۱۴ نتیجه برای حافظه
سکینه سلطانی کوهبنانی، حمید علیزاده، ژانت هاشمی، غلامرضا صرامی، ساجده سلطانی کوهبنانی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: کارکردهای اجرایی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر، ابتلا به اختلال ریاضی دانش آموزان است. پیشرفت فن آوری در حوزه آموزش این امکان را فراهم می کند که بتوان این اختلال را با استفاده از برنامه های آموزشی رایانه ای مورد ارزیابی و درمان قرار داد. مواد و روش ها: در تحقیق نیمه آزمایشی حاضر، ۱۰ دانش آموز دختر ابتدایی به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران و یک گروه ۱۰ نفری از دانش آموزان عادی نیز به عنوان گروه شاهد به صورت همتاسازی (هوش و سن) انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها با استفاده از آزمون ریاضی Key math و آزمون های کارکرد اجرایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایشی در معرض آموزش رایانه یارحافظه کاری، به مدت ۲۰ جلسه در ۷ هفته قرار گرفت. پس از این مرحله تمامی آزمودنی ها دوباره از نظر کارکردهای اجرایی مورد سنجش قرار گرفتند. با فاصله یک ماه، آزمون پیگیری نیز انجام گرفت. برای مقایسه کارکردهای اجرایی دو گروه (با اختلال ریاضی و عادی) از آزمون t مستقل و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از t همبسته (اندازه تفاوت) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی و عادی وجود داشت. همچنین آموزش رایانه یارحافظه کاری تأثیر معنی داری بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی داشته است. نتیجه گیری: کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی در اثر آموزش حافظه کاری ارتقا می یابد.
سارا آقابابایی، سالار فرامرزی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان می دهند که کودکان ADHD دارای نقائصی در کارکردهای اجرایی از جمله حافظه فعال می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقائص مولفه های دیداری-فضایی و کلامی حافظه فعال در کودکان با اختلال بیش فعالی- نقص توجه است. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع علی- مقایسهای است. بدین منظور ۳۰ کودک با اختلال بیش فعالی- نقص توجه و ۳۰ کودک عادی پایه دوم دبستان در شهر اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسش نامه کانرز والدین، مصاحبه بالینی، مقیاس هوش کودکان وکسلر برای ارزیابی حافظه فعال کلامی و تکلیف بلوک های کرسی به منظور ارزیابی حافظه فعال دیداری- فضایی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-۲۰ و با روش تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در دو متغیر حافظه فعال کلامی و دیداری- فضایی در بین کودکان ADHD و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱ /۰ P≤). بدین صورت که کودکان ADHD در این مولفه ها از گروه کنترل عملکرد پایین تری دارند. هم چنین میانگین گروه ADHD در دو نوع از حافظه فعال پایین تر از گروه عادی بود. نتیجه گیری: کودکان ADHD در حافظه فعال دیداری- فضایی و کلامی دارای نارسایی هستند. به درمانگران و مشاوران پیشنهاد می گردد که در مداخلات آموزشی و درمانی به این مهم توجه نمایند و از آموزش های مبتنی بر مولفه های مختلف حافظه فعال در این کودکان استفاده نمایند. برای مثال فعالیت هایی از قبیل به خاطر سپردن چند عدد یا لغت ساده، به خاطر سپردن اشعار کوتاه کودکانه و ...... را می توانند در کودکان انجام دهند.
یوسف دهقانی، لیلا صادقی، احمد عابدی، محمدرضا صمصام شریعت،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه نرمافزاری توکا بر تمیز و حافظه شنیداری کودکان دارای مشکل یادگیری (اختلال خواندن) (Dyslexia) انجام گردید. مواد و روشها: این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بود و با دو گروه شاهد و آزمایش و پیشآزمون و پسآزمون انجام شد. افراد گروه آزمایش در ده جلسه تحت مداخله آموزشی به وسیله نرمافزار توکا قرار گرفتند. جامعه آماری مطالعه را کلیه دانشآموزان پایه اول ابتدایی ناحیه دو شهر اصفهان با طیف سنی ۷ تا ۸ سال تشکیل داد که بر اساس نظریه کارشناس مشاور آموزش و پرورش، واجد مشکل یادگیری تشخیص داده شدند. با توافق والدین، ۲۰ دانشآموز به شیوه در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و شاهد (۱۰ نفر) قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها شامل آزمون هوش Wechsler کودکان (Wechsler Intelligence Scale for Children یا WISC) و آزمون سنجش پیشرفت خواندن بود. در راستای اهداف پژوهش و بررسی پیشرفت دو گروه شاهد و آزمایش و مقایسه نمرات دو گروه، از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری به همراه آزمون کرویت Mauchly و همسانی واریانسها استفاده گردید. یافتهها: آموزش برنامه نرمافزاری توکا، بر تمیز و حافظه شنیداری کودکان دارای مشکل یادگیری مؤثر است (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: با توجه به تأثیر استفاده از نرمافزار توکا در افزایش تمیز و حافظه شنیداری و دیداری کودکان و این که کودکان دارای مشکلات یادگیری اغلب در حافظه مشکل دارند، پیشنهاد میگردد که روزانه بین ۱۵ تا ۲۰ دقیقه از برنامههای آموزشی این نرمافزار در جهت تقویت حافظه استفاده شود.
