محمد نریمانی، سمیه تکلوی، عباس ابوالقاسمی، نیلوفر میکائیلی، دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد سرشت و منش زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (Generalized anxiety disorder یا GAD) انجام شد. مواد و روشها: روش این پژوهش به صورت آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه شاهد بود. نمونههای پژوهش را ۴۰ زن مبتلا به GAD تشکیل دادند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. آزمودنیهای دو گروه به پرسشنامههای ۷-GAD و GAD-IV و پرسشنامه سرشت و منش (Temperament and Character Inventory یا TCI) پاسخ دادند. افراد گروه آزمایش به مدت ۱۶ جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. در پایان آموزش و سه ماه بعد، آزمودنیهای دو گروه دوباره پرسشنامههای مذکور را تکمیل نمودند. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بر اساس یافتهها، بین نمرات مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری ابعاد اجتناب از آسیب (۱۴/۷ = F، ۰۵۰/۰ > P) و خودراهبری (۹۲/۲۶ = F، ۰۰۱/۰ > P) در گروه آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه شاهد تفاوت معنیداری مشاهده شد؛ در حالی که تفاوت معنیداری در ابعاد نوجویی، وابستگی به پاداش، پشتکار، همکاری و خودفراروی بین نمرات پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو گروه وجود نداشت. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی، منجر به افزایش خودراهبری میشود؛ در حالی که بعد از روان درمانی در مرحله پسآزمون و پیگیری، کاهش در اجتناب از آسیب مشاهده گردید. بنابراین، آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علایم GAD و تغییر در ابعاد سرشت و منش مؤثر میباشد.
سیده زهره حسینی کتکی، محمود نجفی، محمد علی محمدیفر، دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه ناگویی خلقی، سرشت و منش و پرخاشگری در معتادان و افراد عادی بود. مواد و روشها: این مطالعه به صورت علی- مقایسهای انجام شد. ۸۰ فرد معتاد و ۸۰ فرد عادی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و همتاسازی شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ناگویی خلقی Toronto (Toronto Alexithymia Scale یا TAS)، پرسشنامه سرشتی منشی Cloninger (Temperament and Character Inventory یا TCI) و پرسشنامه پرخاشگری Buss و Perry بود. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین مؤلفههای ناگویی خلقی (دشواری تشخیص احساسها، دشواری توصیف احساسها و تفکر برونمدار) و پرخاشگری (پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) میان معتادان و افراد عادی تفاوت معنیداری وجود داشت؛ بدین صورت که نمرات مؤلفههای ناگویی خلقی و پرخاشگری در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی بود. همچنین، نمرات مؤلفههای آسیب و نوجویی در متغیر سرشت و منش در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی گزارش گردید و نمرات مؤلفههای خودرهبری، مشارکت و پشتکار در افراد معتاد کمتر از افراد عادی به دست آمد. تفاوت معنیداری بین دو گروه در مؤلفههای پاداش- وابستگی و خودتعالی مشاهده نشد. نتیجهگیری: مطالعه حاضر در راستای پژوهشهای معطوف به بررسی ابعاد شخصیتی زیربنایی دخیل در اعتیاد، میتواند در جهت شناخت دقیقتر عوامل دخیل در این پدیده و ارایه راهکارهای مناسب جهت پیشگیری و درمان کمک کننده باشد.
جلیل باباپور خیرالدین، حمید پورشریفی، رسول حشمتی، حسین ناصری انباردان، دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : امروزه استفاده از شبکههای اجتماعی به یک رفتار مدرن طبیعی تبدیل شده، اما شکلهای آسیبزای استفاده از آن هم در دو دهه اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش رگههای سرشت و منش شخصیت، نیازهای بنیادین روانشناختی و طرحوارههای ناسازگار اولیه در پیشبینی آسیبپذیری به اعتیاد در قالب روابط ساختاری بود. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود و جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی که در نیمسال اول سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. با توجه به این که جامعه آماری شامل جنسیت و رشتههای مختلف تحصیلی بود، روش نمونهگیری طبقهای با انتساب بهینه در نظر گرفته شد که ۲۸۰ نفر از دانشجویان را شامل شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه سرشت و منش Cloninger (Temperament and Character Inventory یا TCI)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی، پرسشنامه طرحواره Young (Young Schema Questionnaire یا ۷۵-YSQ) و پرسشنامه آسیبپذیری به اعتیاد جمعآوری گردید و با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بر اساس یافتههای مدل ساختاری، رگههای سرشت و منش شخصیت، نیازهای بنیادین روانشناختی و طرحوارههای ناسازگار اولیه در قالب روابط ساختاری قادر بودند آسیبپذیری به اعتیاد را در مسیرهای مختلف پیشبینی و تبیین نمایند. نتیجهگیری: به منظور بهبود وضعیت روانشناختی دانشجویان، توجه به این متغیرها طی کارآزماییهای بالینی با هدف طراحی مدلهای مداخله مناسب یا اصلاح مداخلههای موجود، سودمند خواهد بود.
