۱۶ نتیجه برای اعتیاد
عباس ابوالقاسمی، محسن احمدی، آذر کیامرثی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۶ )
چکیده
Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} مقدمه: سوء استفاده از مواد مخدر تغییرات سریع و معنی داری در رویدادهای شناختی مانند احساسات، افکار یا خاطرات به وجود می آورد. هدف پژوهش حاضر، از نوع ارتباط فراشناخت و کمال گرایی مثبت و منفی با پیامدهای روان شناختی در افراد معتاد به مواد مخدر می باشد. روش ها: در این مطالعه همبستگی و به روش گذشته نگر انجام گرفت، نمونه آماری، ۷۵ نفر از مردان معتاد مرکز خودمعرف شهر همدان بودند که در روزهای فرد از مرکز معتادین خودمعرف انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی تری- شورت و چک لیست محقق ساخته پیامدهای روان شناختی استفاده شد. داده های پژوهش با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: فراشناخت (۶۵/۰= r )، کمال گرایی مثبت (۲۹/۰-= r ) و کمال گرایی منفی (۶۶/۰= r ) با پیامدهای روان شناختی همبستگی معنی داری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ۵۴ درصد از واریانس، مربوط به پیامدهای روان شناختی توسط متغیرهای فراشناخت، کمال گرایی مثبت و منفی تبیین شد. نتیجه گیری: افزایش سطح فراشناخت و کمال گرایی منفی باعث افزایش سطح پیامدهای روان شناختی می شود و افزایش سطح کمال گرایی مثبت، کاهش پیامدهای روان شناختی را به دنبال خواهد داشت. این نتایج با یافته های پژوهشی مرتبط همخوانی دارد.
محمد فتحی، فرامرز سهرابی، مرتضی سعیدیان،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: دسترسی به اینترنت پدیده ای رو به گسترش است. همزمان با دسترسی روزافزون و گسترده مردم به اینترنت، شاهد نوعی وابستگی در جوانان هستیم. این پژوهش به منظور مقایسۀ ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان معتاد و غیر معتاد به اینترنت، انجام پذیرفت. مواد و روش ها: این تحقیق علی – مقایسه ای بود و در سال تحصیلی ۱۳۹۰-۹۱ انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر خوابگاهی ساکن در خوابگاه های دانشگاه تهران(حدود ۶۰۰۰ نفر) بود که بر اساس جدول مورگان، تعداد ۳۸۰ نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به نسبت جمعیت هر کدام از خوابگاهها به پخش و اجرای پرسشنامه های مربوطه پرداخته به این صورت که با مراجعه به هر یک از اتاقهای دانشجویی، پرسشنامه ها را تحویل و بعد از حدود ۲۰ دقیقه آنها را جمع آوری می کردیم. ابزار تحقیق حاضر عبارت بودند از: پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAD)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (NEO) و پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (ISI-۶). برای تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و تحلیلی ازآزمون آماری T، استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین دانشجویان معتاد و غیر معتاد به اینترنت از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت وجود دارد. به این ترتیب که روان رنجورخویی در دانشجویان معتاد به اینترنت بیشتر از دانشجویان غیر معتاد بود و سه متغیر برونگرایی، سازش پذیری و وظیفه شناسی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از گروه معتاد بود. اما از نظر ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. همچنین بین دو گروه از نظر متغیرهای هویتی تفاوت معنی داری مشاهده شد به این معنی که هویت اطلاعاتی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از گروه معتاد بود و نیز هویت هنجاری و هویت سردرگم- اجتنابی در گروه معتاد بیشتر از گروه غیر معتاد دیده شد. نتیجه گیری: بین افراد معتاد و غیر معتاد به اینترنت از نظر برخی از ویژگی های شخصیتی و سبک های هویتی تفاوت وجود دارد.
