سیفاله آقاجانی، متینه عبادی کسبخی، حمیدرضا صمدی فرد، دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف:تأکید سازمان بهداشت جهانی بر اهمیت بهزیستی اجتماعی در کنار تندرستی فیزیکی، سبب شده تا بهزیستی اجتماعی به دغدغه مشترک جامعهشناسان و برنامهریزان اجتماعی جوامع تبدیل شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش باورهای غیرمنطقی، ذهنآگاهی و حمایت اجتماعی در پیشبینی بهزیستی اجتماعی بیماران دیابتی انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه بیماران دیابتی نوع دو مراجعهکننده به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی اردبیل در سال ۱۳۹۸ بودند که به روش نمونهگیری در دسترس ۱۲۰ نفر از بیماران بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، از ابزارهای باورهای غیرمنطقی (Irrational beliefs scale)، ذهنآگاهی (Mindfulness scale)، حمایت اجتماعی ادراکشده (Multidimensional scale of perceived social support) و مقیاس بهزیستی اجتماعی (Social health scale) استفاده شد. دادههای پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۱۶ تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی (۰۵/۰p<، ۵۴/۰-r=) و ذهنآگاهی (۰۵/۰p<، ۵۱/۰r=) با بهزیستی اجتماعی بیماران دیابتی رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین حمایت اجتماعی ادراکشده از سوی خانواده (۰۵/۰p<، ۶۴/۰r=)، دوستان (۰۵/۰p<، ۶۲/۰r=) و دیگران (۰۵/۰p<، ۵۹/۰r=) با بهزیستی اجتماعی بیماران دیابتی رابطه معناداری وجود داشت. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که باورهای غیرمنطقی، ذهنآگاهی و حمایت اجتماعی ادراکشده درمجموع ۶۰/۰ بهزیستی اجتماعی را در بیماران دیابتی پیشبینی میکنند (۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش باورهای غیرمنطقی، ذهنآگاهی و حمایت اجتماعی ادراکشده در بهبود بهزیستی اجتماعی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو دارای اهمیت است.
معصومه مهدیپورثانی، علیرضا آغاز، دکتر مسعود قاصدی، دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:استفاده از شبکه های اجتماعی در بین دانشجویان بسیار شایع است. استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی میتواند بر عملکرد روانی اجتماعی آنها تأثیر منفی بگذارد. سلامت دانشجویان از میزان استفاده از شبکه های اجتماعی تأثیر می پذیرد. استفاده کنترل نشده از شبکه های اجتماعی مجازی به صورت مشکلات رفتاری، عاطفی و شناختی ظاهر می شود و زندگی اجتماعی، تحصیلی و حرفه ای افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی با تحمل ناکامی و باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر بود. مواد و روشها:پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی با روش همبستگی بود. جامعهی آماری پژوهش حاضر، کلیهی دانشجویان دختر که در سال تحصیلی ۹۹-۱۴۰۰ مشغول به تحصیل در دانشگاه های آزاد تهران، ساوه و تنکابن بودند که از این میان ۲۴۰ دانشجوی دختر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامه باورهای غیرمنطقی، پرسشنامه تحمل ناکامی ها و پرسشنامه گرایش به شبکه های مجازی بود. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از SPSSنسخهی ۲۱ تجزیه و تحلیل شد. یافتهها:بین استفاده از شبکه های اجتماعی و تحمل ناکامی رابطه منفی معنادار (۰۰۱/۰>, P۷۰/۰-=r)و همچنین بین استفاده از شبکههای اجتماعی و باورهای غیرمنطقی رابطه مثبت معناداری وجود داشت (۰۰۱/۰>, P۸۰/۰=r). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی توانایی پیش بینی ۳/۳۳ درصد تحمل ناکامی و ۹/۵۳ درصد باورهای غیرمنطقی دانشجویان دختر را دارد. از طرفی نوع استفاده از شبکه های اجتماعی می تواند ۴/۲۹ درصد از تحمل ناکامی و ۲/۴۹ درصد از باورهای غیرمنطقی دانشجویان دختر را پیش بینی کند. همچنین میزان اعتماد کاربران توانست ۴/۲۴ درصد تحمل ناکامی و ۹/۴۹ درصد باورهای غیرمنطقی دانشجویان را پیش بینی کند (۰۵/۰> P). نتیجهگیری:استفاده نادرست و بیش از حد از شبکه های اجتماعی آنلاین از طریق افزایش باورهای غیرمنطقی و کاهش تحمل ناکامی ها می تواند سلامت جسمی و روانی دانشجویان را به خطر بیندازد. لذا آموزش و فرهنگ سازی در زمینه استفاده بهینه از شبکه های اجتماعی آنلاین در دوران زندگی دانشجویی ضروری است.
سیف اله آقاجانی، سید محسن نعمتی، نسیم عبدلی، دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:چاقی و اضافهوزنی بهعنوان مشکلی مهم در سراسر جهان در حال بروز است. از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر افکار غیرمنطقی و ارتقا مثبت اندیشی در افراد تمایل به کاهش وزن انجام شد. مواد و روشها:روش تحقیق حاضر نیمه تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و جامعه موردمطالعه در این تحقیق شامل تمامی بانوان دارای اضافهوزن مراجعهکننده به کلینیکهای تغذیه شهر اردبیل بود که با استفاده از نمونهگیری در دسترس، تمام آزمودنیهایی که با توجه به پرسشنامه باورهای غیرمنطقی اهواز و مقیاس مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی (۱۹۹۸) دارای مشکلات مربوط به باورهای غیرمنطقی و مثبت اندیشی بودند، نمونهای به حجم ۳۰ نفر انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه یکساعته (هر هفته یک جلسه) تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند. در پایان آموزش، پسآزمون بر روی دو گروه اجرا شد، دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCONA) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها:نتایج نشان داد ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر کاهش باورهای غیرمنطقی (۷۲/۱۴۲F= و ۰۱/۰ P<) و افزایش مثبت اندیشی (۹۵/۹F= و ۰۱/۰ P<)، اثربخش بود. نتیجهگیری:بنابراین شاید بتوان نتیجه گرفت مجریان حوزه درمان و آموزش میتوانند با استفاده از آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس به کاهش مشکلات، باورهای غیرمنطقی و مثبت اندیشی افراد اضافهوزن کمک شایانی کنند.