logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۱۷ نتیجه برای سازگاری

سالار فرامرزی، کریم عسگری، فاطمه تقوی،
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: مرگ یک شخص مهم در زندگی کودک، سخت ترین حادثه ای است که وی می تواند تجربه کند. به منظور درمان علایم متعاقب سوگ روان شناسان و درمانگران از روش های مختلفی سود می برند، از جمله درمان شناختی- رفتاری و هدف از اجرای این پژوهش، نیز بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان مبتلا به سوگ نابهنجار بود. مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد استفاده شده است. نمونه آماری شامل ۲۸ نفر دانش آموز (۱۰ نفر پسر و ۱۰ نفر دختر) دبیرستانی بود که از بین دانش آموزان داغ دیده ای که تجربه فقدان یکی از اعضای خانواده یا عزیزان خود را داشتند و بر اساس ملاک های DSM-IR-IV (Diagnostic and statistical manual of mental disorders) دارای نشانه های سوگ نابهنجار تشخیص داده شدند، به صورت تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و شاهد (۱۰ نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت مداخلات درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سازگاری فردی- اجتماعی کالیفرنیا (CTP یا California test of adjustment) استفاده گردید و داده ها با استفاده از روش های آماری Whitney، Wilcoxon و آزمون Z و بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: بین عملکرد گروه شاهد و آزمایش در سازگاری کل بعد از مداخله تفاوت معنی داری وجود داشت (۰۲/۰ < P). همچنین بین عملکرد گروه شاهد و آزمایش در خرده مقیاس سازگاری فردی تفاوت معنی داری وجود داشت (۰۱/۰ < P)، ولی در خرده مقیاس سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری دیده نشد (۱/۰ < P). نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که در مجموع، درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان مبتلا به سوگ نابهنجار تأثیر مثبت دارد و می توان از این شیوه درمانی برای کمک به سلامت و بهداشت روانی کودکان استفاده نمود.
زهرا اخوان بی‌تقصیر، باقر ثنائی ذاکر، شکوه نوابی‌نژاد، ولی‌اله فرزاد،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : از جمله متغیرهای مهم در مطالعات خانواده، سازگاری و رضایت زناشویی است. این دو متغیر جایگاه برجسته‌ای را در مطالعه ارتباطات خانوادگی و زناشویی به خود اختصاص داده‌ و با تلاش زوج‌ها در رابطه زناشویی ایجاد می‌شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج‌درمانی هیجان‌محور بر رضایت و ساز‌گاری زناشویی زوج‌ها انجام گرفت. مواد و روش‌ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی و نمونه شامل ۳۰ زوج ناسازگار و با رضایت زناشویی پایین که برای دریافت خدمات مشاوره در سال ۱۳۹۴ به مراکز مشاوره اصفهان مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. دو زوج از گروه آزمایش و سه زوج گروه شاهد در مرحله پیگیری شرکت نکردند. گروه آزمایش به مدت ۱۴ جلسه در برنامه زوج‌درمانی هیجان‌محور که توسط متخصص مشاوره خانواده و زوج درمانگر اجرا شد، شرکت نمودند؛ در حالی که آزمودنی‌های گروه شاهد هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت نکردند. شاخص‌های رضایت زناشویی Enrich و سازگاری زناشویی Locke- Wallace توسط آزمودنی‌ها در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تکمیل گردید. داده‌های به‌ دست ‌آمده به کمک تحلیل واریانس مختلط و با استفاده از نرم‌افزار SPSS بررسی شد. یافته‌ها: زوج‌درمانی هیجان‌مدار بر افزایش رضایت و سازگاری زناشویی در مرحله پس‌آزمون ۰۱/۰ > P و پیگیری ۰۱/۰ > P مؤثر بود و میزان تأثیر در مرحله پس‌آزمون بیشتر از مرحله پیگیری به دست آمد. نتیجه‌گیری: انجام پژوهش در فرهنگ‌های مختلف و با تعداد جلسات کمتر و بیشتر از تعداد جلسات پژوهش حاضر با همتاسازی گروه‌های مورد مطالعه نیز پیشنهاد می‌شود. میزان تأثیر این روش بر سایر ابعاد روابط زناشویی مانند تعارض، ابرازگری هیجانی، مشکلات جنسی، صمیمیت زناشویی در پژوهش‌های بعدی لازم است که مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، استفاده از رویکرد زوج‌درمانی هیجان‌محور برای زوج‌هایی که از آشفتگی زوجی رنج می‌برند، پیشنهاد می‌شود.
