زمینه و هدف : بینظمی هیجانی به عنوان یکی از علایم اصلی در اختلال شخصیت مرزی (Borderline personality disorder یا BPD)، تأثیرات قابل توجهی بر ادراک هیجانی در این گروه از بیماران دارد و با توجه به اهمیت بازشناسی هیجان در چهره در تعاملات اجتماعی و نتایج ضد و نقیض پژوهشهایی که در گذشته بازشناسی هیجان را در این گروه مورد ارزیابی قرار داده است، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی بازشناسی هیجان در افراد با علایم اختلال شخصیت مرزی و ارتباط این علایم بر تعاملات میان فردی در این گروه از افراد بود. مواد و روشها: حجم نمونه پژوهش ۳۰ نفر بود که ۱۵ نفر از افراد با علایم اختلال شخصیت مرزی و ۱۵ نفر آزمودنی سالم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. آزمودنیها به شیوه نمونهگیری در دسترس از بین جامعه آماری مربوط انتخاب شدند. پرسشنامه شخصیت مرزی (Borderline personality inventory یا BPI) و پرسشنامه مشکلات بین فردی (Inventory of interpersonal problems یا IIP) و آزمون بازشناسی هیجان در چهره (Facial affect recognition task) بر روی دو گروه اجرا گردید. یافتهها: افراد با علایم اختلال شخصیت مرزی نسبت به همتایان بهنجار در بازشناسی هیجان در چهره عملکرد ضعیفتری داشتند (۰۰۱/ < P، ۵/۱ = F). از طرف دیگر، این افراد در بازشناسی همه هیجانهای منفی دچار اشکال نبودند، بلکه به طور خاص در بازشناسی هیجان تنفر (۰۱۰/۰ < P، ۵/۲ =F ) و خشم (۰۲۰/۰ > P، ۰۵/۴ = F) نقص داشتند. همچنین، آنها مشکلات بین فردی بیشتری را نسبت به گروه شاهد نشان دادند (۰۰۱/ > P، ۰۱/۰ = F). نتیجهگیری: نقص در بازشناسی هیجان در چهره میتواند زمینهساز مشکلات میان فردی در این گروه از افراد با علایم اختلال شخصیت مرزی باشد. بنابراین، توجه به بازشناسی هیجان در چهره به عنوان یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در تعاملات اجتماعی میتواند به فهم بهتر از بدکارکردی اجتماعی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کمک کند.
محدثه نوروزی، فاطمه زرگر، حسین اکبری، دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT)، درمان جدیدی برای مشکلات بین فردی به شمار میرود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روش ACT بر مشکلات بین فردی و اجتناب تجربهای (Experiential avoidance) دانشجویان دختر دارای مشکلات بین فردی انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی در دسترس بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در رشتههای پرستاری، مامایی، علوم آزمایشگاهی، مدیریت، حقوق، حسابداری و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان بود که ۶۶ نفر آنها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. مداخله در گروه آزمایش بر اساس تحقیق McKay و همکاران، به صورت گروهی و در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای توسط یک روانشناس بالینی آموزش دیده انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامههای مشکلات بین فردی (۳۲-Inventory of Interpersonal Problems یا ۳۲-IIP) و پذیرش و عمل (Acceptance and Action Questionnaire-II یا AAQ-II) بود که اجتناب تجربهای را مورد سنجش قرار داد. نمرات پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از آزمون کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: پس از کنترل نمرات پیشآزمون، تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات مشکلات بین فردی (۰۰۱/۰ > P) و اجتناب تجربهای (۰۰۱/۰ > P) بین دو گروه در مرحله پسآزمون مشاهده شد. نتیجهگیری: روش ACT میتواند تأثیر مطلوبی بر مشکلات بین فردی و اجتناب تجربهای داشته باشد.
سعیده عبودیت، شعله امیری، دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : ماهیت پیچیده رفتار کودکان، بررسی و به کارگیری درمانهای جدید را ایجاب میکند. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر بازی بر مبنای هوش میان فردی Gardner بر مهارت اجتماعی و شادی کودکان پیشدبستانی بود. مواد و روشها: این مطالعه به روش آزمایشی و به صورت پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه شاهد انجام شد. ابتدا یکی از مراکز پیشدبستانی با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای به صورت تصادفی انتخاب گردید و تمام کودکان آن مرکز با استفاده از پرسشنامه مهارتهای اجتماعی Matson (Matson Evaluation of Social Skills with Youngsters یا MESSY) جهت بررسی میزان مهارت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت، ۲۴ نفر که نمره پایینتری کسب کردند، انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش و شاهد قرار داده شدند. مادران همه آزمودنیها قبل و بعد از مداخله، مقیاس هوش چندگانه Gardner، پرسشنامه شادی کودکان مبتنی بر مقیاس شادکامی آکسفورد (Oxford Happiness Inventory یا OHI) تطبیق داده شده برای کودکان و مقیاس MESSY را تکمیل نمودند. گروه آزمایش ۱۲ جلسه تحت آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر بازی بر مبنای هوش میان فردی Gardner قرار گرفتند. یافتهها: تفاوت معنیداری بین میزان شادی و مهارت اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد وجود داشت (۰۵۰/۰ > P). نتیجهگیری: بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، توصیه میگردد از آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر مقیاس هوش میان فردی Gardner جهت افزایش مهارتهای اجتماعی و شادی کودکان پیشدبستانی استفاده شود.
خانم زهرا کمالی، دکتر مهدی اکبرزاده، دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی از جمله اختلالات شایع در میان زنان است. رویکردهای مختلفی برای درمان افسردگی تدوین شده است؛ اما در مطالعات اخیر بین طرحوارهها و انواع متغیرهای مرتبط با افسردگی همبستگی بالا دیده شده است.این مطالعه با هدف مقایسهی اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی بهصورت مشاوره آنلاین و حضوری بر بهبود افسردگی، روابط بینفردی و طرحوارههای ناسازگار حیطه طرد و بریدگی زنان صورت گرفت. مواد و روشها: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پسآزمون و گروه کنترل صورت گرفت در این مطالعه تعداد ۴۵ نفر شرکت کردند. جامعهی آماری مطالعهی حاضر شامل تمامی زنان مبتلا به افسردگی میشد که جهت درمان با کلینیک روانشناسی تماس میگرفتند. ابتدا ۴۵ نفر بر اساس معیارهای ورود به مطالعه و به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس شرکتکنندگان بهطور تصادفی در سه گروه کنترل، مشاورهی آنلاین و حضوری هر گروه ۱۵ قرار گرفتند. تمام شرکتکنندگان قبل و بعد از مداخله با پرسشنامهی افسردگی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و پرسشنامهی مشکلات بینفردی را پر کردند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و روش کوواریانس چندگانه تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد تغییرات نمرات در گروه حضوری بیشتر است و اثربخشی طرحواره درمانی به روش حضوری بر متغیر افسردگی، روابط بین فردی، طرحوراههای نقص/شرم؛ بیاعتماد/بدرفتاری، محرومیت هیجانی، رهاشدگی/بیثباتی، انزوای اجتماعی /بیگانگی بیشتر از گروه آنلاین بوده است. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش درمان حضوری و آنلاین طرحواره درمانی بر افسردگی، روابط بین فردی و طرحوارهها اثربخش است.