logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای رضایت جنسی

زهره کاتوزی، رخساره بادامی، فرزانه تقیان، میترا ملایی‌نژاد،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف : چاقی زمینه‌ساز بسیاری از مشکلات جسمی و روانی به شمار می‌رود. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر سه روش تمرین ایروبیک، کگل و ترکیبی (ایروبیک و کگل) بر تصویر بدنی و رضایت جنسی و زناشویی در زنان چاق انجام شد. مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. بدین ترتیب، ۶۰ نفر از زنان چاق با دامنه سنی ۳۵ تا ۴۰ سال و شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بالاتر از ۳۰ کیلوگرم بر مترمربع به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در چهار گروه «شاهد، ایروبیک، کگل و ترکیبی» قرار گرفتند. گروه‌های تجربی به مدت هشت هفته در کلاس‌های ورزشی مربوط به خود شرکت نمودند. ابزارهای سنجش شامل پرسش‌نامه تصویر بدن Erlbaum Fisher، مقیاس رضایت جنسی یاوری کرمانی و رضایت زناشویی ENRICH بود. یافته‌ها: بر اساس یافته‌های آزمون تحلیل کواریانس، هر سه شیوه تمرینی تأثیر مثبتی را بر رضایت جنسی و زناشویی نشان داد (۰۵/۰ > P). همچنین، اثر تمرین ترکیبی بر رضایت جنسی و زناشویی بیشتر از دو شیوه دیگر تمرین بود. تمرینات ایروبیک و ترکیبی باعث بهبود تصویر بدنی شد، اما تمرین کگل تأثیر معنی‌داری بر تصویر بدن نداشت. نتیجه‌گیری: فعالیت بدنی جهت افزایش رضایت جنسی و زناشویی زنان مبتلا به چاقی پیشنهاد می‌شود.
فهیمه نامدارپور، مصطفی بلقان آبادی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: الگوهای ارتباطی زوجین به معنای پویایی‌های رابطه زوجین است. این الگوها مشخص می‌کنند که زوجین چطور با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و در بستر رابطه‌ی زناشویی آن‌ها چه می‌گذرد. الگوهای مخرب به نظر می‌رسد اثر مخربی نیز بر رابطه زناشویی داشته باشد. ازاین‌رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پرخاشگری، الگوهای ارتباطی و رضایت جنسی در پیش‌بینی سازگاری زوجی بود. مواد و روش­‌ها: برای دستیابی به این هدف نمونه‌ای با حجم ۳۰۰ نفر از کارمندان ادارات دولتی اصفهان به شیوه در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جمع‌آوری داده‌ها به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه‌های الگوهای ارتباطی (Communication Patterns Questionnaire یا CPQ)، پرخاشگری باس و پری (Buss and Perry’s Aggression Questionnaire یا AQ)، رضایت جنسی (Sexual Satisfaction Questionnaire یا SSQ) و سازگاری زوجی (Revised Dyadic Adjustment Scale یا RDAS) انجام شد. تجزیه‌وتحلیل داده­‌ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه به انجام رسید. یافته­‌ها: نتایج نشان داد که پرخاشگری، الگوهای ارتباطی و رضایت جنسی سازگاری زوجی را پیش‌بینی می­‌کند. نتیجه­‌گیری: با توجه به یافته­‌های به‌دست‌آمده، می‌توان گفت که رضایت جنسی محصول روابط حسنه بین زوجین است و این روابط حسنه از طریق رضایت در رابطه جنسی می‌تواند سازگاری زوجی را به همراه داشته باشد.
شیرین حاجی‌آدینه، مریم کلهرنیا گل‌کار،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: سال‌های اول ازدواج، لذت‌بخش‌ترین و در عین حال سخت‌ترین و پرمخاطره‌ترین دوران زندگی مشترک زوجین می‌باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر سازگاری زناشویی و رضایت جنسی زوجین انجام گرفت. مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه‌ی زوجین در سال اول زندگی مشترکشان می‌باشد که از مشکلات زناشویی و نارضایتی جنسی رنج می‌بردند و در سال ۱۳۹۵ به کلینیک مشاوره و مددکاری بصیرت در شهر اصفهان مراجعه نمودند. از این جامعه، ۲۰ زوج (۲۰ زن و ۲۰ مرد)، به شیوه‌ی نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب  و پس از همتاسازی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(۲۰ نفر) و کنترل(۲۰ نفر) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش از هشت جلسه آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب برخوردار گردیدند، با این حال گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد.  پرسشنامه‌های سازگاری زناشویی اسپانیر(۱۹۷۶) و رضایت جنسی لارسون(۱۹۹۸)، قبل و بعد از مداخلات آموزشی، به عنوان پیش‌آزمون و پس‌آزمون بر روی کلیه افراد اجرا گردید. یافته‌های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره  و نرم افزار   (SPSS-۱۸) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که پس از تعدیل اثر همپراش پیش‌آزمون، تفاوت معنی‌داری بین میانگین نمرات سازگاری زناشویی(۰۱/۰>p و ۳۲/۱۲=F) و رضایت جنسی(۰۱/۰>p و ۶۶/۸=F) در دو گروه کنترل و آزمایش وجود دارد.  با وجود این، بین میانگین نمرات سازگاری زناشویی و رضایت جنسی شرکت‌کنندگان زن و مرد، تفاوت معنی‌داری وجود نداشت(۰۵/۰
جعفر شعبانی، حسن عبدی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات نشان دادهاند که ذهن آگاهی بر بسیاری از متغیرهای روانی اثرگذارند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی بود.
