۹ نتیجه برای ایران
غلامرضا قاسمی، نینا زراسوند، آذین حمیداوی اصل،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : پدیده خودکشی از دیرباز توجه بسیاری از محققان را به خود جلب نموده، اما در ایران کمتر پژوهشی به نقش همسرآزاری در رفتار خودکشی توجه کرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه احتمالی دفعات اقدام به خودکشی و همسرآزاری انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی- پیمایشی، ۲۴۶ زن متأهل اقدام کننده به خودکشی که در سال ۱۳۹۴، در بخش مسمومین بیمارستان خورشید وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بستری شده بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند و به وسیله مقیاس Hudson مورد مصاحبه قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمونهای ۲ c، t، ANOVA و رگرسیون خطی در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: از بین متغیرهای مرتبط با سوء رفتار، طول مدت سوء رفتار، سابقه خشونت فیزیکی و شدت سوء رفتار غیر فیزیکی رابطه معنیداری با دفعات اقدام به خودکشی داشت. با هر واحد افزایش انحراف معیار سوء رفتار فیزیکی، ۳۷/۰ درصد شانس اقدام به خودکشی افزایش یافت. این رقم در مورد تأثیر خشونت غیر فیزیکی، ۲۰/۰ درصد برآورد گردید. این احتمال با طولانی شدن مدت سوء رفتار، ۱۹/۰ درصد افزایش پیدا کرد. نتیجهگیری: بدون شک همسرآزاری بسته به طول مدت و شدت آن، شانس اقدام به خودکشی را افزایش میدهد. اقدامات قانونی و اجتماعی برای پیشگیری از همسرآزاری میتواند باعث کاهش خطر اقدام به خودکشی شود.
مصطفی بلقان آبادی، سید احمد احمدی-علونآبادی، فاطمه بهرامی-خوندابی، مریم فاتحی زاده، رضوان السادات جزایری،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : تاکنون در کشور ایران هیچ مطالعهای در خصوص تأثیر زودانزالی بر زندگی مردان انجام نشده است. تحقیق حاضر این موضوع مهم را با استفاده از روش کیفی از نوع تحلیل محتوا و بررسی تحقیقات و متون مرتبط با مشکلات زودانزالی، مورد بررسی قرار داد. مواد و روشها: کلید واژههای مرتبط به موضوع مورد نظر در پایگاههای معتبری مانند Elsevier، ProQuest، Science Direct، Google Scholar، SID، PubMed، Magiran و CIVILICA جستجو گردید و از بین مطالعاتی که بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۶ منتشر شده بودند، ۱۳ مقاله مرتبط انتخاب شد. یافتهها: مطالعه متون بر ارزیابی مشکلات روانشناختی مؤثر در زندگی مردان زودانزال تمرکز داشت. مشکلات مردان مبتلا به زودانزالی در هشت محور «مدیریت انزال، استرس، اضطراب، رضایت جنسی، سازگاری زوجی، مشکلات فیزیولوژیک، افسردگی و خودپنداره جنسی» دستهبندی گردید. نتیجهگیری: به نظر میرسد که برای درمان این اختلال بهتر است هم مرد و هم شریک جنسیاش تحت نظر قرار گیرند و مداخلات به شکل زوجی انجام شود.
