سعیده فنایی، ایلناز سجادیان، دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : اجتناب تجربی، الگویی رفتاری است که رفتار پرخوری را در افراد دارای اضافه وزن و چاق افزایش میدهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربی افراد دارای اضافه وزن و چاق در شهر اصفهان بود. مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که به صورت پیشآزمون، پسآزمون، همراه با گروه شاهد و به صورت دوسوکور و چند مرکزی انجام گرفت. جامعه پژوهش را کلیه افراد دارای اضافه وزن و چاق دارای شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بیشتر از ۲۵ مراجعه کننده به کلینیکهای تغذیه و رژیم درمانی در زمستان سال ۱۳۹۳ تشکیل دادند. سپس ۴۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند (هر گروه ۲۰ نفر). آزمودنیها در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (۴۵ روز بعد) به پرسشنامه پذیرش و عمل برای مشکلات مربوط به وزن (Acceptance and Action Questionnaire for Weight-Related Difficulties یا AAQW) Lillis و Hayes پاسخ دادند. پایایی ابزار به روش ضریب Cronbach¢s alpha، ۹۱/۰ به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. گروه آزمایش در ۸ جلسه ۶۰ دقیقهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت نمودند. گروه شاهد هیچ مداخلهای دریافت نکرد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، اجتناب تجربی شرکت کنندگان گروه آزمایش را در مقایسه با گروه شاهد به طور معنیداری کاهش داد و این اثر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (۰۵۰/۰ > P). نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند اجتناب تجربی افراد دارای اضافه وزن و چاق را کاهش دهد که پیامد این مسأله، افزایش انعطافپذیری روانشناختی این افراد میباشد. بنابراین، میتوان از این روش درمانی در کنار سایر مداخلات مربوط به کنترل وزن استفاده نمود.
افسانه کرباسی عامل، سعید کرباسی عامل، دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال کمبود توجه- بیشفعالی (Attention-deficit/hyperactivity disorder یا ADHD)، از شایعترین مشکلات رفتاری است که باعث پرتحرکی، نقص توجه، افت تحصیلی و مشکلات هیجانی و رفتاری در کودکان پیشدبستانی و دبستانی میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) متمرکز بر والدین، بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق ۶ تا ۱۱ ساله مبتلا به ADHD شهر اصفهان بود. مواد و روشها: این پژوهش به صورت نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری مطالعه را ۴۰ کودک ۶ تا ۱۱ ساله مبتلا به ADHD دارای اضافه وزن یا چاق (بالاتر از صدک ۸۵ در نمودار وزن برای سن، قد و جنسیت) و والدینشان که در طی سال ۱۳۹۴ به کلینیک روانپزشکی کودک و نوجوان بیمارستان علیاصغر (ع) اصفهان مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. ۲۰ نفر از نمونهها فقط تحت درمان ADHD قرار گرفتند و هیچ مداخله دیگری دریافت نکردند و ۲۰ نفر دیگر نیز به عنوان گروه آزمایش در جلسات CBT شرکت نمودند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه عزت نفس Coopersmith (Coopersmith Self-Esteem Inventory یا CSEI) و شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بود. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: رویکرد CBT به روش آموزش والدین، تأثیر معنیداری را بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق مبتلا به ADHD در پسآزمون و مرحله پیگیری نشان داد. همچنین، رویکرد CBT متمرکز بر والدین، بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق و مبتلا به ADHD تأثیر معنیداری داشت (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: رویکرد CBT متمرکز بر والدین، میتواند به عنوان یک درمان انتخابی مکمل جهت کاهش علایم روانشناختی، BMI و افزایش عزت نفس کودکان چاق مبتلا به ADHD به کار گرفته شود.
