۱۹ نتیجه برای دانشجویان
محسن گلپرور، محمد اکبری،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴ زمینه و هدف : عدالت در قالب ایدئولوژیهای عدالت و باور به دنیای عادلانه و ناعادلانه، از زمره عناصر ادراکی و شناختی مهم در عرصههای مختلف زندگی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ایدئولوژیهای عدالت و باور به دنیای عادلانه و ناعادلانه بر عدالت رفتاری، عدالت در ارزیابی و استرس منفی دانشجویان در شهر اصفهان بود. مواد و روشها: این مطالعه همبستگی به صورت گذشتهنگر انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاههای اصفهان تشکیل دادند که از بین آنها ۵۰۰ نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باور به دنیای عادلانه ( Dalbert )، باور به دنیای ناعادلانه ( Dalbert و همکاران)، عدالت در ارزیابی، عدالت رفتاری و استرس منفی (هر سه از Dalbert و همکار) و ایدئولوژیهای عدالت و پرسشنامه اعتماد دموکراتیک (هر دو از Wegener و همکاران) بود. دادههای حاصل از پرسشنامههای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و مدلسازی معادله ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که جبر گرایی و اعتماد دموکراتیک ۷/۵ درصد از واریانس باور به دنیای عادلانه، باور به دنیای ناعادلانه ۸/۱ درصد از واریانس عدالت رفتاری، باور به دنیای عادلانه، عدالت رفتاری و برابری گرایی، ۲/۱۹ درصد از واریانس عدالت در ارزیابی و عدالت رفتاری، ۹/۷ درصد از واریانس استرس منفی را تبیین مینماید. نتیجهگیری: تقویت باور به دنیای عادلانه و تضعیف برابری گرایی باعث افزایش عدالت رفتاری میگردد و تقویت باور به دنیای عادلانه باعث افزایش عدالت در ارزیابی خواهد شد. با افزایش عدالت رفتاری و عدالت در ارزیابی، سطح استرس منفی دانشجویان کاهش مییابد.
ستاره موسوی، جلال جبل عاملی، فاطمه علی بخشی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی با باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی برعملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. مواد و روش ها: پژوهش توصیفی- همبستگی حاضر بر روی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی ۹۰-۱۳۸۹ صورت گرفت. ۱۳۰۰ دانشجو از میان همه دانشجویان به شیوه تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه مورد بررسی انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری، دو پرسش نامه هوش هیجانی Bar-on و راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (Motivational strategies for learning questionnaire یا MSLQ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معنی داری همبستگی، آزمون ۲ c و مدل یابی معادلات ساختاری و شاخص های برازش مدل های ساختاری استفاده شد. یافته ها: ضرایب مسیر مربوط به عامل روابط بین فردی و عامل همدلی معنی دار نبود. ضریب مسیر برای مؤلفه های شادمانی، واقع گرایی و مسؤولیت پذیری با باورهای انگیزشی معنی دار به دست نیامد. در تأثیر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی، تمام مسیرها معنی دار بودند و در تأثیر مؤلفه های هوش هیجانی و باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی تمام مسیرها رابطه معنی داری را نشان دادند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش می تواند برای برنامه ریزان و پژوهشگران تعلیم و تربیت در جهت سرمایه گذاری و انجام مداخله در حیطه های مختلف هوش هیجانی، ارتقای عملکرد تحصیلی و راهبردهای انگیزشی سودمند باشد.
محمد فتحی، فرامرز سهرابی، مرتضی سعیدیان،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: دسترسی به اینترنت پدیده ای رو به گسترش است. همزمان با دسترسی روزافزون و گسترده مردم به اینترنت، شاهد نوعی وابستگی در جوانان هستیم. این پژوهش به منظور مقایسۀ ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان معتاد و غیر معتاد به اینترنت، انجام پذیرفت. مواد و روش ها: این تحقیق علی – مقایسه ای بود و در سال تحصیلی ۱۳۹۰-۹۱ انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر خوابگاهی ساکن در خوابگاه های دانشگاه تهران(حدود ۶۰۰۰ نفر) بود که بر اساس جدول مورگان، تعداد ۳۸۰ نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به نسبت جمعیت هر کدام از خوابگاهها به پخش و اجرای پرسشنامه های مربوطه پرداخته به این صورت که با مراجعه به هر یک از اتاقهای دانشجویی، پرسشنامه ها را تحویل و بعد از حدود ۲۰ دقیقه آنها را جمع آوری می کردیم. ابزار تحقیق حاضر عبارت بودند از: پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAD)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (NEO) و پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (ISI-۶). برای تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و تحلیلی ازآزمون آماری T، استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین دانشجویان معتاد و غیر معتاد به اینترنت از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت وجود دارد. به این ترتیب که روان رنجورخویی در دانشجویان معتاد به اینترنت بیشتر از دانشجویان غیر معتاد بود و سه متغیر برونگرایی، سازش پذیری و وظیفه شناسی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از گروه معتاد بود. اما از نظر ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. همچنین بین دو گروه از نظر متغیرهای هویتی تفاوت معنی داری مشاهده شد به این معنی که هویت اطلاعاتی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از گروه معتاد بود و نیز هویت هنجاری و هویت سردرگم- اجتنابی در گروه معتاد بیشتر از گروه غیر معتاد دیده شد. نتیجه گیری: بین افراد معتاد و غیر معتاد به اینترنت از نظر برخی از ویژگی های شخصیتی و سبک های هویتی تفاوت وجود دارد.
