logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۱۷ نتیجه برای شفقت

افروز افشاری،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از چالش‌های مهم بیماران مبتلا به بیماری‌های مزمن، تبعیت از درمان است. عوامل متعددی بر تبعیت درمانی مؤثر است. مطالعه حاضر باهدف پیش‌بینی تبعیت از درمان بیماران مبتلا به دیابت بر اساس خود شفقت ورزی، تنظیم هیجانی و بهزیستی معنوی انجام شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل ۲۱۰ بیمار مبتلا به دیابت بود که به روش نمونه‌گیری در دسترس از بین مراجعه‌کنندگان به کلینیک‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان به مقیاس‌های تبعیت درمانی (General Adherence Scale یا GAS)، دشواری در تنظیم هیجان (Difficulties in Emotion Regulation Scale یا DERS)، خود شفقت ورزی (Self-Compassion Scale یا SCS) و بهزیستی معنوی (Spiritual Well-Being Scale با SWB) پاسخ دادند. داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از روش تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۱ تحلیل شد.

یافته‌ها: تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش گام‌به‌گام نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان و خود شفقت ورزی به‌طور معنا‌داری تبعیت از درمان بیماران مبتلا به دیابت را پیش‌بینی می‌کنند، اما بهزیستی معنوی در این مدل معنادار نبود.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه اکثر مبتلایان دیابتی دارای سطح تبعیت از درمان متوسط بودند. با توجه به شیوع و اهمیت بالای دیابت، برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تر جهت ارتقای مؤلفه‌های خود شفقت ورزی و تنظیم هیجان به‌عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار در بهبود خود مراقبتی و تبعیت از درمان مبتلایان به دیابت نیاز است.


سیما عندلیب، محمدرضا عابدی، حمیدطاهر نشاط دوست، اصغر آقایی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی‌های اخیر پیرامون اختلالات افسردگی (Depression disorders) محدودیت‌ها و نارسایی‌هایی را در زمینه شفقت به خود (Self-compassion) در این بیماران نشان داده است. ازاین‌رو هدف این پژوهش شناسایی ضعف‌های مطالعات قبلی باهدف ارائه الگوی تحلیلی آسیب‌شناسی افسردگی با محوریت شفقت به خود در بیماران افسرده ایرانی است.

مواد و روش‌ها: مقاله حاضر به روش فراتحلیل (Meta-analysis) بر روی پژوهش‌های قبلی انجام شد. تحلیل مطالعات پیشین مرتبط با این اختلالات با استفاده از پایگاه‌هایی مانند Science Direct و Civilica انجام شد. مهم‌ترین شاخص‌های مرتبط با شفقت به خود برای بیماران افسرده درنهایت از ۱۲ پژوهش استخراج شد.

یافته‌ها: پس از جستجو و ارزیابی کیفی مطالعات ایرانی و خارجی، تحلیل نهایی بر روی ۱۲ مقاله انجام گرفت. تحلیل مقالات مرتبط با تأثیر شفقت به خود بر افسردگی و عوامل واسطه‌ای آن نشان داد افسردگی رابطه تنگاتنگی با هیجانات دارد. در اکثر پژوهش‌های انجام شده در این زمینه این مورد حائز اهمیت است.

نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد می‌توان با سبب‌شناسی در سه حیطه مهم هیجانات شامل امنیت هیجانی، تنظیم هیجانی و ابراز هیجانی به پیشگیری و درمان افسردگی از طریق شفقت به خود کمک نمود.


عاطفه زراستوند، طاهر تیزدست، جواد خلعتبری، شهنام ابوالقاسمی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: ناتوانی در داشتن فرزند استرس‌آور بوده و موجب آشفتگی روانی می‌شود. همچنین به‌عنوان یک عامل قوی علیه روابط بین زوج‌ها و استحکام خانواده عمل می‌کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت به خود بر خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خود انتقادی زنان نابارور بود.

مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان نابارور شهرهای چالوس و نوشهر بودند که بین ماه‌های خرداد تا شهریور ۱۳۹۷ به مراکز ناباروری مراجعه کرده بودند. از میان آن‌ها تعداد ۳۰ نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه‌ آزمایش تحت درمان متمرکز بر شفقت به خود (۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه‌ای) قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت نکردند. از پرسشنامه‌های خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خود انتقادی به‌منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه‌وتحلیل اطلاعات به‌دست‌آمده از طریق نرم‏افزار SPSS نسخه ۲۴ در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیره) انجام پذیرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که مداخله متمرکز بر شفقت به خود بر خودتنظیمی زناشویی (۱۷/۸=F، ۰۰۱/۰>p)، دلزدگی زناشویی (۵۲/۵۲=F، ۰۰۱/۰>p) و خود انتقادی (۹۹/۶۴=F، ۰۰۱/۰>p) زنان نابارور تأثیر دارد.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، درمان متمرکز بر شفقت به خود مداخله مؤثری در بهبود خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خود انتقادی زنان نابارور بود.


حسن عبداله زاده، نسیم شادین،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: پرستاران تحت تأثیر عوامل فشارزای متعددی هستند که عوامل معنوی می‌تواند بر کیفیت زندگی کاری آن‌ها تأثیر بگذارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش خودمراقبتی معنوی بر خودشفقت ورزی و شجاعت اخلاقی پرستاران بود.
مواد و روش‌ها: تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان پاستور نو تهران در پاییز ۱۳۹۸ تشکیل می‌دادند. از بین پرستاران شاغل در بیمارستان پاستور نو، ۳۰ نفر که معیارهای ورود به پژوهش را دارا بودند، به روش در دسترس انتخاب‌شده و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۱۵ نفر) جایگزین شدند. ابتدا افراد هر دو گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه‌های خودشفقت ورزی نف و شجاعت اخلاقی سکرکا را به‌عنوان پیش‌آزمون تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش، تحت آموزش خودمراقبتی معنوی قرار گرفتند ولی گروه کنترل هیچ‌گونه مداخله‌ای را دریافت نکردند. بعد از پایان دوره، مجدداً افراد هر دو گروه آزمایش و کنترل، همان پرسشنامه‌ها را به‌عنوان پس‌آزمون تکمیل کردند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۳ و توسط آزمون آماری تحلیل کوواریانس تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که میزان خودشفقت ورزی و شجاعت اخلاقی گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل، به‌طور معناداری افزایش یافته است (۰۵/۰>p).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های به‌دست‌آمده می‌توان گفت آموزش خودمراقبتی معنوی با کنترل افکار و هیجانات منفی و تقویت احساس تعهد به شغل، ارزش‌های دینی و نوع‌دوستی باعث می‌شود که خودشفقت ورزی و شجاعت اخلاقی در پرستاران را افزایش یابد این امر علاوه بر پرستاران برای سلامت بیماران نیز مفید است.
مهگامه عابدینی، زهره لطیفی، محمد سلطانی زاده،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب طناب نخاعی به معنای آسیب به بخشی از طناب یا عصب‌های نخاعی در انتهای کانال نخاعی است که اغلب سبب تغییرات دائمی در توان، حس و سایر عملکردهای بدن در زیر منطقه‌ی آسیب می‌شود و وقتی فردی دچار آسیب طناب نخاعی می‌شود، ممکن است احساس کند که کلیه‌ی ابعاد زندگی او تحت تأثیر قرار گرفته است و تأثیرات آن را در حیطه‌های ذهنی، هیجانی و اجتماعی احساس کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی رویکرد درمان پذیرش و تعهد غنی‌شده با شفقت بر افزایش تاب­آوری و خودکارآمدی در بیماران آسیب نخاعی استان اصفهان بود.
