۲۴ نتیجه برای توجه
بدرالدین نجمی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۸۶ )
چکیده
Normal ۰ false false false MicrosoftInternetExplorer۴ /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:۰; mso-tstyle-colband-size:۰; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:۰in ۵,۴pt ۰in ۵.۴pt; mso-para-margin:۰in; mso-para-margin-bottom:.۰۰۰۱pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:۱۰.۰pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#۰۴۰۰; mso-fareast-language:#۰۴۰۰; mso-bidi-language:#۰۴۰۰;} شیوه های ارزیابی روان شناختی در پاسخ به نیاز حوزه پزشکی برای تشخیص مکان ضایعات مغزی طی نیم قرن اخیر توسط گروهی از روانشناسان توسعه یافته است. اختلال ADHD ( Attention Deficit Hyperactivity Disorder ) به عنوان یک اختلال شایع در دوران کودکی با علایم بازر بی توجهی و تکانشگری، توجه ویژه عصب روانشناسان را به خود جلب نموده است تا آنجایی که یکی از فرضیه های سبب شناسی این اختلال مبتنی بر نقص کارکرد بخش پیشانی قشر مخ با کندی متابولیسم و جریان خون کمتر و نیز آسیب پیوند ساختارهای قشری و تحت قشری مغز است.علی رغم آرای نسبتاً مشابه محققین، متغیرهای چندی چون عملکرد جنسیت های مختلف، انواع فرعی ADHD ، تداوم علایم عصب روان شناختی طی زمان، آثار گوناگون شیوه های درمانی مختلف همواره با پرسش و ابهام همراه است که نیاز به ترسیم دقیق تر نیمرخ عصب روان شناختی این افراد در شرایط مختلف بیماری دارد.
سارا آقابابایی، سالار فرامرزی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان می دهند که کودکان ADHD دارای نقائصی در کارکردهای اجرایی از جمله حافظه فعال می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقائص مولفه های دیداری-فضایی و کلامی حافظه فعال در کودکان با اختلال بیش فعالی- نقص توجه است. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع علی- مقایسهای است. بدین منظور ۳۰ کودک با اختلال بیش فعالی- نقص توجه و ۳۰ کودک عادی پایه دوم دبستان در شهر اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسش نامه کانرز والدین، مصاحبه بالینی، مقیاس هوش کودکان وکسلر برای ارزیابی حافظه فعال کلامی و تکلیف بلوک های کرسی به منظور ارزیابی حافظه فعال دیداری- فضایی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-۲۰ و با روش تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در دو متغیر حافظه فعال کلامی و دیداری- فضایی در بین کودکان ADHD و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱ /۰ P≤). بدین صورت که کودکان ADHD در این مولفه ها از گروه کنترل عملکرد پایین تری دارند. هم چنین میانگین گروه ADHD در دو نوع از حافظه فعال پایین تر از گروه عادی بود. نتیجه گیری: کودکان ADHD در حافظه فعال دیداری- فضایی و کلامی دارای نارسایی هستند. به درمانگران و مشاوران پیشنهاد می گردد که در مداخلات آموزشی و درمانی به این مهم توجه نمایند و از آموزش های مبتنی بر مولفه های مختلف حافظه فعال در این کودکان استفاده نمایند. برای مثال فعالیت هایی از قبیل به خاطر سپردن چند عدد یا لغت ساده، به خاطر سپردن اشعار کوتاه کودکانه و ...... را می توانند در کودکان انجام دهند.
وحید نجاتی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف : توجه پایدار میتواند به وسیله تکالیف مداد- کاغذی مورد سنجش قرار گیرد. هدف مطالعه حاضر، طراحی یک آزمون مداد- کاغذی فارسی برای سنجش توجه پایدار و بررسی روایی و پایایی آن بود. مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی ۲۳۰ دانشآموز دبستانی با میانگین سنی ۴۶/۱ ± ۰۹/۹ سال و با دامنه سنی ۷ تا ۱۱ سال صورت گرفت. آزمون ثبت توجه و آزمون عملکرد مداوم بر روی نمونهها اجرا شد. آزمون ثبت توجه بر روی ۱۵۱ نفر از نمونهها با فاصله ۴ تا ۶ هفته تکرار گردید. برای بررسی روایی همزمان، آزمون Pearson بین نتایج دو آزمون عملکرد مداوم و ثبت توجه مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی تکرارپذیری نیز بین دو نوبت اجرای تکلیف آزمون، آزمون Pearson انجام شد. یافتهها: خطای حذف و خطای ارتکاب در دو آزمون با یکدیگر رابطه مثبت و معنیداری داشتند. خطای حذف، خطای ارتکاب و کل زمان آزمون به ترتیب با ضرایب Pearson ۸۸۶/۰، ۶۱۰/۰ و ۴۷۸/۰ در دو ارزیابی، همبستگی مثبت و در سطح ۰۰۱/۰ معنیدار بود. نتیجهگیری: آزمون ثبت توجه یک آزمون معتبر و تکرارپذیر برای سنجش توجه پایدار است.
