از مداخلات مبتنی بر ذهن‌آگاهی جهت افزایش خودمراقبتی افراد مبتلا به دیابت استفاده نمود.
مهدی یعقوبی، فاطمه زرگر، حسین اکبری،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : مرور مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که نرخ بازگشت در اختلالات مصرف مواد، حتی پس از شرکت در درمان‌های دارویی مرتبط بالا است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مدل پیشگیری از بازگشت مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر میزان بازگشت در مصرف ‌کنندگان مواد افیونی انجام شد. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر در قالب یک کارآزمایی بالینی در سال ۱۳۹۴ در شهر کاشان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام مصرف ‌کنندگان مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کاشان بود. تعداد ۷۰ نفر از مصرف‌ کنندگان مواد افیونی به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه شاهد و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه تحت آموزش پیشگیری از بازگشت مبتنی بر ذهن‌آگاهی قرار گرفت و گروه شاهد هیچ مداخله‌ای را دریافت نکرد. در هر دو گروه، در پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری (یک ماه پس از پس‌آزمون) برای سنجش فروانی بازگشت از آزمایش مرفین استفاده شد. داده‌های مطالعه با نرم‌افزار SPSS و با استفاده از آزمون‌های t برای مقایسه معنی‌داری میانگین سنی در بین دو گروه و آزمون ۲ χ به منظور مقایسه دیگر متغیرهای جمعیت شناختی مانند وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، تاریخچه مصرف، وضعیت تأهل و همچنین، بررسی میزان بازگشت دو گروه تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: نتایج آزمون ۲ χ نشان داد که تفاوت معنی‌داری بین فراوانی بازگشت در دو گروه وجود داشت (۰۵۰/۰ > P). نتیجه‌گیری: برنامه پیشگیری از بازگشت مبتنی بر ذهن‌آگاهی می‌تواند جزء برنامه‌های مداخلاتی اثربخش در سوء مصرف ‌کنندگان مواد مخدر قرار گرفته و از بازگشت پیشگیری نماید.
فاطمه سادات طباطبایی نژاد، محسن گل پرور، اصغر آقایی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: پرخاشگری (Aggression) و حالات خلقی (Mood states) سطح پایین از زمره مشکلاتی است که دختران دانش­‌آموز افسرده از آن رنج می­‌برند. ازاین‌رو، پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر درمان ذهن آگاهی مثبت محور (Positive Mindfulness Therapy یا PMT)، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness Based Cognitive Therapy یا MBCT) و درمان شناختی-رفتاری (Cognitive Behavioral Therapy یا CBT) بر پرخاشگری و حالات خلقی دانش­‌آموزان دختر افسرده اجرا شد. مواد و روش­‌ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش­‌آزمون-پس‌آزمون و گروه کنترل بود. از ۳۰۰ دانش­‌آموز دختر مقطع متوسطه اول شهر نائین در سال ۱۳۹۶، ۶۰ نفر به‌صورت هدفمند مبتنی بر ملاک­‌های ورود و خروج انتخاب و به­‌طور تصادفی در چهار گروه (شاهد، PMT، MBCT و CBT) گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (Aggression Questionnaire یا AQ) و مقیاس حالات خلقی (Brunel Mood Scale یا BRUMS) استفاده شد. گروه­‌های PMT، MBCT و CBT هر یک به مدت ۱۲ جلسه، تحت درمان قرارگرفته و گروه شاهد هیچ‌گونه درمانی دریافت ننمود. داده­‌ها از طریق تحلیل کوواریانس (ANCOVA) تحلیل شد. یافته­‌ها: بر اساس نتایج ANCOVA هر سه نوع درمان نسبت به گروه شاهد تأثیر معناداری بر کاهش پرخاشگری و افزایش حالات خلقی نشان دادند (۰۱/۰>p). همچنین اثر PMT در مقایسه با MBCT و CBT بر کاهش پرخاشگری بیشتر بود (۰۱/۰>p)، ولی تأثیر سه نوع درمان بر حالات خلقی یکسان بود (۰۵/۰