ماهگل توکلی، زهرا عمادی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده مقدمه: سبک زندگی هر فرد بر سلامت او تأثیر دارد. سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت علاوه بر تداوم و تقویت سطح سلامت و رفاه، باعث احساس رضایت، اقناع شخصی و خودشکوفایی می شود. دانشجویان نیروهای انسانی برگزیده و سازندگان فردای کشور هستند و سنجش وضعیت سلامت جسمی و روانی و معنوی آن ها، در جهت ارتقاء و بهبود آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت با سلامت روان، سبک های مقابله ای و جهت گیری مذهبی در دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام گرفته است. روش ها: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود، که از بین آن ها ۹۴ نفر (۴۷ دختر، ۴۷ پسر) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و پرسش نامه های سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت (HPLPII)، سلامت عمومی (GHQ-۲۸)، سبک های مقابله ای لازاروس (WOCQ) و آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام آذربایجانی را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی، تحلیل واریانس چند متغیره و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت و سلامت روان، همچنین بین سلامت روان و جهت گیری مذهبی همبستگی منفی و معناداری وجود داشت(۰۱/۰>P). نمرات پایین تر در پرسش نامه سلامت عمومی نشانگر سلامت روانیِ بیشتر فرد است. بین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت و جهت گیری مذهبی همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که بین دختران و پسران در سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت و سلامت روان تفاوت معناداری وجود نداشت. در صورتی که تفاوت بین آن ها در زیر مقیاس عقاید- مناسک در آزمون جهت گیری مذهبی و سبک مقابله ای هیجان محور از لحاظ آماری معنادار بود(۰۵/۰>P). نتایج رگرسیون حاکی از این بود که زیرمقیاس های سبک مقابله ای مسأله محور و اختلال در کارکرد اجتماعی، به ترتیب سهم معناداری در تبیین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت داشتند(۰۱/۰>P). بحث: با توجه به تحول سبک زندگی در ایران و وضعیت رفتارهای ارتقاء دهنده سلامتی در بین دانشجویان و ارتباط آن با بعد مذهب و سبک های مقابله ای، طراحی و اجرای برنامه های آموزش سلامت در میان اقشار مختلف مردم مخصوصاً دانشجویان پیشنهاد می گردد.
فرشته مومنی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : تنظیم هیجانی فرایندی است که در طی آن، افراد هیجانات خود را به صورت هشیارانه و ناهشیار تعدیل مینمایند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر کاهش افسردگی در دانشجویان دختر مبتلا به افسردگی ساکن خوابگاه در شهر تهران انجام شد. مواد و روشها : روش پژوهش حاضر، نیمه تجربی همراه با دو گروه آزمایش و شاهد با اجرای پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری شش ماهه بود. نمونهای متشکل از ۳۰ نفر از دانشجویان در نیمسال اول سال تحصیلی ۹۰-۱۳۸۹ که مبتلا به افسردگی بودند و تحت درمان دارویی قرار داشتند، به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد (هر گروه ۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش تنظیم هیجانی قرار گرفته و گروه شاهد در لیست انتظار قرار داده شد. شش ماه پس از اتمام آموزش از کلیه شرکت کنندگان پیگیری به عمل آمد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجانی شناختی (Garnefski و همکاران)، مقیاس تنیدگی، اضطراب و افسردگی (Lovibond) و سیاهه افسردگی Beck (Beck و Sreer) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری توسط آزمودنیها تکمیل شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها : نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که نمرات پسآزمون و پیگیری افسردگی در گروه آزمایش کاهش یافت (۰۱/۰ > P). همچنین، در زیرمقیاس سرزنش خود کاهش و در زیرمقیاسهای کنار آمدن و مثبت اندیشی افزایش معنیدار نمرات، هم در مرحله پسآزمون و هم پیگیری در گروه آزمایش وجود داشت. این در حالی است که در گروه آزمایش، نمرات پسآزمون و پیگیری اضطراب تغییر معنیداری را نشان نداد. نتیجهگیری : بنابر یافتهها نتیجهگیری میشود که میتوان از آموزش تنظیم هیجانی در جهت کاهش افسردگی و بهبود تنظیم هیجانی دختران دانشجوی مبتلا به اختلال افسردگی اساسی تحت دارو درمانی استفاده نمود.
