سپیده دهقانی، زهرا ایزدی خواه، مریم محمد تقی نسب، الهام رضایی، دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده: زمینه و هدف: طرح واره‏های ناسازگار اولیه یکی از عوامل مختل کننده‏ی کیفیت زندگی است، اما مکانیزم این آسیب‏پذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه‏ای راهبرد‏های مقابله با استرس در رابطه‏ی بین طرح واره‏های ناسازگار اولیه در حوزه‏ی طرد و بریدگی و کیفیت زندگی روانی بود. مواد و روش‏ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه‏ی پژوهش مردان و زنان ۲۰ تا ۳۵ ساله‏ی ساکن شهر اصفهان در سال ۱۳۹۰ بودند که از این میان ۲۴۵ نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه‏گیری در‏ دسترس انتخاب شدند. آزمودنی‏ها فرم کوتاه پرسش نامه‏ی طرح واره‏های ناسازگار اولیه‏ی یانگ (YSQ-SF یا Young Schema Questionnaire-Short Form) ، پرسش نامه‏ی مقابله با شرایط پر ‏استرس (CISS یا Coping Inventory for Stressful Situation) و فرم کوتاه پرسش نامه‏ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) را تکمیل کردند. داده‏ها با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم‏افزار های۱۸ SPSS و ۸,۵ LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‏ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد مقابله‏ی هیجان‏مدار در رابطه‏ی بین طرح واره‏ی محرومیت هیجانی و کیفیت زندگی روانی (۱۱/۰- = اثر مسقیم، ۰۷/۰- = اثر غیرمستقیم، ۰۵/۰< P) و رابطه‏ی میان طرح واره‏ی رهاشدگی و کیفیت زندگی روانی (۰۹/۰- = اثر مستقیم، ۰۴/-۰= اثر غیر مستقیم، ۰۵/۰< P) نقش واسطه‏ای دارد. نتیجه گیری: راهبرد‏های مقابله‏ای واسطه‏ی رابطه‏ی بین طرح واره‏های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی روانی هستند. بنابراین، با بهبود راهبرد‏های مقابله‏ای ناسازگارانه‏ی افرادی که دارای طرح واره‏های ناسازگار اولیه هستند می‏توان کیفیت زندگی روانی آن ها را افزایش داد.
شهلا آکوچکیان، ابراهیم حقیقیزاده، ویکتوریا عمرانی فرد، مهسا سیرویی نژاد، آسیه الماسی، دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال وسواسی- جبری ‏(Obsessive compulsive disorder یا OCD) نوعی از اختلالات اضطرابی به شمار میرود که در افراد دارای اعتقادات مذهبی، میتواند در زمینه مذهبی بروز کند. استرس در تشدید علایم این اختلال نقش دارد. استفاده از راهبردهای مقابله با استرس مناسب، میتواند از تأثیرات این عامل بر بیمار بکاهد. هدف از انجام این مطالعه، تأثیر درمان شناختی- رفتاری مذهبی در راهبردهای مقابله با استرس و نمره وسواس بیماران مبتلا به OCD با محتوای مذهبی بود. مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی (روشهای غیر دارویی) بود که به صورت قبل و بعد از مداخله انجام شد. رواندرمانی طی ۱۰ جلسه (یک جلسه ۵/۱ ساعته در هفته) انجام گرفت. یک نفر روانپزشک و یک نفر روحانی متخصص در علوم حوزه فقه و آشنا با اختلال وسواس (با ابعاد علمی آن) اداره جلسات را بر عهده داشتند. نمره Yale-Brown بالاتر از ۱۷ معیار ورود اولیه به پژوهش در نظر گرفته شد. قبل از شروع دوره و در پایان دوره (جلسه دهم)، پرسشنامه مربوط به خصوصیات دموگرافیک بیماران، مقیاس Y-BOCS (Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale) و چکلیست مقابله با استرس (Coping Scale-Revised یا CS-R) توسط یک روانشناس بالینی تکمیل گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای Wilcoxon و Mann Whitney U و ضریب همبستگی Spearman در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: تعداد ۱۵ بیمار وارد مطالعه شدند. میانگین نمره مقیاس Y-BOCS قبل از مداخله ۳۹/۲۹ ± ۰۰/۶ و بعد از مداخله ۱/۲۴ ± ۵/۶ به دست آمد (۰۱۲/۰ = P). میانگین نمره CS-R نیز از ۵/۳۶ ± ۹/۱۲ قبل از مداخله به ۳/۳۵ ± ۰/۱۲ بعد از مداخله رسید (۴۴۲/۰ = P). نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که رواندرمانی شناختی- رفتاری با رویکرد مذهبی، میتواند تأثیر قابل توجهی در افراد مبتلا به اختلال وسواس جبری داشته باشد، اما این جلسات بر روی راهبرد مقابله با استرس این بیماران تأثیری نگذاشت.
زمینه و هدف:همهگیری ویروس کرونا، پدیدهای که با ظهورش جهان را در شوک و بهت فرو برد، در دسامبر سال ۲۰۱۹ میلادی از ووهان چین آغاز شد. از آن زمان، این ویروس در سراسر جهان شیوع یافته است و تا به امروز، میلیونها نفر تحت تأثیر این بیماری قرارگرفتهاند. پژوهش حاضر باهدف پیشبینی پریشانی روانشناختی بر اساس سبکهای مقابله با استرس، نگرش نسبت بهشدت خطر کرونا و رفتارهای پیشگیرانه در همهگیری کرونا در مردم شهر اصفهان انجام گرفت. مواد و روشها:طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری کلیه افراد بالای ۱۸ سال ساکن شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود که از میان آنها ۳۵۱ نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای پریشانی روانشناختی کسلر، سبکهای مقابله با موقعیتهای فشارزای ایندلر و پارکر-فرم کوتاه(CISS-SF)، نگرش نسبت بهشدت خطر کرونا و اقدامات پیشگیرانهی هنرور و همکاران پاسخ دادند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل ضریبهمبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام با استفاده از نرمافزار SPSS۲۸انجام شد. یافتهها:نتایج بیانگر این بود کهنشان داد نگرش بهشدت خطر کرونا، سبک مقابله اجتنابی، سبک مقابله هیجان مدار و رفتارهای پیشگیرانه میتوانند ۱۸ درصد از تغییرات پریشانی روانشناختی را بهصورت معنادار پیشبینی کنند؛ اما سبک مقابله مسئله مدار قادر به پیشبینی پریشانی روانشناختی نبود. نتیجهگیری:از نتایج پژوهش حاضر میتوان جهت تبیین پریشانی روانشناختی و تدوین مداخلات فرد نگر و جامعهمحور در جهت ارتقای سلامت افراد در رویارویی با بیماری همهگیر کرونا استفاده کرد.