سیما نبی پور گیسی، امین رفیعی پور، کبری حاجی علیزاده،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن بوده که بیماران مبتلابه آن با مشکلات مختلف روانی روبرو هستند؛ بنابراین باید به دنبال روش‌هایی بود تا بتوان از شدت مشکلات روانی این بیماران کم کرد. ازاین‌رو، پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness-Based Cognitive Therapy یا MBCT) بر علائم روان‌شناختی بیماران مبتلابه سرطان انجام شد. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش‌های کاربردی نیمه تجربی بود که با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلابه سرطان مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید محمدی شهر بندرعباس بود. نمونه پژوهش حاضر را تعداد ۳۰ بیمار سرطانی تشکیل می‌داد که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند (هر گروه ۱۵ نفر). اعضای هردو گروه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (Depression Anxiety Stress Scales یا DASS) را قبل و بعد از جلسات (طی سه ماه) تکمیل نمودند. یافته‌های پژوهش با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS و آزمون‌های تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. یافته­‌ها: بر اساس نتایج به‌دست‌آمده بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس‌آزمون افسردگی (۱۱/۸۴ F= و ۰۰۱/۰ p<)، اضطراب (۵۲/۴۷ F= و ۰۰۱/۰ p<) و استرس (۵۱/۵۹ F= و ۰۰۱/۰ p<) تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه‌گیری : به نظر می‌رسد که بیماران مبتلابه سرطان علاوه بر مشکلات جسمانی از مشکلات روانی ناشی از بیماری رنج می‌برند، ازاین‌رو ضروری است مراکز درمانی و انجمن‌های حمایتی مرتبط با بیماران مبتلابه سرطان در برنامه‌ریزی‌های خود جهت کاهش علائم روان‌شناختی بیماران، از روش MBCT به‌صورت گروهی بهره گیرند.
حورا مطیعی، محمود حیدری، فاطمه باقریان، فریبا زرانی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف : اهمال‌کاری تحصیلی تمایلی غیرمنطقی در به تأخیر انداختن انجام تکالیف تحصیلی است و شیوع آن بسیار گسترده است. ازاین‌رو، پژوهش حاضر باهدف آزمون مدل شناختی-هیجانی اهمال‌کاری تحصیلی با توجه به نقش ذهن آگاهی و ادراک زمان و میانجیگری خودکارآمدی، اضطراب امتحان و کمال‌گرایی انجام‌شده است. مواد و روش‌ها : پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بود که ازاین‌بین ۲۰۰ نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس اهمال‌کاری تحصیلی دانشجویان (Procrastination Assessment Scale for Students یا PASS)، مقیاس اضطراب امتحان (Test Anxiety Scale یا TAS)، مقیاس خودکارآمدی (Self-Efficacy Scale یا SES)، مقیاس چندبعدی کمال‌گرایی (Multidimensional Perfectionism Scale یا MPS) و پرسشنامه پنج‌وجهی ذهن آگاهی (Five Facet Mindfulness Questionnaire یا FFMQ) استفاده شد. به‌منظور آزمون روابط ساختاری در مدل مفروض، از روش مدل یابی معادلات ســاختاری (Structural Equation Modeling یا SEM) استفاده شد. یافته‌ها:  نتایج نشان داد که مدل اصلاح‌شده با ۹۰/۰CFI=  و ۰۵۸/۰RMSE= مورد تائید است. رابطه بین اهمال‌کاری تحصیلی و ذهن آگاهی منفی و معنادار است (۰۰۱/۰p<). تفاوت مدل اصلاح‌شده با مدل مفهومی به طور کلی در تاثیر غیرمستقیم اضطراب امتحان از طریق کاهش خودکارآمدی بر اهمال‌کاری تحصیلی و همچنین اثر تخمین زمان‌ بر ذهن آگاهی است. نتیجه‌گیری: ذهن آگاهی می‌تواند به‌واسطه خودکارآمدی و اضطراب امتحان موجب کاهش اهمال‌کاری تحصیلی شود. درمجموع، نتایج مطالعه حاضر همسو با مجموعه تلاش‌های مفهومی در قلمرو مطالعاتی اهمال‌کاری تحصیلی است.