امراله ابراهیمی، مجید ضرغام حاجبی، علیرضا ترکان، آزاده استقلالیان، حسن میرزا حسینی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : مشکلات مختلفی در دوران دانشجویی، همواره گریبانگیر دانشجویان میباشد. یکی از این مشکلات، زندگی در شرایط خوابگاهی و دور از زادگاه، شهر و خانواده دانشجو است که میتواند مشکلات زیادی را برای وی به ارمغان بیاورد. علاوه بر آن، خود زندگی خوابگاهی نیز میتواند مشکلاتی داشته باشد که بر دشواری زندگی خوابگاهی بیافزاید. هدف این پژوهش بررسی مشکلات زندگی خوابگاهی به روش کیفی بود. مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت. دادهها به صورت ۱۲ مصاحبه نیمه ساختاریافته با دانشجویان خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی جمعآوری شد. نمونهگیری به صورت هدفمند در سال ۱۳۹۴ آغاز و تا اشباع دادهها ادامه یافت. تحلیل دادهها همزمان با جمعآوری دادهها و به روش آنالیز محتوای کیفی انجام گردید. یافتهها: تحلیل دادهها منجر به استخراج ۱۳ درونمایه شد که تجارب مشارکت کنندگان را از پیامدهای مشکلات زندگی خوابگاهی نشان میداد. این مشکلات شامل امکانات، تغذیه، رفتار پرسنل و مسؤولان، فعالیتهای فرهنگی، تفریحی و مذهبی، هم اتاقیها، هزینههای خوابگاه، بهداشت و... بود که هر کدام از این مشکلات رنجهایی را برای دانشجویان به دنبال داشت. نتیجهگیری: مشکلات زندگی خوابگاهی تأثیرات منفی مستقیمی بر روند تحصیلی دانشجویان میگذاشت که میتوان جهت رفع آنها تلاش نمود.
عباس امانالهی، شادی جزینی، غلامرضا رجبی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، پیشبینی بدکارکردی جنسی بر اساس مؤلفههای باورهای جنسی شامل محافظهکاری جنسی، میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه، باورهای مربوط به سن، باورهای تصویر بدن، انکار تقدم محبت در رابطه جنسی و ترجیح نقش مادری در دانشجویان زن متأهل بود. مواد و روشها: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانشجویان زن متأهل دانشگاههای اهواز در سال ۱۳۹۴ بود که ۲۰۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای شاخص عملکرد جنسی زنان Rosen (Female sexual function index) و پرسشنامه باورهای ناکارامد جنسی Nober (Sexual dysfunctional beliefs) بود. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS به روش تحلیل ممیز گام به گام مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای محافظهکاری جنسی، میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه، باورهای مربوط به سن، باورهای تصویر بدن، انکار تقدم محبت در رابطه جنسی و ترجیح نقش مادری قادر به پیشبینی عضویت گروهی افراد با و بدون بدکارکردی جنسی با ۵/۷۸ درصد صحت در دانشجویان زن متأهل بود. همچنین، کارامدترین متغیر در پیشبینی عضویت گروهی افراد لذت جنسی به عنوان یک گناه با سطح معنیداری ۰۰۱/۰ بود. نتیجهگیری: باورها به عنوان نگرشهای شخصی افراد، نقش تعیینکنندهای در بدکارکردی جنسی افراد دارد. لازم است تا در مشاوره و درمان افرادی که بدکارکردی جنسی دارند، به باورها به عنوان عامل مهم برای کاهش بدکارکردی جنسی توجه کرد.