شیرین ارجمندی، سالار فرامرزی، احمد عابدی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف : یکپارچگی حسی، بهبود توانایی کودکان برای پردازش و سازماندهی اطلاعات حسی است. زمانی که مغز بتواند اطلاعات حسی را سازماندهی نماید، نتیجه آن، بهبود عملکرد مهارتهای زندگی، رشد عاطفی و رشد عمومی میباشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارتهای عصب روانشناختی دانشآموزان دارای اختلال نقص توجه- بیشفعالی (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) بود. مواد و روشها: مطالعه آزمایشی حاضر به روش پیشآزمون- پسآزمون و با گروه شاهد انجام گرفت و در آن، نفر از دانشآموزان ابتدایی مبتلا به ADHD شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد پس از انتخاب تصادفی، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و در طی روش نمونهگیری چندمرحلهای، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه Conners (فرم والد و معلم) و پرسشنامه عصب روانشناختی کودک و نوجوان Conners بود. دادههای به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس در نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بین عملکرد دو گروه آزمایش و شاهد در مهارتهای عصب روانشناختی در مرحله پسآزمون تفاوت معنیداری وجود داشت (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: آموزش یکپارچگی حسی بر مهارتهای عصب روانشناختی کودکان تأثیر دارد و میتوان از این روش آموزشی در توانبخشی و آموزش کودکان دارای ADHD بهره برد. علاوه بر این، میتوان از این روش در مراکز آمادگی و پیشدبستانی استفاده نمود تا از بروز اختلال ADHD در دوران تحصیلی جلوگیری به عمل آید.
مرضیه عزیزیان، حسن اسدزاده، حمید علیزاده، فریبرز درتاج، اسماعیل سعدیپور،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری در دانشآموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی انجام شد. مواد و روشها: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری همراه با گروه شاهد بود. برای آموزش کارکردهای اجرایی، از بسته آموزشی کارکردهای اجرایی که شامل ۱۰ بازی آموزشی نرمافزاری و ۱۰ بازی آموزشی مداد- کاغذی برای کارکردهای اجرایی بود، استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر این بسته آموزشی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری، ۳۴ دانشآموز با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی به روش نمونهگیری ترکیبی از مدارس ابتدایی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۸ نفر) و شاهد (۱۶ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت بیست جلسه ۷۰ دقیقهای تحت آموزش قرار گرفت. دادههای به دست آمده از آزمونهای هوشی Raven، ۲d، Stroop، حافظه ارقام در Wechsler و آزمون Cornoldy با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر (درون، بین آزمودنی) مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: آموزش کارکردهای اجرایی در بهبود توجه و حافظه کاری دانشآموزان با هوش مرزی به طور معنیداری مؤثر واقع شد. این آموزش بیشترین تأثیر را در بهبود حافظه کاری دیداری و شنیداری، کاهش خطا و افزایش کارایی تمرکز در آزمون ۲d داشت و در آزمون Stroop بر خلاف بهبودی در کارکردها، فقط قادر بود تا در زمان واکنش تأثیر معنیداری داشته باشد و تأثیر معنیداری در کاهش خطا و افزایش پاسخ نداشت. همچنین، در افزایش کارایی کل در آزمون ۲d که نشان دهنده سرعت آزمودنی بود، نیز مؤثر واقع نشد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش در مجموع اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر توجه، بازداری و حافظه کاری دانشآموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی را تأیید کرد.
مصطفی نجفی، شهلا آکوچکیان، بهزاد مهکی، مریم رضایی، فریبا سادات طاهرپور،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال نقص توجه و بیشفعالی (Attention-deficit hyperactivity disorder یا ADHD) تأثیر زیادی بر یادگیری کودکان مبتلا دارد. توجه به تفاوتهای فردی، از نکات مهم در آموزش این کودکان میباشد که نظریه هوش چندگانه Gardner مبتنی بر این اصل است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش بر اساس نرمافزار Inspiration بر تغییر نیمرخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD در استان اصفهان بود. مواد و روش: این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود که به روش پیشآزمون و پسآزمون و مقایسه با گروه شاهد انجام شد. نمونههای پژوهش را ۶۴ دانشآموز ۱۳-۶ ساله مبتلا به ADHD تشکیل داد که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی و طبق جدول اعداد تصادفی، در دو گروه شاهد و مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل قیاس سنجش، برآورد هوش چندگانه و بررسی تأثیر آموزش بر اساس نرمافزار آموزشی Inspiration بر تغییر نیمرخ هوش چندگانه در این کودکان بود. دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتههای آزمون Paired t نشان داد که بین نیمرخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD در مرحله پسآزمون میان دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنیداری وجود داشت (۰۵۰/۰ ≥ P). استفاده از بازی Inspiration، موجب افزایش نیمرخ هوش چندگانه آزمودنیهای گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در مرحله پسآزمون شد. نتیجهگیری: استفاده از بازی Inspiration در افزایش نیمرخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD مؤثر است و استفاده از این روش در کنار سایر روشهای درمانی و آموزشی، برای این کودکان پیشنهاد میگردد.
