زهرا کشاورز، نورمحمد بخشانی، حسن آقائی خواجه لنگی، دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: عشق یکی از حیرتانگیزترین هیجانهایی است که انسان میتواند تجربه کند، اما درعینحال، میتواند یکی از دردناکترین هیجانها باشد. انحلال روابط عاشقانه با انواع پاسخهای منفی جسمی و روانی اعم از اضطراب، افسردگی، آسیبشناسی روانی، تنهایی و سرزنش خود همراه بوده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان شفقتمحور بر عاطفه منفی و سرزنش خود در دانشجویان دختر با شکست عاطفی صورت گرفت. مواد و روشها:مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیشآزمون و پسآزمون میباشد؛ بدین منظور از بین دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال تحصیلی ۹۶-۹۷، نمونهای ۴۰ نفره به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (۲۰=n) گمارده شدند. کلیه آزمودنیها در مرحله پیشآزمون پرسشنامه عاطفه منفی و سرزنش خود را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت آموزش درمان شفقت محور قرار گرفتند، درحالیکه گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. در پایان هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. دادههای پژوهش از طریق آزمون تحلیل کوواریانس (آنکووا) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها:نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله درمانی شفقت محور باعث کاهش نمرات عاطفه منفی و سرزنش خود در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل شده است (۰۱/۰ P≤). نتیجهگیری:با توجه به یافتههای تحقیق، جهت کاهش عاطفه منفی و سرزنش خود در دانشجویان دختر با شکست عاطفی میتوان از درمان شفقتمحور استفاده کرد و کابرد آن بر روی جعیت ایرانی موجه می باشد.
زینب سلاخ پور، منصور سودانی، رضوان همائی، مسعود شهبازی، دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقتمحور بر نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار می باشد. مواد و روشها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش- آزمون- پس- آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعهی آماری این پژوهش را کلیه کودکان کار شهر اهواز در سال ۱۴۰۰ تشکیل داد که برای گردآوری اطلاعات از این جامعه، ۴۵ نفر از این کودکان (در فاصله سنی ۱۲ الی ۱۷) با استفاده از مصاحبه تشخیصی و شفاهی غربالگری و به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از همسان سازی بر اساس ویژگیهای جمعیت شناختی به روش زوج و فرد و به صورت گمارش تصادفی در ۳ گروه ۱۵ نفره، (گروه آزمایش با آموزش تنطیم هیجان (۱۵ نفر)، گروه آزمایش با درمان شفقت محور (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند. در ابتدا همه شرکتکنندگان مقیاس افسردگی-اضطراب- تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، ۱۹۹۵) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زادهمحمدی و همکاران، ۱۳۹۰) را تکمیل نمودند سپس آزمودنیهای گروههای آزمایش تحت آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقتمحور قرار گرفتند، درحالی آزمودنیهای گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. پس از اجرای مداخله ها بار دیگر همه آزمودنیها پرسشنامههای پژوهش را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیر و تک متغیری استفاده شد. یافتهها: نتایجنشان داد که آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روانشناختی و رفتارخطرپذیر مؤثر می باشد (۰۵/۰≥p) و در نتیجه این مداخله ها میتواند باعث کاهش نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار گردند. به علاوه نتایج آزمون های تعقیبی نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان شفقت محور بر کاهش رفتار خطرپذیر در کودکان کار اثرگذاری بیشتری داشته است (۰۵/۰≥p). نتیجهگیری: به نظر میرسد که هردو به یک اندازه بر متغیرهای پژوهش اثرگذار هستند؛ هرچند که در مرحله پیگیری آموزش تنظیم هیجان اثر ماندگارتری داشته است.