مریم فولادوند، فرح لطفی کاشانی، شهرام وزیری، حسن احدی، دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : امروزه به علت تغییر سبک زندگی و افزایش وزن، سن ابتلا به دیابت کاهش و شیوع این بیماری رو به رشد است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) چاقی بر کاهش وزن و سطح قند خون زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. مواد و روشها: این مطالعه به صورت نیمه آزمایشی، با مراحل پیشآزمون، پسآزمون و گروه شاهد بر روی ۴۰ زن چاق مبتلا به دیابت انجام شد. نمونهها به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه ۲۰ نفره آزمایش و شاهد قرار گرفتند. زنان مبتلا به دیابت نوع دو با شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بزرگتر و یا مساوی ۳۰ کیلوگرم بر مترمربع و محدوده سنی ۶۵-۳۰ سال که به انجمن دیابت ایران (شعبه مرکزی واقع در شهر تهران) مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند و طی ۲۴ جلسه ۶۰ دقیقهای گروهی، در یک برنامه مبتنی بر مداخله CBT چاقی شامل دو فاز کاهش و ابقای وزن شرکت نمودند، اما گروه شاهد هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. وزنکشی و گرفتن نمونه خون (برای ارزیابی میانگین سه ماهه قند خون)، در اولین و آخرین جلسه مداخله صورت گرفت. یافتهها: رویکرد CBT چاقی، منجر به کاهش وزن بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد. همچنین، این درمان توانست سطح قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع دو را کاهش دهد. نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثربخش بودن روش CBT بر بیماران مبتلا به دیابت میباشد. این یافتهها از اهمیت زیادی در کنترل وزن و قند خون بیماران مبتلا به دیابت برخوردار است؛ چرا که امکان استفاده از درمانهای جایگزین مانند رویکرد CBT چاقی را به غیر از درمانهای پزشکی متعارف نشان میدهد.
سحر اشرفی، عبدالمجید بحرینیان، کبری حاجی علیزاده، علی دلاور، دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف:اختلالات خوردن از دسته اختلالات روانی/ روانتنی به شمار میآیند که مشکلات متعددی در سلامت جسمانی و عملکرد روانی را موجب میشوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر پرخوری عصبی زنان دارای اضافه وزن بود. مواد و روشها:مطالعهی حاضر، از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه است. در این مطالعه ۴۰ نفر از زنان دارای اضافه وزن با شاخص توده بدنی بزرگتر از ۳۰ در منطقه ۱ شهر تهران به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنیها در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامه بازخوردهایخوردنگارنروهمکاران (۱۹۸۲)، پاسخ دادند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه ۶۰ دقیقهای جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به صورت گروهی دریافت کردند در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSSنسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها:نتایج مقایسه گروههای آزمایشی با گروه گواه نشان داد که پرخوری عصبی و خردهمقیاسهای آن (رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی) در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرد و اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخوری عصبی در مرحله پسآزمون تأیید میگردد (۰۰۱/۰>p). میزان این تأثیر بین ۷/۷۵ تا ۱/۸۱ درصد بود. نتیجهگیری:به طور کلی نتایج حاکی از تأثیر معنادار یک دوره درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر متغیرهای پرخوری عصبی و کاهش وزن در زنان دارای اضافه وزن بود و میتوان از این روش برای درمان عصبی افراد دارای اضافه وزن استفاده کرد.
نازنین فهیمی، آذر کیامرثی، رضا کاظمی، محمد نریمانی، دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف:اضافهوزن و چاقییکیازمعضلاتبهداشتیکشورهایدرحالتوسعهوپیشرفته میباشدودرکلجهانباسرعتهشداردهندهایبهخصوصدر کودکانونوجوانانروبهافزایشاست. پژوهشحاضرباهدف تأثیر آموزش تنظیم هیجان به همراه رژیم غذایی بر انعطافپذیری روانی و رفتار خودتنظیمی نوجوانان دارای اضافهوزن انجامگرفتهاست. مواد و روشها:این پژوهشازنوعنیمه تجربیبود که از نوع طرحهای کاربردی و نیمهآزمایشی پیشآزمونپسآزمون باگروهکنترل و تجربی انجام شد. جامعهآماریپژوهشحاضر شاملکلیه نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان تنکابن در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ مشغول به تحصیل بودند که تعداد آنها ۲۸۶ نفر بود. نمونه پژوهش۳۰ دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدندوباگمارشتصادفیدرگروهآزمایشو کنترل(۱۵ نفر آزمایش، ۱۵ نفر کنترل) قرارگرفتند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس خودتنظیمی بروان و همکاران (۱۹۹۱)، پرسشنامه پذیرش و عمل ویرایش۲ (انعطافپذیری روانی) بوند و همکاران (۲۰۱۱)، و ابزار محاسبه شاخصتودهبدن (BMI) قبل و بعد از اجرای آموزش استفاده شد. آموزش تنظیم هیجان بهصورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا گردید و درطیاین مدتاعضایگروهکنترلهیچمداخلهای دریافتنکردند. دادههای پژوهش، با تحلیل کوواریانس چندمتغیری، در محیط SPSS۲۴تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها:نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان به همراه رژیم غذایی بر انعطافپذیری روانی و رفتار خودتنظیمی نوجوانان دارای اضافهوزن با مؤثر بوده است. نتیجهگیری:با توجه به نتایج بهدستآمده آموزش تنظیم هیجان به همراه رژیم غذایی بر افزایش انعطافپذیری روانی و بهبود رفتار خودتنظیمی نوجوانان دارای اضافهوزن تأثیر دارد.
