زهره عزیزی، مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علی پور، دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب میتواند در یک بازه دهساله به بیماریهای قلبی منجر شود و بیماریهای قلبی بهنوبه خود به اضطراب؛ اضطراب مرگ. هدف پژوهش حاضر؛ تعیین تأثیر طرحواره درمانی گروهی بر کاهش اضطراب مرگ در بیماران قلبی- عروقی صورت بود. مواد و روشها: جامعه آماری دربردارنده کلیه بیماران مبتلابه بیماریهای قلبی-عروقی مراجعهکننده به مرکز قلب تهران بود. روش نمونهگیری از نوع در دسترس و طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل همراه با پیشآزمون و پسآزمون بود. ابتدا از بین مراجعین، دادههای حاصل از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (Templer’s Death Anxiety Scale) از ۱۱۳ نفر اخذ و پس از بررسی اولیه، تعداد ۳۰ نفر (۱۸ زن و ۱۲ مرد) از افراد که بالاترین نمرات را در آزمون کسب کرده بودند در پژوهش دخالت دادهشده و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. پیشازاین در نظر گرفته شد تا شرکتکنندگان به وضعیتهای عصبی مختلکننده هوشیاری اعم از ضربهمغزی و دمانس دچار نبوده باشند. سپس اعضای گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت درمان طرحواره درمانی گروهی قرار گرفتند و پسازآن دوباره ازلحاظ میزان اضطراب مرگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS ۲۳ استفاده شد. یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که پس از اجرای مداخله طرحواره درمانی گروهی از میزان اضطراب مرگ اعضای گروه آزمایش بهطور معناداری (۰۵/۰ p < و ۱۴۷/۴F= ) کاسته شده است؛ بنابراین فرضیه پژوهش مبنی بر اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر کاهش میزان اضطراب مرگ تائید میشود. نتیجهگیری: این یافته ممکن است به خلأ پژوهشی موجود در مورد اضطراب مرگ در بیماران قلبی-عروقی و همچنین کاربردهای بالینی در مواجهه با این پدیده کمککنند.
عارفه عرفان، سیما قزلباش، مهناز کاظمیان، احمدعلی نوربالا، دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف:این پژوهش باهدف بررسیاثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر تکانشگری و علائم خلقی زنان مبتلابه اختلال دوقطبی نوع یک و دو اجرا شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر مطالعهای نیمه تجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود که بر روی ۳۰ بیمار مبتلابه اختلال دوقطبی مراجعهکننده به بیمارستان فارابی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۵ انجام شد. نمونهها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند (هر گروه ۱۵ نفر). آزمودنیها در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و سه ماه بعد به پرسشنامههای تکانشگری بارت، همیلتون و مقیاس مانیای یانگ پاسخ دادند. گروه آزمایش طی ۱۴ جلسه ۹۰ دقیقهای علاوه بر دارودرمانی، طرحواره درمانی هیجانی به شیوه گروهی را دریافت نمودند درحالیکه گروه کنترل هیچ درمان شناختی دریافت نکردند. دادهها با استفاده روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۱۶ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی بر ابعاد تکانشگری و علائم خلقی افسردگی و مانیا در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی تأثیر آماری معناداری داشت (۰۵/۰p≤) و این اثربخشی در پیگیری سه ماه بعد نیز همچنان پایداری خود را در گروه مداخله حفظ کرد.
نتیجهگیری: بهکارگیری طرحواره درمانی هیجانی در کنار دارودرمانی میتواند مداخلهای مؤثر برای درمان علائم خلقی و تکانشگری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی باشد.
آقای محمدرضا حسن زاده، دکتر احمد منصوری، دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:اختلال پرخوری یکی از شایعترین اختلالهای خوردن است. عوامل متعددی ازجمله پرخاشگری، نشخوار فکری، خشم و نشخوار خشم با اختلال پرخوری مرتبط هستند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر نشخوار خشم و پرخاشگری مردان مبتلا به اختلال پرخوری بود. مواد و روشها:این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را کلیه مردان مبتلا به اختلال پرخوری عضو انجمن پرخوران گمنام شهر مشهد در سال ۹۹- ۱۳۹۸ تشکیل داد. بیستوچهار نفر از مردان مبتلا به اختلال پرخوری به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان بهتصادف در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای هر دو گروه پیشآزمون با استفاده از مقیاس نشخوار خشم و پرسشنامه پرخاشگری اجرا شد. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه بهصورت هفتهای ۱ جلسه ۱۲۰ دقیقهای تحت طرحواره درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند. برای هر دو گروه مجدداً پسآزمون انجام و نتایج از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافتهها:نتایج بیانگر این بود که طرحواره درمانی باعث کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری در افراد مبتلا به اختلال پرخوری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل میشود (۰۱/۰>p). نتیجهگیری:نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد میکند که درمانگران میتوانند از این روش درمانی برای کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری افراد مبتلا به اختلال پرخوری استفاده کنند.