مرضیه عزیزیان، حسن اسدزاده، حمید علیزاده، فریبرز درتاج، اسماعیل سعدیپور،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری در دانشآموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی انجام شد. مواد و روشها: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری همراه با گروه شاهد بود. برای آموزش کارکردهای اجرایی، از بسته آموزشی کارکردهای اجرایی که شامل ۱۰ بازی آموزشی نرمافزاری و ۱۰ بازی آموزشی مداد- کاغذی برای کارکردهای اجرایی بود، استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر این بسته آموزشی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری، ۳۴ دانشآموز با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی به روش نمونهگیری ترکیبی از مدارس ابتدایی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۸ نفر) و شاهد (۱۶ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت بیست جلسه ۷۰ دقیقهای تحت آموزش قرار گرفت. دادههای به دست آمده از آزمونهای هوشی Raven، ۲d، Stroop، حافظه ارقام در Wechsler و آزمون Cornoldy با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر (درون، بین آزمودنی) مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: آموزش کارکردهای اجرایی در بهبود توجه و حافظه کاری دانشآموزان با هوش مرزی به طور معنیداری مؤثر واقع شد. این آموزش بیشترین تأثیر را در بهبود حافظه کاری دیداری و شنیداری، کاهش خطا و افزایش کارایی تمرکز در آزمون ۲d داشت و در آزمون Stroop بر خلاف بهبودی در کارکردها، فقط قادر بود تا در زمان واکنش تأثیر معنیداری داشته باشد و تأثیر معنیداری در کاهش خطا و افزایش پاسخ نداشت. همچنین، در افزایش کارایی کل در آزمون ۲d که نشان دهنده سرعت آزمودنی بود، نیز مؤثر واقع نشد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش در مجموع اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر توجه، بازداری و حافظه کاری دانشآموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی را تأیید کرد.
امیر حمزه خراسانی، ماریا ای. آگیلار وفایی، وحید نجاتی، حمید رضا حسنآبادی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : با توجه به نقش محوری حافظه کاری در شناخت عمومی، برنامههای تقویت ظرفیت حافظه کاری در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را در حوزههای مختلف روانشناسی به خود جلب کرده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر تقویت ظرفیت حافظه کاری با استفاده از تکالیف فراخنای ساده بر انتقال نزدیک و دور در نوجوانان پسر با ظرفیت حافظه کاری پایین بود. مواد و روشها: ۳۰ نفر از نوجوانان پسر مقطع متوسطه دورههای اول و دوم مدارس شهرستان دامغان که ظرفیت حافظه کاری پایینی داشتند، به طور داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برنامه تقویت حافظه کاری سینا به عنوان برنامه مداخله به کار گرفته شد. گروه آزمایش، برنامه تقویت ظرفیت حافظه کاری سینا را با استفاده از تکالیف فراخنای ساده، طی ۲۰ جلسه دریافت نمودند. ظرفیت حافظه کاری شنیداری و دیداری با استفاده از تکالیف فراخنای عددی شنیداری و دیداری خرده آزمونهای Wechsler و حافظه کاری بروزرسانی از طریق آزمون N-back در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سنجیده شد. یافتهها: تقویت ظرفیت حافظه کاری با استفاده از تکالیف فراخنای ساده، تنها منجر به بهبود ظرفیت حافظه کاری شنیداری گردید (۰۰۱/۰ > P)، اما بهبود معنیداری در ظرفیت حافظه کاری دیداری (۰۸۵/۰ = P) و بروزرسانی حافظه کاری (۱۲۸/۰ = P) مشاهده نشد. نتیجهگیری: برنامه تقویت ظرفیت حافظه کاری با تکالیف فراخنای ساده، تنها منجر به انتقال نزدیک در برخی تکالیف میشود، اما در انتقال دور هیچ نتیجه معنیداری به دست نیامد.
