logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای رفتار درمانی

غلام رضا رجبی، مهدی ایمانی، رضا خجسته مهر، منصور بیرامی، کیومرث بشلیده،
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده: زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان‏ مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر نگرانی و سازگاری زناشویی ز‏ن‏های دارای آشفتگی زناشویی و اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روش ها: بدین منظور شش نفر از زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و همسرانشان که آشفتگی زناشویی داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم‏زمان استفاده شد. پروتکل درمانی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر و رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در سه مرحله خط پایه، مداخله ی ۱۶ جلسه ای و پی گیری ۳ ماهه اجرا گردید و آزمودنی ها به پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ یا Pennsylvania State Worry Questionnaire)، مقیاس سازگاری زوجی (DAS یا Dyadic Adjustment Scale) پاسخ دادند. داده‏ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI یا reliable change index) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر هدف های درمان تأثیر دارند. رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش، نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر، در متغیر نگرانی کارایی بیشتری داشت و در متغییر سازگاری زناشویی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر کارایی بیشتری نسبت به رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش نشان داد. نتیجه‏گیری: تبیین یافته‏ها بر اساس مبانی نظری اثربخشی درمانی، حاکی از این بود که رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش از نظر اندازه تغییر، کلیت ، ثبات بر زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر ارجحیت دارد، اما از نظر میزان پذیرش هر دو یکسان هستند.
فاطمه زرگر، رضا باقریان سرارودی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : از دهه ۱۹۷۰، جریان یکپارچه شدن ذهن‌آگاهی با روان‌درمانی شروع شد و اثربخشی بالایی در درمان بسیاری از اختلالات و ارتقای وضعیت روان‌شناختی افراد بدون اختلال داشته‌ است. یکی از حوزه‌های مورد مداخله با استفاده از فنون ذهن‌آگاهی، بهبود مهارت‌های فرزندپروری است. این مطالعه به معرفی مدل فرزندپروری ذهن‌آگاهانه (Mindful parenting) پرداخت. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر یک مطالعه موردی ساده (حکایتی) بود که با استفاده از روش‌شناسی مرور کتابخانه‌ای منابع و مقالات نمایه شده در پایگاه‌های PubMed، Google Scholar، Science Direct، SID و Magiran در حیطه فرزندپروری انجام گرفت. یافته‌ها: پژوهش‌های مرتبط با درمان‌های مختلف در حوزه فرزندپروری از جمله برنامه فرزندپروری مثبت و فرزندپروری ذهن‌آگاهانه ارایه شد. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج مطالعات پیشین، می‌توان گفت که فرزندپروری ذهن‌آگاهانه اثربخشی خود را در حوزه‌های مختلف مانند افزایش رضایتمندی مراقبان، بهبود عملکرد خانواده، مهارت‌های فرزندپروری والدین و کاهش مشکلات رفتاری فرزندان نشان داده است. با این وجود، نقاط ضعف بعضی از این درمان‌ها، حجم نمونه کم، عدم وجود گروه شاهد و مقایسه با سایر درمان‌های پیشین در حوزه فرزندپروری است که لزوم مطالعات بیشتر را خاطر نشان می‌سازد.
محمد حسن دوازده امامی، امیرمحسن راه‌نجات، یاسر بولاغی، محسن احمدی طهورسلطانی، امیرسام کیانی مقدم،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف : حالات هیجانی منفی و مثبت، وسوسه و اضطراب، از مهم‌ترین عوامل خطر اعتیاد می‌باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت نظم‌جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک (Dialectical behavior therapy یا DBT) بر وسوسه و اضطراب افراد مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شد. مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و همراه با گروه شاهد بود. نمونه‌ها (۲۸ نفر) به روش در دسترس از میان سوء مصرف‌کنندگان مواد در مراکز ترک اعتیاد شهر اهواز، بر اساس مصاحبه بالینی انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم‌بندی شدند. هر دو گروه مراحل ترک و سم‌زدایی را سپری کردند. گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه تحت آموزش مهارت نظم‌جویی هیجان مبتنی بر DBT قرار گرفتند، اما گروه شاهد هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت نکردند. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه اطلاعات جمعیت‌شناختی، پرسش‌نامه عقاید وسوسه‌انگیز و پرسش‌نامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventory یا BAI) جمع‌آوری گردید. یافته‌ها: تفاوت معنی‌داری بین دو گروه آزمایش و شاهد از لحاظ میزان اضطراب و وسوسه وجود داشت (۰۰۱/۰ > P برای هر دو). به عبارت دیگر، میزان اضطراب و وسوسه در گروه آزمایش نسبت به پیش‌آزمون و گروه شاهد، به طور معنی‌داری کاهش یافت. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج می‌توان گفت که مداخلات آموزشی نظم‌جویی هیجان مبتنی بر DBT، روش درمانی مناسبی برای دانشجویان در جهت کاهش علایم اضطراب و وسوسه سوء مصرف‌کنندگان مواد می‌باشد.
