زمینه و هدف : تنظیم هیجانی فرایندی است که در طی آن، افراد هیجانات خود را به صورت هشیارانه و ناهشیار تعدیل مینمایند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر کاهش افسردگی در دانشجویان دختر مبتلا به افسردگی ساکن خوابگاه در شهر تهران انجام شد. مواد و روشها : روش پژوهش حاضر، نیمه تجربی همراه با دو گروه آزمایش و شاهد با اجرای پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری شش ماهه بود. نمونهای متشکل از ۳۰ نفر از دانشجویان در نیمسال اول سال تحصیلی ۹۰-۱۳۸۹ که مبتلا به افسردگی بودند و تحت درمان دارویی قرار داشتند، به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد (هر گروه ۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش تنظیم هیجانی قرار گرفته و گروه شاهد در لیست انتظار قرار داده شد. شش ماه پس از اتمام آموزش از کلیه شرکت کنندگان پیگیری به عمل آمد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجانی شناختی (Garnefski و همکاران)، مقیاس تنیدگی، اضطراب و افسردگی (Lovibond) و سیاهه افسردگی Beck (Beck و Sreer) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری توسط آزمودنیها تکمیل شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها : نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که نمرات پسآزمون و پیگیری افسردگی در گروه آزمایش کاهش یافت (۰۱/۰ > P). همچنین، در زیرمقیاس سرزنش خود کاهش و در زیرمقیاسهای کنار آمدن و مثبت اندیشی افزایش معنیدار نمرات، هم در مرحله پسآزمون و هم پیگیری در گروه آزمایش وجود داشت. این در حالی است که در گروه آزمایش، نمرات پسآزمون و پیگیری اضطراب تغییر معنیداری را نشان نداد. نتیجهگیری : بنابر یافتهها نتیجهگیری میشود که میتوان از آموزش تنظیم هیجانی در جهت کاهش افسردگی و بهبود تنظیم هیجانی دختران دانشجوی مبتلا به اختلال افسردگی اساسی تحت دارو درمانی استفاده نمود.
الهام السادات بیننده، ناصر سراج خرمی، پرویز عسگری، قادر فیضی، بهاره طحانی، دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف:اضطراب دندانپزشکی یکی از دلایل مهم اجتناب افراد از مراقبتهای دندانپزشکی است. تشدید علائم میتواند ناشی از دشواری در تنظیم شناختی هیجان باشد؛ لذا ارائه درمانی جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و تقلیل علائم ضروری است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و شدت علائم مبتلایان به اضطراب دندانپزشکیبود.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد و دوره پیگیری سهماهه بود. از بیماران مبتلا به اضطراب دندانپزشکی که بهصورت در دسترس انتخاب شدند ۳۲ بیمار بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، گمارش شدند. افراد گروه آزمایش در ۱۰ جلسه هفتگی به مدت ۹۰ دقیقه طی دو ماه و نیم تحت درمان پذیرش و تعهد طبق مدل ارائهشده Hayes شرکت نمودند. افراد گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. پرسشنامه اضطراب دندانپزشکی و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بهمنظور بررسی متغیرهای وابسته و فهرست علائم بالینی تجدیدنظر شده و دستگاه پالساکسیمتر بهعنوان ابزار غربالگری مورداستفاده قرار گرفتند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازههای مکرر و با بهرهگیری از نرمافزار SPSS.۲۲ تحلیل شد.