منصور بیرامی، تورج هاشمی نصرت آباد، مریم عتباتی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: حافظه کاری (Working memory) توجه روان شناسان تجربی و عصب شناسان را به خود جلب کرده است. افرادی که توجه میکنند افراد چگونه استدلال میکنند، حل مسئله میکنند، اهدافشان را دنبال میکنند، تصمیم میگیرند و به کنترل شناختی دست مییابند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی حافظه ناآشکار بهواسطه کلمات است و همچنین تلاشی برای گردآوری شواهدی در زمینه سرعت پاسخ در تکلیف تسهیل و تکلیف بازداری است.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری موردبررسی شامل کلیه افراد جوان و میانسال راستدست، با حداقل سن ۲۰ سال و بدون سابقه اختلالهای روانی و عصبشناختی بود. در این پژوهش ۳۰ نفر از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تکلیف تسهیل شامل جفتهای نخستین هدف با شبه واژه بود. واژه و تکلیف بازداری نیز با دو واژه به لحاظ معنایی غیر مرتبط به فاصله ۱۵۰ میلیثانیه از هم نشان داده شدند. درواقع، ارزیابی سرعت پاسخ در آزمون معنایی بود که بر اساس ویژگیهای این دو تکلیف تنظیم شده بود. میانگین مقدار در دو تکلیف با استفاده از روش آماری t- زوجی مقایسه گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین سرعت پاسخ به اهداف در تکلیف تسهیل بهطور متوسط ۹/۴۸۰ ± ۷/۴۵۹۲ میلیثانیه بیشتر از تکلیف بازداری بود (۰۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که بازنماییهای حافظه هدف بهوسیله نخستین خنثی بیشتر از بازنماییهای حافظه هدف بهوسیله نخستین نامرتبط است.
مریم مشتاقی شریف زاده، احمد منصوری، زهرا باقرزاده گلمکانی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: سرعت پردازش نقش مهمی در اختلال یادگیری خاص دارد؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سرعت پردازش در رابطه بین حافظه فعال و آگاهی واجشناختی با خواندن دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مبتلابه اختلال یادگیری خاص از نوع خواندن انتهای پایه اول تا پایه پنجم دبستان نواحی هفتگانه مشهد و مراجعهکننده به مراکز ویژه مشکلات یادگیری آموزشوپرورش شهر مشهد در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ بود. نمونه مورد بررسی شامل ۱۵۰ نفر از دانش آموزان مبتلابه اختلال یادگیری خاص از نوع خواندن بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون خواندن و نارساخوانی (نما)، آزمون آگاهی واجشناختی و مقیاس هوشی وکسلر کودکان ۴ استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS و PROCESS و همچنین روش تحلیل رگرسیون تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بین حافظه فعال، آگاهی واجشناختی، سرعت پردازش و خواندن دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن رابطه وجود دارد. سرعت پردازش میانجی رابطه بین حافظه فعال و خواندن دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن بود. همچنین سرعت پردازش میانجی رابطه بین آگاهی واجشناختی و خواندن بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سرعت پردازش میانجی رابطه بین حافظه فعال با خواندن و همچنین رابطه بین آگاهی واجشناختی با خواندن دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن است. توجه به این فرایندها و مداخلات مرتبط با آنها میتواند به بهبود اختلال خواندن دانش آموزان کمک کند.
مسعود هاشمی، الهام فروزنده، مریم حیدرپور،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: از مشکلات شایع در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ دارای علائم افسردگی پریشانی هیجانی است که سبب به وجود آمدن پیامدهای منفی متعددی برای این افراد میشود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش اختصاصیسازی حافظه سرگذشتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی انجام پذیرفت.