محدثه نوروزی، فاطمه زرگر، حسین اکبری،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT)، درمان جدیدی برای مشکلات بین فردی به شمار میرود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روش ACT بر مشکلات بین فردی و اجتناب تجربهای (Experiential avoidance) دانشجویان دختر دارای مشکلات بین فردی انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی در دسترس بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در رشتههای پرستاری، مامایی، علوم آزمایشگاهی، مدیریت، حقوق، حسابداری و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان بود که ۶۶ نفر آنها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. مداخله در گروه آزمایش بر اساس تحقیق McKay و همکاران، به صورت گروهی و در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای توسط یک روانشناس بالینی آموزش دیده انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامههای مشکلات بین فردی (۳۲-Inventory of Interpersonal Problems یا ۳۲-IIP) و پذیرش و عمل (Acceptance and Action Questionnaire-II یا AAQ-II) بود که اجتناب تجربهای را مورد سنجش قرار داد. نمرات پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از آزمون کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: پس از کنترل نمرات پیشآزمون، تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات مشکلات بین فردی (۰۰۱/۰ > P) و اجتناب تجربهای (۰۰۱/۰ > P) بین دو گروه در مرحله پسآزمون مشاهده شد. نتیجهگیری: روش ACT میتواند تأثیر مطلوبی بر مشکلات بین فردی و اجتناب تجربهای داشته باشد.
فاطمه چمنی، محمود نجفی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از پایههای اصلی اختلال شخصیت مرزی، نظریه روابط موضوعی و طرحوارههای شناختی است. نقش روابط موضوعی و طرحوارههای شناختی در اختلالات شخصیت، همواره مورد علاقه محققان و درمانگران بوده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین روابط موضوعی و طرحوارههای ناسازگار اولیه با نشانگان شخصیت مرزی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع همبستگی بود و به روش توصیفی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان تشکیل داد. نمونهها شامل ۳۱۰ دانشجو بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با کمک پرسشنامه روابط موضوعی Bell (Bell Object Relations Inventory یا BORI)، طرحواره Young- فرم کوتاه (Young Schema Questionnaire-Short form یا SYQ-SF) و مقیاس شخصیت مرزی Claridge و Broks جمعآوری گردید و سپس با استفاده از آزمون همبستگی Pearson و Regression گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بین روابط موضوعی و طرحوارههای ناسازگار اولیه با نشانگان شخصیت مرزی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رابطه معنیداری وجود داشت. نتایج Regression حاکی از آن بود که از بین مؤلفههای روابط موضوعی، «خودمیانبینی و بیکفایتی اجتماعی» در مجموع ۲۳ درصد از واریانس نشانگان شخصیت مرزی را تبیین کردند و از بین مؤلفههای طرحوارههای ناسازگار نیز «رهاشدگی، استحقاق، نقص/ شرم، ایثار و بازداری هیجانی» در مجموع توانستند ۳۶ درصد از تغییرات نشانگان شخصیت مرزی را تبیین نمایند. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت که روابط موضوعی و طرحوارههای ناسازگار، نقش مهمی در پیشبینی نشانگان مرزی دارند و در نظر گرفتن آنها برای پیشگیری و درمان شخصیت مرزی، ضروری به نظر میرسد.
سولماز دینی، مریم حسینآبادی، سید قاسم سید هاشمی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال فزونکنشی جنسی (Hypersexual disorder یا HD)، به تلاشهای ناموفق متعدد افراد برای کنترل یا کاهش مدت زمان صرف شده، درگیر شدن در تخیلات، تمایلات و رفتارهای جنسی تعریف میشود که در پاسخ به حالات خلقی ملالآور یا رویدادهای استرسزا میباشد. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی اختلال HD در دانشجویان بر اساس الگوی پنج عاملی شخصیت (Five-factor model of personality یا FFM) انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی بود که در آن ۳۲۰ دانشجوی پسر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای بر اساس دانشکده و کلاس انتخاب شدند و پرسشنامه رفتار فزونکنشی جنسی (Hypersexual Behavior Inventory یا HBI) و سیاهه شخصیتی NEO (NEO Personality Inventory) را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون همبستگی Pearson و تحلیل Multiple linear regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: ارتباط منفی و معنیداری بین HD با ابعاد توافقجویی (۰۱/۰ > P، ۲۹/۰- = P) و وظیفهشناسی (۰۵/۰ > P، ۱۲/۰ = P) وجود داشت، اما این اختلال با بعد رواننژندگرایی (۰۱/۰ > P، ۴۶/۰ = P) رابطه مثبت و معنیداری را نشان داد. الگوی FFM، اختلال HD دانشجویان را با توان مطلوبی پیشبینی کرد ( ۲ R: ۹/۲۳ درصد). همچنین، ابعاد شخصیتی توافقجویی و رواننژندگرایی قادر به پیشبینی واریانس HD در دانشجویان بود. نتیجهگیری: نتایج به دست آمده، ضرورت توجه به ابعاد شخصیتی توافقجویی و رواننژندگرایی را در اختلال HD دانشجویان نشان میدهد.