فروغ فرشیدمنش، حسین داودی، حسن حیدری، مهدی زارع بهرام آبادی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: بسیاری از زنان زندگی زناشویی خود را با روابط صمیمی آغاز می‌کنند، اما با گذر زنان این روابط صمیمی کم‌کم دچار مشکل می‌شود و این درست زمانی است که دلزدگی زناشویی (Couple burnout) آغاز شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی (Mindfulness Education) و درمان هیجان مدار (Emotional Focused Therapy یا EFT) بر صمیمیت (Intimacy)، تعهد (Commitment) و شادکامی زناشویی (Couple happiness) زنان با دلزدگی زناشویی بود. مواد و روش‌ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان با دلزدگی زناشویی مراجعه‌کننده به انجمن خیریه بقیه‌الله الاعظم شهر خمینی‌شهر در سال ۱۳۹۷ بود. از این جامعه ۳۶ نفر به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه جایگزینی تصادفی در سه گروه ذهن آگاهی (۱۲ نفر)، هیجان مدار (۱۲ نفر) و گواه (۱۲ نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه آزمایش ۸ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای آموزش دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زناشویی (Couple Intimacy Questionnaire یا CIQ)، پرسشنامه تعهد زناشویی (Couple Commitment Questionnaire یا CCQ)، مقیاس شادکامی زناشویی (Marital Happiness Scale یا MHS) و مقیاس دلزدگی زناشویی (Couple Burnout Measure یا CBM) بود. داده‌ها با کمک نرم‌افزار SPSS و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک‌راهه تحلیل شدند. یافته‌ها: یافته‌ها تفاوت معناداری را بین دو گروه آزمایش و گواه در صمیمیت (۹۴/۳۷=F، ۰۰۱/۰=p)، تعهد (۷۷/۳۰=F، ۰۰۱/۰=p) و شادکامی زناشویی (۲۹/۵۸=F، ۰۰۱/۰=p) در مرحله پس‌آزمون نشان دادند. باوجوداین، بین میزان اثربخشی دو رویکرد ذهن آگاهی و EFT بر صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی تفاوت معناداری وجود نداشت (۰۵/۰
مرضیه نوری فرد، حمیدطاهر نشاط دوست، ایلناز سجادیان،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: مرحله نهایی بیماری کلیه یک اختلال پیش‌رونده و مزمن و لاعلاجِ عملکرد کلیه می‌باشد که عوارض جسمی و روانی بی‌شماری را در پی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیزی بود.

مواد و روش‌ها: پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی غیر تصادفی، نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش، بیماران همودیالیزی مراجعه‌کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان‌های شهر تهران در سال ۱۳۹۶ بودند. از جامعه آماری تعداد ۲۴ نفر به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌صورت غیر تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۲=n) و کنترل (۱۲=n) جایگزین گردیدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های افسردگی بک و اضطراب بک استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-۲۲ و تحلیل واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر تجزیه‌وتحلیل گردید.

یافته‌ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر نشان داد متغیرهای اضطراب و افسردگی در طی مراحل پس‌آزمون و پیگیری تغییر کرده است که نسبت به مرحله پیش‌آزمون معنادار به شمار می‌رود (۰۵/۰>p). همچنین نتایج نشان داد متغیر ذهن آگاهی بر مؤلفه‌های اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیز در سطح تأثیری معنادار داشته است (۰۵/۰>p).

نتیجه‌گیری: بر طبق نتایج، می‌توان استنباط کرد که درمان ذهن آگاهی در بهبود افسردگی، اضطراب در مقایسه با گروه کنترل اثربخش بوده و همچنین این درمان در مرحله پیگیری در افسردگی پایدار می‌باشد؛ اما در مؤلفه اضطراب این پایداری وجود نداشت. از دلایل این پایداری می‌توان به‌سادگی درمان و درمان سریع بیمار و همچنین کوتاه‌مدت بودن طول جلسات مداخله اشاره نمود.


جعفر شعبانی، حسن عبدی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات نشان دادهاند که ذهن آگاهی بر بسیاری از متغیرهای روانی اثرگذارند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی بود.
