logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای کریمیان

نگار کریمیان،
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه و هدف: عوامل بیشماری از جمله انواع استرس‌های اجتماعی، اقتصادی و روان‌شناختی در زمینه‌سازی و بروز اعتیاد نقش دارند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقای ابعاد مختلف کیفیت زندگی مردان وابسته به مواد انجام شده است. روش پژوهش: در یک طرح آزمایشی، ۳۰ نفر از افراد وابسته به موادی که در مرکز اجتماع درمان‌مدار اصفهان مقیم بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و شاهد (۱۵ نفر) بررسی شدند، گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای تحت درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه شاهد درمان خاصی دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان در پژوهش در آغاز، پایان و سه ماه پس از پایان درمان، پرسش‌نامه کیفیت زندگی (۳۶SF یا -Item short form health survey۳۶) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده‌ها، از تحلیل کوواریانس و تحلیل کواریانس با اندازه‌های تکراری استفاده شد. یافته‌ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس بین دو گروه در مرحله پس‌آزمون در هفت بعد کیفیت زندگی شامل عملکرد جسمانی (۰۹/۴ = F، ۰۱۲/۰ > P)، محدودیت نقش جسمی (۵۶۰/۳ = F، ۰۲۱/۰ > P)، درد بدنی (۷۷۹/۴ = F، ۰۰۶/۰ > P)، سلامت عمومی (۹۸۷/۳ = F، ۰۱۴/۰ > P)، سرزندگی (۳۶۹/۹ = F، ۰۰۰۱/۰ > P)، عملکرد اجتماعی (۰۹/۴ = F، ۰۱۲/۰ > P) و سلامت ‌روان (۴۲۰/۵ = F، ۰۰۴/۰ > P) تفاوت معنی‌داری را نشان داد. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس با اندازه‌های تکراری در مرحله پیگیری تفاوت معنی‌داری را در دو بعد درد بدنی (۰۴۷/۷ = F، ۰۱۳/۰ > P) و سلامت عمومی (۰۵۵/۷ = F، ۰۱۳/۰ > P) نشان داد. نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های فوق می‌توان نتیجه گرفت که مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقای ابعاد مختلف کیفیت زندگی مردان وابسته به مواد مؤثر است. کلید واژه‌ها : مدیریت استرس، کیفیت‌ زندگی، وابستگی به مواد
خانم زهرا کریمیان، دکتر سیدعباس حقایق، دکتر سید محمدحسن امامی نجفی دهکردی، دکتر مصطفی رئیسی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: در بین اختلالات گوارشی کارکردی، سندرم روده تحریک‌پذیر شایع­­ترین، پرهزینه­ترین و ناتوان‌کننده‌ترین نوع آن­ها است. پژوهش حاضر باهدف مقایسه میزان اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل بر تنظیم هیجان و ادراک بیماری در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک­پذیر انجام شد.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک­پذیر مراجعه‌کننده به مرکز پورسینای حکیم شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۹ بود. نمونه پژوهش شامل ۴۵ نفر بیمار مبتلا بود که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو مداخله به مدت ۸ جلسه­ (۹۰ دقیقه­‌ای) برای هر دو گروه آزمایش در فاصله زمانی دو ماه اجرا شد. از پرسشنامه­­‌های ادراک بیماری برادبنت و همکاران و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج و برگه اطلاعات جمعیت­ شناختی برای گردآوری یافته­ها استفاده شد. برای تحلیل داده­ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک­ متغیره استفاده شد. نرم‌افزار مورداستفاده SPSS نسخه ۱۹ بود.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که مداخلات درمانی فراتشخیصی و پذیرش و تعهد بر افزایش ادراک بیماری و کاهش راهبردهای غیرانطباقی تأثیر معناداری نداشته است. درمان فراتشخیص و پذیرش و تعهد در افزایش راهبردهای انطباقی تاثیر داشتند (۰۵/۰P<).
نتیجه‌گیری: درمانگران می­توانند با استفاده از مداخلات مذکور روش­های مؤثری جهت بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک­پذیر اتخاذ کنند که اثربخشی درمان­های خود را ارتقاء بخشند.
دکتر زبیر صمیمی، خانم هانیه کریمیان،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه راهبردهای مقابله‌ای و اضطراب سلامت در پاندمی کووید-۱۹ با در نظر گرفتن نقش میانجی رفتارهای ارتقادهنده‌ی سلامت بود.
مواد و روش‌ها: این پژوهش به لحاظ روش توصیفی- همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود و جامعه آماری آن را بزرگسالان ۱۸ سال به بالا تشکیل ‌‌دادند که از بین آنان تعداد ۲۰۷ نفر به‌عنوان نمونه به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌‌ها در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه اضطراب سلامت سالکوسکیس و وارویک (۲۰۰۲)، پرسشنامه‌‌ رفتارهای ارتقادهنده‌ی سلامت والکر و همکاران (۱۹۹۵) و چک‌لیست راهبردهای مقابله‌ای لازاروس و فولکمن (۱۹۸۵) گردآوری شد و جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌‌ها از نرم‌افزارهای SPSS-۲۶ و LISREL ۸,۸۰ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین راهبردهای مقابله‌ای مسئله‌مدار و هیجان‌مدار با رفتارهای ارتقادهنده‌ی سلامت رابطه‌ی مثبت و معنادار (۰۰۱/۰ >P) و بین رفتارهای ارتقادهنده‌ی سلامت با اضطراب سلامت رابطه‌ی منفی و معنادار (۰۵/۰>P) وجود داشت. به‌علاوه، بین راهبردهای مقابله‌‌ای مسئله‌مدار با اضطراب سلامت رابطه‌ی منفی و بین راهبردهای مقابله‌‌ای هیجان‌مدار با اضطراب سلامت رابطه‌ی مثبت وجود داشت؛ اما از نظر آماری معنادار نبود (۰۵/۰<P) نتایج بررسی مدل تحلیل مسیر نشان داد مدل اولیه پژوهش معنادار نبوده و پس از حذف مسیرهای غیرمعنادار و اصلاح آن، مدل نهایی با نقش میانجی رفتارهای ارتقادهنده‌ی سلامت تأیید شد.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد راهبردهای مقابله‌‌ای از طریق تأثیر بر رفتارهای ارتقادهنده‌‌ی سلامت، در اضطراب سلامت نقش دارند و آن را پیش‌بینی می‌کنند.

صفحه ۱ از ۱