سیده زهره حسینی کتکی، محمود نجفی، محمد علی محمدیفر،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه ناگویی خلقی، سرشت و منش و پرخاشگری در معتادان و افراد عادی بود. مواد و روشها: این مطالعه به صورت علی- مقایسهای انجام شد. ۸۰ فرد معتاد و ۸۰ فرد عادی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و همتاسازی شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ناگویی خلقی Toronto (Toronto Alexithymia Scale یا TAS)، پرسشنامه سرشتی منشی Cloninger (Temperament and Character Inventory یا TCI) و پرسشنامه پرخاشگری Buss و Perry بود. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین مؤلفههای ناگویی خلقی (دشواری تشخیص احساسها، دشواری توصیف احساسها و تفکر برونمدار) و پرخاشگری (پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) میان معتادان و افراد عادی تفاوت معنیداری وجود داشت؛ بدین صورت که نمرات مؤلفههای ناگویی خلقی و پرخاشگری در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی بود. همچنین، نمرات مؤلفههای آسیب و نوجویی در متغیر سرشت و منش در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی گزارش گردید و نمرات مؤلفههای خودرهبری، مشارکت و پشتکار در افراد معتاد کمتر از افراد عادی به دست آمد. تفاوت معنیداری بین دو گروه در مؤلفههای پاداش- وابستگی و خودتعالی مشاهده نشد. نتیجهگیری: مطالعه حاضر در راستای پژوهشهای معطوف به بررسی ابعاد شخصیتی زیربنایی دخیل در اعتیاد، میتواند در جهت شناخت دقیقتر عوامل دخیل در این پدیده و ارایه راهکارهای مناسب جهت پیشگیری و درمان کمک کننده باشد.
شهناز عشقی، هادی فرهادی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر اعتیاد به اینترنت، اهمالکاری وکمرویی دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کاشان بود. مواد و روشها: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیشآزمون، پسآزمون، پیگیری و گروه شاهد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کاشان تشکیل داد که از بین آنها، ۵۰ نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۵ نفر) و شاهد (۲۵ نفر) قرار گرفتند. آزمودنیها در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (یک ماه بعد) به ابزارهای مطالعه شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت Young (Internet Addiction Test یا IAT)، مقیاس اهمالکاری Solomon و Rothblum و مقیاس کمرویی Check و Boss پاسخ دادند. درمان مبتنی بر کیفیت زندگی، طی هشت جلسه به صورت گروهی و به مدت دو ماه برای گروه آزمایش برگزار شد. در این مدت، گروه شاهد هیچ مداخلهای را دریافت نکرد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: آموزش کیفیت زندگی درمانی بر اعتیاد به اینترنت، اهمالکاری و کمرویی در مرحله پسآزمون و پیگری مؤثر بود (۰۵۰/۰ > P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل شده، میتوان دریافت که کیفیت زندگی درمانی بر کاهش اعتیاد به اینترنت، اهمالکاری و کمرویی دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم تأثیرگذار میباشد.
مهران روزبهی، علی محمد رضایی، آزاده علیپور دولتآباد،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : اعتیاد و پیامدهای ناخوشایند ناشی از آن، یکی از مهمترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار میرود. طرحوارههای ناسازگار اولیه با اعتیاد مرتبط میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitmen therapy یا ACT) و طرحواره درمانی بر طرحوارههای ناسازگار اولیه در افراد معتاد انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه به روش تجربی و از نوع پیشآزمون، پسآزمون و همراه با گروه شاهد بود. از میان کل جامعه آماری (۱۵۰۰ نفر)، ۶۰ نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه [یک گروه شاهد (۲۰ نفر)، دو گروه آزمایش (هر گروه ۲۰ نفر)] قرار گرفتند. جهت سنجش طرحوارههای ناسازگار اولیه، از فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره (Young Schema Questionnaire Short form یا YSQ-SF) استفاده گردید. گروههای آزمایشی در ۱۲ جلسه گروه درمانی به صورت هفتهای دو جلسه ۹۰ دقیقهای شرکت نمودند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس، آزمونهای همگنی و یکسانی واریانس و آزمون تعقیبی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: درمانهای گروهی ACT و طرحواره درمانی بر مؤلفههای طرحوارههای ناسازگار اولیه تأثیرگذار بود. نتیجهگیری: روشهای درمانی گروهی ACT و طرحواره درمانی، تا حد زیادی توانست طرحوارههای ناسازگار اولیه را کاهش دهد و میتواند در درمان مبتلایان به این اختلال به کار گرفته شود.