مواد و روش‌ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه‌ی نیمه تجربی با طرح پیش­آزمون و پس­آزمون با گروه کنترل و با گزینش تصادفی بود. جامعه‌ی آماری پژوهش حاضر، کلیه‌ی بیماران انجمن آسیب نخاعی شهر اصفهان بودند که از این میان ۳۰ بیمار با روش نمونه­گیری هدفمند با ملاک­های ورود و خروج انتخاب شدند و به‌طور تصادفی و برابر به گروه آزمایش یا کنترل تخصیص یافتند. آزمودنی­ها به مقیاس تاب­آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) و آزمون خودکارآمدی عمومی شرر، مدوکس، مرکاندانت، پرنتیس-دان، جیکوبز و راجرز (۱۹۸۲) به‌عنوان پیش­آزمون و سپس پس­آزمون پاسخ دادند. سپس، گروه آزمایش ۸ جلسه­ی ۹۰ دقیقه‌ای آموزش رویکرد درمان پذیرش و تعهد غنی‌شده با شفقت بر اساس راهنمای اسماعیلی و همکاران (۱۳۹۷) را دریافت کردند درحالی‌که گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و با استفاده از نسخه‌ی ۲۵ بسته‌ی آماری برای علوم اجتماعی تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج بیانگر این بود که رویکرد درمان پذیرش و تعهد غنی‌شده با شفقت بر افزایش تاب­آوری و خودکارآمدی در بیماران آسیب نخاعی به‌طور معناداری مؤثر بوده است (۰۱/۰>p).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می­توان گفت که رویکرد درمان پذیرش و تعهد غنی‌شده با شفقت می­تواند به‌عنوان یک گزینه مداخله­ای مؤثر برای کمک به بیماران دچار آسیب نخاعی جهت افزایش تاب­آوری و باورهای خودکارآمدی آنان مورد استفاده قرار گیرد.
اعظم اعرابی، جعفر حسنی، مهدی اکبری، محمد حاتمی، محمدرضا شعربافچی‌زاده،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری­های پوستی همانند پسوریازیس، با ناتوانی­های روان‌شناختی و اجتماعی قابل‌ملاحظه‌ای همراه هستند. ازاین‌رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان خود شفقت­ورزی بر پریشانی روان‌شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام گرفت.
مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و پیگیری یک‌ماهه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه‌ی بیماران پوستی پسوریازیس بود که بین ماه­های دی تا اسفند ۱۳۹۸ به مراکز درمانی پوستی در شهر تهران مراجعه نمودند. از این جامعه، ۴۰ نفر به شیوه‌ی نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش از هفت جلسه درمان خودشفقت‌ورزی برخوردار گردیدند، بااین‌حال گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه‌های پریشانی روان‌شناختی کسلر (۲۰۰۲) و کیفیت زندگی بریف (۱۹۹۶)، قبل و بعد از مداخلات آموزشی، به‌عنوان پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بر روی کلیه افراد اجرا گردید. یافته‌های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر و نرم‌افزار SPSS-۲۰ مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج بیانگر این بود که درمان خودشفقت ورزی بر کاهش پریشانی روان‌شناختی و افزایش کیفیت زندگی در بیماران پوستی پسوریازیس به‌طور معناداری مؤثر بوده است (۰۰۱/۰>p).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد درمان خودشفقت ورزی، از طریق افزایش مهربانی نسبت به خود و دیگران و مدیریت احساسات، می‌تواند منجر به بهبود پریشانی روان‌شناختی و کیفیت زندگی بیماران شود.
حمیرا رئیسی، طیبه شریفی، احمد غضنفری، مریم چرامی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: فلج مغزی به اختلال غیر پیش‌رونده در حرکت و وضعیت اطلاق می‏شود که به دنبال ضایعه عصبی در سال‌های اولیه روی می‏دهد و سبب بروز ناتوانایی‌های حرکتی و نورولوژیک می‌گردد. اختلال در انجام فعالیت‌های روزمره زندگی، هزینه­های درمانی سنگین و وابستگی شدید به اطرافیان بر کارکرد خانواده و به‌ویژه مادران اثر می‌گذارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان خودشفقت‌ ورزی و آموزش سرمایه روان‌شناختی بر تحمل پریشانی و خودتنظیمی هیجانی مادران کودکان فلج مغزی انجام شد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش­های نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس­آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی در مراکز توان‌بخشی تحت نظر بهزیستی شهرکرد در سال ۱۳۹۸ بود (۲۷۰ نفر) که از این تعداد، نمونه‌ای به حجم ۴۵ نفر به‌صورت دردسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. افراد دو گروه آزمایش در دوره¬های خودشفقت‌ورزی و سرمایه­ی‌‌ روان‌شناختی در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه­ای شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله‌‌‌‌ای صورت نگرفت. شرکت¬کنندگان در سه مرحله به پرسشنامه­های تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (۲۰۱۰) پاسخ دادند. داده‌‌های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و تی مستقل تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج بیانگر این بود که آموزش خودشفقت‌ورزی و آموزش سرمایه­ی‌‌ روان‌شناختی به‌طور یکسان و مؤثری سبب افزایش تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی شده است (۰۵/۰>p) و از بین دو شیوه مداخله­ای، تنها آموزش سرمایه‌ روان‌شناختی توانسته منجر به بهبود خودتنظیمی هیجانی مادران شود (۰۰۱/۰>p).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می­توان گفت که دو شیوه مداخله آموزش خودشفقت‌ورزی و آموزش سرمایه­ی‌‌ روان‌شناختی می‌تواند به‌عنوان گزینه‌های مداخله­ای مؤثر به‌منظور بهبود تحمل پریشانی و خودتنظیمی مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مورداستفاده قرار گیرد.
