علی صدر، محسن دوستکام، حسین شاره، مصطفی بُلقان آبادی، دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف:توجه به درمانهای نوین در جهت کاهش مشکلات افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اهمیت فراوانی دارد. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی بارلو و درمان نظم جویی هیجان منین و فراسکو بر علائم اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روشها:بدین منظور چهار نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر که نشانههای کامل این اختلال را بر اساس ارزیابی چندبعدی (پرسشنامه اضطراب فراگیرو مصاحبه بالینی) داشتند، با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. این پژوهش به شیوه گزارش مورد به انجام رسید. پروتکل درمان فراتشخیصی و درمان نظم جویی هیجان در دو مرحله خط پایه، مداخله ۱۵ و ۱۶ جلسهای و پیگیری دوماهه اجرا گردید و آزمودنیها به پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس بهبودی کلی بالینی، مقیاس رضایتمندی مراجع و پرسشنامه اتحاد درمانی پاسخ دادند. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص اندازه اثر و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافتهها:نتایج نشان داد که هر دو درمان بر هدفهای درمان تأثیر دارند. بااینحال درمان فراتشخیصی کارایی بیشتری در بهبود علائم اضطراب فراگیر در مقایسه با درمان نظم جویی هیجان نشان داد. نتیجهگیری:درمان فراتشخیصی و درمان نظم جویی هیجان بر کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر مؤثر هستند و اثربخشی درمان فراتشخیصی بیشتر از درمان نظم جویی هیجان است.
محمودرضا شرفی، داود جعفری، محسن بهرامی، دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:بروز اختلال اضطراب فراگیر، فرآیندهای شناختی، ارتباطی و اجتماعی افراد را با آسیب جدی مواجه ساخته و موجب افزایش اضطراب و افسردگی میشود.پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشیدرمانشناختی-رفتاریو درمانفراتشخیصییکپارچهبر علائم افسردگی و اضطرابنوجواناندارایاختلالاضطراب فراگیر انجام شد. مواد و روشها:روش پژوهش حاضر کمی و از نوع مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری ۲ ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان با اختلال اضطراب فراگیر مراجعهکننده به مراکز مشاورهشهر خرمآباد تشکیل میدادند که از میان آنها ۴۵ نفر نوجوانان واجد شرایط داوطلب با روش نمونهگیری در دسترس وارد مطالعه شدند و بهطور تصادفی در دو گروه درمان شناختی-رفتاری، گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه و گروه گواه جایگزین شدند (هر گروه ۱۵ نفر). بهمنظور جمعآوری دادهها از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (لاویباند و لاویباند، ۱۹۹۵)استفاده شد. همچنین جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافتهها:نتایج تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر کاهش افسردگی و اضطراب تأثیر معناداری داشته است (۰۱/۰>p)، از سویی دیگر درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب نتیجهبخش بوده است (۰۰۱/۰>p)، همچنین بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجهگیری:با توجه به یافتهها بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود ندارد؛ میتوان از این دو رویکرد درمانی بهعنوان مداخلات مؤثر بر افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر بهره گرفت.
فاطمه باقریفرد، کبری کاظمیان مقدم، سحر صفرزاده، فرشاد بهاری، دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:مقایسه رویکردهای مختلف روانشناختی درزمینه میزان اثرگذاری آنها بر متغیرهای روانشناختی موردعلاقه بسیاری از محققان میباشد؛ در این راستا پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و امیددرمانی بر فعالیتهای خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام گردید. مواد و روشها:طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان متأهل مبتلا به دیابت نوع ۲ و عضو انجمن دیابت شهر اهواز در سال ۱۴۰۰ بودند. ۶۰ نفر از این بیماران بر اساس ملاکهای ورود و خروج، غربالگری و بهصورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از همسانسازی، بهصورت گمارش تصادفی در ۳ گروه ۲۰ نفره گمارده شدند. ابزارهای تحقیق شامل مقیاس فعالیتهای خودمراقبتی دیابت (توبرت و همکاران، ۲۰۰۰) و مقیاس اجتناب شناختی-رفتاری (اتنبرگ و دابسون، ۲۰۰۴) بود. دادهها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری(MANCOVA) و تکمتغیری(ANCOVA) با استفاده از نرمافزارSPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها:نتایجنشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه و امید درمانی بر فعالیتهای خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت مؤثر بودهاند (۰۵/۰>P)؛ بهعلاوه، نتایج نشان داد که بین اثربخشی دو نوع مداخله در بیماران مبتلابه دیابت تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجهگیری:به نظر میرسد هر دو رویکرد به یک اندازه بر فعالیتهای خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت اثرگذار است.