افسانه کرباسی عامل، سعید کرباسی عامل،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال کمبود توجه- بیشفعالی (Attention-deficit/hyperactivity disorder یا ADHD)، از شایعترین مشکلات رفتاری است که باعث پرتحرکی، نقص توجه، افت تحصیلی و مشکلات هیجانی و رفتاری در کودکان پیشدبستانی و دبستانی میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) متمرکز بر والدین، بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق ۶ تا ۱۱ ساله مبتلا به ADHD شهر اصفهان بود. مواد و روشها: این پژوهش به صورت نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری مطالعه را ۴۰ کودک ۶ تا ۱۱ ساله مبتلا به ADHD دارای اضافه وزن یا چاق (بالاتر از صدک ۸۵ در نمودار وزن برای سن، قد و جنسیت) و والدینشان که در طی سال ۱۳۹۴ به کلینیک روانپزشکی کودک و نوجوان بیمارستان علیاصغر (ع) اصفهان مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. ۲۰ نفر از نمونهها فقط تحت درمان ADHD قرار گرفتند و هیچ مداخله دیگری دریافت نکردند و ۲۰ نفر دیگر نیز به عنوان گروه آزمایش در جلسات CBT شرکت نمودند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه عزت نفس Coopersmith (Coopersmith Self-Esteem Inventory یا CSEI) و شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بود. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: رویکرد CBT به روش آموزش والدین، تأثیر معنیداری را بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق مبتلا به ADHD در پسآزمون و مرحله پیگیری نشان داد. همچنین، رویکرد CBT متمرکز بر والدین، بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق و مبتلا به ADHD تأثیر معنیداری داشت (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: رویکرد CBT متمرکز بر والدین، میتواند به عنوان یک درمان انتخابی مکمل جهت کاهش علایم روانشناختی، BMI و افزایش عزت نفس کودکان چاق مبتلا به ADHD به کار گرفته شود.
حسن عبدی، عبداله قاسمی، الهه عرب عامری، فرشاد غزالیان،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : به طور قابل توجهی در بیشتر مطالعات قبلی پی بردهاند که کارکردهای تعادل در اختلال کمتوجهی- بیشفعالی (ADHD یا Attention deficit hyperactivity disorder) با اشکال مواجه بوده است. همچنین، ارتباط تنگاتنگی بین فعالیتهای بدنی و بهبود اختلالات رفتاری وجود دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرینات استقامتی و مصرف متیل فنیدیت بر تعادل رتهای مبتلا به ADHD بود. مواد و روشها: تحقیق به روش آزمایشگاهی صورت گرفت. آزمودنیهای مطالعه شامل ۳۵ سر رت نژاد ویستار با وزن ۶۹/۸ ± ۶۶/۱۸۱ گرم بود که به طور تصادفی به ۵ گروه ۷ تایی تقسیم شدند. جهت ADHD رتها به مدت ۸ هفته ۱۰ میلیگرم L-NAME و ۶ روز در هفته به ازای وزن هر رت به صورت زیرصفاقی تزریق شد. ۵ گروه شامل گروه شاهد و ۴ گروه ADHD (مصرف متیل فنیدیت، تمرین استقامتی، مصرف متیل فنیدیت، تمرین استقامتی و بدون مصرف متیل فنیدیت و بدون تمرین استقامتی) بود. ابزارهای تحقیق شامل آزمون Open field، آزمون تعادل Balance beam و تردمیل ۵ بانده بود. آزمون تعادل بعد از ۴ هفته تمرین گرفته شد. به گروه دارویی ۲ میلیگرم متیل فنیدیت روزانه به ازای کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی داده شد. رتهای گروه تمرین ۵ روز در هفته برای مدت ۲۸ روز با سرعت ۲ تا ۲۰ متر بر دقیقه به تمرین پرداختند. مدت زمان تمرین در هر جلسه در هفته اول و زمان آشناسازی ۲ متر بر دقیقه و با اضافه بار در هر هفته به ۲۰ متر بر دقیقه رسید. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس ANOVA تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: بین پیشآزمون و پسآزمون تعادل گروه شاهد (۱۷۰/۰ = P) و گروه ADHD (۱۷۰/۰ = P) تفاوت معنیداری وجود نداشت، اما بین پیشآزمون و پسآزمون تعادل گروه ADHD + تمرین، گروه ADHD + متیل فنیدیت و گروه ADHD + متیل فنیدیت + تمرین (۰۰۱/۰ = P) تفاوت معنیداری به دست آمد. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی Tukey نشان داد که تعادل گروه شاهد نسبت به تمامی گروهها بهتر بود (۰۰۱/۰ ≥ P). تعادل تمامی گروهها به غیر از گروه شاهد از گروه ADHD بهتر بود (۰۰۱/۰ ≥ P). بین تعادل گروه ADHD + تمرینات استقامتی با گروه ADHD + مصرف متیل فنیدیت و همچنین، تعادل گروه ADHD + مصرف متیل فنیدیت با تعادل گروه ADHD + تمرینات استقامتی و مصرف متیل فنیدیت تفاوت معنیداری وجود نداشت (۰۰۱/۰ ≤ P).