مواد و روش‌ها: روش تحقیق نیمه تجربی و کاربردی بود. طرح تحقیق به‌صورت پیش‌آزمون، پس‌آزمون، پیگیری و گروه‌های تجربی و گواه بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی مراجعه‌کننده به کلینیک روان‌شناختی سلامت شهر تهران تشکیل دادند. با توجه به اینکه نوع تحقیق نیمه تجربی بوده و مداخله صورت گرفت ۲۹ نفر (گروه‌های گواه و تجربی) به‌عنوان حجم نمونه بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق را پرسشنامه رضایت جنسی (LSSQ) و پرسشنامه عملکرد جنسی زنان (FSFI) تشکیل دادند. در مطالعه حاضر، برای بررسی توزیع طبیعی داده‌ها از آزمون شاپیروویلک استفاده شد. برای بررسی داده‌ها از آزمون تحلیل واریانس یک‌راهه ANOVA، آزمون اندازه‌گیری مکرر و آزمون‌ تعقیبی بونفرنی استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که با توجه به اختلاف میانگین­های رضایت جنسی و عملکرد جنسی، نمرات از پیش‌آزمون تا پس‌آزمون افزایش ‌یافته است. همچنین بین میانگین پس‌آزمون و پیگیری رضایت جنسی و عملکرد جنسی گروه تجربی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰>p). اختلاف بین پیش‌آزمون و پس‌آزمون رضایت جنسی و عملکرد جنسی در گروه کنترل معنادار نیست (۵۲۲/۰=p). همچنین بین میانگین پس‌آزمون و پیگیری رضایت جنسی و عملکرد جنسی گروه کنترل کاهش صورت گرفته است (۹۰۶/۰=p).
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد که ذهن آگاهی می‌تواند بر بسیاری از متغیرهای روانی ازجمله اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی اثرگذار باشد. جهت بالا بردن اعتبار بیرونی پیشنهاد می‌گردد که تحقیقات بیشتری صورت بگیرد.
حمید کاظمی زهرانی، نیلوفر بهنام پور،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: بارداری مهم‌ترین چرخه‌ی تولیدمثل است که برای زنان فرایندی طبیعی به شمار می‌آید بااین‌وجود به دلیل تغییراتی که در حوزه‌های روان‌شناختی و اجتماعی روی می‌دهد، می‌تواند با اختلالات خلقی و اضطرابی همراه باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب بدنی، شناختی و رفتاری و کیفیت خواب مادران باردار انجام شد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش یک تحقیق نیمه آزمایشی بر اساس طرح گروه آزمایش و کنترل همراه با پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود که در آن ۶۰ نفر از مادران باردار واجد شرایط بیمارستان امین شهر اصفهان به‌صورت هدفمند انتخاب و به روش تصادفی سازی بلوکی در دو گروه ۳۰ نفره توزیع شدند. از هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه‌های اضطراب بدنی، شناختی و رفتاری و کیفیت خواب، مرحله­ی پیش‌آزمون و پس‌آزمون به عمل آمد. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه‌ی ۵/۲ ساعته (هفته‌ای یک‌بار) تحت آموزش مداخله‌ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. سپس مرحله پس‌آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده‌ها با نسخه ۲۵ نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آماری T-Test مستقل و T زوجی بررسی شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهند درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کیفیت خواب تأثیر داشته است (P<۰/۰۵).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج می‌توان گفت آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش اضطراب بدنی، شناختی، رفتاری و بهبود کیفیت خواب مادران باردار می‌شود. بنابر‌این در نظر گرفتن نقش این مداخله توسط متخصصان حوزه‌ی سلامت و درمانگران در مراکز بهداشت مادران ضروری به نظر می‌رسد.
سیده افسون گلستانه، مسعود محمدی، اعظم داوودی، نجمه فتح،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال کم‌توجهی/بیش­فعالی یک اختلال عصبی/ رشدی است که توسط تعدادی از علائم، رفتارهای تکانشی و ناتوانی در تمرکز نشان داده می­شود. ضروری است با به‌کارگیری درمان­های روان‌شناختی مناسب نسبت به کاهش این علائم اقدام نمود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، خودکنترلی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم‌توجهی/بیش­فعالی انجام گرفت.
