۹ نتیجه برای علیلو
مجید محمود علیلو، شهریار رزمی، فاطمه نعمتی سوگلی تپه،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
زمینه و هدف: اگرچه عوامل اجتماعی - اقتصادی به طور وسیع در فهم رفتار گردشگران مورد استفاده قرار گرفته است، اما در پژوهشهای اخیر، آگاهی رو به افزایشی در این زمینه که شخصیت نیز ممکن است در فهم رفتار گردشگران مؤثر باشد، مشاهده میشود. به همین منظور، پژوهش حاضر به مقایسه ویژگیهای شخصیتی گروهی از گردشگران ایرانی با گروه غیر گردشگر میپردازد. مواد و روشها: در این پژوهش که از نوع علی- مقایسهای بود، ۱۵۰ گردشگر و ۱۵۰ نفر غیرگردشگر با استفاده از شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده، از طریق پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEO و فرم پنج مقیاس هیجان خواهی زاکرمن مورد ارزیابی قرار گرفتند و در نهایت دادهها با استفاده از روشهای آماری t گروههای مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره، مورد آزمون قرار گرفت. یافتهها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین گردشگران و گروه غیرگردشگر در هیجان خواهی، برونگرایی و گشودگی در برابر تجربه، تفاوت معنیداری وجود دارد (۰۰۰۱/۰ > P)، اما در سایر ویژگیهای شخصیتی (نوروزگرایی، توافق پذیری و باوجدان بودن) تفاوت معنیداری بین دوگروه مشاهده نشد. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش، شواهد تجربی در این زمینه که ویژگیهای شخصیت ممکن است باگردشگری ارتباط داشته باشد، فراهم میکند. واژههای کلیدی: گردشگری، ویژگیهای شخصیت، هیجان خواهی، برونگرایی، گشودگی در برابر تجربه
زهره هاشمی، مجید محمود علیلو، تورج هاشمی نصرت آبادی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: درمان فراشناختی بر این اصل استوار است که فراشناخت برای درک عملکرد شناخت و تولید تجربه های هشیارانه ی ما درباره ی خودمان و جهان اطرافمان بسیار مهم است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثر بخشی این نوع از درمان در بهبود بیماران دچار افسردگی مورد بررسی قرار گیرد. مواد و روش ها: این مطالعه بر روی سه بیمار از مرکز مشاوره دانشگاه تبریز در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چند گانه ی پلکانی طی ۸ جلسه،انجام شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی بکBDI و باورهای فراشناختی MCQ ,PBRS ,NBRS بود. یافته ها: درمان تغییرات قابل توجهی در علائم افسردگی و باورهای فراشناختی بیماران افسرده ایجاد کرد و موجب بهبودی در علائم هر سه بیمار شد همچنین نتایج درمانی تا دوره ی پیگیری ادامه یافتند. نتیجه گیری : درمان فراشناختی که به جای محتوای شناخت بر کنترل فرآیندهای حاکم برآن تمرکز می کند، می تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی موثر باشد. واژهای کلیدی :افسردگی، باورهای فراشناختی، باور منفی درباره نشخوارفکری، باورمثبت درباره نشخوارفکری ودرمان فراشناختی.
مجید محمودعلیلو، صمد حمیدی، امیر شیروانی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی و توجه پایدار در دانشجویان دارای علایم وسواسی- اجباری، اسکیزوتایپی بالا و علایم همپوش با گروه بهنجار صورت گرفت. مواد و روشها: این پژوهش به روش پسرویدادی (علی- مقایسهای) بررسی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تبریز انجام شد. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، ۱۵۷۰ نفر انتخاب شدند و پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی و پرسشنامه بازنگری شده وسواسی- اجباری را تکمیل کردند. سپس در مرحله غربالگری به صورت تصادفی از بین افراد باقیمانده در هر گروه ۳۵ نفر و در کل ۱۴۰ نفر انتخاب شدند و آزمون رنگ- واژه استروپ، آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین و آزمون عملکرد مداوم را اجرا کردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمارهای توصیفی و ANOVA استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین کارکردهای اجرایی و توجه پایدار در گروه همپوش و اسکیزوتایپی بالا با گروه بهنجار تفاوت معنیداری وجود دارد (۰۵/۰ < P). اما بین گروه وسواسی- اجباری و گروه بهنجار به استثنای خطای ارتکاب در آزمون، عملکرد مداوم در بقیه شاخصها تفاوت معنیداری وجود ندارد (۰۵/۰ < P). نتیجهگیری: در گروه همپوش نقایص کارکردهای اجرایی و توجه پایدار، الگوی متفاوتی از گروه وسواسی- اجباری و اسکیزوتایپی بالا داشت و به نظر میرسد که این اختلال سیمای بالینی خاصی داشته باشد. واژههای کلیدی: کارکردهای اجرایی، توجه پایدار، علایم وسواسی- اجباری، اسکیزوتایپی بالا، علایم همپوش.