فرزانه نوروزی، شهره قربان شیرودی، علیرضا خلج،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی یک مشکل پیچیده است که می­تواند توسط تعداد زیادی از عوامل زیستی، روان‌شناختی و اجتماعی به وجود آید. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خودمهارگری و انعطاف‌پذیری تصویر ذهنی از بدن در بیماران مبتلا به چاقی داوطلب جراحی اسلیو و بای پس معده بود.
مواد و روش‌ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه حاضر نیز شامل تمامی بیماران مبتلا به چاقی داوطلب جراحی اسلیو و بای پس معده مراجعه‌کننده به مرکز درمان چاقی تهران در سال ۱۳۹۸ و در بازه زمانی دی‌ماه تا بهمن‌ماه بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل ۳۰ بیمار (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) که به شیوه دردسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی بین دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش هشت جلسه ۹۰ دقیقه­ای به‌صورت دو روز در هفته مداخله درمان مبتنی بر شفقت را دریافت کردند و گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار داشتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودمهارگری تانجی و همکاران (۲۰۰۴) و پرسشنامه انعطاف‌پذیری تصویر ذهنی از بدن ساندز و همکاران (۲۰۱۳) بودند. تجزیه‌وتحلیل داده­ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۴ و آزمون­ آماری تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر انجام شد.
یافته‌ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر نشان داد گروه آزمایش پس از مداخله، خودمهارگری و انعطاف‌پذیری تصویر ذهنی از بدن بهتری نسبت به گروه کنترل نشان دادند.
نتیجه‌گیری: ازاین‌رو، به نظر می­رسد درمان مبتنی بر شفقت به‌طور معناداری باعث افزایش خودمهارگری و انعطاف‌پذیری تصویر ذهنی از بدن بیماران چاق می­شود. ملاحظات نظری و عملی یافته­های به‌دست‌آمده در این مقاله موردبحث قرار گرفته است.
اعظم هاشمی نیک، حسن حیدری، حسین داودی، اصغر جعفری،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که حل تعارضات بین فردی به‌اندازه روابط اجتماعی به‌ویژه در بین زوجین دارای اهمیت فراوانی است؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف الگوی پیش‌بینی سبک‌های حل تعارض بر اساس تمایزیافتگی، انعطاف‌پذیری شناختی با نقش میانجی شفقت ورزی در مردان و زنان جوان با تعارض انجام شد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان و مردان دارای تعارض زناشویی شهر کاشان بود. نمونه این پژوهش شامل ۳۹۳ نفر از زوجین دارای تعارض زناشویی بودند که به‌صورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامه‌های پژوهش شامل مقیــاس تکنیک‌های حل تعــارض استراوس و همکاران (۱۹۸۳)، پرسشنامه شفقت به خود نف (۲۰۰۳)، پرسشنامه انعطاف‌پذیری روان‌شناختی دنیس وندروال (۲۰۱۰) و پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورون و اسمیت (۲۰۰۳) پاسخ دادند. داده‌های پژوهش با روش تحلیل مسیر و معادلات ساختاری به‌وسیله نرم‌افزار آماری AMOS مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که مدل ارائه‌شده از برازش مطلوبی برخوردار است و شفقت ورزی به خود می‌تواند بین انعطاف‌پذیری و سبک حل تعارض مذاکره و پرخاشگری روانی و همچنین بین تمایز خویشتن و سبک‌های حل تعارض مذاکره و پرخاشگری جسمانی نقش میانجی ایفا نماید (۰۰۱/۰ P).