مواد و روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و دوره پیگیری سه ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به دیابت نوع دو دارای افسردگی مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در ششماهه اول سال ۱۴۰۰ بود. نمونه نهایی پژوهش شامل ۵۰ نفر از افراد مبتلا به دیابت نوع دو دارای افسردگی بود که بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایدهی شدند. سپس گروههای آزمایش آموزش اختصاصیسازی حافظه سرگذشتی (۸ جلسه ۹۰ دقیقهای) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (۷ جلسه ۹۰ دقیقهای) به شکل جداگانه را طی دو ماه دریافت نمودند. گروه گواه مداخلات را دریافت نکرده و در انتظار دریافت این مداخلات بودند. ابزارهای مورداستفاده شامل پرسشنامه پریشانی هیجانی بود. تجزیهوتحلیل دادهها توسط نرمافزار (SPSS-۲۳) و با تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش اختصاصیسازی حافظه سرگذشتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی تأثیر معناداری دارد (۰۰۱/۰>p). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بیانگر آن بود که بین میزان اثربخشی دو درمان بر پریشانی هیجانی تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰≤p).
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حکایت از آن داشت که درمانگران میتوان از پروتکل اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش پریشانی هیجانی بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی استفاده کنند.
امیر نجار، علیرضا پیرخائفی، داود معنوی پور، وحید نجاتی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثربخشی توانبخشی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانشآموزان انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش به شیوه نیمهآزمایشی با استفاده از آزمون هوش حافظه کاری وکسلر نوع رایانهای تهیه و تدوین از خرده مقیاس فراخنای ارقام مقیاس هوش وکسلر است که برای اندازهگیری حافظه کاری از آن استفاده شد. نمونه آماری شامل ۲۰ دانشآموز مقطع متوسطه بود که بهصورت تصادفی از دانشآموزان پسر پایۀ متوسطه شهرستان ورامین در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ در دبیرستانهای دولتی دورۀ متوسطه در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی انتخاب گردیدند. زمودنیها در دو گروه کنترل (۱۰ نفر) و آزمایش (۱۰ نفر) بهصورت تصادفی جایگزین شدند.
یافتهها: توانبخشی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقای حافظه شنیداری/تکرار روبهجلو، حافظه شنیداری/ تکرار معکوس، حافظه دیداری/ تکرار روبهجلو، حافظه دیداری / تکرار معکوس، حافظه شنیداری، حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری دانشآموزان مؤثر است؛ اما بر ارتقای فراخنای حافظه دیداری دانشآموزان مؤثر نیست. همچنین افزایش آماری معنیداری در افزایش آماری معنیداری در میانگین نمره همه ابعاد حافظه کاری از زمان قبل از مداخله تا دوره پیگیری وجود داشت (۰۰۱/۰≥p) و تنها در بعد دیداری / تکرار معکوس میانگین قبل از مداخله معنیداری بین دو میانگین وجود نداشت (۰۰۱/۰≤p).
نتیجهگیری: بهطورکلی نتایج نشان از اثربخشی توانبخشی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانشآموزان دارد
داود ساده، کامبیز حیدرزاده،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت بررسی رفتار مصرفکنندگان با توجه به سابقه پژوهشهای صورت گرفته، ضرورت بالای آن را اثبات میکند. با توجه به اینکه مدلهای رفتار مصرفکننده از دو بعد داخلی و خارجی تشکیل شده و بررسی عوامل فقط از طریق روشهای خودگزارشگری و حتی مشاهده، کفایت و دقت لازم را به دنبال نداشته است، استفاده از روشهای علوم اعصاب میتواند در جمعآوری دادههای باکفایت به پژوهشگران کمک کند. دادههای بصری در قالب اطلاعات بیومتریک میتواند کلیه ابعاد مصرفکننده را در اختیار پژوهشگر قرار دهد، عدم توانمندی بیان شفاهی، عدم تمایل به بیان و بررسی ناخودآگاه موانعی در تحلیل رفتار مصرفکنندگان میباشند که در تمام ابعاد، تحلیل رفتار بصری به کمک پژوهشگران آمده است. این پژوهش مروری– اکتشافی بوده، که منابع بدون در نظر گرفتن بازه تاریخی از طریق گوگل اسکولار شناسایی و بر مبنای میزان استناد و ضریب تأثیر انتخاب گردیدهاند.
نتیجهگیری: رویکرد رفتار بصری مصرفکننده با توجه به قدرت الگوبرداری و امکان مدلسازی رفتار با دادههای بیومتریکی تمام کاستیهای روشهای سنتی را پوشش داده است، خودانگاره مصرفکننده به لطف دادههای بصری برای پژوهشگران علوم رفتاری شفافتر شده است، فرهنگسازی، فرهنگپذیری و انطباق فرهنگی در ارتباطات، تفکیک رفتار بصری جنسیتی و گروه سنی، سیستمهای بصری- انگیزشی، پاسخهای بصری هیجان، رفتار بصری منطبق با شخصیت، الگوهای بصری یادگیری، تأثیرگذاری بصری بر روی حافظه، ادراکسازی بصری و درنهایت تغییر نگرش با دستکاری محرک، نتیجه CVB برای تحلیل رفتار مصرفکننده میباشد، که تا به امروز به جهت نداشتن یکپارچگی با توجه به تعدد مدلهای توسعه دادهشده، نتوانسته در حل مسئله و تصمیمگیری مصرفکنندگان به شکل جامع کمک نماید.