صمد فهیمی، مجید محمود علیلو، معصومه رحیم خانلی، علی فخاری، حمید پور شریفی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: مدل عدم تحمل بلاتکلیفی IU (Intolerance of uncertainty) در آغاز برای توضیح و تبیین نگرانی در زمینهی اختلال اضطراب منتشر ایجاد و توسعه یافت. اگرچه پژوهشهای اخیر عدمتحمل بلاتکلیفی را به عنوان عاملی فراتشخیصی تداوم بخش در میان اختلالهای اضطرابی تعریف شده است. هدف این مطالعه مقایسهی عدم تحمل بلاتکلیفی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر (Generalized Anxiety GAD Disorder)، اختلال وسواسی اجباری OCD (Obsessive-Compulsive Disorder)، اختلال وحشتزدگی PD (Panic Disorder) و گروه شاهد بود. مواد و روشها: مطالعهی حاضر از توع مقطعی و پسرویدادی (روش علی مقایسهای) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیهی بیمارانی را تشکیل میداد که برای اولین بار به کلینیک تخصصی بزرگمهر تبریزدر سال ۸۹-۹۰ مراجعه کرده بودند. از بین این مراجعین ۳۰ بیمار مبتلا به GAD، ۳۰ بیمار OCD، ۳۰ بیمار PDو ۳۰ گروه شاهد به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. گروهها تا حد امکان از نظر متغیرهای جمعیتشناختی با یکدیگر همتا شدند. برای انتخاب و جمعآوری دادهها از مصاحبهی بالینی ساختاریافته و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده ازنرمافزارSPSS-۱۷ وشاخصهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتههای مطالعهی حاضر نشان داد که افراد با اختلالهای GAD، OCD و PDدر مقایسه با گروه شاهد با توجه به ۸۹/۶ F= و سطح معنیداری ۰۰۰۱/۰ از عدم تحمل بلاتکلیفی بالاتری برخوردار بودند. اما افراد GAD، OCD، و PDتفاوت معنیداری در عدم تحمل بلاتکلیفی نداشتند. همچنین نتایج نشان دهندهی تفاوت بین گروههای اختلال (GAD،OCD و PD) و گروه شاهد با توجه به ۱/۷F= و سطح معنیداری ۰۰۰۱/۰ و ۲۳/۵ F=و سطح معنیداری ۰۰۲/۰، در دو عامل پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی است. نتیجهگیری: عدم تحمل بلاتکلیفی تنها مختص به اختلال اضطراب منتشر نمیباشد و این سازه در اختلالهای وسواسی اجباری و اختلال وحشتزدگی نیز دیده میشود و به نظر میرسد عامل شناختی عدم تحمل بلاتکلیفی نقش محوری در سببشناسی این اختلالها بازی میکنند. کاربرد بالقوهای این نتایج برای درمان اختلالهای اضطرابی قابل بحث هستند واژههای کلیدی: عدم تحمل بلاتکلیفی، اختلال اضطراب منتشر، اختلال وسواسی اجباری، اختلال وحشتزدگی
رضا عبدی، عباس بخشی پور رودسری، مجید محمودعلیلو، علیرضا فرنام،
دوره ۱۱، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده
Normal ۰ false false false EN-US X-NONE FA زمینه و هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانههای آسیبشناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود . مواد و روشها: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. سه نفر زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی DSM-IV برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند در سال ۱۳۹۰ از بین بیماران دو مرکز خدمات مشاورهای و روانپزشکی شهر تبریز انتخاب شدند . بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرایند درمان شدند. کارآیی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی در سه مرحله مداخله (خط پایه، درمان ۱۲ جلسهای و پیگیری ۶ هفتهای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا PSWQ ، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر GADQ-V و مقیاس کلی شدت و آسیب اضطراب (OASIS) مورد بررسی قرار گرفت . دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان دادند که تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماجهای درمان ) نگرانی، نشانههای اختلال اضطراب فراگیر و شدت اضطراب و آسیب عملکرد) در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هم از نظر آماری در سطح (۰۵/۰ > p ) و هم از نظر بالینی معنیدار است. نتیجهگیری: روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانهها و بهبود علایم بالینی اختلال اضطراب فراگیر از کارآیی لازم برخوردار است. واژههای کلیدی : درمان فراتشخیصی یکپارچه؛ اختلال اضطراب فراگیر؛ نگرانی .