یافتهها: بر اساس نتایج، میانگین و انحراف معیار اضطراب دندانپزشکی در پیشآزمون گروه آزمایش ۵/۱۰± ۳/۱۲۱ بود که در پسآزمون و پیگیری به ترتیب به ۸/۷ ± ۱/۸۹ و ۱/۸ ± ۹/۸۷ ارتقا یافت که ازنظر آماری معنادار است (۰۰۰۱/۰>p). همچنین میانگین و انحراف معیار تنظیم شناختی مثبت در پیشآزمون گروه آزمایش ۴۰/۵ ± ۱۲/۴۱ بود که در پسآزمون و پیگیری به ترتیب به ۷۵/۵ ± ۸۱/۴۶ و ۸۰/۵ ± ۳۷/۴۷ افزایش یافت که ازنظر آماری معنادار است (۰۰۰۱/۰>p). میانگین و انحراف معیار تنظیم شناختی منفی در پیشآزمون گروه آزمایش ۵۱/۳ ± ۳۷/۳۰ بود که در پسآزمون و پیگیری به ترتیب به ۲۲/۴ ± ۳۷/۳۴ و ۸۷/۳ ± ۳۱/۳۵ ارتقا یافت که ازنظر آماری معنادار است (۰۰۰۱/۰>p). بهعلاوه تفاوت بین نمرات اضطراب دندانپزشکی، راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در کل نمونه پژوهش و تفاوت نمرات این متغیرها در سه مرحله از پژوهش در دو گروه معنیدار است (۰۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: درمان پذیرش و تعهد مداخلهای امیدوارکننده در جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش شدت علائم بیماران مبتلا به اضطراب دندانپزشکی است.
عماد جالینوس نیا، حجت الله جاویدی، مجید برزگر، حسین بقولی، دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:قدردانی از ویژگیهای مثبت شخصیتی است که در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است. بهبود قدردانی میتواند کیفیت زندگی و سلامت روان را در افراد بهبود بخشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان بر ارتقاء سلامت روان پزشکان و پرستاران بیمارستانهای عمومی شهر اصفهان میباشد. مواد و روشها:طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است.جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیه پزشکان و پرستاران بیمارستانهای عمومی شهر اصفهان در سه ماه اول (فروردین، اردیبهشت و خرداد) سال ۱۴۰۰ بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس ۴۰ پزشک و پرستار شهر اصفهان انتخاب شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی تنظیم هیجان را به مدت ۸ جلسه دریافت کردند، گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. پیگیری نیز بعد از یک ماه صورت گرفت. برای تحلیل نتایج از آزمون کوواریانس استفاده شده است.دادهها با استفاده از نرمافزار SPSSتحلیل شد. یافتهها:تحلیل یافتههای به دست آمده نشان میدهد که میانگین نمرات سلامت روان افراد بر حسب گروه (کنترل و آزمایش) پس از تعدیل پیشآزمون، تفاوت معناداری دارد (۰۵/۰>p) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش تنظیم هیجان، سلامت روان بالاتری را نشان میدهند نتیجهگیری:بنابراین میتوان بیان داشت که آموزش تنظیم هیجان جهتگیری کلی مثبت، فرایندهای شناختی مثبت، کارکرد عاطفی مثبت افراد را افزایش میدهد و لذا سلامت روان پزشکان و پرستاران را در جریان شیوع کرونا را بهبود میبخشد.
محمد معرفت، - فهیمه نامدارپور، دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:گرایش به مواد مخدر میتواند اثرات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد. حمایت خانوادههادر تنظیم هیجان و مهارتهای ارتباطی در کاهش گرایش جوانان به موادمخدر نقش مهمی دارد. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان گرایش به مواد مخدر بر اساس الگوی مهارتهای ارتباطی و تنظیم هیجانی با میانجیگری نقش حمایتی خانوادهها بود. مواد و روشها:پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه جوانان شهرستان نجفآباد اصفهان تشکیل دادند، که از این میان ۲۰۰ نفر با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه نظمجویی هیجان گروس و جان (۲۰۰۴)، پرسشنامه مهارتهای ارتباطی کوئیندام (۲۰۰۴)، پرسشنامه آمادگی به اعتیاد وید و بوچر (۱۹۹۲) و پرسشنامه حمایت خانواده پروسیدانو و هلر (۱۹۸۳) بوده است. تحلیل دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری و با نرم افزار SPSS و Amos انجام شد. یافتهها:نتایج نشان داد شاخصهای برازش مدل تحقیق در شرایط مطلوب بود. مهارتهای ارتباطی و تنطیم هیجان با حمایت خانواده رابطه مستقیم داشت وحمایت خانواده و مهارتهای ارتباطی با گرایش به مواد رابطه غیرمستقیم داشت. گرایش به مواد مخدر بر اساس الگوی مهارتهای ارتباطی و تنظیم هیجان با میانجیگری نقش حمایتی خانوادهها معنیدار بود. (۰۵/۰>P). نتیجهگیری:یافتههای پژوهش بیانگر این است که نقش حمایتی خانواده در چگونگی الگوهای ارتباطی و تنظیم هیجان موثر است و میتواند بستر را برای گرایش به مواد مهیا کند. همچنین حمایت موثر خانواده میتواند به افراد مبتلا به اعتیاد به مواد مخدر کمک کند تا احساس حمایت کنند، باورها و اعتماد به نفس آنها را تغییر دهد و تمایل به بازگشت مجدد آنها را کاهش دهد.