فاطمه نعمتی سوگلیتپه،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : مطالعه حاضر با هدف اثربخشی معنویت درمانی بر عزت نفس و تابآوری افراد معتاد انجام شد. مواد و روشها: جامعه پژوهش متشکل از افراد معتاد مرکز متادون درمانی ترک اعتیاد نیکو سلامت شهرستان قروه در سال ۱۳۹۲ بود. ابتدا ۹۰ نفر از معتادان مراجعهکننده به کلینیک ترک اعتیاد، بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس ۴۰ نفر از آنان که پایینترین نمرات را در پرسشنامه عزت نفس Coopersmith (Coopersmith Self-Esteem Inventory یا CSEI) و مقیاس تابآوری Connor-Davidson (Connor-Davidson Resilience Scale یا CD-RISC) کسب کرده بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای گروه آزمایش ۹ جلسه دو ساعته معنویت درمانی اجرا گردید، اما گروه شاهد تحت هیچگونه آموزشی قرار نگرفت. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: میانگین نمرات عزت نفس و تابآوری گروه آزمایش در مرحله پسآزمون، به طور معنیداری بیشتر از میانگین نمرات گروه شاهد بود. نتیجهگیری: معنویت درمانی با تأکید بر آموزههای دین مبین اسلام، در ارتقای عزت نفس و تابآوری افراد معتاد مؤثر است.
جلیل باباپور خیرالدین، حمید پورشریفی، رسول حشمتی، حسین ناصری انباردان،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : امروزه استفاده از شبکههای اجتماعی به یک رفتار مدرن طبیعی تبدیل شده، اما شکلهای آسیبزای استفاده از آن هم در دو دهه اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش رگههای سرشت و منش شخصیت، نیازهای بنیادین روانشناختی و طرحوارههای ناسازگار اولیه در پیشبینی آسیبپذیری به اعتیاد در قالب روابط ساختاری بود. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود و جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی که در نیمسال اول سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. با توجه به این که جامعه آماری شامل جنسیت و رشتههای مختلف تحصیلی بود، روش نمونهگیری طبقهای با انتساب بهینه در نظر گرفته شد که ۲۸۰ نفر از دانشجویان را شامل شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه سرشت و منش Cloninger (Temperament and Character Inventory یا TCI)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی، پرسشنامه طرحواره Young (Young Schema Questionnaire یا ۷۵-YSQ) و پرسشنامه آسیبپذیری به اعتیاد جمعآوری گردید و با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بر اساس یافتههای مدل ساختاری، رگههای سرشت و منش شخصیت، نیازهای بنیادین روانشناختی و طرحوارههای ناسازگار اولیه در قالب روابط ساختاری قادر بودند آسیبپذیری به اعتیاد را در مسیرهای مختلف پیشبینی و تبیین نمایند. نتیجهگیری: به منظور بهبود وضعیت روانشناختی دانشجویان، توجه به این متغیرها طی کارآزماییهای بالینی با هدف طراحی مدلهای مداخله مناسب یا اصلاح مداخلههای موجود، سودمند خواهد بود.
آیت اله فتحی، حسین رستمی، صمد پیشرو، رقیه کیانی، شهناز یعقوبی زاده،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به عواقب خطرناکی که اعتیاد به اینترنت برای افراد بخصوص نوجوانان دارد پرداختن به مسئله اعتیاد به اینترنت و پیامدهای آن بر زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی نوجوان حائز اهمیت است. ازاینرو، هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش اعتیاد به اینترنت (Internet addiction) در سلامت اجتماعی (Social health) نوجوانان بود. مواد و روشها: این مطالعه توصیفی و از نوع پیمایشی است. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اهر که به تعداد ۳۷۶۷ نفر بود، بر اساس جدول مورگان نمونهای به تعداد ۳۴۸ دانشآموز در دوطبقه پسر (۱۷۷) نفر و دختر (۱۷۱) نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقه نسبتی انتخاب شد. شرکتکنندگان پرسشنامه اعتیاد به اینترنت Internet Addiction Test) یا IAT) و سلامت اجتماعی (Social Health Questionnaire یا SHQ) را تکمیل کردند. دادههای بهدستآمده با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: میانگین (انحراف معیار) سن شرکتکنندگان در مطالعه (۴۷/۰)۳/۱۶ سال بوده و میزان استفاده از شبکههای اجتماعی در بین شرکتکنندگان با میانگین (انحراف معیار) (۷۶/۰)۳۸/۳ است. میانگین (انحراف معیار) شکوفایی اجتماعی (۰۳/۱)۷۴/۱۸ (۵۴۵/۰- =r)، همبستگی اجتماعی (۷۸/۰)۷۴/۱۳ (۱۲۹/۰- =r)، انسجام اجتماعی (۵۲/۱)۳۰/۱۳ (۴۱۷/۰- =r)، پذیرش اجتماعی (۹۵/۱)۴۷/۲۲ (۳۷۸/۰-= r) و مشارکت اجتماعی (۷۶/۱)۴۱/۲۲ (۳۹۶/۰- =r) با اعتیاد به اینترنت (۹۲/۷)۱۶/۴۱ همبستگی منفی و معنادار داشت (۰۵/۰>p) و مؤلفههای سلامت اجتماعی میتوانند اعتیاد به اینترنت را بهطور معناداری پیشبینی کنند. نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که میزان بالاتر اعتیاد به اینترنت میتواند در کاهش سلامت اجتماعی افراد مؤثر باشد. بنابراین، برای کاهش مشکلات و پیشگیری از بروز مشکلات آسیبهای نوپدیدی مانند اعتیاد اینترنتی، باید برنامههای ارتقای سلامت و سایر راههای پیشگیری را در اولویت قرارداد.
