خالد خیاط، بیوک تاجری، سارا پاشنگ، سعید ملیحی الذاکرینی، دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : جمعیت رو به رشد سالمندان و مسایل و نیازهای خاص آنان، انجام بررسیهای بیشتر را ضروری میسازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رضایت از زندگی در ارتباط بین عوامل شخصیت و اضطراب مرگ در سالمندان انجام گرفت. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری تحقیق را همه سالمندان (افراد بالای ۶۰ سال) ساکن شهرستانهای استان آذربایجان غربی تشکیل داد که از میان آنان، ۲۳۴ نفر(۱۵۰ مرد و ۸۴ زن) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس اضطراب مرگ Templer (Templer Death Anxiety Scale یا TDAS)، مقیاس رضایت از زندگی (Satisfaction with Life Scale یا SWLS) و مقیاس پنج عاملی NEO (NEO Five-Factor Inventory یا NEO-FFI) جمعآوری گردید. در نهایت، دادهها در نرمافزارهای SPSS و SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: ارتباط منفی و مستقیمی بین هر یک از متغیرهای توافق و رضایت از زندگی با اضطراب مرگ مشاهده شد. هر یک از متغیرهای روانرنجورخویی و باوجدان بودن نیز با اضطراب مرگ رابطه مستقیم و مثبتی داشت. بر اساس یافتهها، روانرنجورخویی، برونگرایی، انعطافپذیری و توافق، به صورت غیر مستقیم و با واسطه رضایت از زندگی، با اضطراب مرگ رابطه معنیداری را نشان داد. نتیجهگیری: رضایت از زندگی در ارتباط با هر یک از عوامل روانرنجورخویی، برونگرایی، انعطافپذیری و توافق با اضطراب مرگ در سالمندان نقش میانجیگری ایفا میکند. بنابراین، افزایش رضایت از زندگی با کاهش اضطراب مرگ در سالمندان همراه است. همچنین، نتایج به دست آمده تأییدی بر مفروضههای نظریه Erikson مبنی بر رابطه رضایت از زندگی و پذیرش واقعیت مرگ در سالمندی میباشد.
مهناز علی اکبری دهکردی، زهره عزیزی، دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش هورمونهای جنسی در مردان با مشکلات جسمانی و روانشناختی مختلفی ازجمله افسردگی، کاهش فعالیت جسمانی، اختلال در حافظه و کارکردهای اجرایی همراه است. هدف مطالعه حاضر مقایسه سلامت روان (Mental health) مردان مبتلا به آندروپوز (Andropause) و مردان مسن بهنجار بهمنظور شناسایی ابعاد روانشناختی آندروپوز بود. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسهای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان مرد گروه سنی ۶۵-۴۵ سال دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران بود. از میان جامعه مورد بررسی ۱۵۰ نفر بهصورت در دسترس بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پس از پر کردن پرسشنامه کمبود آندروژن در مردان مسن (Androgen Deficiency of Aging Men questionnaire یا ADAM) و سلامت عمومی (General Health Questionnaire یا GHQ) به دو گروه تشخیص بالینی آندروپوز و عادی تقسیم شدند. یافتهها: بهمنظور تشخیص بیوشیمیایی آندروپوز افراد دارای نشانگان کمبود آندروژن به آزمایشگاه مراجعه کردند و پسازآن سلامت روان بین سه گروه از مردان عادی، مردان دارای تشخیص بالینی و آزمایشگاهی آندروپوز مقایسه گردید. هر سه گروه در ابعاد علائم جسمانی، کارکرد اجتماعی، اضطراب و افسردگی با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند. افراد دارای تشخیص آزمایشگاهی آندروپوز مشکلات بیشتری در ابعاد افسردگی و اضطراب گزارش کردند. نتیجهگیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر افرادی دارای تشخیص آزمایشگاهی آندروپوز مشکلات شدیدتری در زمینه افسردگی و اضطراب داشتند. نتایج پژوهش حاضر نشاندهنده ضرورت استفاده از برنامههای درمانی در خصوص افسردگی و اضطراب این گروه از افراد در کنار درمانهای هورمونی و سایر درمانهای پزشکی دیگر است.
سید مهدی رضوی دهکردی، سعید کشاورز، جمشید بنایی بروجنی، الهام افتخاری، دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: باتوجه به عوارض ناشی از اضافه بر سیستم قلبیعروقی و افزایش این مشکلات دردوران سالمندی، امروزه از تمرینات ترکیبی درجهت کاهش این عوارض استفاده میشود. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی بر بیان ژنهای HIF۱،VEGF، UCP۱ و ترکیب بدن مردان سالمند دارای اضافه وزن بود. مواد و روشها: در این پژوهش؛ ۲۰ مرد سالمند که به صورت تصادفی به گروه تمرین ترکیبی (۱۰نفر) و کنترل (۱۰ نفر) با دامنه سنی ۷۸/۳ ± ۷۰/۶۰ (سال)، وزن ۶۶/۲ ± ۳۵/۹۱ (کیلوگرم)، قد(متر) ۳۳۷/۰ ± ۷۴/۱، شاخص توده بدن (کیلوگرم/متر۲) ۶۷/۱ ± ۶۸/۲۹ ، توده چربی (درصد) ۲۲/۱ ± ۶۱/۲۷، توده عضلانی (کیلوگرم) ۳۴/۱ ± ۰۳/۳۰ و حداکثر اکسیژن مصرفی (میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) ۲۵/۲ ± ۹۴/۳۱ تقسیم شدند، حضور داشتند. گروه ترکیبی؛ تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته و ۳ جلسه در هفته انجام دادند. به منظور اندازهگیری بیان ژن HIF۱ و VEGF گلبولهای سفید خون و سطوح پلاسمایی PGC۱a ، نمونه گیری خونی ۴۸ ساعت قبل از شروع اولین جلسه تمرینی و همچنین ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، در حالی که همه آزمودنیها ناشتا بودند به عمل آمد. برای اندازهگیری بیان ژن HIF۱،VEGF و UCP۱ از روش PCRReal-time- استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از آزمون تیمستقل و وابسته در سطح معنی داری ۰۵/۰ ، با نرم افزار SPSS ورژن ۲۲ استفاده شد. یافتهها: نتایچ پژوهش حاضر نشان داد هشت هفته تمرینات ترکیبی سبب افزایش معنیداری در بیان ژنهای HIF۱، VEGF، UCP۱، کاهش معنیدار توده چربی و شاخص توده بدن شد (۰۰۱/۰=P). نتیجهگیری:یافتههای این پژوهش نشان داد که از تمرینات ترکیبی با مدل بیان شده در این پژوهش، در جهت بهبود وضعیت فیزیولوژیکی و بهبود ترکیب بدن افراد سالمند استفاده شود