احمد منصوری، محمد خدایاریفرد، محمدعلی بشارت، مسعود غلامعلی لواسانی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال اضطراب فراگیر (Generalized Anxiety Disorder یا GAD)، یکی از اختلالات اساسی در آسیبشناسی روانی است. پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون یک مدل مفهومی برای بررسی نقش تعدیلکننده و واسطهای مقابلههای معنوی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در رابطه بین عوامل فراتشخیصی و نشانههای GAD انجام گردید. مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، ۷۰۰ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاههای دولتی وابسته به وزارت علوم شهر تهران در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای تصادفی انتخاب شدند. مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (Generalized Anxiety Disorder ۷-Item یا ۷-GAD)، پرسشنامههای نگرانی پنسیلوانیا (Penn State Worry Questionnaire یا PSWQ)، اجتناب شناختی (Cognitive Avoidance Questionnaire یا CAQ)، تحملناپذیری بلاتکلیفی (Intolerance of Uncertainty Scale یا IUS)، فراشناخت (Metacognition Questionnaire یا MCQ)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ)، پذیرش و عمل (Acceptance and Action Questionnaire-II یا AAQ-II) و مقابله معنوی (Spiritual Coping Questionnaire یا SCQ) در مورد شرکتکنندگان اجرا گردید. دادههای به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر و معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS، LISREL، Process مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: ارتباط معنیداری بین عوامل فراتشخیصی (اجتناب شناختی، باورهای منفی درباره نگرانی، تحملناپذیری بلاتکلیفی و اجتناب تجربهای) و نشانههای GAD وجود داشت (۰۵۰/۰ > P). همچنین، ارتباط معنیداری بین عوامل فراتشخیصی با راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مقابلههای معنوی مشاهده شد (۰۵۰/۰ > P). راهبردهای تنظیم شناختی هیجان واسطه رابطه بین عوامل فراتشخیصی و نشانههای GAD و مقابلههای معنوی نیز تعدیلکننده رابطه بین عوامل فراتشخیصی و نشانههای GAD میباشند (۰۵/۰ > P). نتیجهگیری: نتایج پژوهش بر اهمیت عوامل فراتشخیصی، تنظیم شناختی هیجان و مقابلههای معنوی در نشانههای GAD تأکید دارد.
مجتبی حبیبی، رضا باقریان سرارودی، سوسن قهرمانی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر مسائل مربوط به سلامت روان دانشجویان توجه زیادی را در جوامع علمی به خود معطوف نموده است و پژوهشهای بسیاری باهدف ارتقاء سلامت روان جمعیت دانشجویی صورت گرفته یا در حال انجام است. افسردگی (Depression) و رفتارهای خودکشی (Suicide behaviors) ازجمله مشکلات شایع سلامت روان در دانشجویان به شمار میروند. آمارها نشان میدهند این دو مشکل در ارتباط با یکدیگر هزینههای جسمانی، روانی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی فراوانی را بر کل جامعه وارد میکنند. ازاینرو پژوهش حاضر ضمن نگاهی گذرا به مسائل سلامت روان دانشجویان، به بررسی ابعاد شیوع شناختی، عوامل، نشانهها، پیامدها و مباحث پیشگیری و درمان دو اختلال افسردگی و رفتارهای خودکشی در جامعه دانشجویی پرداخته است.
یافتهها: مرور پژوهشهای گذشته نشان میدهد افسردگی (۱۰ تا ۸۵ درصد) و خودکشی (افکار خودکشی از ۲/۶ تا ۷/۴۲ درصد و نرخ اقدام به خودکشی ۸/۱ تا ۵/۳ درصد) از شایعترین مشکلات سلامت روان دانشجویان بوده و روندی افزایشی را در جمعیت دانشجویان طی میکنند. علاوه بر این یافتهها نشان میدهند علیرغم شیوع بالای این مشکلات، شناسایی، پیشگیری و مداخلات مربوط به افسردگی و خودکشی در دانشجویان از موفقیت چندانی برخوردار نبوده است. مهمترین دلایل این امر نمای بالینی متنوع و متفاوت افسردگی در دانشجویان، عوامل استرسزای خاص دوران دانشجویی، حیطههای خاصی از عملکرد دانشجویان که تحت تأثیر افسردگی قرار میگیرند و خودداری دانشجویان از گرفتن کمک حرفهای است. همچنین برنامههای مدیریت سلامت روان در دانشگاهها از یکپارچگی و دقت لازم برای کنترل این دو مشکل رایج دانشجویان برخوردار نمیباشند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر لازم است در برنامههای مدیریت و ارتقا سلامت روان توجه ویژهای به افسردگی و خودکشی دانشجویان شود و ارزیابیهای جامع و منسجمی در حوزههای ارزیابی، تشخیص بهموقع و صحیح، پیشگیری و درمان این مشکلات به عمل آید.