مینا پورفرخ، رضا کرمی‌نیا، حسن احدی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) گروهی بر کاهش اختلال سازگاری در سالمندان انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع کاربردی و نیمه آزمایشی و جامعه آماری آن شامل سالمندانی بود که برای درمان یا ارتقای سطح روان‌شناختی خود به مراکز توان‌بخشی روزانه سالمندان و کانون جهاندیدگان تهران مراجعه کرده بودند. نمونه‌‌ها به صورت در دسترس و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابتدا پرسش‌نامه رویدادهای مهم زندگی (Chief Life Events Inventory یا CIEI) و سپس پرسش‌نامه استاندارد معاینه مختصر وضعیت شناختی (Mini Mental Status Examination یا MMSE) به همراه مصاحبه بالینی اجرا گردید. در مرحله بعد، با اجرای پرسش‌نامه سازگاری Bell (Bell Adjustment Inventory یا BAI)، افراد مبتلا به اختلال سازگاری بر اساس Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-۵ th Edition (DSM-۵) انتخاب شدند. از بین افراد مبتلا به اختلال سازگاری، ۳۰ نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه ۱۵ نفره شامل گروه آزمایش (اجرای مداخله CBT) و شاهد (در لیست انتظار) قرار گرفتند. سپس پس‌آزمون و پیگیری یک ماهه بر روی هر دو گروه اجرا گردید. یافته‌ها: بر اساس یافته‌های آزمون‌های تعقیبی Tukey و تحلیل وارایانس، تفاوت معنی‌داری بین میانگین نمرات پس‌آزمون و پیگیری گروه آزمایش در کاهش اختلال سازگاری کل در سالمندان وجود داشت (۰۰۱/۰ = P). نتیجه‌گیری: مداخله CBT بر اختلال سازگاری سالمندان مؤثر می‌باشد.
مصطفی عرب ورنوسفادرانی، مریم‌ فاتحی‌زاده، فاطمه بهرامی، رضوان ‌السادات جزایری، امراله ابراهیمی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی زوج ‌درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر سازگاری زناشویی‌ مردان مبتلا به اختلال دوقطبی نوع ۲ بود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه، ۳ نفر از مردان مبتلا به اختلال دوقطبی نوع ۲ و همسرانشان که دارای مشکلات زناشویی بودند، به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی‌ها با استفاده از طرح تجربی مورد- منفرد (Single subject) و مقیاس سازگاری زناشویی (Dyadic adjustment Scale یا DAS)) در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها به روش تحلیل دیداری (Visual analysis)، درصد داده‌های غیر همپوش (Percentage of non-overlapping data یا PND) و درصد داده‌های همپوش (Percentage of overlapping data یا POD) تجزیه ‌و تحلیل گردید. یافته‌ها: تفاوت معنی‌داری بین میانگین نمرات مراحل خط پایه و مداخله وجود داشت. اثربخشی زوج ‌درمانی مبتنی بر رویکرد ACT، در سازگاری زناشویی مردانی که مبتلا به اختلال دوقطبی نوع ۲ بودند، تأیید گردید. نتیجه‌گیری: کاربرد زوج ‌درمانی مبتنی بر رویکرد ACT، می‌تواند منجر به افزایش میزان سازگاری زناشویی مردان مبتلا به اختلال دوقطبی نوع ۲ شود و میزان طلاق را در این بیماران کاهش دهد.