مواد و روش‌ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری سه‌ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان پسر ۱۳ تا ۱۸ سال دارای اختلال کم‌توجهی/ بیش­فعالی مراجعه‌کننده به مرکز اورژانس اجتماعی شیراز در سال ۱۳۹۸ بودند. در این پژوهش تعداد ۳۰ نوجوان دارای اختلال کم‌توجهی/بیش­فعالی نفر از طریق ارزیابی روان‌پزشکی و مقیاس رفتاری کودک آخنباخ با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی را طی دو ماه و نیم در (۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه­ای) دریافت نمودند؛ اما گروه کنترل مداخله­ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. پرسشنامه­های مورداستفاده در این پژوهش شامل آزمون برو/نرو، پرسشنامه خودکنترلی تانجنی و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. تجزیه‌وتحلیل اطلاعات به‌دست‌آمده از اجرای پرسشنامه­ها از طریق نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۶ در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر) انجام پذیرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، افزایش خودکنترلی و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم‌توجهی/بیش­فعالی تأثیر معنادار دارد. (۰۱/۰>p).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می­توان گفت که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود بازداری رفتاری، افزایش خودکنترلی و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان مبتلابه اختلال کم‌توجهی/بیش­فعالی شده است؛ بنابراین در نظر گرفتن این روش درمانی در کنار سایر روش­ها، در جهت کاهش علائم افراد مبتلا به اختلال کم‌توجهی/بیش­فعالی پیشنهاد می­شود.
علی آجدانی، حسن عبدی، حکیمه آقائی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: سالمندی با تغییراتی در حوزه‌های جسمانی، حرکتی و کارکردهای ذهنی همراه است و می‌تواند بر شیوه‌های زندگی افراد اثرگذار باشد؛ بنابراین هدف از این پژوهش اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس و تعادل در مردان سالمند می‌باشد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون است. جامعه آماری شامل مردان سالمند ۶۰ تا ۷۰ سال می‌باشند که به مراکز توان‌بخشی و روانشناسی شهر شاهرود در سال ۱۳۹۹ مراجعه نمودند. روش نمونه‌گیری به‌صورت هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج پژوهش، تعداد ۲۴ نفر واجد شرایط به‌طور هدفمند شناسایی شده به‌صورت تصادفی به ۲ گروه ۱۲ نفری گمارده شدند. درنهایت و بر اساس معیارهای ورود و خروج پژوهش تعداد آزمودنی‌ها به ۲۱ نفر شامل گروه درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی ۱۱ نفر و گروه کنترل ۱۰ نفر تقلیل یافت. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تعادل برگ (BBS) و استرس ادراک شده کـوهـن و همکاران (۱۹۸۳) بود. در این پژوهش از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه ۲۵ نیز برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها و همچنین روش تحلیل کوواریانس یک‌راهه استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر تعادل و استرس در مردان سالمند اثر معنی‌داری وجود داشت (۰۰۱/۰p).
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد که مداخله شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر متغیرهای پژوهش اثرگذارند، با ابن وجود جهت بالا بردن اعتبار بیرونی پژوهش پیشنهاد می‌گردد که پژوهش‌های بیشتری صورت گیرد.
کاظم صدیقی، محمدرضا صفاریان طوسی، غلامرضا خدیوی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: از نظر قانونی، طلاق آخرین مرحله از ازدواج است ولی از نظر روان­شناختی، آغاز یک مرحله­ی تازه از ازدواج است. طلاق پدیده ای است که می­تواند عواقب و پیامدهای منفی قابل ملاحظه­ای داشته باشد. یکی از پیامدهای طلاق بروز افسردگی و اضطراب ناشی از طلاق است که بیشتر در بین زنان رخ می­دهد. هدف از تحقیق حاضر برررسی شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر اضطراب و افسردگی زنان مطلقه است..
مواد و روش‌ها: تحقیق حاضر از نوع پیش آزمون- پس آزمون  و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است. جامعه تحقیق حاضر زنان مطلقه شهر نیشابور بودند. نمونه شامل ۲۴ نفر از زنان مطلقه شهر نیشابور بود که به صورت دردسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۲ نفر) و کنترل (۱۲ نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را در طی ۸ جلسه دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب بک مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس سری زمانی انجام پذیرفت.
