فریبا محمدی، محمد رضا بیات، سیفالله غلامی کرهرودی، دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:مقایسه رویکردهای مختلف در روانشناسی جهت اثربخشی بیشتر یکی از مسائل موردعلاقه محققان میباشد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر همسنجی تأثیر برنامه غنیسازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و زوجدرمانی هیجان مدار بر صمیمیت و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی انجام میباشد. مواد و روشها:روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون چند گروهی با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری زنان درگیر خشونت خانگی ۲۰ الی ۴۰ سال منطقه ۷ تهران در سال ۱۴۰۱ بود. روش نمونهگیری در دسترس و ۶۰ نفر بهعنوان نمونه انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه ۲۰ نفره آزمایش و ۲۰ نفره کنترل تقسیم شدند. برای گروهای آزمایش آموزش مداخله غنیسازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و آموزشدرمان هیجان مدار برگزار و گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را داشتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه سازگاری و صمیمیت زناشویی جمعآوری شدند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با اندازهگیری مکرر و با بهرهگیری از SPSS تحلیل شدند. یافتهها:نتایج پژوهش حاضر نشان داد که رفتاردرمانی شناختی ودرمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی تأثیر معناداری دارد (۰۵/۰>p)، اما نتایج برای تفاوت تأثیر روش درمانی معنادار نبود. (۰۵/۰>p). نتیجهگیری:میتوان نتیجه گرفت غنیسازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی درمان هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین مؤثر است.
ساناز علی محمدی، حمید محمدی فرود، دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف:مدیریت هیجانات و بهبود روابط به ویژه کیفیت روابط زناشویی در زوجین مورد علاقه بسیاری از پژوهشگران می باشد، در این راستا رویکردهای مختلف روان شناختی در جهت نیل به این مسئله مورد استفاده قرار گرفته اند؛ هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر مدل گاتمن بر آشفتگی هیجانی وکیفیت روابط زناشویی در زنان خیانت دیده بود. مواد و روشها:روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه های کنترل و آزمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق را زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره منطقه ۲ شهر تهران در سال ۱۴۰۲ دارای مشکلات خانوادگی تشکیل دادند. روش نمونهگیری هدفمند و براساس معیارهای ورود و خروج بوده که ۳۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه کنترل (۱۵ نفر) و آزمایشی (۱۵ نفر) تقسیم شدند. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Gpower تعیین شد. ابزارهای تحقیق پرسشنامه آشفتگی هیجانی توسط سیمونز و گاهر (۲۰۰۵)، پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی، کران، لارسن و کریستنسن در سال ۱۹۹۵ بود. جهت تجزیهوتحلیل داده های تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ با سطح معنیداری ۰۵/۰>P در نظر گرفته شد. یافتهها:نتایج تحقیق نشان داد که پس از کنترل اثر پیشآزمون، تفاوت نمرههای پیشآزمون- پسآزمون دو گروه برای متغیر آشفتگی هیجانی و کیفیت روابط زناشویی معنادار است و میانگین نمرههای گروه آزمایش در متغیر آشفتگی هیجانی نیز بهطور معناداری کمتر از گروه کنترل است (۰۵/۰>P).همچنین میانگین نمرههای گروه آزمایش در متغیر کیفیت روابط زناشویی نیز بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل است (۰۵/۰>P). نتیجهگیری:با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که زوج درمانی مبتنی بر مدل گاتمن در کاهش آشفتگی هیجانی و افزایش کیفیت روابط زناشویی زنان خیانت دیده اثربخش است.
فهیمه محمدینیک، محمود تلخابی، میثم صادقی، دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف:هدف پژوهش بررسی رابطه بین عملکردهای شناختی و سواد خواندن در دانشآموزان پایه چهارم دبستان است. مواد و روشها:روش مطالعه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر تهران است که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ در حال تحصیل بودند که تعداد ۱۷۴ نفر از آنها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازهگیری از آزمونهای پیشرفت سواد خواندن ( پرلز، ۲۰۱۶) و خرده آزمونهای از نسخه پنجم آزمون هوش وکسلر کودکان (WISC-۵) و آزمون توجه و تمرکز IVA-۲ استفاده شد. یافتهها:نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، بین مؤلفههای عملکرد شناختی و سواد خواندن ادبیو اطلاعاتی دانش آموزان پایه چهارم دبستان رابطه مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تفکر مفهومی با ضریب بتای استاندارد (۴۵۱/۰) بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن ادبی دانش آموزان داشته است. همچنین تفکر مفهومی با ضریب بتای استاندارد (۴۵۶/۰) بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن اطلاعاتی دانش آموزان داشته است و سرعت پردازش، حافظه فعال و توجه بعد از تفکر مفهومی بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن اطلاعاتی دانش آموزان داشتهاند. نتیجهگیری:با افزایش تواناییهای شناختی در دانشآموزان، امکان اجرای مهارتهای متعدد به طور همزمان فراهم میشود و همچنین دانشآموزان دارای سواد خواندن اطلاعاتی، ارزش اطلاعات را در متون تشخیص میدهند و توانایی پیدا کردن و تحلیل اطلاعات را هنگام خواندن مطالب دارند و قادرند محتوای اطلاعات را با دید انتقادی ارزیابی کنند