احمد نوری، عذرا اعتمادی، رضوان السادات جزایری، مریم فاتحی زاده،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف کشف همسرآزاری روانشناختی مردان علیه زنان در نمونهای از زوجین ایرانی انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و از منظر روش، یک طرح کیفی از نوع داده بنیاد بود. جامعه آماری مطالعه را «زنان مورد آزار قرار گرفته از طرف همسر در شهر اصفهان، متخصصان مشاوره خانواده و منابع الکترونیکی، کتاب، پایاننامه و مجلات معتبر» تشکیل داد. نمونهگیری به صورت هدفمند آغاز شد و تا اشباع مقولهها ادامه یافت. دادهها مشتمل بر ۲۱ مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با زنان متأهل آزار دیده، ۱۰ مصاحبه با متخصصان مشاوره خانواده و همچنین، تحلیل محتوای کتب، مقالات و مجلات در ارتباط با همسرآزاری روانشناختی بود. یافتهها: از جمله مصادیق همسرآزاری روانشناختی مردان علیه زنان میتوان به «بیتوجهی نسبت به همسر، عدم تعهد و مسؤولیتپذیری، رفتار تحکمی، رویآوردن به ارزشهای ضد اخلاقی و برخی عادات و ویژگیهای شخصیتی آزار دهنده» اشاره نمود. عوامل همسرآزاری نیز شامل عوامل زمینهای همچون «زمینه اجتماعی، مذهبی، اقتصادی، محیطی، فرهنگی و خانوادگی» بود. عوامل مداخلهگر به صورت «عوامل مربوط به مداخله دیگران، ویژگیهای فرد آزار دیده و عوامل زمینهساز» بروز پیدا کرد. عوامل علی شامل «شرایط بین فردی و تیپهای شخصیتی» بود. مهمترین استراتژی زنان نسبت به همسرآزاری عبارت از «واکنش تهاجمی- تقابلی، سکوت، مسالمتآمیز، تدافعی، اصلاحی و جایگزینی» بود. پیامدهای همسرآزاری روانشناختی نیز به شکل «پیامدهای فردی، بین فردی، خانوادگی و اجتماعی» نمایان شد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، همسرآزاری روانشناختی مردان علیه زنان تحت تأثیر عوامل زمینهای، مداخلهگر، روانشناختی و شخصیتی قرار دارد. از اینرو، به نظر میرسد مدل برگرفته از تحقیق حاضر بتواند مدل مناسبی جهت استفاده در مداخلات درمانی برای زنان آسیب دیده باشد.
مهران روزبهی، علی محمد رضایی، آزاده علیپور دولتآباد،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : اعتیاد و پیامدهای ناخوشایند ناشی از آن، یکی از مهمترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار میرود. طرحوارههای ناسازگار اولیه با اعتیاد مرتبط میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitmen therapy یا ACT) و طرحواره درمانی بر طرحوارههای ناسازگار اولیه در افراد معتاد انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه به روش تجربی و از نوع پیشآزمون، پسآزمون و همراه با گروه شاهد بود. از میان کل جامعه آماری (۱۵۰۰ نفر)، ۶۰ نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه [یک گروه شاهد (۲۰ نفر)، دو گروه آزمایش (هر گروه ۲۰ نفر)] قرار گرفتند. جهت سنجش طرحوارههای ناسازگار اولیه، از فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره (Young Schema Questionnaire Short form یا YSQ-SF) استفاده گردید. گروههای آزمایشی در ۱۲ جلسه گروه درمانی به صورت هفتهای دو جلسه ۹۰ دقیقهای شرکت نمودند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس، آزمونهای همگنی و یکسانی واریانس و آزمون تعقیبی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: درمانهای گروهی ACT و طرحواره درمانی بر مؤلفههای طرحوارههای ناسازگار اولیه تأثیرگذار بود. نتیجهگیری: روشهای درمانی گروهی ACT و طرحواره درمانی، تا حد زیادی توانست طرحوارههای ناسازگار اولیه را کاهش دهد و میتواند در درمان مبتلایان به این اختلال به کار گرفته شود.
نگار بهمنی، عذرا اعتمادی، سید احمد احمدی، مریم فاتحی زاده،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : به نظر میرسد که سرخوردگی زناشویی، آخرین مرحله روابط زناشویی است. از اینرو، بررسی عوامل مؤثر بر این متغیر اهمیت فراوانی دارد. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر سرخوردگی زناشویی در بین زوجین ایرانی بود. مواد و روشها: این مطالعه به لحاظ هدف، بنیادی و از نظر روش، یک طرح کیفی از نوع نظریه مبنایی بود. جامعه آماری پژوهش را زنان و مردان متأهل شهر تهران تشکیل دادند. دادههای مورد نیاز به روش نمونهگیری هدفمند از بین افرادی که دچار سرخوردگی زناشویی شده بودند (۱۵ نفر)، جمعآوری گردید و تا اشباع مقولهها ادامه یافت. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود و اطلاعات با استفاده از کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: این مطالعه به لحاظ هدف، بنیادی و از نظر روش، یک طرح کیفی از نوع نظریه مبنایی بود. جامعه آماری پژوهش را زنان و مردان متأهل شهر تهران تشکیل دادند. دادههای مورد نیاز به روش نمونهگیری هدفمند از بین افرادی که دچار سرخوردگی زناشویی شده بودند (۱۵ نفر)، جمعآوری گردید و تا اشباع مقولهها ادامه یافت. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود و اطلاعات با استفاده از کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجهگیری: سرخوردگی زناشویی زوجین تحت تأثیر عوامل زمینهای، مداخلهگر، روانشناختی و شخصیتی مختلفی قرار دارد. از اینرو، توجه به عوامل متفاوت سرخوردگی زناشویی در مشاوره و درمان زوجین دارای این اختلال ضروری است و پژوهش حاضر میتواند راهنمای مناسبی برای درمانگران جهت ارایه مداخلات مناسب برای زوجین دچار سرخوردگی باشد.
