۷ نتیجه برای اختلال اضطراب فراگیر
غلام رضا رجبی، مهدی ایمانی، رضا خجسته مهر، منصور بیرامی، کیومرث بشلیده،
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده: زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان‏ مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر نگرانی و سازگاری زناشویی ز‏ن‏های دارای آشفتگی زناشویی و اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روش ها: بدین منظور شش نفر از زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و همسرانشان که آشفتگی زناشویی داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم‏زمان استفاده شد. پروتکل درمانی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر و رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در سه مرحله خط پایه، مداخله ی ۱۶ جلسه ای و پی گیری ۳ ماهه اجرا گردید و آزمودنی ها به پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ یا Pennsylvania State Worry Questionnaire)، مقیاس سازگاری زوجی (DAS یا Dyadic Adjustment Scale) پاسخ دادند. داده‏ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI یا reliable change index) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر هدف های درمان تأثیر دارند. رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش، نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر، در متغیر نگرانی کارایی بیشتری داشت و در متغییر سازگاری زناشویی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر کارایی بیشتری نسبت به رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش نشان داد. نتیجه‏گیری: تبیین یافته‏ها بر اساس مبانی نظری اثربخشی درمانی، حاکی از این بود که رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش از نظر اندازه تغییر، کلیت ، ثبات بر زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر ارجحیت دارد، اما از نظر میزان پذیرش هر دو یکسان هستند.
محمد نریمانی، سمیه تکلوی، عباس ابوالقاسمی، نیلوفر میکائیلی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد سرشت و منش زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (Generalized anxiety disorder یا GAD) انجام شد. مواد و روشها: روش این پژوهش به صورت آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه شاهد بود. نمونههای پژوهش را ۴۰ زن مبتلا به GAD تشکیل دادند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. آزمودنیهای دو گروه به پرسشنامههای ۷-GAD و GAD-IV و پرسشنامه سرشت و منش (Temperament and Character Inventory یا TCI) پاسخ دادند. افراد گروه آزمایش به مدت ۱۶ جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. در پایان آموزش و سه ماه بعد، آزمودنیهای دو گروه دوباره پرسشنامههای مذکور را تکمیل نمودند. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: بر اساس یافتهها، بین نمرات مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری ابعاد اجتناب از آسیب (۱۴/۷ = F، ۰۵۰/۰ > P) و خودراهبری (۹۲/۲۶ = F، ۰۰۱/۰ > P) در گروه آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه شاهد تفاوت معنیداری مشاهده شد؛ در حالی که تفاوت معنیداری در ابعاد نوجویی، وابستگی به پاداش، پشتکار، همکاری و خودفراروی بین نمرات پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو گروه وجود نداشت. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی، منجر به افزایش خودراهبری میشود؛ در حالی که بعد از روان درمانی در مرحله پسآزمون و پیگیری، کاهش در اجتناب از آسیب مشاهده گردید. بنابراین، آموزش تنآرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علایم GAD و تغییر در ابعاد سرشت و منش مؤثر میباشد.
علی صدر، محسن دوستکام، حسین شاره، مصطفی بُلقان آبادی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: توجه به درمانهای نوین در جهت کاهش مشکلات افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اهمیت فراوانی دارد. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی بارلو و درمان نظم جویی هیجان منین و فراسکو بر علائم اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روشها: بدین منظور چهار نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر که نشانههای کامل این اختلال را بر اساس ارزیابی چندبعدی (پرسشنامه اضطراب فراگیر و مصاحبه بالینی) داشتند، با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. این پژوهش به شیوه گزارش مورد به انجام رسید. پروتکل درمان فراتشخیصی و درمان نظم جویی هیجان در دو مرحله خط پایه، مداخله ۱۵ و ۱۶ جلسهای و پیگیری دوماهه اجرا گردید و آزمودنیها به پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس بهبودی کلی بالینی، مقیاس رضایتمندی مراجع و پرسشنامه اتحاد درمانی پاسخ دادند. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص اندازه اثر و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر هدفهای درمان تأثیر دارند. بااینحال درمان فراتشخیصی کارایی بیشتری در بهبود علائم اضطراب فراگیر در مقایسه با درمان نظم جویی هیجان نشان داد.
نتیجهگیری: درمان فراتشخیصی و درمان نظم جویی هیجان بر کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر مؤثر هستند و اثربخشی درمان فراتشخیصی بیشتر از درمان نظم جویی هیجان است.
فاطمه دیناروند، سعید بختیارپور، علیرضا حیدرئی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات اخیر تحت تاثیر شیوع اپیدمی کووید-۱۹ قرار گفته است در این راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشانههای اضطراب بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهرستان دزفول در زمان شیوع کووید-۱۹ انجام گرفت.
مواد و روشها: روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر دزفول تشکیل میدادند. تعداد ۳۰ نفر از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. در هر سه گروه، اختلال اضطراب بیماران از طریق مقیاس ۷ سوالی اضطراب فراگیر (GAD-۷) مورد ارزیابی قرار گرفتند، گروه نخست، در ۸ جلسه یک ساعته درمان شناختی – رفتاری دریافت کردند و گروه دوم، ۸ جلسه یک ساعته و هفته ای یک جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ اما گروه سوم آموزشی ندیدند. سپس مجدداً در پس آزمون اضطراب هر سه گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به عدم رعایت مفروضههای تحلیل کواریانس دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و نرمافزار SPSS نسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد درمانهای شناختی – رفتاری و پذیرش و تعهد توانستند نشانههای اضطراب فراگیر را نسبت به گروه کنترل کاهش دهند (۰۱/۰p<) ولی تفاوت اثربخشی درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناختی _ رفتاری بر اختلال اضطراب فراگیر معنادار نبود (۰۵/۰P<).
