logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای بهزیستی روانی

مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علی‌پور، پرستو عباسپور، الیاس سلیمی، یارحسین صفری،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای فراشناختی، تیپ شخصیتی D و بهزیستی روانی در پیش‌بینی شدت علایم بیماری پسوریازیس انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه را تمامی افرادی تشکیل داد که برای درمان بیماری پسوریازیس به درمانگاه‌های پوست شهر کرمانشاه در زمستان سال ۱۳۹۳ مراجعه کرده بودند. برای انتخاب نمونه، تعداد ۱۱۵ نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. از بین این تعداد، ۵۱ نفر مرد بودند. پس از تکمیل مقیاس درجه‌بندی شدت علایم پسوریازیس توسط پزشک، پرسش‌نامه‌های مورد نظر شامل مقیاس تیپ شخصیتی D، پرسش‌نامه بهزیستی روانی، پرسش‌نامه فراشناخت Cartwright-Hatton و Wells ‎اجرا گردید. روش ضریب همبستگی Pearson و معادلات ساختاری برای تحلیل داده‌ها به کار گرفته شد. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که باورهای فراشناختی و تیپ شخصیتی D رابطه منفی و معنی‌داری با بهزیستی روانی داشت. همچنین، باورهای فراشناختی و سنخ شخصیتی D، از طریق کاهش بهزیستی روانی، شدت علایم بیماری پسوریازیس را پیش‌بینی نمود. نتیجه‌گیری: کمک در غنی‌سازی بهزیستی فردی در تمامی مؤلفه‌های آن از طریق مدخلات آموزشی روان‌شناختی متناسب می‌تواند کمکی در جهت تسریع درمان مبتلایان به این بیماری باشد.  
محمود پرچمی خرم، سعید ایمانی، داریوش انصاری،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه نیازهای بنیادین و بهزیستی روان‌شناختی با میانجی­گری اعتیاد به شبکه­های اجتماعی انجام شد. اعتیاد به شبکه­های اجتماعی عبارت است از وابستگی بیش از حد، انگیزه قوی برای ورود یا استفاده و صرف زمان و تلاش بسیار برای شبکه­های اجتماعی که به سایر فعالیت­های اجتماعی، مطالعات/شغل، روابط بین فردی و یا سلامت روانی آسیب می­رساند؛ بنابراین، در دهه گذشته، عوامل و پیامدهای مرتبط با استفاده مشکل­زا از شبکه­های اجتماعی علاقه و مطالعه تجربی در این حوزه را افزایش داده است.
مواد و روش‌ها: جامعه آماری در این پژوهش افراد بالای ۱۸ سال در شهر شیراز و همدان بود که از این جامعه آماری تعداد ۳۹۶ نفر (۱۷۰ مرد و ۲۲۶ زن) با روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس نیازهای بنیادین روان‌شناختی (گینه، ۲۰۰۳)، اعتیاد به شبکه­های اجتماعی (پاناییز و والکر، ۲۰۱۲) و بهزیستی روان‌شناختی ریف (۱۹۸۹) بود. داده­ها با استفاده از روش­های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: بالاترین ضریب همبستگی در بین نیازهای بنیادین مربوط به نیاز ارتباط با ۶۴/۰- و بعد از آن نیازهای خودمختاری و شایستگی به ترتیب ۶۲/۰- و ۵۸/۰- بود. ضریب همبستگی بین اعتیاد به شبکه­های اجتماعی و بهزیستی روان‌شناختی نیز ۴۸/۰- به دست آمد. همچنین، ضریب همبستگی نیازهای بنیادین خودمختاری، شایستگی و ارتباط با بهزیستی روان‌شناختی به ترتیب ۶۹/۰، ۶۰/۰ و ۶۶/۰ بود.
نتیجه‌گیری: ناکامی در ارضاء نیازهای بنیادین می­تواند در قالب روش­های اصلاحی و به شکل استفاده افراطی از شبکه­های اجتماعی نمایان شده و زمینه­ساز استفاده اعتیادی از این شبکه­ها شود. ناکامی در ارضاء نیازهای بنیادین همچنین به صورت مستقیم و غیر مستقیم با کاهش بهزیستی روان‌شناختی مرتبط است.

صفحه ۱ از ۱