نتیجه‌گیری: با توجه به اثرات تعارض‌های زناشویی بر زوجین، خانواده‌ها و جامعه، شناسایی متغیرهای دخیل در این مهم می‌تواند زمینه را جهت برنامه‌ریزی جهت پیشگیری و درمان سبک‌های مخرب حل تعارض‌های زناشویی فراهم سازد و به نظر می‌رسد که تمایزیافتگی خویشتن و شفقت ورزی به خود ازجمله متغیرهای مؤثر در بهبود تکنیک‌های حل تعارض استفاده‌شده در زنان و مردان دارای تعارض زناشویی است.
زهرا کشاورز، نورمحمد بخشانی، حسن آقائی خواجه لنگی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: عشق یکی از حیرت‌انگیزترین هیجان‌هایی است که انسان می‌تواند تجربه کند، اما درعین‌حال، می‌تواند یکی از دردناک‌ترین هیجان‌ها باشد. انحلال روابط عاشقانه با انواع پاسخ‌های منفی جسمی و روانی اعم از اضطراب، افسردگی، آسیب‌شناسی روانی، تنهایی و سرزنش خود همراه بوده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان شفقت‌محور بر عاطفه منفی و سرزنش خود در دانشجویان دختر با شکست عاطفی صورت گرفت.
مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش‌آزمون و پس‌آزمون می‌باشد؛ بدین منظور از بین دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال تحصیلی ۹۶-۹۷، نمونه‌ای ۴۰ نفره به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (۲۰=n) گمارده شدند. کلیه آزمودنی‌ها در مرحله پیش‌آزمون پرسشنامه عاطفه منفی و سرزنش خود را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای تحت آموزش درمان شفقت محور قرار گرفتند، درحالی‌که گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد. در پایان هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده‌های پژوهش از طریق آزمون تحلیل کوواریانس (آنکووا) مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله درمانی شفقت محور باعث کاهش نمرات عاطفه منفی و سرزنش خود در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل شده است (۰۱/۰ P).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های تحقیق، جهت کاهش عاطفه منفی و سرزنش خود در دانشجویان دختر با شکست عاطفی می‌توان از درمان شفقت‌محور استفاده کرد و کابرد آن بر روی جعیت ایرانی موجه می باشد.
مینا سلطانی، مریم فاتحی زاده،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: روابط عاشقانه یک تجربه جهانی مشترک در میان انسان‌ها است، بااین‌وجود بسیاری از افراد قطع رابطه عاشقانه را تجربه می‌کنند و ممکن است پس از پایان رابطه عاشقانه، دچار رنج گردند، هدف پژوهش حاضر، اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر نشانگان ضربه عشق بود.
مواد و روش‌ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع مطالعات موردی بود، بدین منظور سه شرکتکنندۀ دختر باتجربۀ قطع رابطۀ عاشقانه به شیوه نمونهگیری هدفمند در شهر اصفهان انتخاب و تحت درمان فردی متمرکز بر شفقت در طی هشت جلسۀ ۹۰ دقیقه‌ای قرار گرفتند. شرکتکنندهها در مراحل درمان (خط پایه، مداخله و پیگیری)، به پرسش‌‌نامۀ نشانگان ضربه عشق دهقانی (۱۳۸۹) همچنین در مرحلۀ پیش از درمان، به پرسش‌‌نامۀ ضربۀ عشق رأس (۱۹۹۹) و پرسش‌‌نامۀ MMPI-۲RF پاسخ دادند و مورد مصاحبۀ بالینی قرار گرفتند. داده‌ها به روش ترسیم دیداری و شاخص تغییر پایه و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد، میزان بهبودی نشانگان ضربه عشق در مرحلۀ پس از مداخله و پیگیری به ترتیب در شرکت‌کنندۀ اول، ۹۵% و ۵۰%، شرکت‌کنندۀ دوم ۵۰% و ۳۱% و شرکت‌کنندۀ سوم، ۱۶% و ۴۱% بود. درصد بهبودی کلی برای هر سه شرکت‌کننده ۵۵% و ۴۱% بود. این مقدار موفقیت خوب درمان در کوتاه‌مدت و موفقیت متوسط در بلندمدت به‌حساب می‌آید.