مریم حدادی، اصغر آقایی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف : همانگونه که والدین بر افراد خانواده تأثیر میگذارند، فرزندان نیز با ویژگیهای شخصیتی، رشدی و رفتاری خود، تأثیراتی را بر رفتار والدین دارند. اختلالات رفتاری یکی از فرزندان از جمله بیشفعالی- نقص توجه (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) اغلب به صورت عامل استرسزایی برای خانواده درک میشود و میتواند همه جنبههای خانواده از جمله رابطه مادران با همسرانشان را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر روابط زنان دارای فرزند مبتلا به ADHD با همسرانشان بود. مواد و روشها: این پژوهش به روش شبه آزمایشی و به صورت پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری ۹ ماهه همراه با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ADHD شهر اصفهان بود که در سال ۱۳۹۲ به کلینیکها و مطب روانپزشکان مراجعه کرده بودند. ۳۰ نفر از مادرانی که در شاخص تنیدگی والدینی (Parenting Stress Index یا PSI)، بالاترین نمره تنیدگی را در روابط با همسر کسب کردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای آموزش مدیریت استرس به شیوه ACT اجرا شد و گروه شاهد هیچ مداخلهای دریافت نکرد. جهت بررسی فرضیه پژوهش، از PSI زیرمقیاس روابط با همسر استفاده گردید که قبل و بعد از مداخله و ۹ ماه پس از مداخله توسط مادران تکمیل شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: تفاوت معنیداری بین نمرات پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد وجود داشت (۰۰۱/۰ = P) که این یافته حاکی از بهبود روابط با همسر در مادران بود. نتیجهگیری: آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ACT، میتواند باعث بهبود روابط زنان دارای فرزند ADHD با همسرانشان شود.
فروغ خاکپور، احمد عابدی، غلامرضا منشئی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف : کارکردهای اجرایی، کارکردهای عالی شناختی و فراشناختی میباشند که نقص در آنها، یکی از ویژگیهای اصلی اختلال بیشفعالی/ نارسایی توجه (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHA) است. این اختلال منجر به بروز مشکل در رفتارهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر اساس مدل کارکرد اجرایی Anderson بر رفتارهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ADHA انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و همراه با گروه شاهد بود. جامعه مورد بررسی را دانشآموزان مبتلا به ADHA از بین تمام دانشآموزان پایه ششم مدارس ابتدایی منطقه ۱۵ تهران تشکیل داد. با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای، ۳۰ دانشآموز انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزشی کارکرد اجرایی بر اساس مدل Anderson را طی ۱۰ جلسه دریافت کرد. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج و مقیاس رفتارهای یادگیری (Learning Behaviors Scale یا LBS) McDermott بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: برنامه آموزشی کارکرد اجرایی بر اساس مدل Anderson، منجر به افزایش معنیدار متغیرهای خودکارامدی، تأثیرات هیجانی، برنامهریزی و فقدان کنترل پیامد گردید (۰۰۱/۰ > P). همچنین، در افزایش متغیرهای انگیزه شایستگی، نگرش نسبت به یادگیری، پشتکار/ توجه و راهبرد/ انعطافپذیری رفتارهای یادگیری تأثیرگذار بود (۰۰۱/۰ > P). نتیجهگیری: برنامه آموزشی کارکرد اجرایی بر اساس مدل Anderson، موجب ارتقای رفتارهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ADHA میشود.
حسن عبدی، عبدالله قاسمی، الهه عرب عامری، فرشاد غزالیان،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه در درمان اختلال کمتوجهی- بیش فعالی (Attention Deficit Hyperactivity Disorder یا ADHD) از داروها با دوزهای متفاوتی استفاده میشود. اخیراً درمانهای غیر دارویی مانند فعالیت بدنی نیز مدنظر قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرینات استقامتی و مصرف متیل فنیدیت بر علائم رفتاری رتهای نر مبتلا به ADHD بود.
