زهرا اریسیان، هاجر ترکان، فریبرز مکاریان، دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف:سرطان پستان شایع ترین سرطان در میان زنان سراسر جهان میباشد که از همان ابتدای تشخیص میتواند سبب ترس، ناامیدی و آسیب روانی گردد و همه ابعاد زندگی فرد شامل ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی را به چالش بکشاند. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعییننقش نظمجویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری در پیشبینی خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان بود. مواد و روشها:طرح پژوهش حاضرتوصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در بهار ۱۳۹۷ بود. بر این اساس ۱۶۰ زن مبتلا به سرطان پستان تحت درمان به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود که شامل˛ ابتلاءء به بیماری سرطان پستان با نظر پزشک متخصص یا وجود پرونده پزشکی مربوطه در مراکز درمانی، دامنه سنی ۶۵-۲۵ سال، داشتن حداقل سواد در حد خواندن و نوشتن، داشتن آگاهی نسبت به بیماری خود، رضایت و حضور داوطلبانه برای شرکت در پژوهش. هم چنین ملاک های خروج شامل شرایط حاد جسمانی ناشی از بیماری و یا دوره درمانی (شیمی درمانی، پرتو درمانی) و ناتوانی در پاسخ گویی به سؤالات بود انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های نظمجویی هیجان گراس (۲۰۰۳)˛ پرسش نامه خودکارآمدی درد نیکولاس (۱۹۹۵)˛ ادراک بیماری برادبنت و همکاران (۲۰۰۶)و مقیاس خلق منفی لاویبند و لاویبند (۱۹۹۵) بود. یافتهها:نتایج نشان داد که ادراک بیماری (۰۰۱/۰=p۴۶/۰=β)، خودکارآمدی درد (۰۲۱/۰=, p۱۵/۰=β) به طور منفی و معنادار و راهبرد فرونشانی (۰۰۱/۰=, p۲۱/۰=β) به طور مثبت و معناداری میتواند تغییرات مربوط به خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان را پیش بینی نماید. نتیجهگیری:بر طبق نتایج نوع راهبرد نظم جویی هیجان، میزان خودکارآمدی درد و سطح ادراک بیماری بر اختلالات خلقی زنان مبتلا به سرطان پستان تأثیر معناداری دارد. از اینرو میتوان با شناخت و درک عمیق تر از ویژگی های روان شناختی و باورهای مربوط به بیماری در زنان مبتلا به سرطان پستان، گام هایی را برای افزایش سلامت روانی و بهزیستی آنان با شرایط جدید برداشت.
خانم زهرا کریمیان، دکتر سیدعباس حقایق، دکتر سید محمدحسن امامی نجفی دهکردی، دکتر مصطفی رئیسی، دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف:در بین اختلالات گوارشی کارکردی، سندرم روده تحریکپذیر شایعترین، پرهزینهترین و ناتوانکنندهترین نوع آنها است. پژوهش حاضر باهدف مقایسه میزان اثربخشی درمان فراتشخیصی ودرمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل بر تنظیم هیجان و ادراک بیماری در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر انجام شد. مواد و روشها:پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر مراجعهکننده به مرکز پورسینای حکیم شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۹ بود. نمونه پژوهش شامل ۴۵ نفر بیمار مبتلا بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو مداخله به مدت ۸ جلسه (۹۰ دقیقهای) برای هر دو گروه آزمایش در فاصله زمانی دو ماه اجرا شد. از پرسشنامههای ادراک بیماری برادبنت و همکاران و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج و برگه اطلاعات جمعیتشناختی برای گردآوری یافتهها استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. نرمافزار مورداستفاده SPSSنسخه ۱۹ بود. یافتهها:نتایج نشان داد که مداخلات درمانی فراتشخیصی و پذیرش و تعهد بر افزایش ادراک بیماری و کاهش راهبردهای غیرانطباقی تأثیر معناداری نداشته است. درمان فراتشخیصو پذیرش و تعهددر افزایش راهبردهای انطباقی تاثیر داشتند (۰۵/۰P<). نتیجهگیری:درمانگران میتوانند با استفاده از مداخلات مذکور روشهای مؤثری جهت بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر اتخاذ کنند که اثربخشی درمانهای خود را ارتقاء بخشند.