زهرا ترازی، ملوک خادمی اشکذری، مهناز اخوان تفتی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف : ناتوانی‌های یادگیری، یکی از مهم‌ترین علل عملکرد ضعیف تحصیلی و اجتماعی دانش‌آموزان به شمار می‌رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی و تنظیم هیجانی بر کاهش فرسودگی تحصیلی و افزایش سازگاری اجتماعی دانش‌آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع نیمه‌آزمایشی همراه با مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و دوره پیگیری بود. ۳۰ دانش‌آموز دارای ناتوانی یادگیری ۸ تا ۱۲ ساله، به روش تصادفی ساده از مرکز ناتوانی یادگیری شماره ۳ انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش‌های بازآموزی اسنادی و تنظیم هیجانی طی ۸ جلسه یک ساعته، به دو گروه آزمایش ارایه گردید، اما گروه شاهد هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت نکرد. از پرسش‌نامه‌های‌ فرسودگی تحصیلی Brosu و همکاران و سازگاری اجتماعی Sinha و Sing در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش MANCOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: آموزش‌های بازآموزی اسنادی و تنظیم هیجانی، منجر به کاهش معنی‌دار فرسودگی تحصیلی و افزایش معنی‌دار سازگاری اجتماعی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی تحصیلی موفق‌تر از برنامه آموزشی تنظیم هیجان بود؛ در حالی‌ که در مورد ارتقای سازگاری اجتماعی، تفاوت معنی‌داری بین دو برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی و تنظیم هیجانی مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: برنامه‌های آموزشی که از رویکرد شناختی اجتماعی Bandura جهت طراحی بسته‌های آموزشی بهره می‌گیرند، تأثیرات معنی‌دار بیشتری دارند. بنابراین، استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه‌های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر می‌باشد.
فهیمه نامدارپور، مصطفی بلقان آبادی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: الگوهای ارتباطی زوجین به معنای پویایی‌های رابطه زوجین است. این الگوها مشخص می‌کنند که زوجین چطور با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و در بستر رابطه‌ی زناشویی آن‌ها چه می‌گذرد. الگوهای مخرب به نظر می‌رسد اثر مخربی نیز بر رابطه زناشویی داشته باشد. ازاین‌رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پرخاشگری، الگوهای ارتباطی و رضایت جنسی در پیش‌بینی سازگاری زوجی بود. مواد و روش­‌ها: برای دستیابی به این هدف نمونه‌ای با حجم ۳۰۰ نفر از کارمندان ادارات دولتی اصفهان به شیوه در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جمع‌آوری داده‌ها به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه‌های الگوهای ارتباطی (Communication Patterns Questionnaire یا CPQ)، پرخاشگری باس و پری (Buss and Perry’s Aggression Questionnaire یا AQ)، رضایت جنسی (Sexual Satisfaction Questionnaire یا SSQ) و سازگاری زوجی (Revised Dyadic Adjustment Scale یا RDAS) انجام شد. تجزیه‌وتحلیل داده­‌ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه به انجام رسید. یافته­‌ها: نتایج نشان داد که پرخاشگری، الگوهای ارتباطی و رضایت جنسی سازگاری زوجی را پیش‌بینی می­‌کند. نتیجه­‌گیری: با توجه به یافته­‌های به‌دست‌آمده، می‌توان گفت که رضایت جنسی محصول روابط حسنه بین زوجین است و این روابط حسنه از طریق رضایت در رابطه جنسی می‌تواند سازگاری زوجی را به همراه داشته باشد.