اکرم مظلومی، حسین داودی، حسن حیدری، محمد عسگری،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال مصرف مواد مشکل رفتاری پیچیده ای است که می تواند ناشی از عوامل متعددی از جمله عوامل اجتماعی، فرهنگی، محیطی، روانشناختی و زیستی باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس دارایی های تحولی نوجوانان انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. بدین منظور از بین دانش آموزان دختر و پسر پایههای تحصیلی دهم و یازدهم شهرستان اراک، نمونهای به حجم ۵۰۰ نفر (۲۵۰ دختر، ۲۵۰ پسر)، به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب گردید. برای جمع آوری دادهها از مقیاسهای ایرانی آمادگی به اعتیاد (Iranian Addiction Preparedness Scale یا IAPS) و نیمرخ داراییهای تحولی (Developmental Assets Profile یا DAP) استفاده شد. دادهها در سطح توصیفی با استفاده از آمارههای میانگین، انحراف معیار و فراوانی مورد تحلیل قرار گرفتند و در سطح استنباطی با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین دارایی های تحولی و مولفه های آن با آمادگی به اعتیاد و ابعاد آن در نوجوانان رابطه معنادار وجود دارد (۰۵/۰>p). همچنین نتایج نشان داد که دارایی های تحولی و مولفه های آن پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد و ابعاد آن هستند (۰۵/۰>p).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دارایی های تحولی پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد نوجوانان هستند؛ بنابراین توجه به این متغیرهای پیشبین توسط پژوهشگران، متخصصان، درمانگران و برنامه ریزان برای پیشگیری از اختلال مصرف مواد یا اعتیاد ضروری به نظر میرسد
احمدقلی حبیبی بابادی، سید علی هاشمیانفر، اصغر محمدی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که شرایط و ویژگی های خرده فرهنگ ها می تواند یکی از دلایل ابتلا به اعتیاد و مصرف مواد مخدر باشد و بررسی عوامل روانی اجتماعی هر جامعهای میتواند روشن کننده ویژگیهای آن فرهنگ بوده و سرنخهایی در ارتباط با مشکلات آن جامعه به ویژه اعتیاد باشد؛ بنابراین این پژوهش درصدد فهم و شناسایی عوامل روانی اجتماعی خرده فرهنگهای مرتبط با مصرف مواد مخدر است
مواد و روشها: مطالعه از نوع کیفی و از روش گراندد تئوری میباشد. شهر اصفهان به عنوان پایلوت تحقیق انتخاب گردید. متغیرها و مقولهها از ۳۲ مصاحبه که اعتبار آن توسط اساتید و متخصصین موضوع تائید شده، استخراج گردید. از میان ۱۸ مقوله محوری، ۵ مقوله اصلی شامل شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها شناسایی شدند.
