logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای دیابت نوع دو

سمیه علیجانی، ناهید اکرمی، الهام فقیه ایمانی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت، یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن عصر حاضر به شمار می‌رود. پژوهش‌ها حاکی از تأثیر سبک زندگی بر افزایش و شیوع این بیماری است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش اصلاح سبک زندگی بر علایم روان‌شناختی و کنترل قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی بود که به صورت تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و همراه با گروه شاهد و مرحله پیگیری انجام گردید. جامعه آماری را کلیه افراد مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال ۱۳۹۲ تشکیل دادند. بر این اساس، نمونه‌ای مرکب از ۴۲ نفر از این بیماران به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۱ نفر) و شاهد (۲۱ نفر) قرار گرفتند. به منظور جمع‌آوری اطلاعات، از چک‌لیست علایم روان‌شناختی نوع ۹۰ سؤالی اصلاح شده (Symptom checklist-۹۰-Revised یا SCL-۹۰-R) و تست قند خون (Hemoglobin A۱c یا HBA۱C) استفاده شد که در سه مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و سه ماه پس از آخرین مداخلات آموزشی (پیگیری) روی بیماران اجرا گردید. اجرای پژوهش، ۶ ماه به طول انجامید و مداخلات آموزشی اصلاح سبک زندگی تنها بر روی گروه آزمایش در طی ۸ جلسه به صورت هفتگی و به مدت ۹۰ دقیقه در طی ۲ ماه اجرا شد. جهت محاسبات آماری، از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) استفاده گردید. در نهایت، داده‌ها در نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: آموزش اصلاح سبک زندگی به جز ترس مرضی، بر کاهش علایم روان‌شناختی (شکایات جسمانی، وسواس- اجبار، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، پارانوئید و روان‌پریشی) و میزان قند خون در مرحله پس‌آزمون و پیگیری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تأثیر معنی‌داری داشت (۰۵۰/۰ > P). نتیجه‌گیری: آموزش اصلاح سبک زندگی بر کاهش میانگین‌ علایم روان‌شناختی و میزان قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر است. همچنین، برنامه‌ریزی و برگزاری دوره‌های آموزشی برای این بیماران، بر اساس بسته آموزشی این پژوهش در جهت بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، تأثیرگذار بود. از این‌رو، پیشنهاد می‌شودکه اثربخشی این نوع از مداخلات برای بیماری‌های مزمن دیگر نیز بررسی شود. نتایج این پژوهش می‌تواند مورد استفاده پزشکان، متخصصان تغذیه، مشاوران و روان‌شناسان قرار گیرد.
مریم فولادوند، فرح لطفی کاشانی، شهرام وزیری، حسن احدی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف : امروزه به علت تغییر سبک زندگی و افزایش وزن، سن ابتلا به دیابت کاهش و شیوع این بیماری رو به رشد است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) چاقی بر کاهش وزن و سطح قند خون زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت نیمه آزمایشی، با مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و گروه شاهد بر روی ۴۰ زن چاق مبتلا به دیابت انجام شد. نمونه‌ها به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه ۲۰ نفره آزمایش و شاهد قرار گرفتند. زنان مبتلا به دیابت نوع دو با شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بزرگ‌تر و یا مساوی ۳۰ کیلوگرم بر مترمربع و محدوده سنی ۶۵-۳۰ سال که به انجمن دیابت ایران (شعبه مرکزی واقع در شهر تهران) مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند و طی ۲۴ جلسه ۶۰ دقیقه‌ای گروهی، در یک برنامه مبتنی بر مداخله‌ CBT چاقی شامل دو فاز کاهش و ابقای وزن شرکت نمودند، اما گروه شاهد هیچ‌گونه آموزشی دریافت نکرد. وزن‌کشی و گرفتن نمونه خون (برای ارزیابی میانگین سه ماهه قند خون)، در اولین و آخرین جلسه مداخله صورت گرفت. یافته‌ها: رویکرد CBT چاقی، منجر به کاهش وزن بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد. همچنین، این درمان توانست سطح قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع دو را کاهش دهد. نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از اثربخش بودن روش CBT بر بیماران مبتلا به دیابت می‌باشد. این یافته‌ها از اهمیت زیادی در کنترل وزن و قند خون بیماران مبتلا به دیابت برخوردار است؛ چرا که امکان استفاده از درمان‌های جایگزین مانند رویکرد CBT چاقی را به غیر از درمان‌های پزشکی متعارف نشان می‌دهد.

صفحه ۱ از ۱