آرزو حشمتی، ساحل خاکپور، زهرا کوثری، مجید محمدی، سعیده زنوزیان،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: پدیده خودکشی (Suicide) یک ناهنجاری اجتماعی است که در ایران و بهخصوص بین دانشجویان شیوع دارد. این پدیده دارای ابعاد متعددی است که درنتیجه عوامل روانشناختی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رخ میدهد. استفاده کارآمد از توان دانشجویان و تلاش برای حفظ پویایی محیط دانشگاه لزوم توجه به مشکلات دانشجویان و رسیدگی به تنشهای آنان را ضروری مینماید. ازاینرو هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع خودکشی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان بود. مواد و روشها: این مطالعه بهصورت توصیفی-مقطعی انجام گردید. نمونه این مطالعه ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه استانداردشده سنجش افکار خودکشی بک (Beck Scale for Suicidal Ideations یا BSSI) در اختیار دانشجویان قرار گرفت. دادههای پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد شیوع افکار پرخطر خودکشی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان ۶ درصد است. شیوع افکار خودکشی در مردان (۲/۱۰ درصد) بهطور معناداری بیشتر از زنان (۶/۳ درصد) بود (۰۰۲/۰p = ). شیوع افکار خودکشی در دانشجویان غیر خوابگاهی (۱۹ درصد) بهطور معناداری بیشتر از دانشجویان خوابگاهی (۹/۴ درصد) بود (۰۱۷/۰p = ). بین شیوع افکار خودکشی بر اساس مقاطع تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد (۵۶۶/۰p = ). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد افکار خودکشی در بین دانشجویان از شیوع قابلتوجهی برخوردار است. با توجه به اینکه افکار خودکشی میتوانند زمینهساز اقدام به خودکشی باشند میتوان با ارائه خدمات بهداشت روان و غربالگری منظم گام مؤثری در پیشگیری از این معضل در بین دانشجویان برداشت.
زهرا کشاورز، نورمحمد بخشانی، حسن آقائی خواجه لنگی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: عشق یکی از حیرتانگیزترین هیجانهایی است که انسان میتواند تجربه کند، اما درعینحال، میتواند یکی از دردناکترین هیجانها باشد. انحلال روابط عاشقانه با انواع پاسخهای منفی جسمی و روانی اعم از اضطراب، افسردگی، آسیبشناسی روانی، تنهایی و سرزنش خود همراه بوده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان شفقتمحور بر عاطفه منفی و سرزنش خود در دانشجویان دختر با شکست عاطفی صورت گرفت.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیشآزمون و پسآزمون میباشد؛ بدین منظور از بین دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال تحصیلی ۹۶-۹۷، نمونهای ۴۰ نفره به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (۲۰=n) گمارده شدند. کلیه آزمودنیها در مرحله پیشآزمون پرسشنامه عاطفه منفی و سرزنش خود را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت آموزش درمان شفقت محور قرار گرفتند، درحالیکه گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. در پایان هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. دادههای پژوهش از طریق آزمون تحلیل کوواریانس (آنکووا) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله درمانی شفقت محور باعث کاهش نمرات عاطفه منفی و سرزنش خود در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل شده است (۰۱/۰ P≤).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق، جهت کاهش عاطفه منفی و سرزنش خود در دانشجویان دختر با شکست عاطفی میتوان از درمان شفقتمحور استفاده کرد و کابرد آن بر روی جعیت ایرانی موجه می باشد.
