فاطمه ایزدی، عماد اشرفی، علی فتحی آشتیانی، دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: نشانههای بدنی و شکایات جسمانی سهم قابلتوجهی از مراجعهکنندگان به مراکز درمانی را به خود اختصاص میدهد. به همین منظور شناسایی مکانیسمهای آسیبزا و علت شناسی آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. ازآنجاکه مشاهدات بالینی طی دو قرن اخیر این نشانهها را با هیجانها در ارتباط دانستهاند، پژوهش حاضر باهدف بررسی سببشناسی نشانههای بدنی بر مبنای طرحوارههای هیجانی منفی و میانجیگری ناگویی هیجانی و ابراز گری هیجانی انجام شد. مواد و روشها: روش مورداستفاده در این پژوهش همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل ۴۴۰ نفر از دانشجویان زن کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد خمینیشهر بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. افراد نمونه پرسشنامههای ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-۲۰)، ابراز هیجانی (EEQ)، اختلال نشانههای بدنی- سنجش ملاکB (SSD-۱۲) و طرحوارههای هیجانی لیهی (LESS) را تکمیل کردند. دادههای پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: بر اساس نتایج، مدل مفروض برازش مناسبی با دادهها دارد. مسیر طرحوارههای هیجانی منفی، ابراز گری هیجانی و مسیر ابراز گری هیجانی، نشانههای بدنی منفی و معنادار است. همینطور مسیر طرحوارههای هیجانی منفی، ناگویی هیجانی و مسیر ناگویی هیجانی، نشانههای بدنی مثبت و معنادار بود. مسیر طرحوارههای هیجانی منفی، نشانههای بدنی نیز معنادار و مثبت بود. و طبق نتایج معادلات ساختاری، طرحوارههای هیجانی منفی از طریق ناگویی هیجانی و ابراز گری هیجانی بر نشانههای بدنی اثر معنادار داشت. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد که طرحوارههای هیجانی علاوه بر نقش مستقیمی که در نشانههای بدنی دارند میتوانند از طریق مکانیسمهای ناگویی هیجانی و ابراز گری هیجانی نیز اثرگذار باشند. بنابراین از نتایج این پژوهش میتوان در راستای پیشگیری، فهم علل زیربنایی و مکانیسمهای آسیبشناسی و درمان نشانههای بدنی استفاده کرد.
فاطمه ایزدی، عماد اشرفی، علی فتحی آشتیانی، دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: نشانههای بدنی سهم قابل توجهی از مراجعهکنندگان به مراکز درمانی را به خود اختصاص میدهد. از آنجاکه مشاهدات بالینی این نشانهها را با هیجانها در ارتباط دانستهاند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر کاهش طرحوارههای هیجانی منفی، ناگویی هیجانی و علایم بیماران دارای نشانههای بدنی انجام شد. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای نیمه تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه بیماران زن با نشانههای بدنی استان اصفهان بود و نمونه شامل۳۰ نفر مراجع ازمراکز مشاوه استان اصفهان و خمینیشهر با نشانههای بدنی بودند که به شیوه نمونهگیری قضاوتی با تشخیص روانپزشک و روان شناس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت مداخله ۱۲ جلسهای رویکرد طرحوارهدرمانی هیجانی قرار گرفتند. مقیاس طرحوارههای هیجانی لیهی (Leahy Emotional Schemas Scale یا LESS)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (Toronto Alexithymia Scale یا TAS-۲۰) و پرسشنامه نشانههای بدنی سنجش ملاک B (Somatic Symptom Disorder-B Criteria Scale یا SSD-۱۲) در مورد شرکتکنندگان اجرا گردید. دادههای بهدست آمده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره در نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: پس از اجرای طرحوارهدرمانی هیجانی، تفاوت معناداری در طرحوارههای هیجانی منفی (۰۰۸/۰= p ) ، ناگویی هیجانی (۰۰۱/۰> p ) و نشانههای بدنی (۰۰۱/۰> p ) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید و میانگین نمرات گروه آزمایش در این متغیرها به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد مدل طرحوارهدرمانی هیجانی بر اساس وجود رابطه طرحوارههای هیجانی منفی و ناگویی هیجانی با نشانههای بدنی، با اصلاح فرآیندهای زیربنایی هیجان و بهبود راهبردهای ناسازگارانه افراد در مقابل هیجانات باعث کاهش طرحوارههای هیجانی منفی و ناگویی هیجانی و نشانههای بدنی میشود.