یافته‌ها: نتایج به دست آمده نشان می­دهد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب و افسردگی زنان مطلقه را کاهش می دهد. همچنین نتایج یافته­های مرحله پیگیری نشان می­دهد اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در طی زمان پایدار بوده است.
نتیجه‌گیری: بنابراین آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، پردازش شناختی زنان مطلقه را بهبود  می بخشند، هیجان های منفی را کاهش و هیجان های مثبت را افزایش دهند؛ در نتیجه اضطراب و افسردگی را کاهش دهد.
سیاوش خداپرست، حسن عبدی، سید هادی نقیبی، زهرا رضائی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع جهانی COVID-۱۹ بر سلامت روان اثر گذاشته و پیامدهای روان‌شناختی بسیاری به‌ویژه برای ورزشکاران به همراه داشته است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش پیش‌بینی سلامت روان براساس مقیاس ذهن آگاهی، سن و جنس در ورزشکاران استان گیلان در زمان شیوع COVID-۱۹ می‌باشد.
مواد و روش‌ها: روش تحقیق توصیفی همبستگی می‌باشد. جامعه آماری تحقیق را ورزشکاران نخبه استان گیلان در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. روش نمونه‌گیری به‌صورت تصادفی و براساس معیارهای ورود و خروج با مراجعه به باشگاه‌های ورزشی و ادارات تربیت‌بدنی ۹۵ نفر تعیین شد. ابزارهای تحقیق را ذهن آگاهی براون و رایان MMAS)) در سال ۲۰۰۷ و پرسشنامه  SCL-۹۰-Rدراگوتیس و همکارانش در سال ۱۹۹۹ تشکیل داد. جهت تجزیه‌وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و شاخص‌های پراکندگی و همچنین آمار توصیفی و آزمون‌های آماری همبستگی مانند پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه روش گام‌به‌گام استفاده شد. از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۵ با سطح معنی‌داری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مقیاس ذهن آگاهی و سلامت روان در ورزشکاران مرد و زن استان گیلان روانی با توجه به سن ارتباط وجود دارد (۰۰۱/۰ P). همچنین متغیر ذهن آگاهی پیش‌بینی کننده سلامت روان با توجه به جنسیت در ورزشکاران استان گیلان می‌باشد (۰۰۱/۰ P).
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد که ذهن آگاهی می‌تواند پیش‌بینی کننده سلامت روان در مردان و زنان ورزشکار باشد.

ماندانا عجمی، ایلناز سجادیان، بابک تمیزی فر،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری التهابی روده ویژگی‌های بالینی و مداخلات درمانی را به همراه دارد که می‌تواند تأثیر زیادی بر عملکرد روانی و روابط شخصی بیماران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یوگا و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف‌منفی، عواطف‌مثبت و تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلابه بیماری التهاب روده بود.
مواد و روش‌ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه‌ی نیمه تجربی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران التهابی روده شهر اصفهان بود. نمونه موردمطالعه شامل ۳۰ بیمار مبتلابه بیماری التهابی روده بودند که به‌صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت­کننده­ها در مرحله پیش از مداخله و پس از مداخله به پرسشنامه­های عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران (۱۹۸۸) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۲) پاسخ‌ دادند. گروه آزمایش تحت درمان یوگا و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه­­ای قرار گرفتند درحالی‌که گروه کنترل هیچ­گونه مداخله­ای دریافت نکرد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و با استفاده از نرم‌افزار SPSS-۲۳ تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه کنترل نشان داد که عواطف‌منفی، عواطف‌مثبت و تنظیم شناختی هیجان نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشته است. به‌عبارت‌دیگر، یوگا و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف‌منفی و مثبت تأثیر معناداری داشته است (۰۵/۰>p). همچنین در متغیر تنظیم شناختی هیجان به‌جز ابعاد پذیرش و سرزنش دیگران افراد مبتلابه بیماری التهاب روده تأثیر معناداری داشته است (۰۵/۰>p).