زمینه و هدف:از اینرو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی زنان مطلقه سرپرست خانوار میباشد. مواد و روشها:روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گروه گواه و جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه سرپرست خانوار در شهر اصفهان در سال ۱۴۰۲ که به روش نمونه گیری دردسترس ۴۵ نفر انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه درمان پذیرش و تعهد ۱۵ نفر و گروه درمان فراتشخیصی ۱۵ نفر) و گروه گواه (۱۵ نفر) قرار گرفتند. سپس به گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای و به گروه آزمایش درمان فراتشخیصی هم ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای ارائه شد. برای گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه نشخوار ذهنی نولن – هوکسما و مورو (۱۹۹۱) و پرسشنامه فرسودگی هیجانی مسلش و جکسون (۱۹۸۱) بود. دادهها بهوسیله روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها:نتایج نشان داد، تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری متغیر نشخوار ذهنی و میانگین نمرات پس آزمون فرسودگی هیجانی وجود ندارد و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری را نسبت به درمان فراتشخیصی بر کاهش نشخوار ذهنی و نگرانی زنان مطلقه سرپرست خانوار داشت. نتیجهگیری:درمان پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی با آموزش روشهای مناسب برخورد با موضوعات هیجانی، راهبردهای سازگارانه زنان مطلقه سرپرست خانوار برای تنظیم هیجانات را افزایش داده و باعث ارتقاء سطح سلامت روانی و کاهش نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی شدهاند و همین موجب تجربه کمتر اختلالات فیزیولوژیکی و هیجانی شده است
لیلا محمدی منش، ریتا لیاقت، مهدیه صالحی، دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف:ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮرﺳﯽ الگوی ساختاری خود مراقبتی بر اساس ادراک بیماری، حمایت اجتماعی و تصمیمگیری مشارکتی با نقش واسطهای خودکارآمدی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم ﺑـﻮد. مواد و روشها:در یـﮏ زمینهیابی ﻣﻘﻄﻌـﯽ ﺗﻌـﺪاد ۸۰۰ ﺑﯿﻤـﺎر ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ دیﺎﺑﺖ ﻧﻮع دو (۳۳۱ مرد و ۴۶۹ زن) در بیمارستانهای استان قم ﺑـﻪ ﺷـﯿﻮه نمونهگیری تصادفی اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ. دادهها ﺑـﺎ اﺳـﺘﻔﺎده از ﭘﺮﺳـﺸﻨﺎﻣﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و ادراک بیماری، پرسشنامه حمایت اجتماعی خانواده، خودکارآمدی در بیماران دیابتی، پرسشنامه خود مراقبتی دیابت و پرسشنامه تصمیمگیری مشارکت بیمار در درمان جمعآوری و ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪل یـﺎﺑﯽ ﻣﻌﺎدﻟـﻪ ﺳـﺎﺧﺘﺎری (SEM) ﺑـﺎ نرمافزار AMOS۲۴ و SPSS۲۶ ﺗﺤﻠﯿـﻞ ﺷـﺪﻧﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ، ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ، آزﻣﻮن t و ﺧﯽ دو در ﺳﻄﺢ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و ﺑﺮای ﻣﻘﺎیﺴﻪ دادهها ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺖ. ﺑﻌﺪ از ارزیﺎﺑﯽ ﺑﺮازش ﻣﺪل، ﺿﺮایﺐ ﺑـﯿﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫـﺎ ﺑﺮرﺳـﯽ ﺷـﺪﻧﺪ. اﻏﻠـﺐ ﻣـﺴﯿﺮﻫﺎی دارای ﺿﺮایﺐ ﻣﻌﻨﺎدار در ﻣﺪل ﻧﻬﺎیﯽ ﺣﻔﻆ ﺷـﺪﻧﺪ و ﻣـﺴﯿﺮﻫﺎی دارای ﺿـﺮایﺐ ﻏﯿﺮﻣﻌﻨـﺎدار و یـﺎ ﺑﺮﺧـﯽ از ﺿـﺮایﺐ ﻣـﺴﯿﺮ دارای ﻣﻌﻨﺎداری ﺿﻌﯿﻒ ﺑﻪ دﻻیﻞ ﻧﻈﺮی از ﻣﺪل ﻧﻬﺎیﯽ ﺣﺬف ﺷدند. یافتهها:یافتهها به این شرح بود ۱- مدل اندازهگیری متغیرهای پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. ۲- ادراک بیماری بر خودمراقبتی بیماران دیابتی نوع دوم اثر مستقیم و غیرمستقیم دارد. ۳- حمایت اجتماعی بر خودمراقبتی بیماران دیابتی نوع دوم اثر مستقیم و غیرمستقیم دارد. ۴- تصمیمگیری مشارکتی بر خودمراقبتی بیماران دیابتی نوع دوم اثر مستقیم و غیرمستقیم دارد. نتیجهگیری:اﻏﻠـﺐ رواﺑـﻂ ﺑـﯿﻦ ایـﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎ در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﻤﺴﻮ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻗﺒﻠﯽ و نظریههای ﻣﻮﺟﻮد ﺑﻮدﻧﺪ