عباس ابوالقاسمی، محسن احمدی، آذر کیامرثی، دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۶ )
چکیده
Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} مقدمه: سوء استفاده از مواد مخدر تغییرات سریع و معنی داری در رویدادهای شناختی مانند احساسات، افکار یا خاطرات به وجود می آورد. هدف پژوهش حاضر، از نوع ارتباط فراشناخت و کمال گرایی مثبت و منفی با پیامدهای روان شناختی در افراد معتاد به مواد مخدر می باشد. روش ها: در این مطالعه همبستگی و به روش گذشته نگر انجام گرفت، نمونه آماری، ۷۵ نفر از مردان معتاد مرکز خودمعرف شهر همدان بودند که در روزهای فرد از مرکز معتادین خودمعرف انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی تری- شورت و چک لیست محقق ساخته پیامدهای روان شناختی استفاده شد. داده های پژوهش با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: فراشناخت (۶۵/۰= r )، کمال گرایی مثبت (۲۹/۰-= r ) و کمال گرایی منفی (۶۶/۰= r ) با پیامدهای روان شناختی همبستگی معنی داری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ۵۴ درصد از واریانس، مربوط به پیامدهای روان شناختی توسط متغیرهای فراشناخت، کمال گرایی مثبت و منفی تبیین شد. نتیجه گیری: افزایش سطح فراشناخت و کمال گرایی منفی باعث افزایش سطح پیامدهای روان شناختی می شود و افزایش سطح کمال گرایی مثبت، کاهش پیامدهای روان شناختی را به دنبال خواهد داشت. این نتایج با یافته های پژوهشی مرتبط همخوانی دارد.
عیسی بختآور، حمیدرضا نشاطدوست، حسین مولوی، فاطمه بهرامی، دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۶ )
چکیده
Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} مقدمه: شیوع نسبتاً بالای اختلال استرس پس از سوانح طبیعی و غیر طبیعی چون حوادث رانندگی و وجود اختلالات متعدد همراه با این بیماری توجهی مضاعف را می طلبد. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان رفتاری- فراشناختی بر کاهش علائم خودتنبیهی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه انجام شد. روش ها: این پژوهش به روش کارآزمایی- بالینی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، از جانبازان مراجعه کننده به دو بیمارستان روانپزشکی جانبازان جنگ در شهر اصفهان که بر اساس ملاکهای « DSM-IV-TR » دچار اختلال استرس پس از حادثه بودند، انجام شد. سی نفر به عنوان نمونه بطور تصادفی انتخاب گردیدند و در دو گروه شاهد و تجربی به روش گمارش تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون که با استفاده از پرسشنامه کنترل فکر به عمل آمد، گروه تجربی علاوه بر دارو- درمانی طی ۸ جلسه هفتگی تحت درمان رفتاری- فراشناختی قرار گرفت. در حالی که گروه شاهد فقط دارو دریافت نمود. پس آزمون و پیگیری دو ماهه با همان ابزار انجام گرفت و نتایج آن به کمک آزمون تحلیل کوواریانس و تحت نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد . یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان رفتاری- فراشناختی در مهار علائم خود- تنبیهی تأثیر معنی داری دارد. میزان بهبودی این علائم در پس آزمون ۵۲ درصد و در پیگیری دو ماهه ۵۰ درصد بود. به وسیله تسهیل انتقال از شیوه عینی به شیوه فراشناختی و افزایش مهارتهای مقابله ای کارآمد و انعطاف پذیر بر کاهش علائم خود- تنبیهی اثر می نماید. نتیجه گیری: این مداخله بر ارتقای مهارتهای انطباقی کارآمد و انعطاف پذیر از طریق فرایندهای فراشناختی- رفتاری و تأثیر آن در کاهش خودتنبیهی در بیماران اختلال استرس پس از سانحه تأکید می نماید.
مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علیپور، پرستو عباسپور، الیاس سلیمی، یارحسین صفری، دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای فراشناختی، تیپ شخصیتی D و بهزیستی روانی در پیشبینی شدت علایم بیماری پسوریازیس انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه را تمامی افرادی تشکیل داد که برای درمان بیماری پسوریازیس به درمانگاههای پوست شهر کرمانشاه در زمستان سال ۱۳۹۳ مراجعه کرده بودند. برای انتخاب نمونه، تعداد ۱۱۵ نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. از بین این تعداد، ۵۱ نفر مرد بودند. پس از تکمیل مقیاس درجهبندی شدت علایم پسوریازیس توسط پزشک، پرسشنامههای مورد نظر شامل مقیاس تیپ شخصیتی D، پرسشنامه بهزیستی روانی، پرسشنامه فراشناخت Cartwright-Hatton و Wells ‎اجرا گردید. روش ضریب همبستگی Pearson و معادلات ساختاری برای تحلیل دادهها به کار گرفته شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که باورهای فراشناختی و تیپ شخصیتی D رابطه منفی و معنیداری با بهزیستی روانی داشت. همچنین، باورهای فراشناختی و سنخ شخصیتی D، از طریق کاهش بهزیستی روانی، شدت علایم بیماری پسوریازیس را پیشبینی نمود. نتیجهگیری: کمک در غنیسازی بهزیستی فردی در تمامی مؤلفههای آن از طریق مدخلات آموزشی روانشناختی متناسب میتواند کمکی در جهت تسریع درمان مبتلایان به این بیماری باشد.
