غلامرضا خیرآبادی، سیما صدری، زهرا عابدی، الهام ولایتی، دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف : با وجود اقدامات چشمگیر سالهای اخیر نسبت به بهبود وضعیت سلامت طبی زنان در سنین باروری، سلامت روان این گروه به نحو بارزی مغفول مانده است. با توجه به شیوع روزافزون افسردگی به ویژه در زنان سنین باروری، تأثیرات منفی آن بر سلامت، کیفیت زندگی آنان و سایر اعضای خانواده و تأثیرپذیری بالای افسردگی زنان از عوامل اجتماعی و جمعیتشناختی جوامع مختلف، مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع افسردگی پس از زایمان و ارتباط آن با بعضی عوامل خطر اجتماعی و جمعیتشناختی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهرستان نجفآباد انجام شد. بدین طریق میتوان پیشنهادات را برای برنامهریزی بهداشتی، بر عوامل خطر بومی مبتنی نمود. مواد و روشها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی- مقطعی در تابستان ۱۳۸۳ صورت گرفت. در این مطالعه، یک گروه ۶۴۰ نفره شامل کلیه مادران مناطق روستایی شبکه بهداشتی- درمانی نجفآباد اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند که از زمان زایمان آنها ۲ ماه تا ۱ سال گذشته بود. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد افسردگی Edinburgh (ویژه دوره پس از زایمان) و یک پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر خصوصیات دموگرافیک و سایر متغیرهای مورد نظر در مطالعه جمعآوری شد. یافتهها: شیوع کلی افسردگی در جمعیت مورد مطالعه، ۲/۳۷ درصد به دست آمد. خانهدار بودن، حاملگی ناخواسته، عدم شیردهی، بیماری مادرزادی آشکار نوزاد، نخستزا بودن و داشتن بیش از ۳ مورد زایمان از عوامل اصلی مرتبط با افسردگی پس از زایمان در مطالعه حاضر بودند. سن مادر، نوع زایمان، وضعیت اقتصادی خانواده، میزان تحصیلات مادران و عدم رضایت از جنسیت کودک رابطهای با افسردگی مادران نداشت. نتیجهگیری: مطالعات متنوع گذشته، مدرک معتبری را در حمایت از وجود عوامل خطر مشترک دموگرافیک و اجتماعی برای افسردگی پس از زایمان در جوامع مختلف ارایه نکردند. بنابراین، جهت پیشگیری از افسردگی پس از زایمان، هر نوع مداخله بهداشتی لازم است مبتنی بر عوامل خطر منطقهای صورت گیرد.
امین رفیعی پور، زهرا ساکنی، سمیه رامش، نگار مظلوم الحسینی، دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری قلبی عروقی شرایط پزشکی مزمنی است که جوانب متعدد زندگی افراد را متأثر میسازد؛ بنابراین شناسایی عوامل خطر بیماری قلبی عروقی بهمنظور طراحی برنامههای مداخلاتی و پیشگیرانه حائز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر بررسی مروری عوامل خطرآفرین روانشناختی بیماریهای قلبی عروقی بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری سیستماتیک بود. بدین منظور مقالات موردنظر در بازه زمانی ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۹ میلادی از بانکهای اطلاعاتی و موتورهای جستجو Google Scholar،PubMed، Scopus و Elsevier و همچنین با کلیدواژههای بیماری قلبی عروقی و عوامل خطر بهصورت مجزا و ترکیبی یافت شدند. درنهایت از بین ۲۵۷ مقاله بهدستآمده ۵۱ مقاله مورداستفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد عوامل متعددی ازجمله استرس، افسردگی، خشم و خصومت، عدم برخورداری از حمایت اجتماعی، اضطراب، عدم برخورداری از سلامت معنوی و خصوصیات شخصیتی مانند شخصیت تیپ A در بروز و پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی نقش دارند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش متخصصان حوزه سلامت میتوانند با طراحی برنامههای آموزشی و درمانی متمرکز بر پیشگیری و کنترل عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی همچون استرس، افسردگی، خشم، انزوای اجتماعی و اضطراب از بروز و پیشرفت این بیماری مزمن در گروههای سنی مختلف پیشگیری کنند.
زمینه و هدف:باتوجه به شیوع روزافزون اوتیسم در همه مناطق جهان و ایران و اینکه این بیماری در بیشتر موارد یک اختلال بشدت ناتوان کننده در طول زندگی فرد است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی عوامل خطر مرتبط با اوتیسم انجام شد. مواد و روشها:این مطالعه به روش مقطعی در جمعیت بیماران مبتلا به اوتیسم مراجعه کننده به مراکز اوتیسم درشهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ انجام شد. پس از ورود نمونه ها به مطالعه پرسشنامه ریسک فاکتورها از ایشان تکمیل گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی شامل جداول فراوانی و شاخص های نظری و پراکندگی،اطلاعات توصیف شد و کلیه تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ انجام شد. یافتهها:نتایج مطالعه نشان داد که عوامل زمینه ای و محیطی شامل جنس، تاریخ تولد، سن والدین، نسبت فامیلی والدین، تحصیلات والدین، تعداد فرزندان و رتبه فرزند، محل سکونت در زمان بارداری، محل سکونت در سال اول تولد، وزن مادر قبل از بارداری، ابتلا مادر در حین بارداری به پرفشاری خون، دیابت، مصرف سیگار و الکل، مصرف ضد افسردگی، مصرف ضد تشنج، مصرف تربوتالین در پیشگیری از زایمان زود رس، نوع روش بارداری، تماس با حلال های فرار مانند بنزین، تولوئن، تماس با سرب، مصرف روغن ماهی و میزان ویتامین D قبل و حین بارداری در ارتباط با ابتلا به اوتیسم فرزندان بود. نتیجهگیری:با توجه به یافته های این مطالعه، می توان نتیجه گرفت که فاکتورهای محیطی می توانند در دراز مدت ژنتیک و اپی ژنتیک را در والدین تحت تاثیر قرار دهند که این رویداد نقش عوامل محیطی در ایجاد اختلالات طیف اوتیسم را بسیار برجسته تر می نماید.