مریم تات، حسن رضایی جمالویی، مصطفی خانزاده، مجتبی انصاری شهیدی، مهدی طاهری، دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف:پژوهش حاضر جهت بررسی مدل ساختاری اطلاعاتی-انگیزشی-رفتاری بر اساس نقش تعدیلگر تکانشگری در بین زنان با شاخص توده بدنی بالای ۲۵ انجام شد. مواد و روشها:پژوهش حاضر مقطعی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعهکننده به مراکز رژیمدرمانی، خانه سلامت و باشگاه ورزشی در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ شهر اصفهان بود که از میان آنان تعداد ۴۴۴ نفر با روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته اطلاعاتی-انگیزشی-رفتاری و پرسشنامه تکانشگری پاتون و همکاران (۱۹۵۹) استفاده شد. از نرمافزار آموس (۲۴V-) برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها:نتایج حاکی از نقش تعدیلگر تکانشگری در مدل مذکور بود (۴۶/۳=X۲/df، ۹۸۱/۰=GFI، ۹۷۷/۰=CFI، ۰۸/۰RMSEA=،۰۷۳/۰SRMR=، ۹۷۰/۰NFI=، ۹۲۸/۰= TLI و ۹۲۴/۰=AGFI). در سه گروه تکانشگری پایین، متوسط و بالا، رفتار سلامت تحت تأثیر اطلاعات بود. در گروه تکانشگری متوسط، رفتار سلامت تحت تأثیر انگیزش بود. در سه گروه تکانشگری پایین، متوسط و بالا، رفتار سلامت تحت تأثیر مهارتهای رفتاری بود. در افراد با تکانشگری پایین و بالا، اطلاعات تأثیر غیرمستقیم معناداری بر رفتار سلامت بهواسطه مهارت رفتاری داشت. در افراد با تکانشگری بالا، انگیزش تأثیر غیرمستقیم معناداری بر رفتار سلامت بهواسطه مهارت رفتاری داشت. نتیجهگیری:کاربرد سازههای مذکور مثل اطلاعات، انگیزش، مهارت رفتاری و توجه به سطوح تکانشگری میتواند در پیشگیری از چاقی و حتی طراحی درمانها و رژیمهای غذایی مناسب به محققان و درمانگران این حوزه کمک نماید.
حسن عبدی، زینب صمدی، محمدرضا قدرتی، دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی تلفیق تمرینات هوازی و رژیم غذایی با و بدون مصاحبه انگیزشی ذهن آگاهی بر ولع خوردن و کیفیت زندگی مردان غیر ورزشکار دارای اضافهوزن بود. مواد و روشها: روش تحقیق نیمه تجربی با طرح تحقیق پیشآزمون پسآزمون با گروههای تجربی و گواه میباشد بود. جامعه آماری تحقیق را مردان غیر ورزشکار مراجعهکننده به باشگاههای شهرستان شاهرود تشکیل دادند. روش نمونهگیری هدفمند بوده که بر اساس معیارهای ورود به تحقیق ۳۲ نفر انتخاب شدند که بهصورت تصادفی ساده به ۳ گروه کنترل (۱۲ نفر)، تمرینات هوازی و رژیم غذایی کمکالری (۱۱) و تمرینات هوازی و رژیم غذایی کمکالری همراه با مصاحبه انگیزشی و ذهن آگاهی (۱۱) تقسیم شدند. ابزارهای تحقیق شامل، پرسشنامه ولع خوردن (FCQ) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بود. از تحلیل واریانس یکطرفه برای تغییرات بینگروهی با استفاده از نرمافزار SPSSنسخه ۲۵ و سطح معنیداری ۰۵/۰>P استفاده شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگینهای پس آزمون متغیرهای ولع خوردن و کیفیت زندگی در گروههای کنترل و تجربی تفاوت وجود دارد (۰۰۱/۰≥p). ولی بین دو گروه تجربی تفاوت معنی داری وجود ندارد(۰۰۱/۰≤p). نتیجهگیری:به نظر میرسد که هردو گروه تجربی به یک اندازه بر متغیرهای کیفیت زندگی و ولع خوردن اثرگذار هستند. در این راستا جهت بالا رفتن اعتبار بیرونی تحقیق پیشنهاد میگردد که تحقیقات بیشتری صورت گیرد.