یافتهها: سوء مصرف مواد با «وابستگی عملی-احساسی»، «راندهشدگی از جامعه» و «خرده فرهنگ انحرافی» همراه است. افراد در سبک زندگی اعتیاد گونه خود دچار نوعی جدایی از اجتماع هستند. تداوم عضویت در خرده فرهنگ انحرافی به نوعی تنها سرمایه فرد معتاد محسوب میشود و زمینه را برای شکلگیری رفتارهای انحرافی و کجروی بیشتر مهیا میسازد. پیامدها شامل: تداوم اعتیاد، اضمحلال روانی – اجتماعی، شکلگیری ارزشهای نوین منفی، خرده فرهنگ حمایت گسسته و اعتماد در برابر بیاعتمادی میان گروهی خواهد بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که حمایت اجتماعی و عاطفی از افراد معتاد وکمک به آنان برای ترک مواد مخدر از جذب شدن آنها به خرده فرهنگهای تهاجمی و بزهکار جلوگیری می نماید. با این وجود در جهت بالا بردن اعتبار بیرونی تحقیق پیشنهاد می گردد در جوامعی دیگر، تحقیقاتی مشابه تحقیق حاضر صورت بگیرد.
دکتر مصطفی خانزاده، سید عبدالعلی موسوی زاده، راضیه محمدی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل مؤثر بر آمادگی به اعتیاد، ویژگیهای شخصیتی و مزاجی است. با توجه به اینکه تاکنون در زمینه ارتباط مزاجهای گوناگون طب ایرانی با آمادگی به اعتیاد مطالعه اندکی صورت گرفته است، پژوهش حاضر درصدد بررسی نقش این مزاجها در آمادگی به اعتیاد دانشجویان بود.
مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مقطعی بود. تعداد ۲۴۱ دانشجوی مشغول به تحصیل در دانشگاه های شهر مبارکه با روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند و به مقیاس ایرانی آمادگی به اعتیاد و پرسشنامه تعیین مزاج پاسخ دادند. پس از تعیین مزاج افراد نمونه، میانگین آمادگی به اعتیاد افراد با ۹ نوع مزاج با استفاده از روش تحلیل واریانس مقایسه شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین آمادگی به اعتیاد در حداقل یکی از مزاجها با مزاجهای دیگر تفاوت معناداری دارد. بررسی نتایج آزمون تعقیبی حداقل اختلاف معنی دار نشان داد که میانگین آمادگی به اعتیاد در مزاج گرم- معتدل به طور معناداری از میانگین آمادگی به اعتیاد در مزاجهی سرد- تر، سرد- معتدل، سرد- خشک و گرم- خشک پایین تر است.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که افراد دارای انواع مزاجهای سرد و مزاج گرم- خشک بیشترین آسیب پذیری و افراد با مزاج گرم- معتدل کمترین آسیب پذیری را نسبت به اعتیاد دارند. این نتایج در بافت نظری و پژوهشی تبیین شد و راهکارهای طب ایرانی در حفظ سلامتی و اعتدال مزاجها، برای محافظت از گرایش به اعتیاد در افراد با مزاجهای آسیب پذیر و جلوگیری از حرکت مزاجهای غیرآسیب پذیر به آسیب پذیر ارائه شد.
معصومه نامجو ابوسعیدی، مهین عسکری، عماد یوسفی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه اختلالات مصرف مواد و عواقب وخیم آن با بسیاری از مشکلات جدی پزشکی و روانپزشکی رابطه دارند که در همین راستا پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی رواندرمانی مثبتگرا و واقعیت درمانی بر آشفتگی شناختی و اضطراب بازگشـت به مواد معتادان تحت درمان انجام شد انجام شد.
مواد و روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی معتادان تحت درمان مراجعهکننده به کلینیکهای تخصصی درمان سوءمصرف مواد شهر کرمان در سال ۱۳۹۹ بودند. از بین آنها ۴۵ نفر (۲۴ مرد و ۲۱ زن) به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه، ۱۵ نفر آزمایش اول، ۱۵ نفر آزمایش دوم و ۱۵ نفر در گروه کنترل، گمارده شدند. گروه آزمایش اول، مداخله رواندرمانی مثبتگرا و گروه آزمایش دوم، واقعیت درمانی ویلیام گلاسر را -هر درمان- در ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای (هر هفته ۲ جلسه) بهصورت گروهی، دریافت کردند؛ گروه گواه به مدت دو ماه در لیست انتظار جهت دریافت کارآمدترین مداخله قرار گرفت. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای آشفتگی شناختی ماسون و همکاران (۱۹۹۴) و اضطراب بازگشت به مواد محقق ساخته، استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از آزمونهای تحلیل کوواریانس و تعقیبی فیشر، استفاده شد.
