logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای باورهای خودکارآمدی

آرزو حدادی، امین برازنده، رضا روزبهانی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماریهای مزمن و لاعلاج ازجمله سلیاک تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیماران و خانواده­­های آنان دارد و ابتلای فرزندی به سلیاک می­تواند عامل تهدید کننده­ای برای سلامت روان مراقبان آنان بویژه مادران­شان باشد؛ از این جهت که این افراد اضطراب و فشار­روانی زیادی را متحمل می­شوند؛ لذا هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان راه­حل­محور و روایت­درمانی بر تحمل­پریشانی مادران دارای فرزند مبتلا به سلیاک بود.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر، از نوع مداخله­­ی نیمه­ آزمایشی با طرح پیش­­آزمون، پس­آزمون و پیگیری ۳ ماهه با دو گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری مادران دارای حداقل یک فرزند مبتلا به سلیاک و عضو انجمن سلیاک ایران در اصفهان بودند. از بین آن­ها، ۶۰ نفر به روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه ۲۰ نفر) گمارده شدند. گروه­ آزمایش اول درمان راه­حل­محور و گروه­ آزمایش دوم روایت­درمانی را در قالب ۸ جلسه ۹۰ دقیقه­ای دریافت نمودند، گروه کنترل هیچ مداخله­­ای نگرفت. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­ تحمل­پریشانی گاهر و سیمون(۲۰۰۵) در هرسه مرحله استفاده گردید. داده­ها در نرم­افزارspss۲۶  به روش واریانس با اندازه­گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: هر دو مداخله منجر به افزایش معنادار تحمل­پریشانی در مادران دارای فرزند مبتلا به سلیاک شد(P<۰,۰۱). همچنین، در مرحله پس­آزمون بین اثربخشی دو مداخله بر تحمل پریشانی در دو گروه آزمایش تفاوت معنا­داری وجود نداشت. این نتایج در طول مرحله پیگیری پایدار باقی ماند(P<۰,۰۱).
نتیجه‌گیری: هر دو درمان راه­حل­محور و روایت­درمانی می‌توانند بعنوان مداخلاتی سودمند برای افزایش تحمل­پریشانی در مادران دارای فرزند مبتلا به سلیاک به‌کار گرفته شوند

صفحه ۱ از ۱