شیرین حاجی‌آدینه، مریم کلهرنیا گل‌کار،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: سال‌های اول ازدواج، لذت‌بخش‌ترین و در عین حال سخت‌ترین و پرمخاطره‌ترین دوران زندگی مشترک زوجین می‌باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر سازگاری زناشویی و رضایت جنسی زوجین انجام گرفت. مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه‌ی زوجین در سال اول زندگی مشترکشان می‌باشد که از مشکلات زناشویی و نارضایتی جنسی رنج می‌بردند و در سال ۱۳۹۵ به کلینیک مشاوره و مددکاری بصیرت در شهر اصفهان مراجعه نمودند. از این جامعه، ۲۰ زوج (۲۰ زن و ۲۰ مرد)، به شیوه‌ی نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب  و پس از همتاسازی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(۲۰ نفر) و کنترل(۲۰ نفر) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش از هشت جلسه آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب برخوردار گردیدند، با این حال گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد.  پرسشنامه‌های سازگاری زناشویی اسپانیر(۱۹۷۶) و رضایت جنسی لارسون(۱۹۹۸)، قبل و بعد از مداخلات آموزشی، به عنوان پیش‌آزمون و پس‌آزمون بر روی کلیه افراد اجرا گردید. یافته‌های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره  و نرم افزار   (SPSS-۱۸) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که پس از تعدیل اثر همپراش پیش‌آزمون، تفاوت معنی‌داری بین میانگین نمرات سازگاری زناشویی(۰۱/۰>p و ۳۲/۱۲=F) و رضایت جنسی(۰۱/۰>p و ۶۶/۸=F) در دو گروه کنترل و آزمایش وجود دارد.  با وجود این، بین میانگین نمرات سازگاری زناشویی و رضایت جنسی شرکت‌کنندگان زن و مرد، تفاوت معنی‌داری وجود نداشت(۰۵/۰
مژگان امدادی، مجید ضرغام حاجبی، حسن میرزاحسینی، نادر منیرپور،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: عدم بردباری و شتاب همسران جهت طلاق و ازدواج های مجدد بنیاد خانواده ها را سست نموده است. از این رو هدف پژوهش حاضر مقایسه رضایت، همبستگی، توافق، ابراز محبت و سازگاری همسران در ازدواج اول و دوم به بالا بود. مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خانواده های ازدواج اول و دوم به بالای استان مازندران بود. نمونه این پژوهش شامل ۱۱۲۷ نفر (۲۵۱ زوج با ازدواج دوم به بالا و ۳۱۳ زوج با ازدواج اول) بود که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران مشخص و با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس سازگاری زناشویی (Dyadic Adjustment Scale یا DAS) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های توصیفی مربوط به سازگاری همسران به تفکیک دو خانواده های ازدواج اول و دوم به بالا استفاده شد. همچنین برای مقایسه میانگین سازگاری همسران خانواده های ازدواج اول دوم به بالا از آزمون یومان ویتنی استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین متغیرهای همبستگی، توافق، ابراز محبت و رضایت زوجین و به طور کلی سازگاری زوجی در گروه خانواده­های ازدواج اول بیشتر از خانواده های ازدواج دارای ازدواج مجدد است (۰۵/۰> p ). بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زوجین نباید برای فرار از مشکلات عجله نموده و به امید ازدواج مجدد به سرعت وارد فرایند طلاق و ازدواج مجدد گردند. این موارد در مشاوره های قبل از ازدواج و خانواده بویژه در افراد دارای سابقه ازدواج مورد توجه قرار گیرد. همچنین همسران از عجله و شتاب در امر طلاق برای ازدواج مجدد بازداشته شوند.
سهیلا سلطانی اصل هریس، جلیل باباپور خیرالدین، حمید پورشریفی، عباس بخشی پور رودسری، علی قاسمی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کودکان، وضعیت زیست-روان­شناختی ویژه­ای است که ادراک حمایت اجتماعی و منبع کنترل مادران با تحصیلات متفاوت را به چالش گرفته و سازگاری روان­شناختی آن‌ها را متأثر می­سازد. ازاین‌رو هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مستقیم و غیرمستقیمِ تحصیلات، با وساطتِ منبع کنترل و حمایت اجتماعی ادراک‌شده، بر سازگاری روان­شناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان است.
مواد و روش‌ها: این پژوهش، از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان مبتلا به سرطان تشکیل داده که به کلینیک­های متخصصان اطفال شهر مشهد مراجعه کردند. حجم نمونه ۲۲۰ نفر، با روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب شد. جمع­آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه­های سازگاری روانی اجتماعی، مقیاس منبع کنترل راتر، حمایت اجتماعی ادراک­شده چندبعدی، ویژگی­های جمعیت­شناختی صورت گرفت. داده­های پژوهش به کمک نرم­افزارهای SPSS و AMOS و با استفاده از روش همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر بررسی شدند.