مواد و روشها: روش تحقیق از نوع تجربی بود. آزمودنیها در ابتدا شامل ۴۰ سر موش صحرایی نژاد Wistar با دامنه سنی ۴ تا ۶ هفته بودند که به دو گروه کنترل ۷ سر و گروه تزریق L-NAME ۳۳ سر بهطور تصادفی ساده تقسیم شدند. گروه تزریق L-NAME در سن ۸ تا ۱۲ هفتگی (میانگین و انحراف استاندارد وزنی ۳۷۹/۸±۷۰/۱۸۱ گرم) به یک گروه پنج تایی نمونهبرداری خونی و ۴ گروه هفت تایی شامل گروه ADHD، گروه ADHD + تمرین استقامتی، گروه ADHD + مصرف متیل فنیدیت، گروه ADHD + تمرین استقامتی+ مصرف متیل فنیدیت تقسیم شدند. از آزمون Open field جهت تشخیص بیش فعالی و از تردمیل ۵ بانده جهت تمرینات استقامتی استفاده شد. ۱۰ میلیگرم L-NAME به مدت ۸ هفته و ۶ روز در هفته به ازای وزن هر رت بهصورت زیر صفاقی جهت ابتلا به اختلال کمتوجهی- بیش فعالی رتها تزریق شد. آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE) و نیتریت اکساید (NO) جهت تشخیص پرفشارخونی رتها بعد از تزریق L-NAME مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. موشهای صحرایی ۳۰ دقیقه در هر روز (۵ روز در هفته)، برای مدت ۲۸ روز به تمرین دویدن پرداختند. از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) جهت تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تعداد ایستادنهای گروه کنترل نسبت بهتمامی گروهها بیشتر و تعداد مربعهای طی شده کمتر بود (۰۰۱/۰≥ p). تعداد مربعهای طی شده گروه ADHD نسبت بهتمامی گروهها بیشتر و تعداد ایستادنها کمتر بود (۰۰۱/۰≥ p). بین تعداد مربعهای طی شده و تعداد ایستادنها گروه+ ADHD تمرینات استقامتی با گروه ADHD +مصرف متیل فنیدیت و همچنین گروه + ADHD مصرف متیل فنیدیت + تمرینات استقامتی تفاوت معنیداری وجود نداشت (۰۰۱/۰≤ p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که تمرینات استقامتی و مصرف متیل فنیدیت بر علائم رفتاری الگوی حیوانی مبتلا به ADHD تأثیر داشته و میتوان توصیه نمود که از فعالیتهای بدنی بهعنوان روش مؤثری جهت جایگزینی مصرف متیل فنیدیت استفاده نمود.
الهه حجه فروش، الهام فروزنده، حمید میر حسینی، احمد عابدی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (Attention Deficit Hyperactivity Disorder یا ADHD) یکی از اختلالات شایع روانپزشکی است که باعث آسیب تحصیلی، اجتماعی و خانوادگی میشود. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نوروفیدبک (Neurofeedback) و ترکیب نوروفیدبک و آموزش والدگری بارکلی (Barkly parental training) بر ابعاد توجه و ادراک دیداری کودکان مبتلا به ADHD بود.
مواد و روشها: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه، در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری ده هفتهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مبتلا به ADHD شهر اصفهان در مقطع دبستان در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ بود. تعداد ۴۲ نفر از بین مراجعهکنندگان به کلینیک آموزشوپرورش اصفهان به همراه مادرانشان به شیوه هدفمند انتخاب شدند و بهصورت تصادفی و با نسبتهای مساوی در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. همه کودکان با آزمون عملکرد پیوسته دیداری/شنیداری (Integrative Visual and Auditory Performance Test یا IVT) در سه مرحله، مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر (Repeated measures ANOVA) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد در مراحل پسآزمون و پیگیری بین دو گروه آزمایش در نمرات هوشیاری دیداری (۹۶/۰≥p)، کانون توجه دیداری (۷۶/۰≥p)، زمان واکنش دیداری (۸۷/۰≥p) و ادراک دیداری (۴۲/۰≥p) تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در هر دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش معناداری در نمرات ابعاد توجه و ادراک دیداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: نوروفیدبک و ترکیب نوروفیدبک و آموزش والدگری بارکلی تأثیر یکسانی در افزایش ابعاد توجه و ادراک دیداری کودکان مبتلا به ADHD دارند.
وحید فرهمند، علی ربانی زاده، هاشم دهقانپور فراشاه،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: از مشکلاتی که گریبان گیر تعداد زیادی از دانش آموزان است و باعث بروز آسیبهای مختلف تحصیلی- اجتماعی و رفتاری در آنان میشود، اختلال نقص توجه- بیشفعالی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک، ریتالین و ترکیب آن ها در پیشرفت تحصیلی و علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی کودکان ADHD در شهر مشهد انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و از طرحهای پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مبتلایان به اختلال نقص توجه- بیش فعالی شهر مشهد در سال ۱۳۹۵ بودند که به مراکز خدمات روانشناختی و مشاورهای شهر مشهد مراجعه کرده بودند. از میان افراد حاضر در جامعه آماری تعداد ۴۵ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخابشده و در سه گروه درمان ترکیبی نوروفیدبک با ریتالین (۱۵ نفر)، درمان نوروفیدبک (۱۵ نفر) و درمان ریتالین (۱۵ نفر) قرار گرفتند. هر سه گروه ابتدا در مرحله پیشآزمون بهوسیله آزمون Conners (فرم والدین) و کارنامه تحصیلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس گروه اول درمان نوروفیدبک به همراه ریتالین را به مدت ۱۵ هفته دریافت کردند. گروه دوم نوروفیدبک را به مدت ۴۵ جلسه درمانی ۴۵ دقیقهای دریافت کردند و گروه سوم با ریتالین بهتنهایی به مدت ۱۵ هفته درمان شدند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس توسط نرمافزار آماری SPSS-۲۰ تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که روش درمان ترکیبی نوروفیدبک به همراه ریتالین مؤثرتر از هر یک از این روشها بهصورت محض است. میزان اثربخشی نوروفیدبک محض به نسبت ریتالین محض بیشتر و پایداری آن نیز قابلتوجه بود (۰۵/۰p<). نتیجهگیری: روش درمان ترکیبی نوروفیدبک به همراه ریتالین، نسبت به هر یک از روشها بهصورت مستقل، میتواند جهت بهبود مشکلات رفتاری و تحصیلی کودکان دارای اختلال نقص توجه-بیش فعالی مؤثرتر باشد.