فرزانه علیزاده، احمد منصوری، دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:همهگیری بیماری کرونا بهعنوان یک عامل تهدید جهانی، استرس، اضطراب و پریشانی بالایی برای کارکنان مراقبتهای بهداشتی ایجاد کرده است. اگرچه رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روانشناختی تائید شده است، اما توجه اندکی به عواملی میانجی این رابطه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روانشناختی کارکنان مراقبتهای بهداشتی انجام شد. مواد و روشها:پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مراقبتهای بهداشتی شهر مشهد بود. در این مطالعه مقطعی ۳۶۶ نفر در سال ۱۴۰۰ شرکت کردند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه مقابله معنوی، مقیاس اضطراب بیماری کرونا و مقیاس پریشانی روانشناختی استفاده شد. دادههای پژوهش به کمک شاخصهای توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافتهها:نتایج نشان داد که سطح پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا در کارکنان مراقبتهای بهداشتی ۵۲/۱۰±۰۱/۱۷ و ۹۱/۸±۲۶/۱۳ بود. بینراهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار، مقابله معنوی مثبت و منفی و اضطراب کرونا با پریشانی روانشناختی رابطه معنادار وجود داشت (۰۱/۰ >P). مدل مربوط به نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار و مقابله معنوی منفی با پریشانی روانشناختی کارکنان مراقبتهای بهداشتی برازش خوبی داشت (۹۹/۰ =CFI، ۹۹/۰ =NFI، ۹۹/۰ =IFI، ۱ =GFI، ۰۷۸/۰ =RMSEA). نتیجهگیری:نتایج نشان میدهد که تنظیم هیجان، مقابله معنوی و اضطراب کرونا نقش مهمی در پریشانی روانشناختی کارکنان مراقبتهای بهداشتی دارند. یافتههای این پژوهش میتواند به تدوین مداخلههای هیجان محور و معنویتگرا برای کاهش اضطراب کرونا و پریشانی روانشناختی ناشی از آن در کارکنان مراقبتهای بهداشتی کمک کند.
خانم زهرا کمالی، دکتر مهدی اکبرزاده، دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی از جمله اختلالات شایع در میان زنان است. رویکردهای مختلفی برای درمان افسردگی تدوین شده است؛ اما در مطالعات اخیر بین طرحوارهها و انواع متغیرهای مرتبط با افسردگی همبستگی بالا دیده شده است.این مطالعه با هدف مقایسهی اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی بهصورت مشاوره آنلاین و حضوری بر بهبود افسردگی، روابط بینفردی و طرحوارههای ناسازگار حیطه طرد و بریدگی زنان صورت گرفت. مواد و روشها: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پسآزمون و گروه کنترل صورت گرفت در این مطالعه تعداد ۴۵ نفر شرکت کردند. جامعهی آماری مطالعهی حاضر شامل تمامی زنان مبتلا به افسردگی میشد که جهت درمان با کلینیک روانشناسی تماس میگرفتند. ابتدا ۴۵ نفر بر اساس معیارهای ورود به مطالعه و به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس شرکتکنندگان بهطور تصادفی در سه گروه کنترل، مشاورهی آنلاین و حضوری هر گروه ۱۵ قرار گرفتند. تمام شرکتکنندگان قبل و بعد از مداخله با پرسشنامهی افسردگی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و پرسشنامهی مشکلات بینفردی را پر کردند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و روش کوواریانس چندگانه تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد تغییرات نمرات در گروه حضوری بیشتر است و اثربخشی طرحواره درمانی به روش حضوری بر متغیر افسردگی، روابط بین فردی، طرحوراههای نقص/شرم؛ بیاعتماد/بدرفتاری، محرومیت هیجانی، رهاشدگی/بیثباتی، انزوای اجتماعی /بیگانگی بیشتر از گروه آنلاین بوده است. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش درمان حضوری و آنلاین طرحواره درمانی بر افسردگی، روابط بین فردی و طرحوارهها اثربخش است.