logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای رابطه والد- کودک

محمود شریفی اصفهانی، کیومرث فرح بخش، معصومه اسمعیلی، حسین سلیمی بجستانی، محمد عسگری،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر و هم‌زمان با افزایش شیوع اختلالات روانی، نگرانی در مورد سلامت روان کودکان و تأثیر آن بر رشد و عملکرد آن‌ها، به‌طور چشمگیری افزایش‌یافته است. سهم قابل‌توجهی از این نگرانی به اختلالات رفتاری کودکان اختصاص دارد. نافرمانی مقابله‌ای سومین اختلال رفتاری شایع‌ در دوران کودکی به‌حساب می‌آید. ازآنجاکه مدیریت پیامدهای مخرب ناشی از این اختلال، هم جنبه درمانی داشته و هم نوعی پیشگیری محسوب می‌شود، متخصصان بر اهمیت ارزیابی، شناسایی و درمان به‌موقع این اختلال روان‌شناختی تأکید دارند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و شناسایی عوامل تعدیل کننده اختلال نافرمانی مقابله‌ای در کودکان بود.
مواد و روش‌ها: به‌منظور جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش زمینه‌ای استفاده شد. جامعه موردمطالعه شامل تمامی والدین کودکان ۶ تا ۱۲ سالۀ در مقطع پیش‌دبستانی و ابتدایی و مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله‌ای در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ بود. به این منظور والدین ۱۲ کودک دارای معیارهای ورود به پژوهش به‌صورت نمونه‌گیری هدفمند و با کمک دو پرسشنامۀ علائم مرضی کودکان، فرم والد (گادو و اسپرافکین، ۱۹۹۴) و سلامت عمومی (گلدبرگ، ۱۹۷۲) انتخاب شدند. تحلیل داده­ها به روش استراوس و کوربین انجام شد.
یافته‌ها: در تجزیه‌وتحلیل در مرحله کدگذاری باز ۷۳ کد اولیه و در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی ۵ زیرمقوله و درنهایت در مرحلۀ کدگذاری انتخابی دو مقوله عوامل والدینی و غیر والدینی به دست آمد.
نتیجه‌گیری: مجموعه عوامل والدینی و غیر والدینی نقش مهمی در تعدیل و مدیریت رفتارهای مقابله‌ای کودکان به عهده دارد.
خاتون پورمودت، زبیده دهقان منشادی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر یکی از اختلالات خلقی است که به‌تازگی در دوره کودکی و نوجوانی مطرح‌شده و شیوع نسبتاً بالایی در میان اختلالات دوران کودکی دارد. پژوهش حاضر، به‌منظور بررسی نقش سبک‌های فرزند پروری و رابطه والد ‌ـ کودک در پیش‌بینی اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر انجام‌شده است.
مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش‌آموزان پسر ۹ تا ۱۲‌ساله مبتلا به اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر شهر بوشهر در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بود. نمونه پژوهش شامل ۵۵ کودک مبتلا به اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر که به روش نمونه‌گیری هدفمند و ۱۳۰ کودک عادی همراه با والدین آن‌ها که به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی انتخاب شدند، بود. شرکت‌کنندگان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته خشم و تحریک‌پذیری، پرسشنامه فرزند پروری آلاباما شلتون، فریک و ووتون (۱۹۹۶) و پرسشنامه رابطه والد کودک پیانتا (۱۹۹۲) موردبررسی قرار گرفتند. داده‌های پژوهش با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون لجستیک و نرم‌افزار SPSS-۲۴ مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد از میان سبک‌های فرزند پروری، ابعاد فرزند پروری مثبت و تنبیه جسمانی در تبیین اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر نقش پیش‌بینی دارند (۰۱/۰>p). همچنین از زیر مقیاس­های رابطه والد ـ کودک، مؤلفه نزدیکی، تعارض و رابطه مثبت کلی اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر را به‌طور معنی‌داری پیش‌بینی نمود (۰۱/۰>p).
نتیجه‌گیری: ازاین‌رو با توجه به یافته‌های فوق در یک نتیجه‌گیری کلی می­توان نتیجه گرفت که فرزند پروری مثبت، تنبیه جسمانی، نزدیکی، تعارض و رابطه مثبت کلی می‌تواند اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر را پیش‌بینی کند و یکی از راه‌های کاهش نشانه‌های اختلال بی‌نظمی می‌تواند مداخلات مبتنی بر آموزش والدین باشد.
عادل محمدزاده، سعید حسن زاده، محسن شکوهی یکتا، سوگند قاسم زاده،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجا که ضعف در مهارت‌های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اتیسم بر رابطه‌ی میان آنان و والدینشان تأثیر سوء می‌گذارد، به‌کارگیری مداخلات زودهنگام در جهت بهبود مهارت‌های ارتباطی این کودکان ضروری به‌نظر می‌رسد. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر برنامه‌ی آموزش والدگری هانن بر رابطه‌ی والد- کودک خانواده‌های دارای کودک با اختلال طیف اتیسم بود.
مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه‌ آماری پژوهش کلیه‌ی کودکان با اختلال طیف اتیسم ۳ تا ۷ سال را شامل می‌شد که در شهرستان اصفهان زندگی می‌کردند. از جامعه‌ی مذکور، با روش نمونه‌گیری در دسترس ۲۲ کودک همراه با والدینشان به عنوان نمونه‌ پژوهشی انتخاب شدند و در دو گروه ۱۱ نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس والدین گروه آزمایش به مدت ۳ ماه و هر هفته ۲ جلسه تحت آموزش برنامه‌ی والدین هانن قرار گرفتند. در این زمان، گروه گواه هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس رابطه‌ی والد- کودک پیانتا (۱۹۹۴) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌های بدست آمده از پژوهش، از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری با اندازه‌گیری مکرر استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تأثیر برنامه‌ی والدین هانن بر رابطه‌ی والد- کودک و مؤلفه‌های آن در زمینه‌های تعارض، نزدیکی و وابستگی در سطح ۰۵/۰ =α معنی‌دار می‌باشد.
نتیجه‌گیری: بنابر نتایج پژوهش حاضر، می‌توان گفت با فراهم آوردن فرصتی برای آموزش والدین، از برنامه‌ی هانن به منظور ارتقای سطح ارتباطی میان کودکان با اختلال طیف اتیسم و والدینشان استفاده نمود.

صفحه ۱ از ۱