یافتهها: یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که هر دو روش رواندرمانی مثبتگرا و واقعیت درمانی بر کاهش آشفتگی شناختی و اضطراب بازگشـت به مواد معتادان اثربخش میباشند؛ اما تفاوت معناداری بین اثربخشی این دو شیوه درمانی بر کاهش آشفتگی شناختی و اضطراب بازگشـت به مواد معتادان وجود داشت (۰۰۱/۰P<).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش میتوان نتیجه گرفت که رواندرمانی مثبتگرا اثربخشتر از واقعیت درمانی بر آشفتگی شناختی و اضطراب بازگشـت به مواد معتادان تحت درمان، میباشد.
محمود پرچمی خرم، سعید ایمانی، داریوش انصاری،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه نیازهای بنیادین و بهزیستی روانشناختی با میانجیگری اعتیاد به شبکههای اجتماعی انجام شد. اعتیاد به شبکههای اجتماعی عبارت است از وابستگی بیش از حد، انگیزه قوی برای ورود یا استفاده و صرف زمان و تلاش بسیار برای شبکههای اجتماعی که به سایر فعالیتهای اجتماعی، مطالعات/شغل، روابط بین فردی و یا سلامت روانی آسیب میرساند؛ بنابراین، در دهه گذشته، عوامل و پیامدهای مرتبط با استفاده مشکلزا از شبکههای اجتماعی علاقه و مطالعه تجربی در این حوزه را افزایش داده است.
مواد و روشها: جامعه آماری در این پژوهش افراد بالای ۱۸ سال در شهر شیراز و همدان بود که از این جامعه آماری تعداد ۳۹۶ نفر (۱۷۰ مرد و ۲۲۶ زن) با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی (گینه، ۲۰۰۳)، اعتیاد به شبکههای اجتماعی (پاناییز و والکر، ۲۰۱۲) و بهزیستی روانشناختی ریف (۱۹۸۹) بود. دادهها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بالاترین ضریب همبستگی در بین نیازهای بنیادین مربوط به نیاز ارتباط با ۶۴/۰- و بعد از آن نیازهای خودمختاری و شایستگی به ترتیب ۶۲/۰- و ۵۸/۰- بود. ضریب همبستگی بین اعتیاد به شبکههای اجتماعی و بهزیستی روانشناختی نیز ۴۸/۰- به دست آمد. همچنین، ضریب همبستگی نیازهای بنیادین خودمختاری، شایستگی و ارتباط با بهزیستی روانشناختی به ترتیب ۶۹/۰، ۶۰/۰ و ۶۶/۰ بود.
نتیجهگیری: ناکامی در ارضاء نیازهای بنیادین میتواند در قالب روشهای اصلاحی و به شکل استفاده افراطی از شبکههای اجتماعی نمایان شده و زمینهساز استفاده اعتیادی از این شبکهها شود. ناکامی در ارضاء نیازهای بنیادین همچنین به صورت مستقیم و غیر مستقیم با کاهش بهزیستی روانشناختی مرتبط است.
افسانه نفریه طالخونچه، هادی فرهادی، غلامرضا منشئی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت یک اعتیاد رفتاری است که در آن فرد به استفاده از اینترنت یا سایر وسایل آنلاین به عنوان روشی ناسازگار برای مقابله با استرس های زندگی وابسته می شود که عواقب زیادی را برای فرد به همراه دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر هیجان خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان در نوجوانان با اعتیاد به اینترنت بود.
مواد و روشها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. ۳۰ نوجوان با اعتیاد به اینترنت شهر اصفهان به روش هدفمند با توجه به ملاکهای ورودی از بین نوجوانانی که دارای اعتیاد به اینترنت بودند؛ انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش مداخله کیفیت زندگی درمانی دریافت نمودند. و گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکردند. پرسشنامهها شامل اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ (۱۹۹۸)، هیجان خواهی زاکرمن (۱۹۷۸)، رفتارهای پرخطر زاده محمدی (۱۳۸۹) و روابط با همسالان رزاقی و همکاران (۱۳۹۶) بود. دادهها از طریق تحلیلی واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: یافتهها نشان دادند که مداخله کیفیت زندگی درمانی هیجانی خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (۰۰۱/۰>P).