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی بر تواناییهای شناختی و فراشناختی مردان سالمند غیر فعال انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و همراه با گروه شاهد بود که در آن ۴۰ داوطلب مرد غیر فعال با سن بالاتر از ۶۰ سال، به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. به منظور ارزیابی تواناییهای شناختی و فراشناختی به ترتیب از مقیاس معاینه مختصر وضعیت شناختی و پرسشنامه فراشناخت-۳۰ استفاده گردید. پروتکل آزمایشی شامل انجام فعالیتهای هوازی به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه ۶۰ دقیقه با شدت ۵۰ تا ۷۰ درصد حداکثر ضربان قلب بود. دادههای به دست آمده از سنجشهای پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از تحلیل کواریانس در سطح اطمینان ۹۵ درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: تفاوت معنیداری بین گروههای تجربی و شاهد در پسآزمون از نظر حافظه، تصمیمگیری، شناخت اجتماعی، باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترلپذیری افکار و خطرات، نیاز به کنترل افکار و سطح کلی تواناییهای فراشناختی وجود نداشت (۰۵۰/۰ < P)، اما اختلاف معنیداری بین دو گروه از نظر کنترل مهاری و توجه انتخابی، برنامهریزی، توجه پایدار، انعطافپذیری شناختی، سطح کلی تواناییهای شناختی، عدم اطمینان شناختی و خودآگاهی شناختی مشاهده شد (۰۵۰/۰ > P). نتیجهگیری: مداخلات تمرینی هوازی به مدت هشت هفته میتواند جهت بهبود سطوح کنترل مهاری و توجه انتخابی، برنامهریزی، توجه پایدار، انعطافپذیری شناختی، سطح کلی تواناییهای شناختی، عدم اطمینان شناختی و خودآگاهی شناختی مردان سالمند مؤثر باشد.
میترا تعویقی، جواد خلعتبری، شهره قربان شیرودی، محمدعلی رحمانی، دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف:سرگردانی ذهن و انحراف از توجه روی کار در زمان حال در بین نوجوانان شایع است و دارای عواقب منفی میباشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه درمان فراشناخت و تکنیکهای آن (آموزش توجه، تمرکز مجدد توجه بر موقعیت) و درمان پذیرش و تعهد بر سرگردانی ذهن نوجوانان انجام گرفت. مواد و روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری و جامعه آماری ۲۰۸۳۷ نوجوان دختر در مدارس متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای ۷۵ نفر که بر اساس ابزار اندازهگیری سرگردانی ذهنی دارای کمترین نمره در سرگردانی ذهن بودند، انتخابشده و بر اساس ملاکهای پژوهش، بهطور تصادفی در پنج گروه قرار گرفتند. درمانهای فراشناخت، تکنیک آموزش توجه، تمرکز مجدد توجه بر موقعیت و پذیرش و تعهد، طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای، هفتهای یکبار در مورد گروههای آزمایش اجرا شد. دادهها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته یا مختلط توسط نرمافزار آماری SPSS-۲۳ بررسی شد. یافتهها:نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که هر چهار درمان بر کاهش میزان سرگردانی ذهن نوجوان مؤثر است و اثربخشی درمان فراشناخت بیشتر از درمانهای دیگر بود (۰۱/۰>p). این اثربخشی در مرحله پیگیری ۳ ماهه نیز پایدار بود. نتیجهگیری: درمان فراشناختی، نوجوان را قادرمی سازد که با سرگردانی ذهن خود به شیوهای متفاوت ارتباط برقرار کند بهطوریکه توانایی جدا کردن خود از سرگردانی ذهن را داشته باشد.
محمدهادی عبداللهی، فریبا بشردوست تجلی، نسترن شریفی، دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:یکی از هیجانات شایع در مبتلایان به اختلالات خلقی و اضطرابی، نشانگان خشم است. نگرانی اصلی در مورد مبتلایان به اختلالات اضطرابی که عملکردشان در کُنشهای مختلف مختل است، خشم خودآزارگرانه و بعضاً خودکشی است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر شاخصهای خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی انجام شد. مواد و روشها:پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سهماهه بود. تمامی مبتلایان به اختلالات اضطرابی مراجعهکننده به مراکز تخصصی روانشناختی در سطح شهر تهران در سال ۱۴۰۱ جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونهگیری هدفمند تعداد ۴۵ نفر انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در سه گروه مساوی ۱۵ نفری جایگزین شدند. به ترتیب درمان شناختی-رفتاری (لیهی و همکاران، ۲۰۰۹) و درمان فراشناختی (ولز و فیشر، ۲۰۱۵) طی ۱۰ جلسه، بهصورت ۱ جلسه در هفته و هر جلسه به مدت ۱ ساعت در آزمودنیهای گروههای آزمایش اعمال شد، اما گروه کنترل مداخله درمانی دریافت نکرد. گردآوری اطلاعات علاوه بر چکلیست اطلاعات دموگرافیک-فرم محقق ساخته با پرسشنامه پرخاشگری حالت- صفت (اشپیلبرگر، ۱۹۷۲) انجام شد. تحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی، آنالیز واریانس مختلط و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرمافزار آماری SPSSشماره ۲۶ انجام شد. یافتهها:نتایج نشان داد که هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی در کاهش نشانههای خشم حالت، خشم صفت و بروز خشم و افزایش نشانههای کنترل خشم در پایان درمان و بعد از پیگیری سهماهه مؤثر واقع شدند. نتایج پیگیری سهماهه مداخلات نیز نشاندهنده ثبات درمان بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر بهبود نمرات شاخصهای خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی نسبت به درمان فراشناختی اثربخشتر عمل کرده است (۰۵/۰>P). نتیجهگیری:براین اساس میتوان بیان کرد که هر دو روش شناختی-رفتاری و فراشناختی بر بهبود شاخصهای خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی سودمند هستند. همچنین، وجود جلسه فعالسازی رفتاری میتواند علت برتری درمان شناختی-رفتاری باشد.