یافته‌ها: بر اساس یافته­ها، افزایش تحصیلات باعث کاهش ناسازگاری شد (۰۱/۰>P)، همچنین افزایش تحصیلات به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق افزایش حمایت اجتماعی ادراک­شده باعث کاهش ناسازگاری شد. همچنین افزایش تحصیلات به‌صورت مستقیم به افزایش منبع کنترل درونی و کاهش کنترل بیرونی تأثیر گذاشت اما به شکل غیر­مستقیم تأثیری بر سازگاری روان­شناختی مادران نداشت.
نتیجه‌گیری: مطابق با یافته­ها می­توان نتیجه گرفت که افزایش تحصیلات با وساطت حمایت اجتماعی ادراک‌شده باعث افزایش سازگاری روان­شناختی مادران می­شود. همچنین با بالا رفتنِ سطحِ تحصیلات می­توان شاهدِ فزونیِ کنترل درونی و تقلیلِ کنترل بیرونی بود.
سمانه محمدی شمیرانی، اسماعیل سعدی پور، فریبرز درتاج، صغری ابراهیمی قوام، محمدرضا فلسفی نژاد،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: همواره در نظام رفاه کودک، به کودکان و نوجوانان تحت مراقبت به عنوان یک جمعیت شکننده و در معرض خطر توجه می شود؛ از اینرو مداخلات پیشگیرانه در جهت کاهش آسیب ها بسیار حائز اهمیت می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته آموزشی تاب آوری مبتنی بر بازی بر سازگاری اجتماعی کودکان تحت سرپرستی بهزیستی بود.
مواد و روش‌ها: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان ۷-۵ سال تحت سرپرستی بهزیستی استان تهران بودند. ابتدا ۵ مرکز به شیوه هدفمند انتخاب و سپس ۳۰ نفر از کودکان دارای ملاک های پژوهش با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(هر گروه ۱۵ نفر).  ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان راتر(۱۹۶۷)، مقیاس تاب آوری کودک و نوجوان انگار و لیبنبرگ (۲۰۰۹)  و بسته آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی(محمدی شمیرانی، ۱۳۹۸) بود. گروه آزمایش، آموزش تاب آوری را به مدت ۱۴ جلسه ی ۶۰ دقیقه ای به صورت هفته ای دو جلسه دریافت کردند. به منظور تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، تحلیل کوواریانس چند متغییره و تک متغییره استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش تاب آوری بر سازگاری اجتماعی و مولفه آن (بیش فعالی- پرخاشگری، اختلال کمبود توجه، ناسازگاری اجتماعی) تاثیر معناداری داشت(۰۱/۰p<) اما در مولفه های اضطراب- افسردگی و رفتار ضداجتماعی به طور معناداری موثر نبوده است(۰۵/۰ < p).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته های بدست آمده از این مطالعه به نظر می رسد می توان از بسته آموزشی تاب آوری برای افزایش سازگاری اجتماعی کودکان تحت سرپرستی بهزیستی استفاده کرد.
شیرین خدادادی ارکوینی، مجتبی خدادادی، حسین داوودی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: صمیمیت و سازگاری زناشویی در بین زوجین باعث حفظ و استحکام بنیان خانواده می‌گردد. هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی شیوه نامه مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی  و تعیین اثربخشی آموزش آن بر سوگیری ، صمیمیت و سازگاری زوجین با ناسازگاری زناشویی بود.
مواد و روش‌ها: روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش‌آزمون، پس‌آزمون، همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اراک در سال ۱۳۹۸ بود. نمونۀ پژوهش شامل ۱۶ زوج (۳۲ نفر) دارای ناسازگاری زناشویی و سوگیری شناختی بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها با پرسشنامه سازگاری لاک- والاس (۱۹۵۹)، صمیمیت زناشویی واکر وتامپسون (۱۹۸۳) و نرم‌افزار تکلیف کاوش نقطه (۱۳۹۴) جمع‌آوری شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و بررسی روابط بین متغیرها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد
یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که شیوه‌نامه درمانی مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی روایی محتوایی قابل قبولی دارد. همچنین نتایج مداخله آموزشی نشان داد که آموزش شیوه‌نامه به طور معنی داری سوگیری شناختی زوجین را کاهش می‌دهد و صمیمیت و سازگاری زوجین را افزایش می‌دهد.(P≤۰.۰۰۱)    
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد که آموزش شیوه‌نامه درمانی مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی می‌تواند به عنوان برنامه ای روا و کارآمد برای کاهش سوگیری شناختی و افزایش صمیمیت و سازگاری زوجین ناسازگار مورد توجه قرار گیرد.