محمد جواد عرب، حسن عبدی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان دادهاند که ورزش و متیل فنیدیت بر ساختار بافت بیضه اثرگذارند؛ بنابراین هدف از این پژوهش مقایسه دو رویکرد تمرینات ورزشی و دارودرمانی بر برخی تغییرات ساختاری بافت بیضه موشهای صحرایی مبتلا به اختلال کمتوجهی- بیش فعالی (Attention Deficit-Hyperactivity Disorder یا ADHD) بود.
مواد و روشها: روش این تحقیق از نوع آزمایشگاهی بود. چهل سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (۴ تا ۶ هفته) در مرحله اول به دو گروه گواه (۷ سر برای مقایسه با گروه تزریق L-NAME) و گروه تزریق L-NAME (۳۳ سر برای ساخت الگوی حیوانی ADHD) تقسیم شدند. در مرحله دوم گروه تزریق L-NAME در سن ۸ تا ۱۲ هفتگی به یک گروه پنجتایی (جهت نمونهبرداری خونی و ارزیابی آنزیم مبدل آنژیوتانسین و نیتریت اکساید قبل از مداخله) و چهار گروه هفتتایی شامل گروه ADHD بدون مصرف دارو و بدون تمرین استقامتی (جهت مقایسه با گروههای مداخله) تقسیم شدند. گروههای مداخله شامل ADHD+ تمرین استقامتی، ADHD+ مصرف متیل فنیدیت، ADHD+ تمرین استقامتی+ مصرف متیل فنیدیت بودند. از آزمون Open field جهت تشخیص بیش فعالی و از تردمیل ۵ بانده جهت تمرینات استقامتی استفاده شد. برنامه تمرینی موشها ۳۰ دقیقه در هر روز، برای مدت ۴۹ روز بود. بار تمرینی برای گروههای تمرین پس از آشناسازی ۵ روزه در هفته اول ۲۰ متر بر دقیقه، هفته دوم و سوم ۲۵ متر بر دقیقه، چهارم پنجم ۳۰ متر بر دقیقه و هفتههای ششم و هفتم ۳۵ متر بر دقیقه بود.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین قطر لولههای سمینیفر و اسپرماتوژنیک و سلولهای لیدیک گروه گواه نسبت به گروه ADHD + تمرین استقامتی تفاوت معنیداری وجود نداشت ولی بین گروه گواه نسبت به دیگر گروهها (ADHD بدون تمرین و بدون مصرف متیل فنیدیت، ADHD+ مصرف متیل فنیدیت، ADHD+ متیل مصرف فنیدیت+ تمرین استقامتی) تفاوت معنیداری وجود داشت (۰۰۱/۰≥P). همچنین بین سلولهای سرتولی گروه گواه نسبت به گروه ADHD بدون تمرین استقامتی و بدون مصرف متیل فنیدیت تفاوت معنیداری وجود دارد (۰۰۱/۰≥P)، ولی نسبت به دیگر گروهها (ADHD+ تمرین استقامتی، ADHD+ متیل مصرف فنیدیت+ تمرین استقامتی، ADHD+ مصرف متیل فنیدیت)، تفاوت معنیداری وجود نداشت (۰۵/۰≤P).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که تمرینات استقامتی میتواند جایگزین مصرف متیل فنیدیت در ارتباط با تغییرات ساختاری بافت بیضه در الگوی حیوانی ADHD باشد.
عبدالحسین شمسی، امیر قمرانی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی والدگری مبتنی بر مهارتهایسازماندهی بر علائم کودکان با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی بود.
مواد وروش ها: این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان ۱۰-۸ سال با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی است که در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۷در مدارس عادی شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش ۳۰ کودک پسر(۱۵ نفر گروه کنترل و ۱۵ نفر گروه آزمایش) بودند که بر اساس نظر روانپزشک کودکان و چهارمین ویرایش مقیاس سوانسون- نولان و پلهام (SNAP-IV)، اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی تشخیص دادهشدند. درگروه آزمایش، والدین کودکان با اختلال نارساییتوجه/ بیش فعالی ۱۱ جلسه آموزش والدگری مبتنی بر مهارت هایسازماندهی دریافتکردند. در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، چهارمین ویرایش مقیاس سوانسون-نولان و پلهامSNAP-IV)) بر روی آن ها اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و با استفاده از نرمافزار ۲۳SPSS- مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که والدگری مبتنی بر مهارت های سازماندهی بر نارسایی توجه و نیز نارساییتوجه و بیشفعالی کل در مرحله پسآزمون تأثیر معناداری داشتهاست واین تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است (۰۵/۰P≤). اما والدگری مبتنی بر مهارتهای سازماندهی بر روی علائم بیشفعالی/تکانشگری تاثیر معناداری نداشتهاست (۰۵/۰P≥).