خانم زینب انصاری، دکتر هادی صمدیه، دکتر مهدی رضایی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: نارساخوانی، به عنوان یک ناتوانی یادگیری رایج، تواناییهای پردازش زبان و خواندن دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه آگاهی واجشناختی، حافظه دیداری و سرعت نامگذاری واژه در دانشآموزان نارساخوان تحولی ادراکی و زبانشناختی با دانشآموزان عادی انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسهای بود. جامعۀ آماری پژوهش، شامل کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر پایه اول و دوم ابتدایی در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ در شهر فردوس بود. از این میان، ۴۵ نفر (در ۳ گروه ۱۵ نفره) از طریق روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل ماتریسهای پیشرونده ریون، آزمون ارزیابی توانایی خواندن فارسی_ سطح یک پوراعتماد و همکاران (۱۳۸۰)، پرسشنامه غربالگری اختلال یادگیری ویژه علیزاده و همکاران (۱۴۰۱)، آزمون ارزیابی آگاهی واجشناختی سلیمانی و دستجردی کاظمی (۱۳۸۴)، دو خرده آزمون سواد و مقدار سرعت نامگذاری ویرایش پنجم هوش وکسلر کودکان کرمی و کرمی (۲۰۱۴) و آزمون تصاویر درهم آندره ری (۱۹۴۲) بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و نرمافزار SPPS نسخه ۲۵ استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای شناختی (آگاهی واجشناختی، حافظه دیداری و سرعت نامیدن واژه) در گروههای نارساخوان ادراکی و زبانشناختی تفاوت معنادار وجود داشت. همچنین در هر سه متغیر میان کودکان عادی با نارساخوانها تفاوت وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت نارساخوانهای گروه زبانشناختی در دو متغیر آگاهی واجشناختی و حافظه دیداری نسبت به گروه نارساخوانهای ادراکی و کودکان عادی عملکرد ضعیفی دارند. همچنین نارساخوانهای ادراکی در متغیر سرعت نامیدن واژه، عملکرد ضعیفتری نسبت به گروه نارساخوانهای زبانشناختی و کودکان عادی داشتند.
نسیم کارگر، سید مهدی حسینی فرد، حسن محمد طهرانی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه عوامل زیادی از جمله توجه تقسیم شده و توجه پایدار می توانند بر تشخیص تغییر اثر بگذارند؛ بنابراین هدف این پژوهش، پیش بینی کوری تغییرات بر اساس مولفه های پیچیدگی صحنه، بارهیجانی محرک، حافظه نمادین و توجه پایدار می باشد.
مواد و روشها: روش پژوهش از نوع رابطه ای- اکتشافی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان دانشگاه پیام نور و آزاد اسلامی واحد زرند بود که از میان آنها ۲۰۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. . جهت جمع آوری داده ها از تصاویر واقعی با بار هیجانی مثبت، منفی و خنثی در قالب نرم افزار تهیه شده برای سنجش کوری تغییر، بار هیجانی محرک و پیچیدگی محرک استفاده شد. همچنین برای سنجش حافظه نمادین از آزمون اسپرلینگ و از آزمون عملکرد پیوسته برای سنجش توجه پایدار استفاده شد. الگویابی معادلات ساختاری و همچنین تحلیل عوامل تائیدی از طریق تحلیل مسیر و الگویابی معادلات ساختاری (SEM)، اعمال گردیدند. تمام تحلیل ها با استفاده از AMOS و SPSS نسخه ۲۱ و از ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: با توجه به یافته های پژوهش شاخص های ارائه شده برازش کامل مدل را نشان دادند. در مدل نهایی نسبت مجذور خی –دو به درجه آزادی یا مجذور کای نسبی (۱۰/۲)، شاخص نیکویی برازش (GFI) برابر با ۹۷/۰، شاخص نیکویی برازش تعدیل یافته (AGFI) برابر با ۹۷/۰، شاخص برازندگی افزایشی (IFI) برابر با ۹۶/۰، شاخص توکر- لویس (TLI) برابر با ۹۲/۰، شاخص برازندگی هنجار شده (NFI) برابر با ۹۴/۰ و شاخص ریشه میانگین مجذورات خطا (RMSEA) برابر با ۰۶/۰ است.