زینب ارجایی، فرزاد نصیری، مجید محمود علیلو،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسۀ الگوهای بالینی شخصیتی در افراد اقدام کننده به خودکشی و بهنجار است مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و برای انجام آن از ۹۰ فرد اقدام کننده به خودکشی که در سنین ۲۱-۱۸ سال قرار داشتهاند، استفاده شده است. برای این منظور از پرسشنامهی چند محوری بالینی میلون استفاده شده است. تجزیه و تحلیل آماری دادههای این پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS ۱۹ و روش تحلیل واریانس چند متغیره صورت گرفته است. یافتهها: یافتههای آماری نشان میدهد که میان گروههای مورد بررسی در تمامی مقیاسهای الگوهای بالینی شخصیت، به جز الگوی بالینی وسواسی و آزارگر تفاوت معنیداری وجود دارد (در سطح ۰۰۱/۰P<). همچنین این یافتهها نشان میدهد که بیشترین تفاوت معنیدار بین گروهها، مربوط به الگوی بالینی افسرده است. نتیجهگیری: افراد اقدام کننده به خودکشی بیش از افراد گروه گواه دارای الگوهای بالینی شخصیت نابهنجار هستند. واژههای کلیدی: اقدام به خودکشی، الگوهای بالینی، شخصیت
آمنه امامی عزت، تورج هاشمی، مجید محمود علیلو،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال اضطراب اجتماعی، شایعترین نوع اختلالات اضطرابی است که به عملکرد و روابط اجتماعی فرد آسیب میرساند. از جمله عوامل مؤثر در ابتلا و تداوم این اختلال، طرحوارههای ناسازگار اولیه و نقایص در تنظیم هیجان است. هدف از پژوهش حاضر، ارایه مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرحوارههای ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجیگری تنظیم هیجان بود. مواد و روشها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز را تشکیل میداد که از بین آنها تعداد ۳۰۰ نفر به شیوه خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه طرحواره ناسازگار Young، اضطراب اجتماعی Kanwar، تنظیم هیجان Gross و John و جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. یافتهها: طرحوارههای بریدگی/ طرد، خودگردانی/ عملکرد مختل، محدودیت مختل، دیگر جهتمندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، به واسطه تنظیم هیجانی نقش مثبت و معنیدار در نشانههای اضطراب اجتماعی داشت (۰۱/۰ > P). از سوی دیگر، در بین طرحوارههای ناسازگار اولیه نقش گوش به زنگی، خودگردانی/ عملکرد مختل و بریدگی/ طرد در اضطراب اجتماعی، برجستهتر از طرحوارههای محدودیت مختل و دیگر جهتمندی بود. نتیجهگیری: اضطراب اجتماعی نه تنها از بدکارکردی شناختی در قالب طرحوارههای ناسازگار تأثیر میپذیرد، بلکه نشانههای این اختلال به واسطه بدتنظمیهای هیجانی، تشدید میشود؛ به نحوی که اثرات منفی شناختوارههای معیوب بر اضطراب اجتماعی از طریق عملکرد معیوب تنظیم هیجانی افزونتر شده و باعث تشدید علایم اضطراب اجتماعی میگردد.
حسن سطوت قصریکی، تورج هاشمی نصرت آباد، عباس بخشی پور رودسری، مجید محمود علیلو،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی بوده که همه گروههای جامعه در هر رده سنی را شامل میگردد و شیوع آن نسبت به سن و جنس در جوامع مختلف متفاوت میباشد. لذا هدف از پژوهش حاضر اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنشپذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سهماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران افسرده مراجعهکننده به مراکز درمان روانپزشکی و روانشناختی شهرستان ارومیه در زمستان و بهار ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بود که از این جامعه تعداد ۳۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه بهصورت تصادفی گمارده شدند. همه افراد در هر سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری مقیاس افسردگی بک (۱۹۶۱) و شاخص حساسیت به افسردگی لیندن (۲۰۰۳) را تکمیل کردند. درنهایت دادهها به روشهای تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر با کمک نرمافزار SPSS۲۴ تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد تفاوت معنیداری در هر دو متغیر واکنشپذیری شناختی و نشانگان افسردگی بین گروههای آزمایش و کنترل وجود داشت (۰۱/۰>P). به این معنی که سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنشپذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم اثربخش بود (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش بیانگر این است که سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنشپذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم مؤثر است و ازاینرو میتواند در مداخلات بالینی برای درمان افسردگی مداوم بکار گرفته شود.
دکتر مجید محمود علیلو، رامین رحیمی، دکتر مصطفی زارعان، دکتر عباس بخشی پور رودسری،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی کارکردهای نوروپسیکولوژیک (عصب روانشناختی) بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش پژوهش ، مقطعی- تحلیلی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی شهر ارومیه در بازه زمانی فروردین تا دی ماه ۱۴۰۱ بود. نمونه آماری پژوهش شامل ۳۰ نفر از بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی (۱۵ نفر برای هر گروه از بیماران) مراجعه کننده به مراکز درمان روان پزشکی و روان شناختی شهرستان ارومیه و ۱۵ نفر از افراد سالم بدون تشخیص اختلال وسواسی جبری بود. روش نمونه گیری به صورت دردسترس بود. شرکت کنندگان در گروههای مختلف از نظر سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و خانواده ای و دامنه هوشی همتا گردیده بودند. آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه بازنگری شده وسواسی اجباری، پرسشنامه وسواسی-جبری مادزلی، آزمون ویسکانسین، آزمون برو/نرو، آزمون خطرپذیری بادکنکی بارت و آزمون برج لندن مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی تفاوت معناداری در ارزیابی های عصب شناختی از نظر مهار پاسخ، انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله با گروه سالم دارند.
نتیجهگیری: این نتایج نشان دهنده ی نقص در مهار پاسخ، انعطاف پذیری شناختی و حل مسئله در این بیماران میباشد؛ درحالی که الگوی اختلالات عصب شناختی در این دو اختلال متفاوت هست