سولماز دینی، مریم حسینآبادی، سید قاسم سید هاشمی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال فزونکنشی جنسی (Hypersexual disorder یا HD)، به تلاشهای ناموفق متعدد افراد برای کنترل یا کاهش مدت زمان صرف شده، درگیر شدن در تخیلات، تمایلات و رفتارهای جنسی تعریف میشود که در پاسخ به حالات خلقی ملالآور یا رویدادهای استرسزا میباشد. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی اختلال HD در دانشجویان بر اساس الگوی پنج عاملی شخصیت (Five-factor model of personality یا FFM) انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی بود که در آن ۳۲۰ دانشجوی پسر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای بر اساس دانشکده و کلاس انتخاب شدند و پرسشنامه رفتار فزونکنشی جنسی (Hypersexual Behavior Inventory یا HBI) و سیاهه شخصیتی NEO (NEO Personality Inventory) را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون همبستگی Pearson و تحلیل Multiple linear regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: ارتباط منفی و معنیداری بین HD با ابعاد توافقجویی (۰۱/۰ > P، ۲۹/۰- = P) و وظیفهشناسی (۰۵/۰ > P، ۱۲/۰ = P) وجود داشت، اما این اختلال با بعد رواننژندگرایی (۰۱/۰ > P، ۴۶/۰ = P) رابطه مثبت و معنیداری را نشان داد. الگوی FFM، اختلال HD دانشجویان را با توان مطلوبی پیشبینی کرد ( ۲ R: ۹/۲۳ درصد). همچنین، ابعاد شخصیتی توافقجویی و رواننژندگرایی قادر به پیشبینی واریانس HD در دانشجویان بود. نتیجهگیری: نتایج به دست آمده، ضرورت توجه به ابعاد شخصیتی توافقجویی و رواننژندگرایی را در اختلال HD دانشجویان نشان میدهد.
دکتر مصطفی خانزاده، سید عبدالعلی موسوی زاده، راضیه محمدی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل مؤثر بر آمادگی به اعتیاد، ویژگیهای شخصیتی و مزاجی است. با توجه به اینکه تاکنون در زمینه ارتباط مزاجهای گوناگون طب ایرانی با آمادگی به اعتیاد مطالعه اندکی صورت گرفته است، پژوهش حاضر درصدد بررسی نقش این مزاجها در آمادگی به اعتیاد دانشجویان بود.
مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مقطعی بود. تعداد ۲۴۱ دانشجوی مشغول به تحصیل در دانشگاه های شهر مبارکه با روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند و به مقیاس ایرانی آمادگی به اعتیاد و پرسشنامه تعیین مزاج پاسخ دادند. پس از تعیین مزاج افراد نمونه، میانگین آمادگی به اعتیاد افراد با ۹ نوع مزاج با استفاده از روش تحلیل واریانس مقایسه شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین آمادگی به اعتیاد در حداقل یکی از مزاجها با مزاجهای دیگر تفاوت معناداری دارد. بررسی نتایج آزمون تعقیبی حداقل اختلاف معنی دار نشان داد که میانگین آمادگی به اعتیاد در مزاج گرم- معتدل به طور معناداری از میانگین آمادگی به اعتیاد در مزاجهی سرد- تر، سرد- معتدل، سرد- خشک و گرم- خشک پایین تر است.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که افراد دارای انواع مزاجهای سرد و مزاج گرم- خشک بیشترین آسیب پذیری و افراد با مزاج گرم- معتدل کمترین آسیب پذیری را نسبت به اعتیاد دارند. این نتایج در بافت نظری و پژوهشی تبیین شد و راهکارهای طب ایرانی در حفظ سلامتی و اعتدال مزاجها، برای محافظت از گرایش به اعتیاد در افراد با مزاجهای آسیب پذیر و جلوگیری از حرکت مزاجهای غیرآسیب پذیر به آسیب پذیر ارائه شد.