نتیجهگیری: یافته ها نشان دادند که مولفه های پیچیدگی صحنه، بار هیجانی محرک، حافظه ی نمادین و توجه پایدار اثر مستقیم و منفی بر کوری تغییر دارند. همچنین یافته ها بیانگر آن است که شاخص های برازندگی اولیه در نایید الگوهای اثرگذار بر کوری تغییر، تناسب داشتن الگو را تایید می کنند.
مصطفی انصاریون، حسن میرزا حسینی، مجید ضرغام حاجبی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: خلق فرد بر توجه انتخابی و حافظه کاذب تاثیر دارد؛ اما پاسخ به این پرسش که کدام نوع خلق (منفی یا مثبت) و در کدام موقعیت هیجانی (منفی یا مثبت) بیشترین حافظه کاذب را ایجاد می کند، پژوهش های بیشتری می طلبد. پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن نقش القای هیجان بر حافظه کاذب با نقش میانجی سوگیری توجه در بیماران مبتلا به اختلال خلقی انجام شد.
مواد و روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی I(دوره مانیا) مراجعهکننده به بیمارستان روانپزشکی رازی بودند. ۵۴ نفر زن و ۵۴ نفر مرد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. درهر گروه، ۹ مرد و ۹ زن گنجانده شد. به ۳۶ نفر از آزمودنیها خلق مثبت و ۳۶ نفر دیگر خلق منفی القا شد و به ۳۶ نفر گروه کنترل هیچ خلقی القا نشد. پرسشنامه حافظه کاذب(DRM) به عنوان پیش آزمون برای سنجش میزان حافظه کاذب آزمودنی ها اجرا شد. و سپس تکلیف حافظه کاذب مبتنی بر پارادایم DRM (پس آزمون) با روش القای خلق برای سنجش میزان حافظه کاذب با محتوای هیجانی مختلف شامل مثبت، منفی و خنثی از طریق نمایش فیلم استفاده شد. پس از آن آزمون استروپ (سوءگیری توجه) نیز برای بررسی میزان حالات هیجانی و تاثیر آن بر سوءگیری توجه اجرا شد. از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار آماری ۲۹ وpls۳ , SPSS جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاه گردید.
یافتهها: القای خلق به واسطه سوگیری توجه بر حافظه کاذب تأثیر غیرمستقیم دارد. (P>۰/۰۰۱)
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سوگیری توجه در رابطه بین القای خلق و حافظه کاذب نقش میانجی دارد.
فهیمه محمدینیک، محمود تلخابی، میثم صادقی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه بین عملکردهای شناختی و سواد خواندن در دانشآموزان پایه چهارم دبستان است.
مواد و روشها: روش مطالعه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر تهران است که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ در حال تحصیل بودند که تعداد ۱۷۴ نفر از آنها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازهگیری از آزمونهای پیشرفت سواد خواندن ( پرلز، ۲۰۱۶) و خرده آزمونهای از نسخه پنجم آزمون هوش وکسلر کودکان (WISC-۵) و آزمون توجه و تمرکز IVA-۲ استفاده شد.
یافتهها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، بین مؤلفههای عملکرد شناختی و سواد خواندن ادبی و اطلاعاتی دانش آموزان پایه چهارم دبستان رابطه مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تفکر مفهومی با ضریب بتای استاندارد (۴۵۱/۰) بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن ادبی دانش آموزان داشته است. همچنین تفکر مفهومی با ضریب بتای استاندارد (۴۵۶/۰) بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن اطلاعاتی دانش آموزان داشته است و سرعت پردازش، حافظه فعال و توجه بعد از تفکر مفهومی بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن اطلاعاتی دانش آموزان داشتهاند.
نتیجهگیری: با افزایش تواناییهای شناختی در دانشآموزان، امکان اجرای مهارتهای متعدد به طور همزمان فراهم میشود و همچنین دانشآموزان دارای سواد خواندن اطلاعاتی، ارزش اطلاعات را در متون تشخیص میدهند و توانایی پیدا کردن و تحلیل اطلاعات را هنگام خواندن مطالب دارند و قادرند محتوای اطلاعات را با دید انتقادی ارزیابی کنند