ابوالفضل رحمانی بادی، داود تقوایی، ذبیح پیرانی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: دانش­آموزان دارای خودتنظیمی تحصیلی یادگیرندگانی سخت­کوش و مبتکر هستند و در برخورد با مسائل و مشکلات به سادگی دست از تلاش برنمی­دارند، آنان یادگیری را فرایندی فعال قلمداد می­کنند که در جریان آن می­بایست مقداری از مسئولیت آن را بپذیرند و در صورت مواجهه با مشکلات می­کوشند بفهمند برای حل آن به چه چیزی نیاز دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تدوین مدل خودتنظیمی یادگیری بر اساس هوش موفق و سازگاری هیجانی با نقش واسطه­ای بهزیستی روانشناختی می­باشد.
مواد و روش‌ها: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر دانش­آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم تهران بودند که ۴۵۶ نفر از آنها به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید و از آنها خواسته شد که پرسشنامه­های خودتنظیمی یادگیری(SRQ-A)؛ پرسشنامه هوش موفق، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی و مقیاس سازگاری هیجانی(EAM) را تکمیل نمایند. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم­افزار AMOS و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج به دست آمده نشان داد که سازگاری هیجانی و هوش موفق با میانجیگری بهزیستی روانشناختی به صورت مثبت و معنی دار (۰۱/۰>p) خودتنظیمی یادگیری را پیش­بینی می­نمایند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می­توان مطرح کرد که هر چقدر هوش موفق و سازگاری هیجانی بالاتر باشد به صورت مستقیم و میانجیگری بهزیستی روانشناختی روی ارتقاء خودتنظیمی یادگیری اثر مثبت و معنی داری دارندبه همین خاطر والدین و مسئولین آموزشی جهت تقویت خودتنظیمی تحصیلی باید محیط های غنی برای تقویت این سه مولفه فراهم نمایند.
فاطمه محمدرسولی، کبری نصرتی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: دوران کودکی از مهم‌‌ترین مراحل زندگی است، در این دوره زندگی ممکن است انواع آزار و اذیت جنسی برای کودکان به وجود آید. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تربیت‌جنسی  در کودکان آزاردیده جنسی و کودکان عادی انجام شد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کودکان ۷ تا ۱۲ سال جنوب غرب شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بودند. نمونه آماری این پژوهش، متشکل از ۱۵ کودک آزاردیده جنسی و ۱۵ کودک عادی در منطقه ۱۹ و ۱۶ تهران بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه انزواطلبی راسل، پپلا و کورتونا (۱۹۷۸)، پرسشنامه سازگاری فردی اجتماعی کالیفرنیا کلارک و دیگران (۱۹۵۳) و پرسشنامه مهارت‏های‌اجتماعی گرشام و الیوت (۱۹۹۰) بود که بر روی هر دو گروه کودکان اجرا شد. در نهایت داده‌ها به روش‌های تحلیل کواریانس با کمک نرم‌افزار SPSSV۲۲ تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته­ها نشان داد که آموزش تربیت‌جنسی بر افزایش سازگاری و مهارت‏های‌اجتماعی در سطح اطمینان ۹۹ درصد ( ۰۱/۰P< ) و کاهش انزواطلبی در سطح اطمینان ۹۵ درصد ( ۰۵/۰P< ) کودکان آزاردیده جنسی در مقایسه با کودکان عادی مؤثرتر است.
نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش بیانگر این است که آموزش تربیت جنسی می‌تواند باعث کاهش مشکلات رفتاری کودکان شده و سازگاری و مهارت­های اجتماعی آنان را ارتقا دهد و بنابراین، آموزش تربیت‌جنسی به کودکان آزاردیده بایستی در اولویت قرار گیرد.

