محسن حیدری نژاد، حسن حیدری، حسین داوودی، دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف:خودکشی به عنوان یکی از علل اصلی مرگ در سراسر جهان یکی از نگرانی های عمده در بهداشت عمومی است؛ لیکن کمتر پژوهشی به بررسی عوامل موثر بر آن در خانواده های درآستانه طلاق پرداخته است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تمایل به خودکشی بر اساس دشواری تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری شناختی، انعطاف پذیری خانواده و تحمل پریشانی توانایی در نوجوانان و جوانان خانواده های در آستانه طلاق شهر اصفهان بود. مواد و روشها:پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان و جوانان خانوادههای در آستانه طلاق شهر اصفهان بود. براساس فرمول کوکران ۳۷۳ نفر انتخاب و به مقیاس سنجش افکار خودکشی بک، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی، پرسشــنامه انعطافپذیری خانــواده و مقیاس تحمل پریشانی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS-۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها:یافته ها نشان داد که دشواری تنظیم هیجانی با تمایل به خودکشی رابطه مثبت و معنی دار دارد، اما بین متغیرهای انعطافپذیری شناختی، انعطافپذیری خانواده و تحمل پریشانی با تمایل به خودکشی رابطه معکوس و معنیداری دارد (۰۱/۰>p). همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که عامل انعطافپذیری شناختی و دشواری تنظیم هیجان در مجموع توان پیشبینی ۱۷ درصد از تغییرات واریانس تمایل به خودکشی را دارند (۰۱/۰>p). نتیجهگیری:نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی نقش مهمی در تمایل نوجوانان و جوانان خانواده های در آستانه طلاق به خودکشی دارند.
سیداحمد پورموسوی، آقای حسن آذرگون، احمد منصوری، دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف:گسترش روزافزون فضای مجازی زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده است. نسل جدیدی که در این فضا متولد شدهاند، روزبهروز، بیشتر از فضای مجازی استفاده میکنند و سبک زندگی مجازی را شکل دادهاند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر انعطافپذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی است. مواد و روشها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور در سال ۰۱- ۱۴۰۰ بودند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس ۳۰ دانشآموز وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۸)، مقیاس انعطافپذیری شناختی (مارتین و روبین، ۱۹۹۵)، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی (کیز، ۱۹۹۸) بود. برنامه آموزشی مهارتهای زندگی برگرفته از پژوهش زارع و همکاران (۱۳۹۹) بود که در ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای اجرا شد. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شده است. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شد. یافتهها:نتایج بهدستآمده نشان داد که برنامه آموزشی مهارتهای زندگی توانسته است انعطافپذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی را در بین دانش آموزان وابسته به فضای مجازی بهبود بخشد. نتیجهگیری:آموزش مهارتهای زندگی با بهبود تواناییهای شناختی، هیجانی و مهارتی سبب افزایش ادراک هیجانها و ارائه پاسخهای سازگارانه میشود که انعطافپذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان را بهبود میبخشد.
دکتر ابوالقاسم یعقوبی، زهرا فنائی نعمت سرا، دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف:کیفیت ارزیابی شخصی در مواجهه با موقعیتهای استرسزا در مادران مبتلا به کودک دارای ناتوانی در یادگیری، نقش مهمی در بهزیستی روانشناختی آنها و در نتیجه ارتقاء نقش حمایتی آنها از فرزندانشان دارد؛ لذا پژوهش حاضر، با هدف پیشبینی ارزیابی شخصی بحرانمحور مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری بر اساس انعطافپذیری شناختی و نقش میانجی باورهای معنوی انجام شد. مواد و روشها:روش تحقیق، توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش، مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری باران و ساحل استان همدان، در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ بود که از میان آن ها ۲۰۲ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه ارزیابی شخصی بحرانمحور خانواده (السون و همکاران، ۱۹۸۱)، انعطافپذیری شناختی (دنیس و واندروال، ۲۰۱۰) و دینداری/ معنویت مؤسسه ملی سلامت ایالاتمتحده آمریکا (۱۹۹۹) استفاده شد. تمام تحلیلها با استفاده از نرمافزار Amos و SPSS نسخه ۲۴ انجام شد. یافتهها:نتایج نشان داد که انعطافپذیری شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر باورهای معنوی دارد (β=۰,۶۵). همچنین، تأثیر باورهای معنوی بر ارزیابی شخصی مثبت و معنادار بود (β=۰,۶۳). با این حال، تأثیر مستقیم انعطافپذیری شناختی بر ارزیابی شخصی معنادار نبود(β=۰,۰۶) و تأثیر غیرمستقیم انعطافپذیری شناختی بر ارزیابی شخصی از طریق باورهای معنوی بر اساس روش بوتاستروپ ( فاصله اطمینان ۹۵%)، معنادار بود(β=۰,۴۰) . نتیجهگیری:یافتههای این مطالعه بینش های ارزشمندی را برای مشاورانی که با کودکان مبتلا به اختلال یادگیری کار میکنند ارائه میدهد و به آنها کمک میکند تا اثر بخشی مداخلات حمایتی خود را برای مادران کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری افزایش دهند. این پیشرفتها از طریق استراتژی های متمرکز بر افزایش انعطافپذیری شناختی، تقویت باورهای معنوی و تقویت خودارزیابی های مثبت تسهیل خواهد شد