نتیجه‌گیری: می‌توان گفت درمان متمرکز بر شفقت با پرورش موضعی شفقت‌ورزانه این فرصت را فراهم می‌آورد که مراجعان با حضور کامل نسبت به تجربه‌های دردناک خویشتن، فرایند بهبودی را سپری کنند. نتایج پژوهش می‌تواند مورداستفاده روان‌‌شناسان و مشاوران قرار گیرد.
 
راضیه رجائی، حمید طاهر نشاط دوست، حسن آقائی خواجه لنگی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت ازدواج و آمارهای رو به رشد طلاق به‌کارگیری روش‌هایی در جهت کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زناشویی از اهمیت بالایی برخوردار است. ازاین‌رو پژوهش حاضر باهدف به‌کارگیری درمان متمرکز بر شفقت بر تعارض زناشویی زنان متقاضی طلاق، انجام شد.
مواد و روش‌ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان دچار تعارض زناشویی متقاضی طلاق مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل ۳۰ نفر که ۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه گواه به‌طور روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه‌ها گمارده شدند. کلیه مراجعه‌کنندگان در مرحله پیش‌آزمون پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی (۱۳۷۹)، تکمیل کردند سپس گروه آزمایشی به مدت ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای تحت آموزش بسته درمانی مبتنی بر شفقت (گیلبرت، ۲۰۱۴)، قرار گرفتند، درحالی‌که بر روی گروه گواه مداخله‌ای صورت نگرفت. در پایان پژوهش هر دو گروه مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌های پژوهش از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: تحلیل داده‌ها نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر تعارض زناشویی و زیر مقیاس‌های آن (کاهش همکاری، رابطه جنسی، افزایش واکنش‌های هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزندان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و جدا کردن امور مالی از یکدیگر) را در گروه آزمایش به‌طور معنی‌داری کاهش داده است (۰۵/۰>p).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش می‌توان بیان داشت که درمان مبتنی بر شفقت می‌تواند بر کاهش تعارض زناشویی زنان متقاضی طلاق مؤثر باشد و ازاین‌رو می‌تواند به‌عنوان روشی در جهت کاهش طلاق بکار گرفته شود.
الهه کریمی، فهیمه نامدارپور،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: رضایت زناشویی در دهه دوم زندگی از اهمیت بالای برخوردار است. از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی­های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک­های دلبستگی بر اساس نقش میانجی­گرانه خودشفقتی در میان زوجین دهه دوم زندگی انجام شد.
مواد و روش‌ها: روش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بودند که در دهه دوم زندگی مشترک خود به سر می‌بردند. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ زوج (۷۶۸ نفر) مشخص و با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. داده­ها از طریق پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (۱۹۸۹)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک‌کرا (۱۹۹۷)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور (۱۹۸۷) و پرسشنامه شفقت نف (۲۰۰۳) گردآوری و با نرم‌افزار PLS تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی­های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک­های دلبستگی بر اساس نقش میانجی‌گرانه خودشفقتی قابل پیش­بینی است. دیگر یافته پژوهش نشان داد معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی­های شخصیتی (FFI-NEO) بر اساس نقش میانجی­گرانه خودشفقتی قابل پیش­بینی است. نهایتاً معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس سبک­های دلبستگی بر اساس نقش میانجی­گرانه خودشفقتی قابل پیش­بینی است.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد خودشفقتی می‌تواند باعث تأثیر در رضایت زناشویی شود و از طرفی دیگر نیز ویژگی‌های شخصیتی مطلوب و سبک ‌دلبستگی ایمن می‌تواند رضایت زناشویی را افزایش دهد.

تازه‌های تحقیق
فهیمه نامدارپور:
Google Scholar, Pubmed

زینب سلاخ پور، منصور سودانی، رضوان همائی، مسعود شهبازی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت­محور بر نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار می باشد.