طلوع کیب الهی، ناهید هواسی سومار، آدیس کراسکیان موجمباری، محسن منصوبی فر، آرزو تاری مرادی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر در ایران پژوهش‌های متعددی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و طرحواره درمانی را در حیطه حل تعارض و پربار ساختن رابطه زوجین بررسی کرده‌اند. پژوهش حاضر باهدف یکپارچه‌سازی نتایج حاصل از این پژوهش‌های پیشین و مقایسه میزان اثرگذاری این مداخلات بر مؤلفه‌های کیفیت زناشویی صورت گرفته است.
مواد و روش‌ها: به این منظور از فرا تحلیل به‌عنوان یک فن آماری جهت تعیین، جمع‌آوری، ترکیب و خلاصه کردن یافته‌های پژوهشی مرتبط با اثربخشی‌های رفتاردرمانی دیالکتیکی و طرحواره درمانی بر مؤلفه‌های کیفیت زناشویی زوجین استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش‌های انجام‌شده در ایران در حوزه درمان‌های یادشده است و نمونه آماری شامل پژوهش‌های انجام‌شده در این حوزه در داخل ایران است. به این منظور ۱۹ پژوهش انتخاب و پس از بررسی ۱۷ پژوهش که ازلحاظ روش‌شناختی موردقبول بود، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش چک‌لیست فرا تحلیل بود و برای تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار CMA استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد میزان اندازه اثر ترکیبی درمان‌ها برابر با ۶۲۹/۰r= که معادل ۷۳۹/۰zr= و ۵۵۷/۱g= (۰۱/۰>P) است و بر اساس جدول تفسیر کوهن به معنای اندازه اثر بزرگ یا بالا است. همچنین نتایج تفاوت معناداری میان اندازه اثر رفتاردرمانی دیالکتیکی و طرحو‌اره درمانی نشان نداد.
نتیجه‌گیری: بنابراین می‌توان گفت بر اساس نتایج این فرا تحلیل رفتاردرمانی دیالکتیک و طرحواره درمانی بر بهبود مؤلفه‌های کیفیت زناشویی زوجین اثربخش است.
خانم فرنوش قاسمی، دکتر حمید آتش پور،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: وجود مشکلات در سبک دلبستگی، سازگاری بین فردی و الگوی ارتباطی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی مشهود است، از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر سبک دلبستگی، سازگاری بین فردی و الگوی ارتباطی افراد مبتلا به پرخوری عصبی شهر اصفهان انجام گرفت. 
مواد و روش‌ها: روش پـژوهش حاضر کمی و از نوع مطالعات نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون پـس آزمـون هـمراه با گروه گواه بود. جامعه اماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به پرخوری عصبی شهر اصفهان بود که در سال ۱۴۰۱ به مراکز درمانی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، در این مطالعه تعداد ۳۰ زن مبتلا به اختلال پرخوری عصبی که توسط روانشناس و روانپزشک تشخیص داده شده بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. افراد حاضر در گروه گواه و آزمایش در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به تکمیل پرسش نامه‌های سبک دلبستگی، سازگاری اجتماعی و الگوی ارتباطی پرداختند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون کواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS-۲۳ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیک بر سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی اجتنابی، ارتباط سازنده، الگوی ارتباطی زن طلبکار، الگوی ارتباطی کناره گیری متقابل و سازگاری بین­فردی تاثیر معناداری داشته است (۰۵/۰>p)، اما بر سبک دلبستگی اضطرابی، الگوی ارتباطی طلبکار بدهکار و الگوی ارتباطی زن بدهکار تاثیر معناداری نداشت.
نتیجه‌گیری: از یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که روانشناسان و روانپزشکان می‌توانند برای افزایش سبک دلبستگی ایمن، سازگاری بین فردی، الگوی ارتباطی سازنده و کاهش سبک دلبستگی اجتنابی،  الگوی ارتباطی کناره گیر و زن طلبکار، زنان مبتلا به پرخوری عصبی از رفتار درمانی دیالکتیک و تکنیک‌های آن استفاده کنند

صفحه ۱ از ۱