نتیجهگیری: به نظر می رسد هر دو رویکرد درمانی می تواند در جهت نشانههای اضطراب فراگیر اثرگذار باشند.
محمودرضا شرفی، داود جعفری، محسن بهرامی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: بروز اختلال اضطراب فراگیر، فرآیندهای شناختی، ارتباطی و اجتماعی افراد را با آسیب جدی مواجه ساخته و موجب افزایش اضطراب و افسردگی میشود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علائم افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد.
مواد و روشها: روش پژوهش حاضر کمی و از نوع مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری ۲ ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان با اختلال اضطراب فراگیر مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر خرمآباد تشکیل میدادند که از میان آنها ۴۵ نفر نوجوانان واجد شرایط داوطلب با روش نمونهگیری در دسترس وارد مطالعه شدند و بهطور تصادفی در دو گروه درمان شناختی-رفتاری، گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه و گروه گواه جایگزین شدند (هر گروه ۱۵ نفر). بهمنظور جمعآوری دادهها از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (لاویباند و لاویباند، ۱۹۹۵) استفاده شد. همچنین جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: نتایج تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر کاهش افسردگی و اضطراب تأثیر معناداری داشته است (۰۱/۰>p)، از سویی دیگر درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب نتیجهبخش بوده است (۰۰۱/۰>p)، همچنین بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتهها بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود ندارد؛ میتوان از این دو رویکرد درمانی بهعنوان مداخلات مؤثر بر افسردگی و اضطراب نوجوانان دارای اختلال اضطراب فراگیر بهره گرفت.
تازههای تحقیق
داود جعفری: Google Scholar,
Pubmed
آقای سید عبدالله سادات مدنی، دکتر رمضان حسن زاده، دکتر قدرت الله عباسی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب فراگیر یکی از اختلالات شایع میباشد و درمانهای روانشناختی همچون هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر اختلالات مشابه آن اثرگذار بوده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر مراجعهکننده به خانه مراکز مشاوره شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. نمونهگیری به صورت در دسترس و ۳۰ نفر از افرادی که بیشترین نمره را در پرسشنامه نگرانی (۱۹۹۰) کسب کردند بهعنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، ۱۵ نفر به گروه آزمایشی و ۱۵ نفر به گروه کنترل بهصورت تصادفی و با روش قرعهکشی تخصیص داده شدند. گروه آزمایشی، به مدت ۸ جلسه، هفته ای دو بار و به مدت ۶۰ دقیقه تحت هیپنوتراپی تحلیلی شناختی قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخلهای را دریافت نکرد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای نگرانی ایالت پنسیلوانیا (۱۹۹۰)، خودکارآمدی شرر (۱۹۶۱) و تنظیم هیجان گراس (۲۰۰۳) استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کواریانس با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر در مرحله پسآزمون موثر بود (۰۰۱/۰p<).
نتیجهگیری: باتوجهبه نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از مداخله هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر افزایش تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر، را میتوان پیشنهاد نمود.
خانم نسرین عسکرپور، دکتر احمد منصوری،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالهای اضطرابی در نوجوانان، این دوره مرحله اصلی شکلگیری نشانگان اضطرابی ازجمله اختلال اضطراب فراگیر است. علل و عوامل متعددی در ایجاد این اختلال دخیل هستند. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تحملناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر بنیادی، مقطعی و توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان متوسطه دوم شهر مشهد (۶۳۰۰۰ =N) در سال ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بود که تعداد ۲۰۳ نفر از آنها و یکی از والدینشان (۲۰۳ والد) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از شاخص استرس والدینی (آبیدین، ۱۹۹۵)، مقیاس تحملناپذیری بلاتکلیفی (کارتون و همکاران، ۲۰۰۷) و پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر پنجمین راهنمای تشخیص و آماری اختلالهای روانی (موریس و همکاران، ۲۰۱۷) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تائیدی و همچنین تحلیل مسیر در نرمافزارهای آماری SPSS نسخه ۲۶ و LISREL نسخه ۸/۸ استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین استرس والدینی، تحملناپذیری بلاتکلیفی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر همبستگی مثبت وجود دارد (۰۵/۰>p). بررسی ضرایب نشاندهنده آن است که اثر مستقیم استرس والدینی بر تحملناپذیری بلاتکلیفی معنادار است، اما اثر آن بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر معنادار نیست. اثر مستقیم تحملناپذیری بلاتکلیفی بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر معنادار است. اثر غیرمستقیم استرس والدینی بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر از طریق تحملناپذیری بلاتکلیفی معنادار است (۹۹/۰ =CFI، ۹۷/۰ =NFI، ۹۶/۰ =NNFI، ۹۹/۰ IFI، ۹۲/۰ =RFI، ۹/۰ =GFI، ۰۶۴/۰ =RMSEA). با توجه به یافتههای بهدستآمده میتوان گفت تحملناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر نقش میانجی ایفا میکند.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که استرس والدینی و تحملناپذیری بلاتکلیفی نوجوانان نقش مهمی در تجربه نشانههای اختلال اضطراب فراگیر دارند. یافتههای این پژوهش نشاندهنده اهمیت مداخلههای مبتنی بر کاهش استرس و مبتنی بر تحملناپذیری بلاتکلیفی برای کاهش استرس والدینی و تحملناپذیری بلاتکلیفی نوجوانان و درنتیجه نشانههای اختلال اضطراب فراگیر است.