مواد و روش‌­ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش- آزمون- پس- آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه­ی آماری این پژوهش را کلیه کودکان کار شهر اهواز در سال ۱۴۰۰ تشکیل داد که برای گردآوری اطلاعات از این جامعه، ۴۵ نفر از این کودکان (در فاصله سنی ۱۲ الی ۱۷) با استفاده از مصاحبه تشخیصی و شفاهی غربال­گری و به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از همسان سازی بر اساس ویژگی‏های جمعیت شناختی به روش زوج و فرد و به صورت گمارش تصادفی در ۳ گروه ۱۵ نفره، (گروه آزمایش با آموزش تنطیم هیجان (۱۵ نفر)، گروه آزمایش با درمان شفقت محور (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند. در ابتدا همه شرکت­کنندگان مقیاس افسردگی-اضطراب- تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، ۱۹۹۵) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده‌محمدی و همکاران، ۱۳۹۰) را تکمیل نمودند سپس آزمودنی­های گروه‌­های آزمایش تحت آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت­محور قرار گرفتند، درحالی آزمودنی­‌های گروه کنترل هیچ مداخله­ای دریافت نکردند. پس از اجرای مداخله ها بار دیگر همه آزمودنی­ها پرسشنامه­های پژوهش را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیر  و تک متغیری استفاده شد.
یافته­‌ها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روان­شناختی و رفتار خطرپذیر مؤثر می باشد (۰۵/۰p) و در نتیجه این مداخله ها می­تواند باعث کاهش نشانگان روان­شناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار گردند. به علاوه نتایج آزمون های تعقیبی نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان شفقت محور بر کاهش رفتار خطرپذیر در کودکان کار اثرگذاری بیشتری داشته است (۰۵/۰p).
نتیجه‌­گیری: به نظر می­رسد که هردو به یک اندازه بر متغیرهای پژوهش اثرگذار هستند؛ هرچند که در مرحله پیگیری آموزش تنظیم هیجان اثر ماندگارتری داشته است.
طناز یوسفی، شیما مهرابی، محمدرضا حاج رضائی، سارا کلانتری، احسان ابول پور،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال روانی-تنی یکی از شایع ترین شکایات پزشکی و نوعی بیماری ناتوان کننده است که ابعاد مختلف شخصیت بیماران را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان­مدار و پویشی فشرده و کوتاه‌مدت بر سازمان شخضیت در زنان مبتلا به روانی تنی انجام شد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه به روش نیمه­تجربی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری دو‌ماهه با گروه کنترل بود. جامعه مورد نظر تمامی بیماران مبتلا به روانی تنی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی اعصاب و روان شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. حجم نمونه مورد بررسی با مراجعه به جدول کوهن تعیین شد. به این طریق که در سطح اطمینان ۹۵ درصد، اندازه اثر ۳۰/۰ و توان آماری ۸۳/۰، برای هر گروه ۱۲ نفر تعیین شد. اما از آن­جایی که احتمال ریزش برخی نمونه­ها وجود داشت و هم­چنین در جهت تعمیم‌پذیری بیشتر نتایج، حجم نمونه در هر گروه ۱۵ نفر تعیین شد. در مرحله اول به شیوه نمونه­گیری در دسترس ۳۰ نفر انتخاب و این ۳۰ نفر در گام دوم به صورت تصادفی ساده (به شیوه قرعه کشی) در ۲ گروه آزمایش (۱۵ نفر) و یک گروه کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند.  داده ها با استفاده از پرسشنامه کرنبرگ استیپو (۲۰۰۳) و پرسشنامه شفقت به خود نف (۲۰۰۳) اخذ گردید و طبق طبق پروتکل درمان دوانلو ۱۵جلسه درمان اجرا شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه حاکی از تأثیررواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر ابعاد شفقت به خود و سازمان شخصیت در مبتلایان به روانی تنی بود (۰۰۱/۰>P).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج، متخصصین فعال در حوزه روانی تنی به خصوص روانی تنی  می­توانند در درمان این افراد استفاده از روش­های هیجان­مدار و رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت را در کنار سایر درمان­ها مدنظر قرار دهند.