عماد جالینوس نیا، حجت الله جاویدی، مجید برزگر، حسین بقولی، دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:مدیریت هیجان از ویژگی های مثبت شخصیتی است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است. بهبود مدیریت هیجان می تواند کیفیت زندگی و عملکرد شغلی را در افراد بهبود بخشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان بر عملکرد شغلی پزشکان و پرستاران بیمارستان های عمومی شهر اصفهان در بحران کرونا میباشد. مواد و روشها:طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیه پزشکان و پرستاران بیمارستانهای عمومی شهر اصفهان در سه ماه اول (فروردین، اردیبهشت و خرداد) سال ۱۴۰۰ بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۴۰ پزشک و پرستار شهر اصفهان انتخاب شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی تنظیم هیجان را به مدت ۸ جلسه دریافت کردند، گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. پیگیری نیز بعد از سه ماه صورت گرفت. برای تحلیل نتایج از آزمون اندازه گیریهای مکرر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS تحلیل شد. یافتهها: تحلیل یافته های به دست آمده نشان می دهد که میانگین نمرات عملکرد شغلی افراد بر حسب گروه(کنترل و آزمایش) پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت معناداری دارد (۰۵/۰>p) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش تنظیم هیجان، عملکرد شغلی بالاتری را نشان می دهند. نتیجهگیری:بنابراین می توان بیان داشت که آموزش تنظیم هیجان جهت گیری کلی مثبت، فرایندهای شناختی مثبت، کارکرد عاطفی مثبت افراد را افزایش می دهد و لذا عملکرد شغلی پزشکان و پرستاران را در جریان شیوع کرونا را بهبود می بخشد.
آقای سید عبدالله سادات مدنی، دکتر رمضان حسن زاده، دکتر قدرت الله عباسی، دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:اضطراب فراگیر یکی از اختلالات شایع میباشد و درمانهای روانشناختی همچون هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر اختلالات مشابه آن اثرگذار بوده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روشها:روش پژوهش نیمهآزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر مراجعهکننده به خانه مراکز مشاوره شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. نمونهگیری به صورت در دسترس و ۳۰ نفر از افرادی که بیشترین نمره را در پرسشنامه نگرانی (۱۹۹۰) کسب کردند بهعنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، ۱۵ نفر به گروه آزمایشی و ۱۵ نفر به گروه کنترل بهصورت تصادفی و با روش قرعهکشی تخصیص داده شدند. گروه آزمایشی، به مدت ۸ جلسه، هفته ای دو بار و به مدت ۶۰ دقیقه تحت هیپنوتراپی تحلیلی شناختی قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخلهای را دریافت نکرد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای نگرانی ایالت پنسیلوانیا (۱۹۹۰)، خودکارآمدی شرر (۱۹۶۱) و تنظیم هیجان گراس (۲۰۰۳) استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کواریانس با نرم افزار SPSSنسخه ۲۵ استفاده شد. یافتهها:نتایج نشان داد که هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر در مرحله پسآزمون موثر بود (۰۰۱/۰p<). نتیجهگیری:باتوجهبه نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از مداخله هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر افزایش تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر، را میتوان پیشنهاد نمود.