1- دانشجوی دکترای، گروه روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران. 2- استاد، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران. ، MR.Bayat1354@iau.ac.ir 3- استادیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
چکیده: (206 مشاهده)
زمینه و هدف:مقایسه رویکردهای مختلف در روانشناسی جهت اثربخشی بیشتر یکی از مسائل موردعلاقه محققان میباشد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر همسنجی تأثیر برنامه غنیسازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و زوجدرمانی هیجان مدار بر صمیمیت و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی انجام میباشد. مواد و روشها:روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون چند گروهی با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری زنان درگیر خشونت خانگی ۲۰ الی ۴۰ سال منطقه ۷ تهران در سال ۱۴۰۱ بود. روش نمونهگیری در دسترس و ۶۰ نفر بهعنوان نمونه انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه ۲۰ نفره آزمایش و ۲۰ نفره کنترل تقسیم شدند. برای گروهای آزمایش آموزش مداخله غنیسازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و آموزشدرمان هیجان مدار برگزار و گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را داشتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه سازگاری و صمیمیت زناشویی جمعآوری شدند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با اندازهگیری مکرر و با بهرهگیری از SPSS تحلیل شدند. یافتهها:نتایج پژوهش حاضر نشان داد که رفتاردرمانی شناختی ودرمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی تأثیر معناداری دارد (۰۵/۰>p)، اما نتایج برای تفاوت تأثیر روش درمانی معنادار نبود. (۰۵/۰>p). نتیجهگیری:میتوان نتیجه گرفت غنیسازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین مؤثر است.
Mohammadi F, Bayat M R, Gholami Korherodi S. Evaluating the Effect of Relationship Enrichment Program Based on Cognitive Behavior Therapy and Emotion-Oriented Couple Therapy on Marital Intimacy and Adjustment in Couples Involved in Domestic Violence. RBS 2023; 21 (2) :289-303 URL: http://rbs.mui.ac.ir/article-1-1521-fa.html
محمدی فریبا، بیات محمد رضا، غلامی کرهرودی سیفالله. همسنجی تأثیر برنامه غنیسازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و زوجدرمانی هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی. تحقیقات علوم رفتاری. 1402; 21 (2) :289-303