فاطمه شریف زاده، شیرین امیرتیموری، لیلا شاملی، دیبا داود نژاد، نظام الدین قاسمی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: مقایسه ویژگی‌های افراد عادی و دارای اختلال یکی از موضوعات موردعلاقه پژوهشگران می‌باشد در این راستا هدف از پژوهش مقایسه ذهنی‌‌سازی، ترس از شفقت‌‌ورزی و سبک‌‌های دلبستگی در افراد دارای نشانگان غیربالینی شخصیت مرزی و عادی بود.
مواد و روش‌ها: پژوهش علی‌‌مقایسه‌‌ای و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه سلمان فارسی کازرون در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ از هر دو جنس بودند. با نمونه‌گیری در دسترس ۱۳۶ نفر در گروه نشانگان شخصیت مرزی و عادی با همتاسازی سن، جنسیت و تحصیلات به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌ها با پرسشنامه شخصیت مرزی، ذهنی‌‌سازی، ترس از شفقت‌‌ورزی و مقیاس دلبستگی بزرگسالان جمع‌‌آوری و با واریانس چند متغیره توسط SPSS-۲۴ تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌‌ها نشان داد بین دو گروه در ذهنی‌‌سازی مرتبط با خود (۰۵/۰p<، ۷۴۵/۲۵=  F) تفاوت معنادار، ولی در ذهنی‌‌سازی مرتبط با دیگران و انگیزه‌‌مندی برای ذهنی‌‌سازی تفاوت وجود ندارد. همچنین دو گروه از لحاظ ترس از شفقت به خود (۰۵/۰p<، ۳۹۱/۱۰=  F)، ترس نسبت به دیگران (۰۵/۰p<، ۳۶۵/۲۴=  F) و ترس از دریافت شفقت (۰۵/۰p<، ۰۲۷/۱۵=  F) تفاوت معنادار داشتند. سایر یافته‌‌ها نشان داد بین دو گروه در سبک دلبستگی اجتنابی (۰۵/۰p<، ۳۶۷/۱۷=  F) و دوسوگرا (۰۵/۰p<، ۶۵۷/۴۷=  F) تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه‌گیری: بنابراین می‌‌توان گفت افراد دارای علائم شخصیت مرزی در ذهنی‌‌سازی، سبک‌‌های دلبستگی و ترس از شفقت‌‌ورزی با افراد عادی تفاوت دارند.
نسیم کوهزاد، پرویز عسکری، علیرضا حیدرئی، سمیه اسماعیلی، رضا جوهری فرد،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم یک اختلال عصبی-رشدی است که بر تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارهای فرد تأثیر می‌گذارد. شیوع اختلال طیف اوتیسم در سراسر جهان در حال افزایش است. در این بین تجربه‌ی مراقبت از یک فرد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، تجربه‌ای ویژه و اختصاصی است که تنش‌های زیادی را برای والدین آنان فراهم می‌آورد. بنابراین، هدف از انجام این مطالعه آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراتشخیصی بر استرس والدینی و خودشفقتی در مادران دارای کودک مبتلا به اختلال  طیف اوتیسم است.
مواد و روش‌ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم در دامنه سنی ۱۲-۵ ساله مراجعه‌کننده به مراکز اوتیسم شهر مشهد در سال ۱۴۰۳ بودند. روش نمونه‏گیری در مرحله اول بر اساس نمونه‏گیری در دسترس بود و تعداد ۴۵ مادر دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم دارای شرایط ورود به پژوهش به‌صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفری دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص استرس والدینی (آبیدین، ۲۰۱۲) و پرسشنامه خودشفقتی (نف و همکاران، ۲۰۰۳) بود. در این پژوهش جلسات درمانی بر اساس پروتکل درمانی روش فرزندپروری ذهن آگاهانه باگلز و همکاران (۲۰۱۴) و برنامه درمان فراتشخیصی یکپارچه بارلو و همکاران (۲۰۱۱) اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج بدست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو مداخله فرزندپروری ذهن آگاهانه و درمان فراتشخیصی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه گواه توانسته است که استرس والدینی و خودشفقتی را بهبود بخشد (P<۰,۰۱).
نتیجه‌گیری: آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و درمان فراتشخیصی با آموزش روش های مناسب برخورد با کودک دارای اختلال اوتیسم به مادران باعث بهبود تنظیم هیجانی و مهارت خودشفقتی و همچنین کاهش استرس در مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طبف اوتیسم شد

صفحه ۱ از ۱