مریم فراهینی، احمد منصوری، دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: رویدادهای آسیبزا پیامدهای منفی مختلفی را به دنبال دارند، اما در پارهای از موارد تغییرات روانشناختی مثبتی به دنبال این حوادث اتفاق میافتد. باوجوداین، دانش کمی در مورد چگونگی این تغییرات مثبت وجود دارد. ازاینرو، پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستمهای مغزی رفتاری و رشد پس از سانحه مردان خیانت دیده انجام گردید. مواد و روشها: پژوهش ازلحاظ روش گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه موردپژوهش شامل کلیه مردان خیانت دیده شهر نیشابور در سال ۱۳۹۶ بود. نمونه موردبررسی شامل ۱۰۰ نفر از مردان خیانت دیده مراجعهکننده به بهزیستی شهر نیشابور بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. مقیاس سیستم بازداری/ فعالساز رفتاری (Behavioral Inhibition System/Behavioral Activation System)، مقیاس پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ( Cognitive Emotion Regulation Questionnaire ) و پرسشنامه رشد پس از سانحه ( Posttraumatic Growth Inventory ) توسط شرکتکنندگان تکمیل گردید. دادههای پژوهش با استفاده از روش همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که سیستم فعالساز رفتاری پیشبین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازگار است که به سهم خود پیشبین رشد پس از سانحه بود (۰۵/۰>p). همچنین، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازگار میانجی رابطه بین سیستم فعالساز رفتاری و رشد پس از سانحه هستند (۰۵/۰>p). نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت سیستمهای مغزی رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازگار در رشد پس از سانحه مردان خیانت دیده تأکید دارد. بعلاوه، سیستم فعالساز رفتاری رشد پس از سانحه بیشتری را بهواسطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازگار به دنبال دارد.
ابراهیم خیاط، یوسفعلی عطاری، امین کرایی، دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف:خیانت (Infidelity) یکی از دردناکترین تجارب روابط زناشویی است. ازاینرو پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش تعدیل گر تعهد مذهبی (Religious commitment) در رابطه بین سبکهای دلبستگی (Attachmentstyles) و طرحوارههای ناسازگار (Maladaptiveschemas) با گرایش به خیانت (Tendencytoinfidelity) انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. روش نمونهگیری بهصورت در دسترس (۱۲۵ زن متأهل و ۱۲۵ مرد متأهل) بود. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای شیوههای رفتاری (Behavioral Systems Questionnaire یا BSQ)، فرم کوتاه طرحوارههای ناسازگار اولیه (Early Maladaptive Schemas Questionnaire- Short Form یا EMSQ-SF)، تعهد مذهبی (Religious Commitment Questionnaire یا RCQ) و مسائل رابطهای (Questionnaire Relation Issues یا RIQ) استفاده شد.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد تعهد مذهبی در رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی با گرایش به خیانت اثر تعدیل گر دارد (۰۵/۰>p) ولی این عامل تعدیل گر سایر روابط بین سبکهای دلبستگی و حوزههای طرحوارههای ناسازگار با گرایش به خیانت نبود (۰۵/۰<p).
نتیجهگیری: تعهد مذهبی میتواند رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی با گرایش به خیانت را تعدیل و همچنین برای کاهش این گرایش مؤثر باشد.
الهام غفرالهی، عذرا اعتمادی، زهرا یوسفی، محمدرضا عابدی، هاجر ترکان، دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف:خیانت زناشویی به هرگونه رابطه عاطفی یا جنسی یا مجازی فراتر از چهارچوب رابطه متعهدانه بین دو همسر اطلاق میشود که یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده عملکرد، ثبات و تداوم زندگی زناشویی است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر تعهدافزایی و مشاوره مبتنی بر زوجدرمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان مبتلا به خیانت مجازی بود. مواد و روشها:روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون دو گروه آزمایش و یک گروه گواه به همراه آزمون پیگیری بود. از جامعه زنان متأهل مبتلا به خیانت مجازی شهر اصفهان، تعداد ۴۵ نفر به روش در دسترس انتخاب و با استفاده از روش تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروههای آزمایش مشاوره مبتنی بر زوجدرمانی هیجان مدار و مشاوره مبتنی بر تعهدافزایی را در ۹ جلسه ۹۰ دقیقهای دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مشاورهای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی (پاینز، ۱۹۹۶) و پرسشنامه بخشودگی فردی (احتشام زاده، ۱۳۸۸). بود. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد. یافتهها:یافتههای پژوهش نشان داد که هر دو روش تعهدافزایی و زوجدرمانی هیجان مدار بر کاهش دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان مبتلا به خیانت مجازی مؤثر بوده است و بسته مشاورهای تعهدافزایی اثر معنادارتری داشته است (۰۵/۰>p). نتیجهگیری:با توجه به نتایج بهدستآمده به نظر میرسد که استفاده از هر دو روش تعهدافزایی و زوجدرمانی هیجان مدار بهمنظور بهبود دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان مبتلا به خیانت مجازی مؤثر بوده استو پیشنهاد میگردد بهعنوان رویکردهای درمانی و مشاورهای توسط روانشناسان و مشاوران خانواده استفاده گردد.
