رضوان پناهی، احمد غضنفری، طیبه شریفی، دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : حضور کودک مبتلا به عقبماندگی ذهنی در هر خانواده، ساختار و سلامت روانی آن خانواده به ویژه والدین را تحت تأثیر قرار میدهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسأله بر افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقبمانده ذهنی در شهر شهرکرد انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی و طرح آن به صورت پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه شاهد بود. جامعه پژوهش را مادران دارای کودک عقبمانده ذهنی شهر شهرکرد در سال ۱۳۹۵ تشکیل داد که از بین آنها، ۳۰ نفر به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیمبندی شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل نسخه دوم پرسشنامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory-II یا BDI-II) و پرسشنامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventory یا BAI) بود. ابتدا از افراد هر دو گروه پیشآزمون به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت ۷ جلسه گروهی دو ساعته، تحت آموزش مهارتهای آموزش حل مسأله قرار گرفتند. پس از پایان برنامه آموزش نیز از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. در نهایت، دادهها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: آموزش مهارت حل مسأله در گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد، موجب کاهش افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقبمانده ذهنی شد (۰۵۰/۰ > P). همچنین، آموزش مهارت حل مسأله در کاهش افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقبمانده ذهنی تأثیر داشت و به ترتیب ۹/۷۱ و ۷/۷۲ درصد تغییرات واریانس افسردگی و اضطراب مادران ناشی از آموزش مهارت حل مسأله بود. نتیجهگیری: آموزش مهارت حل مسأله میتواند به عنوان یک برنامه آموزشی مؤثر جهت کاهش افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقبمانده ذهنی مورد استفاده قرار گیرد.