مواد و روش‌ها: روش تحقیق نیمه تجربی و کاربردی بود. طرح تحقیق به‌صورت پیش‌آزمون، پس‌آزمون، پیگیری و گروه‌های تجربی و گواه بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی مراجعه‌کننده به کلینیک روان‌شناختی سلامت شهر تهران تشکیل دادند. با توجه به اینکه نوع تحقیق نیمه تجربی بوده و مداخله صورت گرفت ۲۹ نفر (گروه‌های گواه و تجربی) به‌عنوان حجم نمونه بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق را پرسشنامه رضایت جنسی (LSSQ) و پرسشنامه عملکرد جنسی زنان (FSFI) تشکیل دادند. در مطالعه حاضر، برای بررسی توزیع طبیعی داده‌ها از آزمون شاپیروویلک استفاده شد. برای بررسی داده‌ها از آزمون تحلیل واریانس یک‌راهه ANOVA، آزمون اندازه‌گیری مکرر و آزمون‌ تعقیبی بونفرنی استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که با توجه به اختلاف میانگین­های رضایت جنسی و عملکرد جنسی، نمرات از پیش‌آزمون تا پس‌آزمون افزایش ‌یافته است. همچنین بین میانگین پس‌آزمون و پیگیری رضایت جنسی و عملکرد جنسی گروه تجربی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰>p). اختلاف بین پیش‌آزمون و پس‌آزمون رضایت جنسی و عملکرد جنسی در گروه کنترل معنادار نیست (۵۲۲/۰=p). همچنین بین میانگین پس‌آزمون و پیگیری رضایت جنسی و عملکرد جنسی گروه کنترل کاهش صورت گرفته است (۹۰۶/۰=p).
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد که ذهن آگاهی می‌تواند بر بسیاری از متغیرهای روانی ازجمله اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی اثرگذار باشد. جهت بالا بردن اعتبار بیرونی پیشنهاد می‌گردد که تحقیقات بیشتری صورت بگیرد.
الهه سلیمانی، زهرا تنها، علی اکبر ملکی راد، داوود کردستانی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: ﺗﻌﺎرﺿﺎت به وجود آﻣﺪه در ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ را در ﺳﻄﻮح ﻓﺮدی، ﻧﻬﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ به وجود می‌آورد. تعارضات زناشویی و طلاق را بعد از مرگ ناگهانی در خانواده از مهم­ترین عوامل تنش‌زا در خانواده می­دانند. هدف از پژوهش حاضر پیش‌بینی تعارضات زناشویی بر اساس مهارت‌های زندگی و سبک‌های دلبستگی با واسطه‌گری رضایت جنسی و قصه عشق زوجین بود.
مواد و روش‌ها: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره مهراندیش شهر اراک بود که در یک بازه ۶ ماهه در سال ۱۳۹۸ به این مراکز مراجعه کرده بودند. در کل جامعه آماری ۶۰۰ زوج (۱۲۰۰ نفر) بود که تعداد ۱۴۶ زوج (۲۹۲ نفر) به‌عنوان نمونه آماری به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده­ها، مقیاس سبک‌های دلبستگی هازان و شیور (۱۹۹۳)؛ مقیاس تعارضات زناشویی ثنایی و براتی (۱۳۷۹)؛ مقیاس مهارت‌های زندگی ساعتچی، کامکاری و عسگریان (۱۳۸۹)؛ مقیاس رضایت جنسی لارسون (۱۹۸۸) و مقیاس قصه عشق استرنبرگ (۱۹۸۶) بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود که با روش مدل­یابی معادلات ساختاری انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که رضایت جنسی و قصه عشق هر دو در رابطه بین مهارت­های زندگی و سبک­های دلبستگی با تعارضات زناشویی می­توانند نقش واسطه­گری داشته باشند.
نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه رضایت جنسی یکی از عوامل مهم سازگاری در بین زوجین می­باشد و عدم رضایت در این زمینه احساس ناکامی را به همراه خواهد داشت، بنابراین، توجه به انطباق سبک­های دلبستگی و سبک­های عشق­ورزی می­تواند یکی از عوامل مؤثر در کاهش تعارضات زناشویی باشد. علاوه بر این، مجهز بودن به مهارت­های زندگی می­تواند در کنار قصه عشق در کاهش تعارضات زناشویی تأثیر عمده­ای داشته باشد.

صفحه ۱ از ۱