رویا ارجمند کرمانی، نسرین باقری، خدیجه ابوالمعالی الحسینی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: توجه کافی به شیوه زندگی دانشجویان و ارتقای آن در ساخت آینده کشور یک ضرورت است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تدوین و روایی یابی بستهی آموزشی ارتقاء سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روانشناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندیهای منش انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر ترکیبی و بر مبنای طرح اکتشافی متوالی - مدل تدوین طبقهبندی بود. برای تدوین بسته آموزشی، از واحد کلمه/نماد و مضمون در تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اعضای هیئتعلمی دانشگاه بودند که بهطور هدفمند و بر اساس شاخصهای خبرگی دوازده نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. بهمنظور بررسی تأثیر بسته آموزشی بر توانمندیهای منش، ۳۴ دانشجو به روش نمونهگیری داوطلبانه در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش گروه آزمایش در نه جلسهی ۶۰ دقیقهای صورت گرفت. دادههای بهدستآمده از آزمون توانمندیهای منش پترسون و سلیگمن (۲۰۰۴) با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری موردبررسی و تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس یافتهها، ۵۴ عامل در سه مقوله قابلیتهای ذهنی، فردی و اجتماعی شناسایی و طبقهبندی شدند و از طریق یک چارچوب شبکهای بهعنوان بسته آموزشی ارائه گردید. همچنین، آموزش بسته توانسته است در بهبود توانمندیهای منش دانشجویان (خرد و دانش، تعالی، انسانیت، عدالت، خویشتنداری، شجاعت) بهطور معناداری مؤثر واقع شود.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش درمجموع اثربخشی بسته آموزشی ارتقاء سبک زندگی بر توانمندیهای منش دانشجویان را تأیید کرد.
سروش ذوالقدری، زهره رافضی، نارین حسنی گودرزی، فاطمه اسکندریان،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کروناویروس ۲۰۱۹، بیماریای عفونی است که بر اثر کروناویروس سندرم حادتنفسی ۲(SARS-CoV-۲) ایجاد میگردد. شیوع این ویروس، اثرات گوناگونی را بر افراد مختلف جامعه برجای گذاشته است. در این میان برخی افراد میزان بیشتری از رفتارهای خودمراقبتی را نشان میدهند که میتواند به دلایل گوناگونی اشاره داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش کانون کنترل سلامت و اضطراب مرگ در پیشبینی رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با کرونا در دانشجویان شهر تهران بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر توصیفی همبستگی به شیوهی پیشبینی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیهی دانشجویان شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند که از میان آنها ۴۷۸ نفر به شیوهی نمونهگیری در دسترس، برای نمونهی پژوهشی انتخاب شدند و با مقیاس کانون کنترل سلامت (۱۹۷۸) و اضطراب مرگ (۱۹۷۰) به صورت اینترنتی و از طریق شبکههای اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس دادههای حاصل با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام، از طریق نسخه ۲۶ بستهی آماری برای علوم اجتماعی تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد بین کانون کنترل درونی، کانون کنترل مربوط به افراد مؤثر و اضطراب مرگ با رفتارهای خودمراقبتی رابطهی مثبت و معنادار (۱/۰ p<) و بین کانون کنترل مربوط به شانس و رفتارهای خودمراقبتی رابطهی منفی و معنادار (۰۵/۰ p<) وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که متغیرهای پژوهش تنها قادر به تبیین و پیشبینی ۱۴ درصد از واریانس رفتارهای خودمراقبتی دانشجویان شهر تهران هستند.
نتیجهگیری: بهطورکلی یافتههای این پژوهش مؤید نقش برجستهتر کانون کنترل مربوط به افراد مؤثر در پیشبینی رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با کرونا در دانشجویان بود.
قادر نعیمی، حسین قمری گیوی، اسماعیل صدری دمیرچی، علی شیخ الاسلامی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: از جمله زمینههای تحصیلی جذاب و پرمتقاضی در بین داوطلبان ورود به دانشگاه، رشتههای پیراپزشکی میباشد. اما اخیراً میتوان شاهد تغییر رشته، افت تحصیلی و شرکت مجدد در آزمون سراسری توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشتهها بود. این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی عوامل روانشناختی آسیبهای فرایند انتخاب رشته تحصیلی در دانشجویان پیراپزشکی انجام شد.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد انجام شد. مشارکتکنندگان شامل ۱۸ نفر از دانشجویان رشتههای پیراپزشکی بودند که به شیوهی هدفمند و بر اساس قانون اشباع دادهها انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته بود. تحلیل دادهها از طریق رهیافت نظاممند استراوش و کوربین صورت گرفت. کدگذاری دادهها در سه بخش کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد.