نتیجه‌گیری: به‌طورکلی نتایج حاکی از تأثیر یوگا و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف‌منفی و مثبت و تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلابه بیماری التهاب روده بود و می­توان از آن به‌عنوان یک مداخله مهم و کلیدی کنار درمان­های دارویی در بیماران التهاب روده استفاده شود. همچنین، نتایج این تحقیق می­تواند مورداستفاده روانشناسان سلامت قرار بگیرد.
ماکوان بهرام زاده، محمد علی سپهوندی، فاطمه رضایی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: صمیمیت زناشویی در زوجین  در حال طلاق  با  کاستی‌هایی همراه است،  بر این اساس هدف از پژوهش حاضر  مقایسه اثربخشی زوج‌درمانی با رویکرد طرح‌واره و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر صمیمیت زناشویی زوجین در حال طلاق بود.
مواد و روش‌ها: روش پژوهش حاضر کمی و از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان در معرض طلاق مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره و روانشناسی آوای درون شهرستان پاوه در سال ۱۴۰۰ تشکیل می‌دادند که از بین آن‌ها ۴۵ نفر با روش نمونه‌گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش زوج‌درمانی طرح‌واره محور، گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه گواه جایگزین گردیدند.  در گردآوری اطلاعات از پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامسپون و ولکر  استفاده شد.  همچنین برای تجزیه و تحلیل داده‌ها آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر به‌کاربرده شده است.
یافته‌ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که زوج‌درمانی با رویکرد طرح‌واره در افزایش صمیمیت زناشویی تأثیر معناداری داشته است (۰۵/۰>p)،  از طرف دیگر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی نیز در بهبود صمیمیت زناشویی به طور معناداری نتیجه‌بخش بوده است (۰۵/۰>p)،  همچنین بین دو گروه زوج‌درمانی با رویکرد طرح‌واره و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در متغیر صمیمیت زناشویی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود زوج‌درمانی با رویکرد  طرح‌واره و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش صمیمیت زنان در معرض طلاق مؤثر بوده است و این دو رویکرد درمانی نتیجه یکسانی در بهبود صمیمیت زناشویی در زنان در معرض و طلاق داشته‌اند.
سیف اله آقاجانی، سید محسن نعمتی، نسیم عبدلی،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی و اضافه­وزنی به‌عنوان مشکلی مهم در سراسر جهان در حال بروز است. از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر افکار غیرمنطقی و ارتقا مثبت اندیشی در افراد تمایل به کاهش وزن انجام شد.
مواد و روش‌ها: روش تحقیق حاضر نیمه تجربی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه گواه و جامعه موردمطالعه در این تحقیق شامل تمامی بانوان دارای اضافه­وزن مراجعه‌کننده به کلینیک­های تغذیه شهر اردبیل بود که با استفاده از نمونه‌گیری در دسترس، تمام آزمودنی­هایی که با توجه به پرسشنامه باورهای غیرمنطقی اهواز و مقیاس مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی (۱۹۹۸) دارای مشکلات مربوط به باورهای غیرمنطقی و مثبت اندیشی بودند، نمونه­ای به حجم ۳۰ نفر انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه یک‌ساعته (هر هفته یک جلسه) تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند. در پایان آموزش، پس‌آزمون بر روی دو گروه اجرا شد، داده­ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCONA) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر کاهش باورهای غیرمنطقی (۷۲/۱۴۲F= و ۰۱/۰ P<) و افزایش مثبت اندیشی (۹۵/۹F= و ۰۱/۰ P<)، اثربخش بود.
نتیجه‌گیری: بنابراین شاید بتوان نتیجه گرفت مجریان حوزه درمان و آموزش می­توانند با استفاده از آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس به کاهش مشکلات، باورهای غیرمنطقی و مثبت اندیشی افراد اضافه­وزن کمک شایانی کنند.
مهرداد کاظم زاده عطوفی، قاسم نظیری، مسعود محمدی، ساره بهزادی پور،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه به بررسی اثربخشی مداخلات مبتنی بر ذهن‌آگاهی در درمان زنان مبتلا به اختلال ارگاسم و مقایسه آن با درمان شناختی-رفتاری می­پردازد. اگرچه این رویکرد به طور گسترده در روان درمانی کاربرد دارد اما اخیراً در درمان اختلال عملکرد جنسی زنان معرفی شده است.
