سیده زهره حسینی کتکی، محمود نجفی، محمد علی محمدیفر، دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه ناگویی خلقی، سرشت و منش و پرخاشگری در معتادان و افراد عادی بود. مواد و روشها: این مطالعه به صورت علی- مقایسهای انجام شد. ۸۰ فرد معتاد و ۸۰ فرد عادی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و همتاسازی شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ناگویی خلقی Toronto (Toronto Alexithymia Scale یا TAS)، پرسشنامه سرشتی منشی Cloninger (Temperament and Character Inventory یا TCI) و پرسشنامه پرخاشگری Buss و Perry بود. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین مؤلفههای ناگویی خلقی (دشواری تشخیص احساسها، دشواری توصیف احساسها و تفکر برونمدار) و پرخاشگری (پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) میان معتادان و افراد عادی تفاوت معنیداری وجود داشت؛ بدین صورت که نمرات مؤلفههای ناگویی خلقی و پرخاشگری در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی بود. همچنین، نمرات مؤلفههای آسیب و نوجویی در متغیر سرشت و منش در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی گزارش گردید و نمرات مؤلفههای خودرهبری، مشارکت و پشتکار در افراد معتاد کمتر از افراد عادی به دست آمد. تفاوت معنیداری بین دو گروه در مؤلفههای پاداش- وابستگی و خودتعالی مشاهده نشد. نتیجهگیری: مطالعه حاضر در راستای پژوهشهای معطوف به بررسی ابعاد شخصیتی زیربنایی دخیل در اعتیاد، میتواند در جهت شناخت دقیقتر عوامل دخیل در این پدیده و ارایه راهکارهای مناسب جهت پیشگیری و درمان کمک کننده باشد.
بهشته طهماسبی زاده، شیرین کوشکی، محترم نعمت طاوسی، محمد اورکی، دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف:ناگویی خلقی شیوع بالایی را در چندین اختلال روانی ازجمله اختلالات افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال مصرف مواد نشان میدهد. با توجه به شیوع ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی در میان افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان مبتلا اختلال به مصرف مواد انجام شد. مواد و روشها:روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری مردان مبتلا به مصرف مواد بودند که در سال ۱۳۹۸ به کلینیکهای خصوصی ترک اعتیاد شهر تهران جهت درمان مراجعه کرده بودند. دو مرکز بهصورت در دسترس انتخاب شد و از این میان ۴۲ نفر که رضایت آگاهانه داشتند انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. دادهها بهوسیله مقیاس ناگویی خلقی تورنتو بگبی و دیگران (۱۹۹۴) و مشکلات بین فردی بارخام، هاردی و استارتوپ (۱۹۹۶)در سه مرحله ارزیابی جمعآوری گردید. یافتههای پژوهش درنهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر با استفاده از نرمافزار SPSSنسخه ۲۲ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها:نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی اثربخش بوده است (۰۵/۰>p). همچنین نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد پایدار بوده است. نتیجهگیری:با توجه به این نتایج، روانشناسان و متخصصینی که در حوزه درمان اعتیاد و اختلالات مصرف مواد فعالیت میکنند، میتوانند از درمان پذیرش و تعهد برای کاهش ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی در افراد دارای اختلال مصرف مواد استفاده نمایند.
علی سلیمانی، آرزو لشکری، یگانه ترابی، دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف:بهزیستی روانشناختی پذیرش خود، استقلال، روابط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی، رشد شخصی و تسلط بر محیط است.عوامل متعددی بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارند؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی نقش واسطهای ترس از شادی و ناگویی خلقی در ارتباط با تروما و بهزیستی روانشناختی بود. مواد و روشها:پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. برای این منظور ۲۶۲ نفر از دانشجویان دانشگاههای البرز و علم و فرهنگ به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای ترس از شادی (FSH)، بهزیستی روانشناختی، ناگویی هیجانیتورنتو (TAS) و ترومای دوران کودکی(CTQ) پاسخ دادند. تحلیل دادهها نیز با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار ۸.۸۵LISRELانجام شد. همچنین برای برآورد آمار توصیفی از نرمافزار SPSS۲۴استفاده شد. یافتهها:نتایج تحلیل نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازهگیری برازش دارد (۰۵۵/۰= RMSEA، ۹۲/۰= CFI،۵۸۸/۲= x۲/df). نتایج تحلیل نشان دادند که تروما و آسیب دوران کودکی با میانجیگری ناگویی خلقی و ترس از شادی قادرند بهزیستی روانشناختی را پیشبینی کنند، بهنحویکه ناگویی خلقی و ترس از شادی بهطور مثبت و غیرمستقیم قادر به پیشبینی بهزیستی روانشناختی بودند. نتیجهگیری:میتوان بر اساس یافتههای پژوهش نتیجه گرفت که ترس از شادی و ناگویی هیجانی در رابطه بین ترومای دوران کودکی و بهزیستی روانشناختی نقش واسطهای دارند. توجه به این مکانیسم تأثیر میتواند در بهزیستی افراد و نیز مداخلات مؤثر بر ترومای دوران کودکی مؤثر باشد.