حسین محققی، محمدرضا روشنائی، دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:خانواده مهمترین و اساسیترین پایه برای ایجاد جامعهای سالم است. اگر زوجین ارتباط سالم و خوبی باهم داشته باشند، خانواده و درنتیجه، جامعهی سالمی خواهیم داشت. حال اگر زوجین ارتباط نامناسبی با یکدیگر داشته باشند، مشکلاتی برای آنها به وجود میآید. یکی از موضوعات بسیار مهم که علاوه بر مختل کردن کانون خانواده و روابط زوجین، باعث تشدید آسیب در فرد آسیب دیده میشود، اختلال استرس پس از آسیب ناشی از خیانت زناشویی میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رویکرد زوجدرمانی هیجان مدار بر اختلال استرس پس از آسیب ناشی از خیانت زناشویی انجام گرفت. مواد و روشها:روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان آسیبدیده از پدیده خیانت همسر در زمستان ۱۴۰۰ بودند. تعداد ۳۰ زوجکه به مرکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه ۲ شهر تهران مراجعه کرده بودند و در نمرات مقیاس اختلال استرس پس از آسیب عاطفی فوآ (۲۰۰۳) دارای طیف علائم متوسط به بالا بودند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایابی شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش ۱۵ جلسه در برنامه گروهی زوجدرمانی هیجان مدار شرکت کردند، اما آزمودنیهای گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. یافتهها:نتایج تحلیل نشان داد که زوجدرمانی هیجانمدار بر کاهش علائم اختلال استرس پس از آسیب زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مؤثر است و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. نتیجهگیری:از آنجا که زوجدرمانی هیجان مدار باعث تنظیم هیجانهای فرد میشود و با توجه به اثربخشی این رویکرد در زوجین درگیر خیانت زناشویی، استفاده از آن به عنوان یک رویکرد درمانی در این نوع مسائل توصیه میشود.
مسعود رئیسی، مسعود شهبازی، امین کرایی، دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:خیانت در ازدواج عامل بزرگ عدم رضایت زناشویی و همچنین زمینهی اصلی بروز تعارضها و ناسازگاریهای زناشویی و جنسی است، بنابراین؛ هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافتنگر انصاف محور بر بهبود عزتنفس و همدلی زنان خیانت دیده شهرستان اهواز بود. مواد و روشها:روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه گواه با گمارش تصادفی بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیهی زنان متأهل خیانت دیدهی مراجعهکننده به مراکز مشاوره بینالملل و راه کمال شهرستان اهواز بود که از این میان ۴۵ نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی و برابر به گروه آموزش گذشت مبتنی بر مذهب (آزمایش اول)، گروه درمان بافتنگر انصاف محور (آزمایش ۲) و گروه گواه گماشته شدند. آزمودنیها به مقیاس عزتنفس روزنبرگ (۱۹۶۵) و مقیاس صفات همدلی بتسون (بتسون و همکاران، ۱۹۸۳) پاسخ دادند. هر گروه آزمایش براساس دستورالعمل مربوطهی خود، تعداد جلسات آموزش مرتبط را دریافت کرد درحالیکه گروه گواه در این مدت هیچ مداخلهای را دریافت نکرد. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA)، آزمون تعقیبی بونفرنی و نسخهی ۲۶ نرمافزار SPSSتحلیل شدند. یافتهها:نتایج آزمون تعقیبی بونفرنی نشان داد که آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافتنگر انصاف محور باعث افزایش عزتنفس (۰۰۱/۰ > p) و همدلی (۰۰۱/۰ > p) زنان خیانت دیده نسبت به گروه کنترل میشوند. بااینحال، تفاوت معناداری بین دو روش در افزایش عزتنفس (۴۱۵/۰ = p) و همدلی (۱۱۴/۰ = p) زنان خیانت دیده وجود نداشت نتیجهگیری:براساس نتایج، میتوان گفت که برای کمک به افزایش عزتنفس و همدلی زنان خیانت دیده نسبت به همسرانشان از هر یک از روشهای آموزش گذشت مبتنی بر مذهب یا درمان بافتنگر انصافمحور بهطور موفقیتآمیزی استفاده نمود.
