مهناز احمدی، رضا باقریان سرارودی، سید محمدحسین موسوی، دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف:مفهوم ذهنیسازی بهعنوان یک ظرفیت کاملاً انسانی به درک و فهم فرایندهای روانشناختی حالات ذهنی خود و دیگران اشاره دارد که در چهار بعد، زیربنای تعاملات روزمره فرد را تشکیل میدهد. امروزه این فرایند روانشناختی اساسی در همه اختلالات روانی عمده موردتوجه قرار گرفته است. در این مطالعه مروری، جمعبندی از مفهوم و ماهیت چندبعدی ذهنیسازی موردبررسی قرار گرفته است. مواد و روشها:این مطالعۀ مروری در آذرماه ۱۳۹۹ با استفاده از واژههایMentalization، Automatic mentalizing، Controlled mentalizing، Cognitive mentalizing، Affective mentalizingو کتابها و مقالات نمایه گذاری شده با این واژگان در پایگاههای اطلاعاتی Pubmed، (SID)Scientific InformationDatabase، Google Scholar، Scopusانجام شد. مقالات مربوط به ذهنیسازی و چهار بعد مربوط به آن استفاده شدند. یافتهها:پژوهشگران حوزۀ علوم اعصاب چهار مؤلفه یا ابعاد مختلف ظرفیت ذهنیسازی را شناسایی کردهاند که عبارتاند از: ۱-ذهنیسازی خودکار در مقابل ذهنیسازی کنترلشده ۲-ذهنیسازی خود در مقابل ذهنیسازی دیگران ۳-ذهنیسازی درونی در مقابل ذهنیسازی بیرونی ۴-ذهنیسازی شناختی در مقابل ذهنیسازی عاطفی که نشاندهنده فرایندهای مختلف شناختی اجتماعی است و انواع مختلف بیماریهای روانی را میتوان بهعنوان عدم تعادل در این ابعاد تبیین کرد. نتیجهگیری:کاربست ذهنیسازی در حوزۀ تشخیص و درمان مبتنی بر آن از درمان چندین اختلال سلامت روانی مختلف مانند روانپریشی، افسردگی، اختلالات خوردن و همچنین اختلالات شخصیت خبر میدهد. این الگو برای کاربرد در طیف وسیعی از زمینهها و شرایط همچون فرزند پروری، زوجدرمانی و خانوادهدرمانی، هنر درمانی و خدماتی که برای کمک به برخی از افراد بسیار آسیبپذیر و زمینههای اجتماعی مانند مدارس و حتی زندانها گسترشیافته است.
زمینه و هدف:ظرفیت ذهنیسازی برای توانمندسازی دانشجویان در تعاملات بینفردی و بهتبع اخذ موفقیتهای آینده لازم است و به همین دلیل شناخت همبستههای آن ضروری است. هدف از پژوهش حاضر ارائه بررسی ذهنیسازی بر اساس سبکهای دلبستگی، توانمندی ایگو، روابط موضوعی و الگوی تجلی اضطراب در دانشجویانبود. مواد و روشها:پژوهشحاضرازنوعتوصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را دانشجویاندانشگاه سراسری اصفهان و دانشگاه آزادشهر اصفهان (خوراسگان) در نیمه اول سال ۱۴۰۱ تشکیل دادند که بر اساس آخرین گزارشها، تعداد آنها ۳۵۱۶۱ نفر اعلام شده است. بر اساس فرمول کوکران، ۳۸۰ دانشجو بهصورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبکهای دلبستگی (ASQ)، پرسشنامه توانمندی ایگو (PIES)، مقیاس روابط موضوعی بل (BORI)، پرسشنامه الگوهای تجلی اضطراب و پرسشنامه ظرفیت ذهنیسازی (RFQ) بود که بهصورت انفرادی توسط دانشجویان تکمیل شدند. بررسی دادهها به روش تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نسخه بیستوششم نرمافزار SPSS انجام شد. یافتهها:نتایج نشان داد که سبکهای دلبستگی ایمن و دوسوگرا و همچنین توانمندی ایگو قادر به پیشبینی معنادار ظرفیت ذهنیسازی دانشجویان هستند (۰۵/۰>P). نتیجهگیری:لازم است جهت بهبود ذهنیسازی دانشجویان، اقداماتی جهت تقویت سبکهای دلبستگی ایمن و کاهش سبک دلبستگی دوسوگرا و همچنین افزایش توانمندی ایگو اعمال شود.
فاطمه شریف زاده، شیرین امیرتیموری، لیلا شاملی، دیبا داود نژاد، نظام الدین قاسمی، دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: مقایسه ویژگیهای افراد عادی و دارای اختلال یکی از موضوعات موردعلاقه پژوهشگران میباشد در این راستا هدف از پژوهش مقایسه ذهنیسازی، ترس از شفقتورزی و سبکهای دلبستگی در افراد دارای نشانگان غیربالینی شخصیت مرزی و عادی بود. مواد و روشها: پژوهش علیمقایسهای و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه سلمان فارسی کازرون در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ از هر دو جنس بودند. با نمونهگیری در دسترس ۱۳۶ نفر در گروه نشانگان شخصیت مرزی و عادی با همتاسازی سن، جنسیت و تحصیلات بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامه شخصیت مرزی، ذهنیسازی، ترس از شفقتورزی و مقیاس دلبستگی بزرگسالان جمعآوری و با واریانس چند متغیره توسط SPSS-۲۴ تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد بین دو گروه در ذهنیسازی مرتبط با خود (۰۵/۰p<، ۷۴۵/۲۵=F) تفاوت معنادار، ولی در ذهنیسازی مرتبط با دیگران و انگیزهمندی برای ذهنیسازی تفاوت وجود ندارد. همچنین دو گروه از لحاظ ترس از شفقت به خود (۰۵/۰p<، ۳۹۱/۱۰=F)، ترس نسبت به دیگران (۰۵/۰p<، ۳۶۵/۲۴=F) و ترس از دریافت شفقت (۰۵/۰p<، ۰۲۷/۱۵=F) تفاوت معنادار داشتند. سایر یافتهها نشان داد بین دو گروه در سبک دلبستگی اجتنابی (۰۵/۰p<، ۳۶۷/۱۷=F) و دوسوگرا (۰۵/۰p<، ۶۵۷/۴۷=F) تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: بنابراین میتوان گفت افراد دارای علائم شخصیت مرزی در ذهنیسازی، سبکهای دلبستگی و ترس از شفقتورزی با افراد عادی تفاوت دارند.