روش­ها: از طریق یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده ۵۰ زن متأهل که تشخیص اختلال ارگاسم را دریافت کرده بودند، وارد مطالعه شدند. پس از معرفی مطالعه و رضایت آگاهانه، از طریق تخصیص تصادفی ۲۵ زن در گروه مداخله (مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی) و۲۵ زن در گروه کنترل (درمان شناختی-رفتاری) قرار گرفتند.  به مراجعان توضیح داده شد که ارزیابی مداخلات آن­ها از طریق پروتکل تحقیقاتی انجام می­شود و در نهایت آن‌ها  در مورد مداخله خود کور شدند. همچنین تمامی داده­ها براساس کدهای کور در اختیار محقق و مشاور آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: با اطمینان ۹۵% می­توان نتیجه گرفت که در مقایسه با نتایج ثبت شده قبل از مداخله، مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی باعث بهبود علائم زنان مبتلا به اختلال ارگاسم در طول دوره مطالعه شد که تأثیر متقابل معنی­دار بین درمان و زمان را تأیید کرد. تجزیه و تحلیل واریانس چند متغییره بین نمرات پرسشنامه ارزیابی ارگاسم شرکت­کنندگان، تغییرات معنی­دار را در طول زمان برای هریک از دو گروه تأیید کرد. همچنین نتیجه­گیری شد که تأثیر مداخلات در طول زمان در گروه مداخله به طور معنی­داری بیشتر بود.
نتیجه‌­گیری: یافته­ها نشان می­دهد که درمانگران باید کمک به مراجعان را در جهت ایجاد مهارت­های ذهن­آگاهی در طول تجربیات جنسی مورد توجه قرار دهند. ذهن­آگاهی جنسی مهارتی را فراهم می­کند که افراد می­توانند بدون دخالت شریک زندگی خود آن را پرورش دهند و ممکن است به افراد کمک کند تا تلاش بیشتری برای ارتقاء سلامت جنسی و بهبود کیفیت رابطه جنسی داشته باشند.
سوسن هدایتی دانا، هاییده صابری، بیتا نصرالهی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف در جهت اثربخشی بیشتر موردعلاقه بسیاری از محققان می‌باشد؛ در این راستا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر تاب‌آوری زنان مطلقه بود.
مواد و روش‌ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بودند که از میان آن‌ها ۴۵ نفر داوطلب واجد شرایط وارد مطالعه شدند که با همگن­سازی سن در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. در پژوهش حاضر جهت توصیف و تحلیل داده­ها از تحلیل واریانس با اندازه­گیری­های مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم‌افزارSPSS  و سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در پس‌آزمون و پیگیری، میانگین نمرات تاب­آوری در گروه­های آزمایش نسبت به کنترل به‌طور معنی­دار و با تفاوت بیشتر افزایش پیداکرده است (۰۵/۰>p). به‌عبارت‌دیگر درمان شناختی مبتنی بر ذهن­آگاهی و معنویت درمانی بر نمرات تاب­آوری اثربخش بوده­اند (۰۵/۰>p). همچنین تأثیر روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن­آگاهی در مرحله پس‌آزمون از درمان معنویت درمانی بر افزایش تاب­آوری مؤثرتر بوده است. در گروه درمان شناختی مبتنی بر ذهن­آگاهی، معنویت درمانی نمرات پس‌آزمون و پیگیری تاب­آوری نسبت به پیش‌آزمون افزایش پیداکرده است و بین میانگین پس‌آزمون و پیگیری در هر دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین در گروه کنترل بین میانگین نمرات پیش­آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تاب‌آوری تفاوت معنی­داری وجود ندارد ۰۵/۰<P).
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی هر دو برای زنان مطلقه موجب بهبود تاب‌آوری، در این افراد و کاهش پیامدهای فردی و اجتماعی ناشی از طلاق شود.
 
تازه‌های تحقیق
هایده صابری:
Google Scholar, Pubmed

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