تازه‌های تحقیق
کبری نصرتی:
Google Scholar, Pubmed
حسین بهرامی هیدجی، بهمن اکبری، لیلا مقتدر،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه مداخله آموزشی برای همسران به هرگونه مداخله‌ای اطلاق می‌شود که با کاهش میزان روابط مخرب و تقویت رفتارهای سازنده، افراد و روابط آنها را از رذایل مشترک زندگی زناشویی بازدارد. مداخلات آموزشی معمولاً بر محافظت از همسران در برابر عوامل خطر، مانند الگوهای روابط مخرب متمرکز است و باورهای غیرمنطقی و ایجاد عوامل رابطه حمایتی، مانند نگرش مثبت و زناشویی صمیمیت.
مواد و روش‌ها: در این تحقیق پژوهشگر از روش کمی استفاده کرده است. برای این منظور، ۲۰ نفر از زوجین، برای اجرای پروتکل انتخاب شد. روش تحقیق در این مرحله از نوع طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه کنترل خواهد بود. آزمودنی‌های انتخاب‌شده در هر دو گروه آزمایشی و گواه به‌وسیله پیش‌آزمون مورداندازه‌گیری قرار گرفت. ابزار جمع‌آوری داده‌های موردنیاز از طریق پرسشنامه بوده و نتایج توسط واریانس اندازه‌گیری‌های مکرر تحلیل‌شده است. برای آزمون نرمال بودن توزیع نمرات مرتبط با متغیرهای پژوهش از آزمون نرمالیته شاپیرو ویلک استفاده شد، همچنین نتایج مقایسه‌های زوجی با استفاده از آزمون بونفرونی، مورد آزمون قرار گرفت.
یافته‌ها: محقق تحقیق خود را در قالب سه فرضیه موردبررسی قرار داد و نتایج نشان ­داد بسته آموزشی بر صمیمیت عاطفی، سازگاری زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰۰۱/۰>p).
نتیجه‌گیری: فرضیات پژوهش مورد تأیید قرار ­گرفت و می­توان گفت که بسته آموزشی زندگی پایدار بر اساس تجربه زیسته زوجین بر صمیمیت عاطفی مؤثر است و این تأثیر ماندگار بوده است. همچنین نتایج نشان ­داد که بسته آموزشی باعث افزایش سازگاری زناشویی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بوده و نیز باعث کاهش تعارضات زناشویی گردیده است.

تازه‌های تحقیق
بهمن اکبری:
Google Scholar, Pubmed

فریبا محمدی، محمد رضا بیات، سیف‌الله غلامی کرهرودی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف در روان‌شناسی جهت اثربخشی بیشتر یکی از مسائل موردعلاقه محققان می‌باشد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر همسنجی تأثیر برنامه غنی‌سازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی‏ و زوج‌درمانی هیجان مدار بر صمیمیت و ‏سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی انجام می‌باشد.
مواد و روش‌ها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون چند ‏گروهی با گروه کنترل می‌باشد. جامعه آماری زنان درگیر خشونت خانگی ۲۰ الی ۴۰ سال منطقه ۷ ‏تهران در سال ۱۴۰۱ بود. روش نمونه‌گیری در دسترس و ۶۰ نفر به‌عنوان ‏نمونه انتخاب و به‌صورت تصادفی به دو گروه ۲۰ نفره آزمایش و ۲۰ نفره کنترل تقسیم شدند. برای گروهای ‏آزمایش آموزش مداخله غنی‌سازی روابط مبتنی بر ‏ رفتاردرمانی شناختی ‏ و آموزش درمان هیجان مدار برگزار و گروه کنترل برنامه عادی ‏روزانه خود را داشتند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه سازگاری و صمیمیت زناشویی جمع‌آوری شدند. داده‌ها با استفاده از آزمون ‏تحلیل کوواریانس با اندازه‌گیری مکرر و با بهره‌گیری از ‏SPSS‏ تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ‏ رفتاردرمانی شناختی و درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی تأثیر ‏معناداری دارد (۰۵/۰>p)، اما نتایج برای تفاوت تأثیر روش درمانی معنادار نبود. (۰۵/۰>p).
