فوزیه حسینی طباطبایی، شعله امیری، محمدعلی نادی، دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: هویت اخلاقی بهمثابه مقدمه کنش اخلاقی حاصل ادغام رشد اخلاقی و رشد هویت است. هدف این پژوهش بررسی الگوی هویت اخلاقی بر اساس ویژگیهای شخصیتی، استدلال اخلاقی، سبکهای والدینی ادراک شده و هویت شخصی در نوجوانان بود. مواد و روشها: مطالعه در قالب پژوهش توصیفی- همبستگی اجرا شد. جامعه آماری دانشآموزان مقطع دوم متوسطه سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ در شهر مشهد بودند. تعداد ۱۹۹ دانشآموز به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از جامعه انتخاب و سیاههی هویت شخصی بنیون و آدامز(۱۹۸۶)، شخصیت نئو(۱۹۸۵)، آزمون طرحواره اخلاقی رست (۱۹۹۹)، مقیاس سبک فرزندپروری ادراکشده بامریند(۱۹۷۳) و مقیاس هویت اخلاقی آکوئینو و رید(۲۰۰۲) تکمیل شد. تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد الگوی ارائه شده از هویت اخلاقی بر اساس متغیرهای منظور شدهاز برازش مطلوبی برخوردار استو همبستگی درونی در بیشتر متغیرهای پژوهش معنیدار است، اثرات مستقیم استدلال اخلاقی بر هویت اخلاقی، ویژگیهای شخصیتی بر پایگاههای هویتی، استدلال اخلاقی و هویت اخلاقی معنیدار و اثر سبکهای فرزندپروری بر پایگاههای هویت و استدلال اخلاقی و اثر پایگاههای هویتی بر هویت اخلاقی، همچنین کلیه اثرات غیرمستقیم مدل هم معنیدار به دست آمده است. استدلال اخلاقی میانجی تأثیر صفات شخصیت بر هویت اخلاقی و تأثیر سبکهای فرزندپروری بر هویت اخلاقی بود. نتایج حاکی از تأثیر غیرمستقیم و معنیدارویژگیهای شخصیتی و سبکهای فرزندپروری بر هویت اخلاقی از طریق میانجیگری هویت شخصی و ویژگیهای شخصیت و سبک فرزندپروری بر هویت اخلاقی از طریق میانجیگری پایگاههای هویت بود. نتیجهگیری:بنابر یافتهها، جدا از نقش تک تک متغیرهای پیشنهادی، ویژگیهای شخصیتی و سبک فرزندپروری با تاثیرگذاری بر هویت شخصی و استدلال اخلاقی نقش میانجی را در تکوین هویت اخلاقی دارند و نباید از اهمیت آن غافل شد.