حامد حیدری، سید علی کیمیایی، غلامرضا خویینژاد، علی مشهدی، دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف:طلاق بهعنوان یک آسیب اجتماعی در سالهای اخیر در ایران و دنیا افزایشیافته است. محققان علل مختلفی را برای آن ذکر نمودهاند ازجمله: اختلافات شدید اعتقادی، تربیتهای متفاوت، خصوصیات شخصیتی ناسازگار و... که به تعارض و درنهایت طلاق ختم میشود. هدف از این پژوهش کشف عوامل مؤثر بر طلاق در ازدواجهای زودهنگام بود.
مواد و روشها: مطالعه حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی و از نوع گراند تئوری است. بدین منظور ۲۰ نمونه به روش مبتنی بر هدف انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از مصاحبههای عمیق و باز استفاده شد. متن مصاحبهها ضبط گردید و پس از مکتوبسازی با روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی که Strauss و Corbin در کتاب خود معرفی کرده است، تجزیهوتحلیل شد. بهمنظور افزایش اعتبار دادهها از قضاوت ارزیابان نیز استفاده شد.
یافتهها: از مجموع یافتههای این مطالعه، چهار مفهوم اصلی که بیانگر ساختار تعارض بودند، استخراج شد. این مفاهیم شامل: اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و شخصیتی بودند. نتایج تحقیق که با کمک کدگذاری باز، محوری و انتخابی مشخص شد، نشان داد که عوامل و زمینههایی چون سن نامناسب، ازدواج از روی اجبار، عدم درک نقش زن و مرد، تفاوت شخصیتی و فرهنگی، مهارتهای ارتباطی و اجتماعی ناکارآمد، مسائل اقتصادی، دخالت اطرافیان، نبود شبکه حمایتی، انتظارات غیرواقعی از همسر، برآورده نشدن نیازها، سردرگمی هویت، هیجانات منفی و عدم ابراز هیجانات، الگوی ارتباط منفی والدین، آشفتگی خانوادگی، تفاوت فاحش بین زوجین (تحصیلی، ظاهری، خانوادگی، شخصیتی)، دلبستگی ناایمن و عدم انعطاف روانشناختی، تعارض و طلاق را تسریع میکند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که بهرهمندی زوجین از مشاوره قبل از طلاق و آگاهی و شناخت از خود و جنس مخالف و تصمیمگیری مسئولانه و بالغانه میتواند نقش مهمی در موفقیت ازدواج داشته باشد.