حسن گرجیان مهلبانی، علی شیخ الاسلامی، احمدرضا کیانی، علی رضایی شریف، دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:در بین همه مشکلاتی که میتواند در یک رابطه زناشویی رخ دهد، خیانت شدیدترین و تهدید آمیزترین مسئله برای پایداری روابط است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی زوجدرمانی بازسازی عاطفی بر تنظیم شناختی هیجان در زنان آسیبدیده از خیانت بود. مواد و روشها:روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود.. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی مراجعهکننده به مرکز مشاوره التیام و مهرافزا شهر بابلسر در سالهای ۱۳۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بود. حجم نمونه شامل ۲۴ زوج یعنی ۱۲ زوج گروه اول آزمایش (زوجدرمانی مبتنی بر بازسازی عاطفی) ۱۲ زوج گروه کنترل بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در گروهها جایگزین شدند. برای گردآوری دادهها از آزمون تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱) استفاده شد. روش تجزیهوتحلیل دادهها آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر بود. یافتهها:نتایج بهدستآمده نشان داد زوجدرمانی بازسازی عاطفی در بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی زنان آسیبدیده از خیانت اثربخش بود (۰۵/۰>p). نتیجهگیری:با توجه به یافتههای بهدستآمده میتوان گفت زوجدرمانی بازسازی عاطفی در کاهش مشکلات هیجانی و بهبود راهبردهای هیجانی زنان اثربخش است.
حسن گرجیان مهلبانی، علی شیخ الاسلامی، احمدرضا کیانی، علی رضایی شریف، دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:در بین همه مشکلاتی که میتواند در یک رابطه زناشویی رخ دهد، خیانت شدیدترین و تهدیدآمیزترین مسئله برای پایداری روابط است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی زوجدرمانی شناختی- رفتاری داتیلیو بر نشانگان تنیدگی و اعتماد در زنان آسیبدیده از خیانت بود. مواد و روشها:روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی مراجعهکننده به مرکز مشاوره التیام و مهرافزا شهر بابلسر در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بود. حجم نمونه شامل ۲۴ زوج یعنی ۱۲ زوج گروه آزمایش (زوجدرمانی شناختی- رفتاری داتیلیو) ۱۲ زوج گروه کنترل بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در گروهها جایگزین شدند. برای گردآوری دادهها از آزمون پرسشنامه نشانگان تنیدگی (SSI) و پرسشنامه اعتماد در روابط نزدیک رمپل،هولمزوزانا(۱۹۸۶)استفاده شد. روش تجزیهوتحلیل دادهها آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر بود که با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها:نتایج بهدستآمده نشان داد زوجدرمانی شناختی- رفتاری داتیلیو در کاهش نشانگان تنیدگی (۳۴/۱۴۷F=،۰۵/۰p≤) و افزایش اعتماد ۱۷/۵۸F=،۰۵/۰p≤) زنان آسیبدیده از خیانت اثربخش بود و اثربخشی آن در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (۰۵/۰p≤). نتیجهگیری:با توجه به یافتههای بهدستآمده میتوان گفت زوجدرمانی شناختی- رفتاری داتیلیو در کاهش مشکلات هیجانی و بهبود نشانگان تنیدگی و اعتماد زنان آسیبدیده از خیانت اثربخش است.
ساناز علی محمدی، حمید محمدی فرود، دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:مدیریت هیجانات و بهبود روابط به ویژه کیفیت روابط زناشویی در زوجین مورد علاقه بسیاری از پژوهشگران می باشد، در این راستا رویکردهای مختلف روان شناختی در جهت نیل به این مسئله مورد استفاده قرار گرفته اند؛ هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر مدل گاتمن بر آشفتگی هیجانی وکیفیت روابط زناشویی در زنان خیانت دیده بود. مواد و روشها:روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه های کنترل و آزمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق را زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره منطقه ۲ شهر تهران در سال ۱۴۰۲ دارای مشکلات خانوادگی تشکیل دادند. روش نمونهگیری هدفمند و براساس معیارهای ورود و خروج بوده که ۳۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه کنترل (۱۵ نفر) و آزمایشی (۱۵ نفر) تقسیم شدند. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Gpower تعیین شد. ابزارهای تحقیق پرسشنامه آشفتگی هیجانی توسط سیمونز و گاهر (۲۰۰۵)، پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی، کران، لارسن و کریستنسن در سال ۱۹۹۵ بود. جهت تجزیهوتحلیل داده های تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ با سطح معنیداری ۰۵/۰>P در نظر گرفته شد. یافتهها:نتایج تحقیق نشان داد که پس از کنترل اثر پیشآزمون، تفاوت نمرههای پیشآزمون- پسآزمون دو گروه برای متغیر آشفتگی هیجانی و کیفیت روابط زناشویی معنادار است و میانگین نمرههای گروه آزمایش در متغیر آشفتگی هیجانی نیز بهطور معناداری کمتر از گروه کنترل است (۰۵/۰>P).همچنین میانگین نمرههای گروه آزمایش در متغیر کیفیت روابط زناشویی نیز بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل است (۰۵/۰>P). نتیجهگیری:با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که زوج درمانی مبتنی بر مدل گاتمن در کاهش آشفتگی هیجانی و افزایش کیفیت روابط زناشویی زنان خیانت دیده اثربخش است.