یافتهها: اطلاعات ثبت، کدگذاری و در قالب کدهای ثانویه، مقولههای فرعی و مقولههای اصلی دستهبندی شدند. تحلیل نظرات دانشجویان به شناسایی ۱۱۲کد ثانویه، ۱۴ مقوله فرعی و ۴ مقوله اصلی شامل مهارتهای شناختی ناکارآمد، جهتگیری مختل، هیجانهای نابسنده و رفتارها و اقدامات عملی نامؤثر منجر شد.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش، حاکی از این است که عوامل روانشناختی در ایجاد و ادامهی آسیبهای فرایند انتخاب رشته تحصیلی نقش قابل توجهی دارند و مشکلات فردی و روانشناختی، میتواند مسیر صحیح انتخاب رشته تحصیلی را با چالشهای اساسی مواجه کند. نتایج این مطالعه میتواند در شناسایی و کاهش آسیبهای ناشی از عوامل فردی و روانشناختی در مسیر انتخاب رشته دانشگاهی مؤثر واقع شود.
تازههای تحقیق
حسین قمری: Google Scholar,
Pubmed
مهگل شجاعی، اکرم دهقانی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: ظرفیت ذهنیسازی برای توانمندسازی دانشجویان در تعاملات بینفردی و بهتبع اخذ موفقیتهای آینده لازم است و به همین دلیل شناخت همبستههای آن ضروری است. هدف از پژوهش حاضر ارائه بررسی ذهنیسازی بر اساس سبکهای دلبستگی، توانمندی ایگو، روابط موضوعی و الگوی تجلی اضطراب در دانشجویان بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را دانشجویان دانشگاه سراسری اصفهان و دانشگاه آزاد شهر اصفهان (خوراسگان) در نیمه اول سال ۱۴۰۱ تشکیل دادند که بر اساس آخرین گزارشها، تعداد آنها ۳۵۱۶۱ نفر اعلام شده است. بر اساس فرمول کوکران، ۳۸۰ دانشجو بهصورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبکهای دلبستگی (ASQ)، پرسشنامه توانمندی ایگو (PIES)، مقیاس روابط موضوعی بل (BORI)، پرسشنامه الگوهای تجلی اضطراب و پرسشنامه ظرفیت ذهنیسازی (RFQ) بود که بهصورت انفرادی توسط دانشجویان تکمیل شدند. بررسی دادهها به روش تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نسخه بیستوششم نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که سبکهای دلبستگی ایمن و دوسوگرا و همچنین توانمندی ایگو قادر به پیشبینی معنادار ظرفیت ذهنیسازی دانشجویان هستند (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: لازم است جهت بهبود ذهنیسازی دانشجویان، اقداماتی جهت تقویت سبکهای دلبستگی ایمن و کاهش سبک دلبستگی دوسوگرا و همچنین افزایش توانمندی ایگو اعمال شود.
تازههای تحقیق
اکرم دهقانی: Google Scholar,
Pubmed
سهیل ابوسعیدی جیرفتی، تورج هاشمی نصرت آباد، مریم طالب لو، فاطمه نعمتی سوگلی تپه،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: شرم یکی از هیجانات انسانی است که با بسیاری از اختلالات روانی ارتباط دارد. بااینحال ابزار معتبری در این زمینه به زبان فارسی وجود ندارد که شرم درونی و بیرونی را همزمان موردسنجش قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه شرم درونی و بیرونی در دانشجویان بود.
مواد و روشها: طرح پژوهش توصیفی- همبستگی و بهطور دقیقتر اعتباریابی آزمون بود. جامعۀ آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ تشکیل دادند. با در نظر گرفتن تعداد متغیرها ۳۴۰ نفر به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه شرم درونی و بیرونی فریرا و همکاران (۲۰۲۰) (EISS) صورت گرفت. جهت تجزیهوتحلیل دادهها با بررسی همسانی درونی، روایی عاملی تأییدی، سازه، همگرا و همبستگی نمره هر گویه با سایر گویهها انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخه ۲۶ و Amos نسخه ۲۲ مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس حاضر دارای ساختاری دوعاملی بوده و از روایی تأییدی مناسبی برخوردار است. ضرایب آلفای کرونباخ برای شرم درونی ۷۱/۰، شرم بیرونی ۷۸/۰ و مقیاس کل ۸۵/۰ به دست آمد. همچنین میانگین واریانس استخراجشده (AVE) برای عاملهای مقیاس و شاخص روایی ترکیبی (CR) نشان داد، پرسشنامه حاضر از روایی سازه و همگرای قابل قبولی برخوردار است.
نتیجهگیری: بهطورکلی پرسشنامه ۸ گویهای شرم درونی و بیرونی برازش قابل قبولی با دادهها دارد و شاخصهای نیکویی برازش آن را تائید میکند. ازاینرو میتوان از آن بهعنوان یک ابزار معتبر برای ارزیابی شرم درونی و بیرونی در دانشجویان استفاده کرد.