مریم موحدی، شهناز خالقیپور، دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : تنظیم هیجان، عامل مهمی در تعیین سلامتی و عملکرد موفق در تعاملات اجتماعی است و تأثیر آن بر اختلالات برونریز به دلیل ماهیت انعطافپذیر دوره نوجوانی و پایهریزی الگوهای رفتار بزرگسالی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف اثربخشی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در زود انگیختگی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای انجام شد. مواد و روشها: تعداد سه نفر به شیوه نمونهگیری هدفمند از بین کلیه دختران نوجوان ۱۸-۱۴ ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای در مدارس شهرستان نجفآباد انتخاب شدند. پژوهش حاضر در چارچوب طرحهای تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانهای پلکانی اجرا شد. بعد از موقعیت خط پایه، طی هشت جلسه مداخله انفرادی، آموزش راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان مبتنی بر مدل Gross به آزمودنیها ارایه گردید و یک ماه بعد، طی سه ماه متوالی مورد پیگیری قرار گرفتند. آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه زود انگیختگی Barratt (Barratt Impulsiveness Scale یا BIS)، ۱۱ بار (۴ بار خط پایه، ۴ بار مداخله و ۳ بار پیگیری) مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخصهای تغییرات روند، شیب، اندازه اثر، شاخص Cohen و تفسیر فراز و فرود در نرمافزار SPSS ارایه گردید. یافتهها: مداخله مورد نظر موجب کاهش نمرات زود انگیختگی شد. بازبینی نمودارهای اثربخشی و اندازه ضریب تأثیر نیز بیانگر اثر معنیدار و قابل توجه شدت مداخله مورد نظر برای هر سه آزمودنی در متغیرهای مورد بررسی بود. نتیجهگیری: راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در زود انگیختگی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای مؤثر است. از اینرو، تلویحات کاربردی مطلوبی در زمینه پیشگیری و درمان اختلال نافرمانی مقابلهای دارد.
مریم فولادوند، محمد علی نادی، احمد عابدی، ایلناز سجادیان، دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف:اختلال نافرمانی مقابلهای (OppositionalDefiantDisorder یا ODD)، اختلالی تدریجی و مزمن است که تقریباً همیشه در روابط بین فردی و عملکردی تحصیلی کوک تداخل ایجاد میکند. آموزش والدگری یکی از روشهای مداخله مؤثر در ODD است که در آن والدین میآموزند چگونه با فرزند خود رفتار نمایند. ازاینرو پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش والدگری کازدین (Kazdinmethodforparenting) بر روابط والد-کودک (Parent-childrelationships) در دانش آموزان مبتلا به ODD انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری ۹۰ روزه بود. از بین دانش آموزان مبتلا به ODD بر اساس کسب نمره بالاتر از نقطه برش در سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (Child Behavior Checklist یا CBCL) و مصاحبه بالینی انجام شده توسط مشاور مدرسه، تعداد ۳۰ دانشآموز انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه ۱۵ نفر). گروه آزمایش برنامه والد گری Kazdinرا طی ۱۲ جلسه به مدت ۹۰ دقیقه دریافت کردند. شرکتکنندگان در پژوهش در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به پرسشنامه رابطه والد-کودک (Child-Parent Relationship Scale یا CPRS) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شد.
یافتهها: برنامه آموزش والدگری Kazdin منجر به افزایش معنیدار تعامل والد- کودک در خرده مقیاسهای نزدیکی و رابطه کلی مثبت و کاهش تعارض و وابستگی در کودکان مبتلا به ODD شد (۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: برنامه آموزش والدگری Kazdin موجب افزایش روابط والد- کودک در کودکان مبتلا به ODD شد. بر اساس نتایج حاضر آموزش والدین به شیوه کازدین میتواند روش کارآمدی در بهبود روابط والد-کودک در بین دانش آموزان مبتلا به ODD باشد.
محمود شریفی اصفهانی، کیومرث فرح بخش، معصومه اسمعیلی، حسین سلیمی بجستانی، محمد عسگری، دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف:در سالهای اخیر و همزمان با افزایش شیوع اختلالات روانی، نگرانی در مورد سلامت روان کودکان و تأثیر آن بر رشد و عملکرد آنها، بهطور چشمگیری افزایشیافته است. سهم قابلتوجهی از این نگرانی به اختلالات رفتاری کودکان اختصاص دارد. نافرمانی مقابلهای سومین اختلال رفتاری شایع در دوران کودکی بهحساب میآید. ازآنجاکه مدیریت پیامدهای مخرب ناشی از این اختلال، هم جنبه درمانی داشته و هم نوعی پیشگیری محسوب میشود، متخصصان بر اهمیت ارزیابی، شناسایی و درمان بهموقع این اختلال روانشناختی تأکید دارند. هدف از انجام پژوهش حاضربررسی و شناسایی عوامل تعدیل کننده اختلال نافرمانی مقابلهای در کودکانبود. مواد و روشها:بهمنظورجمعآوریوتحلیلدادهها دراینپژوهشازرویکرد کیفی و روش زمینهایاستفادهشد. جامعه موردمطالعه شامل تمامی والدین کودکان ۶ تا ۱۲ سالۀ در مقطع پیشدبستانی و ابتدایی و مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ بود. بهاینمنظور والدین ۱۲کودک دارایمعیارهایورودبهپژوهشبهصورتنمونهگیریهدفمندو با کمک دو پرسشنامۀ علائم مرضی کودکان، فرم والد (گادو و اسپرافکین، ۱۹۹۴) و سلامت عمومی (گلدبرگ، ۱۹۷۲)انتخابشدند. تحلیل دادهها به روش استراوس و کوربین انجام شد. یافتهها:درتجزیهوتحلیلدرمرحلهکدگذاریباز۷۳کداولیه ودرکدگذاریمحوریبراساسشباهت موضوعی۵زیرمقولهودرنهایتدرمرحلۀکدگذاریانتخابیدو مقولهعوامل والدینی و غیر والدینی به دست آمد. نتیجهگیری:مجموعه عوامل والدینی و غیر والدینی نقش مهمی در تعدیل و مدیریت رفتارهای مقابلهای کودکان به عهده دارد.