نتیجه گیری: این مطالعه نتایج امیدوار کنندهای را برای والدگری مبتنی بر مهارت های سازماندهی به عنوان یک مداخله برای بهبود علائم نارساییتوجه در کودکان با اختلال نارسایی توجه وبیشفعالی ارائه میدهد و نشان میدهد که علائم نارسایی توجه با والدگری مبتنی بر مهارتهای سازماندهی میتوانند قابل انعطاف هستند.
فاطمه ترکی زاده، امان الله سلطانی، مهشید تجربه کار، علیرضا منظری توکلی، مهشید زارع زاده،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال نقص توجه/بیش فعالی تخریب قابلملاحظهای در کنشهای اجتماعی، آموزشی، شغلی و تواناییهای حرکتی ایجاد میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تواناییهای حرکتی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایهی ششم ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ بودند؛ و نمونه پژوهش شامل ۳۰ نفر بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایشی (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. آزمودنیها در دو مرحلهی پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامههای اختلال کمبود توجه سوانسون و نولان و پلهام، فرم والدین (۱۹۸۰)، خرده آزمونهای حافظه عددی و تشابهات از مقیاس هوشی وکسلر (۲۰۰۲) و آزمون تصاویر پیچیده آندرهری (۱۹۴۲) پاسخ دادند. گروه آزمایش طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقهای جلسات آموزش تواناییهای حرکتی را بهصورت گروهی دریافت کردند، درحالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخهی ۲۵ تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه کنترل نشان داد که کارکردهای اجرایی حافظهی فعال و برنامهریزی-سازماندهی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری افزایش یافت؛ و اثربخشی آموزش تواناییهای حرکتی بر کارکردهای اجرایی در مرحلهی پسآزمون تأیید گردید (۰۱/۰ >p). میزان این تأثیر در کارکرد اجرایی حافظهی فعال ۶۴/۰ و برنامهریزی- سازماندهی ۶۹/۰ بود (۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: بهطورکلی نتایج حاکی از تأثیر آموزش تواناییهای حرکتی بر کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود؛ و میتوان از این روش برای درمان این کودکان استفاده کرد.
سیده افسون گلستانه، مسعود محمدی، اعظم داوودی، نجمه فتح،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال کمتوجهی/بیشفعالی یک اختلال عصبی/ رشدی است که توسط تعدادی از علائم، رفتارهای تکانشی و ناتوانی در تمرکز نشان داده میشود. ضروری است با بهکارگیری درمانهای روانشناختی مناسب نسبت به کاهش این علائم اقدام نمود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، خودکنترلی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کمتوجهی/بیشفعالی انجام گرفت.
مواد و روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری سهماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان پسر ۱۳ تا ۱۸ سال دارای اختلال کمتوجهی/ بیشفعالی مراجعهکننده به مرکز اورژانس اجتماعی شیراز در سال ۱۳۹۸ بودند. در این پژوهش تعداد ۳۰ نوجوان دارای اختلال کمتوجهی/بیشفعالی نفر از طریق ارزیابی روانپزشکی و مقیاس رفتاری کودک آخنباخ با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی را طی دو ماه و نیم در (۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای) دریافت نمودند؛ اما گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. پرسشنامههای مورداستفاده در این پژوهش شامل آزمون برو/نرو، پرسشنامه خودکنترلی تانجنی و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. تجزیهوتحلیل اطلاعات بهدستآمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS نسخه ۲۶ در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر) انجام پذیرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، افزایش خودکنترلی و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کمتوجهی/بیشفعالی تأثیر معنادار دارد. (۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، میتوان گفت که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود بازداری رفتاری، افزایش خودکنترلی و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان مبتلابه اختلال کمتوجهی/بیشفعالی شده است؛ بنابراین در نظر گرفتن این روش درمانی در کنار سایر روشها، در جهت کاهش علائم افراد مبتلا به اختلال کمتوجهی/بیشفعالی پیشنهاد میشود.
محمد ترکمان، کیوان کاکابرایی، سعیده السادات حسینی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: تابحال رویکردهای درمانی متعددی اعم از دارویی و غیردارویی برای مبتلایان اختلال نقص توجه-بیش فعالی به کار گرفته شده است و محققان درصدد تعیین اثرگذاری بیشتر هرکدام از این رویکردها هستند. بنابراین هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی دارودرمانی، پسخوراند عصبی و مداخلات روانشناختی تلفیقی (آموزش والدین، بازی درمانی و آموزش شناختی) بر مشکلات رفتاری اختلال ADHD داشت.