نتیجهگیری: میتوان گفت مداخله کیفیت زندگی درمانی با بهره گیری از اصول و تکنیکهای تغییر شرایط با تغییر کیفیت زندگی میتواند بهعنوان یک مداخله مؤثر جهت بهبود هیجانی خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان نوجوانان با اعتیاد به اینترنت مورد استفاده گیرد
سمیه رسولی، آناهیتا خرمی بنارکی، سید حسن حسینی سروری،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: ادعا میشود که آسیبهای ناشی از کاربرد رسانههای نوین اجتماعی، شباهتهایی با آسیبهای حاصل از مصرف مواد مخدر دارد. محققان بر این باورند اگرچه علائم و پیامدهای رفتاری مصرف مواد مخدر بر اساس نوع ماده متفاوت است، اما نقاط مشترکی درباره علائم مواد مخدر در همه انواع آن وجود دارد که با آسیبهای رسانههای اجتماعی قابل تطبیق است. از سویی، عصبشناسان در سالهای اخیر، ساختارهای مغزی مرتبط با اعتیاد به رسانههای اجتماعی را مورد بررسی قرار دادهاند و شباهتها و تفاوتهایی با اعتیاد به مواد مخدر یافتهاند. این پژوهش با هدف مقایسه اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به رسانههای اجتماعی انجام شده است.
مواد و روشها: این مقاله بر اساس روش گردآوری تنظیم شده است. در این مقاله ابتدا مؤلفههای رفتاری اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به رسانههای اجتماعی را بیان میکنیم، و تفاوت «اعتیاد» و «وابستگی» را نشان میدهیم.
یافتهها: ما از این فرضیه حمایت میکنیم که اعتیاد به رسانههای اجتماعی، وابستگی محسوب نمیشود. از اینرو نواحی مغزی درگیر در اعتیاد به رسانههای نوین اجتماعی و اعتیاد به مواد مخدر را همراه با تصویربرداریهای عصبی و آزمایشهای این دو حوزه، ذکر میکنیم.
نتیجهگیری: در انتها ضمن برشمردن شباهتها و تفاوتهای عصبشناختی اعتیاد در هر دو گروه، پیشنهاد میکنیم که به جای تقسیمبندی افراد به «معتاد» و «غیرمعتاد»، بهتر است از «سطوح مختلف اعتیاد» سخن بگوییم. در این صورت میتوانیم اعتیاد به رسانههای اجتماعی را، نوع خاصی از اعتیاد و بهعنوان سطحی از اعتیاد بپذیریم و نقاط اشتراک و اختلاف این نوع از اعتیاد با دیگر انواع اعتیاد را دستهبندی کرده و راهکارهای درمانی متناسب با این سطح از اعتیاد را پیشنهاد دهیم.
افسانه نفریه طالخونچه، هادی فرهادی، غلامرضا منشئی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت یک اختلال اجتماعی روانی است که در جوامع در حال گسترش روی نسل نوجوان و جوان اثر چشمگیر داشته است و پیامدهای مهمی مانند آشفتگی هیجانی، عاطفی، پرخاشگری، روان پریشی، روابط بین فردی نامطلوب و... به همراه داشته است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی نوجوانان با اعتیاد به اینترنت بر هیجان خواهی و روابط با همسالان انجام شد.
مواد و روشها: در مرحله کیفی، روش پدیدارشناسانه بود که از بین نوجوانان با اعتیاد به اینترنت تحت مشاوره در مراکز مشاوره شهر اصفهان به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع، ۱۵ نوجوان انتخاب و مصاحبه شدند. با روش کلایزی، ۹ مفهوم اصلی و ۳۳ مفهوم فرعی استخراج و براساس آنها بسته واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی تدوین شد. در مرحله کمی، روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. ۳۰ نوجوان با اعتیاد به اینترنت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی را طی دو ماه در ده جلسه ۱۲۰ دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورداستفاده شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، هیجان خواهی و روابط با همسالان بود.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی بر هیجان خواهی و روابط با همسالان آنها در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری دارد (۰۰۱/۰>P).
نتیجهگیری: نتایج نشان دادکه مداخله واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی نوجوانان با اعتیاد به اینترنت با استفاده از اصول کیفیت زندگی و نظریه تئوری انتخاب میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت بهبود هیجان خواهی و روابط با همسالان آنها مورداستفاده گیرد.