زهرا آخوندی یزدی، احمد غضنفری، طیبه شریفی، دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:افسردگی یکی از اختلالات رایج روانپزشکی می باشد که منجر به ناتوانی قابل ملاحضه در عرصه های مختلف زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی می شود. هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی زنان افسرده شهر اصفهان بود. مواد و روشها:مطالعه حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه به همراه دوره پیگیری بوده است. جامعه پژوهش در این مطالعه عبارت از کلیه زنان افسرده در شهر اصفهان بود. در این مطالعه ۴۵ زن مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰، به صورت هدفمند انتخاب و در سه گروه (۲ گروه آزمایشی و یک گروه گواه) مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات بیماران از طریق سه ابزار اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه افسردگی بک جمع آوری شد. پروتکل های درمانی شامل درمان شناختی رفتاری (هازلت-استیونز) و درمان فراتشخیصی بود. یافتهها:مطاله کنونی شرح داد که میانگین نمرات افسردگی و اضطراب در گروه های درمانی فراتشخیصی و شناختی رفتاری نسبت به گروه گواه کاهش معنی داری داشته است (۰۵/۰>P). از سوی دیگر در دو گروه رویکرد درمانی اختلاف معنی داری در نمرات افسردگی و اضطراب در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد (۰۵/۰<P). همچنین مابین گروه درمان فراتشخیصی و درمان شناختی رفتاری بر کاهش میانگین نمرات افسردگی و اضطراب تفاوت معنی دار وجود نداشت. نتیجهگیری:باتوجه به یافته ها، درمان های فراتشخیصی و شناختی رفتاری می توانند به عنوان مکمل درمانهای دارویی و بین فردی برای بیماران درگیر با افسردگی در کاهش علائم افسردگی و اضطراب استفاده شوند. این فرایند احتیاج به پژوهش های بیشتری می باشد.
زمینه و هدف:از اینرو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی زنان مطلقه سرپرست خانوار میباشد. مواد و روشها:روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گروه گواه و جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه سرپرست خانوار در شهر اصفهان در سال ۱۴۰۲ که به روش نمونه گیری دردسترس ۴۵ نفر انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه درمان پذیرش و تعهد ۱۵ نفر و گروه درمان فراتشخیصی ۱۵ نفر) و گروه گواه (۱۵ نفر) قرار گرفتند. سپس به گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای و به گروه آزمایش درمان فراتشخیصی هم ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای ارائه شد. برای گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه نشخوار ذهنی نولن – هوکسما و مورو (۱۹۹۱) و پرسشنامه فرسودگی هیجانی مسلش و جکسون (۱۹۸۱) بود. دادهها بهوسیله روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها:نتایج نشان داد، تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری متغیر نشخوار ذهنی و میانگین نمرات پس آزمون فرسودگی هیجانی وجود ندارد و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری را نسبت به درمان فراتشخیصی بر کاهش نشخوار ذهنی و نگرانی زنان مطلقه سرپرست خانوار داشت. نتیجهگیری:درمان پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی با آموزش روشهای مناسب برخورد با موضوعات هیجانی، راهبردهای سازگارانه زنان مطلقه سرپرست خانوار برای تنظیم هیجانات را افزایش داده و باعث ارتقاء سطح سلامت روانی و کاهش نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی شدهاند و همین موجب تجربه کمتر اختلالات فیزیولوژیکی و هیجانی شده است
نسیم کوهزاد، پرویز عسکری، علیرضا حیدرئی، سمیه اسماعیلی، رضا جوهری فرد، دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف:اختلال طیف اوتیسم یک اختلال عصبی-رشدی است که بر تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارهای فرد تأثیر میگذارد. شیوع اختلال طیف اوتیسم در سراسر جهان در حال افزایش است. در این بین تجربهی مراقبت از یک فرد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، تجربهای ویژه و اختصاصی است که تنشهای زیادی را برای والدین آنان فراهم میآورد. بنابراین، هدف از انجام این مطالعه آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراتشخیصی بر استرس والدینی و خودشفقتی در مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم است. مواد و روشها:طرحاینپژوهشنیمهآزمایشیازنوعپیش آزمون،پس آزمونوپیگیریباگروهگواهاست. جامعهآماریاینپژوهششامل تمامی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم در دامنه سنی ۱۲-۵ ساله مراجعهکننده به مراکز اوتیسم شهر مشهد در سال ۱۴۰۳ بودند. روش نمونهگیری در مرحله اولبر اساس نمونهگیری در دسترس بود و تعداد ۴۵ مادر دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم دارای شرایط ورود به پژوهش بهصورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفری دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص استرس والدینی (آبیدین، ۲۰۱۲) و پرسشنامه خودشفقتی (نف و همکاران، ۲۰۰۳) بود. در این پژوهش جلسات درمانی بر اساس پروتکل درمانی روش فرزندپروری ذهن آگاهانه باگلز و همکاران (۲۰۱۴) و برنامه درمان فراتشخیصی یکپارچه بارلو و همکاران (۲۰۱۱) اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافتهها:نتایج بدست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو مداخله فرزندپروری ذهن آگاهانه و درمان فراتشخیصی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه گواه توانسته است که استرس والدینی و خودشفقتی را بهبود بخشد (P<۰,۰۱). نتیجهگیری:آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و درمان فراتشخیصی با آموزش روش های مناسب برخورد با کودک دارای اختلال اوتیسم به مادران باعث بهبود تنظیم هیجانی و مهارت خودشفقتی و همچنین کاهش استرس در مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طبف اوتیسم شد