مواد و روشها: روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کودکان ۹ تا ۱۲ سال شهر همدان در سال ۹۹-۱۳۹۸ بودند. شیوه نمونهگیری هدفمند بود. گروه درمانهای دارویی تحت نظر روانپزشک به مدت ۱۲ هفته روزانه دارو دریافت کردند. گروه پسخوراند عصبی ۲۴ جلسه ۴۵ دقیقهای بصورت ۲ بار در هفته مداخله دریافت کرد. گروه مداخلات روانشناختی تلفیقی بمدت ۲۴ جلسه در (۸ جلسه آموزش والدین هفتگانه، ۸ جلسه بازی درمانی هر هفته دو جلسه، ۸ جلسه آموزش شناختی هر هفته دو جلسه) آموزش دریافت کردند. شرکت کنندگان با مقیاس سوانسون، نولان و پلهام ویرایش چهارم برای سنجش نشانههای بالینی ADHD، آزمون عصب روانشناختی کولیج جهت سنجش کارکردهای اجرایی و مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری راتر فرم والدین مورد سنجش قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که مداخلات روانشناختی تلفیقی در مقایسه با درمان دارویی و پسخوراند عصبی در متغیر مشکلات رفتاری و تمامی مولفه های آن اثربخشی بیشتری داشت که این اثربخشی در پیگیری سه ماهه نیز معنی دار بود (۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: به نظر می رسد که مداخلات روانشناختی تلفیقی میتواند درمان موثر و ماندگاری در مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به ADHD باشد و می تواند جایگزین رویکردهای درمانی دیگر مانند دارودرمانی و پسخوراند عصبی باشد.
مظاهر بداقی، ذبیح پیرانی، داود تقوایی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که تخلیه انرژی کودکان مبتلابه بیش فعالی و نقص توجه تحت عنوان بازی میتواند نتایج خوبی بر عملکردهای روزانه داشته باشد. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر اثربخشی بازیدرمانی فلورتایم بر مدیریت هیجان، خودکنترلی و کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلابه بیش فعالی و نقص توجه میباشد.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع طرحهای پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری چند گروهی با گروه کنترل میباشد، از بین جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی مبتلابه اختلال نقص توجه و بیش فعالی در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اراک، ۲۴ آزمودنی به روش نمونهگیری هدفمند و لحاظ کردن ملاکهای ورود و خروج به پژوهش انتخاب و با شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، هر دو گروه پژوهش در آغاز مداخله (بازیدرمانی فلورتایم)، اتمام مداخله و دو ماه پس از خاتمه درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه مهارت مدیریت هیجان کودک زیمن و همکاران (۲۰۰۱)، پرسشنامه خودکنترلی ادراکشده کودکان هامفری (۲۰۰۰) و مقیاس کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (۲۰۱۲) بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بازیدرمانی فلورتایم بر مدیریت هیجان، کنترل رفتار و کارکردهای اجرایی اثر معنیداری داشت (۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که بازیدرمانی فلورتایم میتواند بهعنوان یک مداخلهی اثربخش جهت بهبود کارکردهای اجرایی، کنترل رفتار و مدیریت هیجان کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه و بیش فعالی محسوب شود.
مهناز نصیری، فرهاد ابیزاده،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات مصرف مواد یکی از علل اصلی عوارض و مرگومیر در سراسر جهان است. بااینحال اطلاعات کمی در مورد اثربخشی درمان برای بیماران مبتلابه هر دو بیماری وجود دارد. همچنین درمان دارویی استاندارد عمدتاً پیامدهای منفی را نشان داده است. این پژوهش باهدف تعیین اثر درمان شناختی رفتاری بر علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی در مردان مبتلابه اختلال مصرف مواد بود.
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیشآزمون پسآزمون با گروههای تجربی و گواه میباشد. جامعه آماری تحقیق را افراد مبتلابه اختلال مصرف مواد با نشانههای اختلال نقص توجه و بیش فعالی مراجعهکننده به کلینیکهای منطقه ۱۰ شهر تهران تشکیل دادند. روش نمونهگیری هدفمند بوده که بر اساس معیارهای ورود به تحقیق ۳۰ نفر انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از فرم مشخصات بالینی فردی، مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-V)، پرسشنامه مقیاس خود گزارشی اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی بزرگسالان وکسلر و همکاران (ASRS)، استفاده شد. در این پژوهش تجزیهوتحلیل دادهها در دو بخش انجام گرفت، بخش اول اختصاص به یافتههای توصیفی داشت که در این بخش شاخصهایی نظیر میانگین، انحراف معیار، درصد و فراوانی استفاده شد. بخش دوم مربوط به یافتههای استنباطی بود که در این قسمت تحلیل کوواریانس تک متغیره در دادههای کمی استفاده شد در برنامه آماری SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که پس از کنترل اثر پیشآزمون، تفاوت نمرههای پیشآزمون- پسآزمون دو گروه برای متغیرهای نقص توجه و فزون کنشی معنادار است و میانگین نمرههای گروه آزمایش در متغیر نقص توجه و فزون کنشی نیز بهطور معناداری کمتر از گروه کنترل است (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشاندهنده اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نقص توجه و فزون کنشی مردان مبتلابه اختلال مصرف مواد میباشد.