نتیجه‌گیری: ‏می‌توان نتیجه گرفت غنی‌سازی روابط مبتنی بر ‏ رفتاردرمانی شناختی ‏ درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین ‏مؤثر است.

تازه‌های تحقیق
محمدرضا بیات:
Google Scholar, Pubmed

خانم فرنوش قاسمی، دکتر حمید آتش پور،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: وجود مشکلات در سبک دلبستگی، سازگاری بین فردی و الگوی ارتباطی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی مشهود است، از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر سبک دلبستگی، سازگاری بین فردی و الگوی ارتباطی افراد مبتلا به پرخوری عصبی شهر اصفهان انجام گرفت. 
مواد و روش‌ها: روش پـژوهش حاضر کمی و از نوع مطالعات نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون پـس آزمـون هـمراه با گروه گواه بود. جامعه اماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به پرخوری عصبی شهر اصفهان بود که در سال ۱۴۰۱ به مراکز درمانی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، در این مطالعه تعداد ۳۰ زن مبتلا به اختلال پرخوری عصبی که توسط روانشناس و روانپزشک تشخیص داده شده بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. افراد حاضر در گروه گواه و آزمایش در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به تکمیل پرسش نامه‌های سبک دلبستگی، سازگاری اجتماعی و الگوی ارتباطی پرداختند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون کواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS-۲۳ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیک بر سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی اجتنابی، ارتباط سازنده، الگوی ارتباطی زن طلبکار، الگوی ارتباطی کناره گیری متقابل و سازگاری بین­فردی تاثیر معناداری داشته است (۰۵/۰>p)، اما بر سبک دلبستگی اضطرابی، الگوی ارتباطی طلبکار بدهکار و الگوی ارتباطی زن بدهکار تاثیر معناداری نداشت.
نتیجه‌گیری: از یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که روانشناسان و روانپزشکان می‌توانند برای افزایش سبک دلبستگی ایمن، سازگاری بین فردی، الگوی ارتباطی سازنده و کاهش سبک دلبستگی اجتنابی،  الگوی ارتباطی کناره گیر و زن طلبکار، زنان مبتلا به پرخوری عصبی از رفتار درمانی دیالکتیک و تکنیک‌های آن استفاده کنند
کبری نصرتی، هاله سلطانی فر،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: دانش‌آموزان با مشکلات یادگیری در مقایسه با دانش‌آموزان عادی از نظر رشد عاطفی و سازگاری اجتماعی در سطح پایین‌تری قرار دارند. ازاین‌رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله درمانی  و آموزش مهارت‌های زندگی بر سازگاری اجتماعی دانش‌آموزان با اختلال دیکته انجام شد.‌
مواد و روش‌ها: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه‌ی دانش‌آموزان دختر و پسر مقاطع سوم، چهارم و پنجم ابتدایی مبتلا به اختلال دیکته‌نویسی منطقه‌ی ۳ شهر تهران در سال تحصیلی ۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که از بین آنها ۲۰ نفر به‌صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و کنترل (۱۰ نفر) گمارده شدند. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون نوشتاری فلاح چای (۱۳۷۴)، ویرایش چهارم آزمون هوشی وکسلر (۱۹۴۷) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (۱۹۹۳) بود. گروه آزمایش آموزش گروهی مهارت‌های زندگی و درمان اختلال دیکته‌نویسی را طی ۸ جلسه دریافت کرد؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله‌ای را دریافت نکرد. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌های تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ با سطح معنیداری  ۰۵/۰>P در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که پس از کنترل اثر پیش‌آزمون، تفاوت نمره‌های پیش‌آزمون- پس‌آزمون دو گروه برای متغیرهای سازگاری اجتماعی، عاطفی و تحصیلی معنادار است و میانگین نمره‌های گروه آزمایش در متغیرهای سازگاری اجتماعی، عاطفی و  تحصیلی به‌طور معناداری بیشتر از گروه کنترل است (۰۵/۰>P).
نتیجه‌گیری: می‌توان از مداخله درمانی و آموزش مهارت‌های زندگی رای ارتقاء سازگاری اجتماعی دانش­آموزان با اختلال دیکته ­نویسی استفاده کرد.

صفحه ۱ از ۱