فرشته شکیبایی، بهاره هاطلی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به شیوع روزافزون اوتیسم در همه مناطق جهان و ایران و اینکه این بیماری در بیشتر موارد یک اختلال بشدت ناتوان کننده در طول زندگی فرد است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی عوامل خطر مرتبط با اوتیسم انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه به روش مقطعی در جمعیت بیماران مبتلا به اوتیسم مراجعه کننده به مراکز اوتیسم درشهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ انجام شد. پس از ورود نمونه ها به مطالعه پرسشنامه ریسک فاکتورها از ایشان تکمیل گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی شامل جداول فراوانی و شاخص های نظری و پراکندگی، اطلاعات توصیف شد و کلیه تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ انجام شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که عوامل زمینه ای و محیطی شامل جنس، تاریخ تولد، سن والدین، نسبت فامیلی والدین، تحصیلات والدین، تعداد فرزندان و رتبه فرزند، محل سکونت در زمان بارداری، محل سکونت در سال اول تولد، وزن مادر قبل از بارداری، ابتلا مادر در حین بارداری به پرفشاری خون، دیابت، مصرف سیگار و الکل، مصرف ضد افسردگی، مصرف ضد تشنج، مصرف تربوتالین در پیشگیری از زایمان زود رس، نوع روش بارداری، تماس با حلال های فرار مانند بنزین، تولوئن، تماس با سرب، مصرف روغن ماهی و میزان ویتامین D قبل و حین بارداری در ارتباط با ابتلا به اوتیسم فرزندان بود.
نتیجهگیری: با توجه به یافته های این مطالعه، می توان نتیجه گرفت که فاکتورهای محیطی می توانند در دراز مدت ژنتیک و اپی ژنتیک را در والدین تحت تاثیر قرار دهند که این رویداد نقش عوامل محیطی در ایجاد اختلالات طیف اوتیسم را بسیار برجسته تر می نماید.
تازههای تحقیق
فرشته شکیبایی: Google Scholar,
Pubmed
سارا کلانتری، نازنین عابد،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: پرخاشگری جنسی و تجاوز جنسی یکی از مفاهیم پر چالش در عصر کنونی است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس پذیرش پندارههای مدرن پرخاشگری جنسی (AMMSA) در جمعیت ایرانی بود. برای این منظور ساختار عاملی، اعتبار و روایی این مقیاس مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: برای بررسی هدف پژوهش گروه نمونه به حجم ۹۳۷ نفر از افراد ایرانی که بین ۲۰ تا ۵۰ سال داشتند و با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند، مقیاس پذیرش پندارههای مدرن پرخاشگری جنسی را تکمیل کردند. جهت بررسی ساختار عاملی مقیاس از تحلیل عاملی تأییدی، برای بررسی روایی از ضریب همبستگی پیرسون و برای تعیین همسانی درونی مؤلفههای این مقیاس، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین برای بررسی پایایی بازآزمایی، ضریب همبستگی درون ردهای مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس (AMMSA) از ساختار عاملی قابل قبولی برخوردار است. ضرایب آلفای کرونباخ به دست آمده از همه مؤلفهها (بالای ۹/۰) نیز نشان داد این مقیاس از همسانی درونی مناسبی دارد و همچنین ضرایب همبستگی مقیاس واکنشپذیری بین فردی و مقیاس جنسیت گرایی دوسوگرا ، به ترتیب روایی واگرا و همگرای مقیاس را تائید کردند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که مقیاس پذیرش پندارههای مدرن پرخاشگری جنسی (AMMSA) در جامعه ایرانی از روایی و اعتبار خوبی برخوردار است.