نیلوفرسادات خاتون آبادی، دکتر علی شریعت، دکتر مریم شریف دوست، دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:سندروم روده تحریکپذیر یک بیماری مزمن عملکردی است که متأثر از عوامل مختلفی میباشد.علیرغم تأثیر ویژگیهای شخصیتی در سیر این بیماری، پژوهشهای اندکی به بررسی تأثیرویژگیهای شخصیتی بر شدت علائم این بیماری پرداختند؛ لذا این پژوهش با هدف پیشبینی شدت علائم بیماران مبتلا به سندروم رودهی تحریکپذیر بر اساس ویژگیهای سرشتی و منشی شخصیت انجام شد. مواد و روشها: روش این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی بیماران مبتلا به سندروم رودهی تحریکپذیر مراجعهکننده به یک مطب خصوصی متعلق به پزشک فوقتخصص دستگاه گوارش و کبد شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود که با روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و خروج بود که ۲۴۲ نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. آزمودنیها به دو پرسشنامه سرشت و منش و پرسشنامه شدت علائم سندروم روده تحریکپذیر پاسخ دادند. تحلیل دادهها ازطریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام با استفاده از SPSS ۲۲ صورت پذیرفت. یافتهها: نتایج نشان داد، ۳/۵۴ درصد از واریانس شدت علائم سندروم روده تحریکپذیر توسط ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت تبیین می شود. از بین ویژگیهای سرشتی و منشی شخصیت به ترتیب خودراهبری ،نوجویی،اجتناب از آسیب، خودتعالی و پاداشخواهی دارای بیشترین میزان تأثیر بر شدت علائم سندروم روده تحریکپذیر و قابلیت پیشبینی آن را دارند اما ویژگی های پشتکار و همکاری قابلیت پیشبینی شدت علائم سندروم روده تحریکپذیر را ندارند. نتیجهگیری:باتوجهبه نقش ویژگیهای سرشتی و منشی شخصیت در پیشبینی شدت علائم سندروم روده تحریکپذیر، در پیشبینی، پیشگیری، کنترل و درمان این بیماری باید به مسائل شخصیتی نیز توجه ویژه داشت
دکتر سودابه ارشادی منش، دکتر طاهره محمودیان دستنائی، مصطفی یعقوبی محجوب، دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف:تلاشهای زیادی بر اساس متغیرهای روانشناختی، جامعهشناسی و فرهنگی برای تعیین ماهیت جرم و جنایت صورت گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا صفات تاریک شخصیت و ابعاد سرشت و منش از طریق خودکنترلی بر رفتارهای مجرمانه تأثیر دارند. مواد روشها:روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان ۱۳ تا ۱۷ سال شهرستان خرمآباد در سال ۱۴۰۲ بودند. نمونه پژوهش ۳۵۰ نفر از نوجوانان بودند که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای سهگانه تاریک شخصیت (پائلوس و جونز، ۲۰۱۱)، فرم کوتاه پرسشنامه سرشت و منش آدان و همکاران (۲۰۰۹)، خودکنترلی تانجی و همکاران (۲۰۰۴) و رفتارهای مجرمانه نوجوانان پیچرو (۲۰۱۹) پاسخ دادند. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار AMOS ۲۴ و SPSS ۲۶ استفاده شد. یافتهها:نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین سهگانه تاریک شخصیت با رفتارهای مجرمان نوجوانان رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت (۰۰۱/۰≥P). همچنین نتایج نشان داد که بین نوجویی و آسیب پرهیزی با رفتارهای مجرمانه رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد(۰۰۱/۰≥P)؛ بین پاداش وابستگی، پشتکار، خود راهبری، همکاری و خود فراروی با رفتارهای مجرمانه رابطه منفی و معنیداری وجود دارد(۰۰۱/۰≥P). نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که ۳۰ درصد از واریانس خودکنترلی توسط صفات تاریک شخصیت و ابعاد سرشت و منش تبیین میشود. در نهایت ۴۳ درصد از واریانس رفتارهای مجرمانه توسط صفات تاریک شخصیت، ابعاد سرشت و منش و خودکنترلی تبیین میشود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان نتیجه گرفت که صفات تاریک شخصیت و ابعاد سرشت و منش بهطور غیرمستقیم از طریق مهارتهای خودکنترلی ضعیف بر رفتارهای مجرمان نوجوانان تأثیر دارند. لذا پیشنهاد میشود برنامههای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بر روی مهارتهای خویشتنداری و خودکنترلی متمرکز باشند.